اول صبــح به سمت حرمت رو کردم
دست بر سینه سلامی به تو دادم ارباب
سر صبحی شده و باز دلـم دلتنگ است
السلام ای سبب سینه تنگم ارباب...
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚🌤
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #پیشنهاد_دانلود
🪴 دعای روز ششم ماه مبارک رمضان در
یادمان شهدای عملیات والفجر۸🪴
التماس دعا🤲
#ماه_رمضان
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
Tahdir joze6.mp3
3.98M
📖 تندخوانی کلام الله مجید
📢 قاری : استاد معتز آقائی
🔵 جزء ششم
#ماه_رمضان
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای آنچه اعتقاد دارید ایستادگی کنید ، حتی اگر هزینه اش فقط ایستادن باشد....🍂
🎙شهید احمد متوسلیان
#امام_زمان(عج)
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
ابراهیـممۍگفـت:
مطمئـنبـٰاشهیـچچیزۍمثـلبرخوردِ
خـوبروۍآدمتأثیـرنـدارھ..✨
˼
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
‹📻🕊›
وشھادت:
نصیبڪسانۍمیشود،
کہدررهِعشق:بۍترس
باجانخودباز؎ڪنند......💛
˼
#امام_زمان (عج)
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
یکیازشرایطموفقیتانسان..؛
درککردنقیمتوارزشوقتاست!💟.
#شهیدمطهری🕊 !
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#تلنگرانه
🔸🔸 مرحوم آخوند کاشی مشغول وضو ساختن بود که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد..
🔸🔸 مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اتمام وضوی آخوند آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...!
🔸🔸 به هنگام خروج، مرحوم کاشی پرسید:
چه کار می کردی؟
گفت: هیچ.
فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!
🔸🔸 آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آخوند فرمود: من خودم دیدم نماز می خواندی...!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
🔸🔸 این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت...
تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می گفت:
✅ من یاغی نیستم
🔸🔸 خدایا خودمان هم می دانیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!...
فقط آمدیم در این ماه مبارک رمضان بگویبم :
🌹🌹خدایا ما یاغی نیستیم....
بنده ایم...
التماس دعا
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید 👌👌
💠استاد عزیزی درمورد انرژی منفی که از خانم های بی حجاب ارسال میشه و انرژی های منفی که دریافت می کنند که موجب افسردگی و حال بد درونی میشه صحبت می کنند...
✅کاملا علمی مسائل حجاب رو بررسی میکند.
نشر حداکثری
#بی_تفاوت_نباشیم
#حجاب
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈دختر خانم:
تو باید بوی حجب و حیا و پاکی بدی.
نه بوی زباله و کثافت....
🪰و الّا مگسها همیشه دنبالت می افتن.
#نه_به_کشف_حجاب
#بی_تفاوت_نباشیم
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
2⃣2⃣سرکار خانم سمیه بهرامی از خمین ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن ا
3⃣2⃣سرکار خانم رفیعی از دستگرد استان اصفهان ✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
3⃣2⃣سرکار خانم رفیعی از دستگرد استان اصفهان ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا
4⃣2⃣از طرف سلاله و نازنین فاطمه شاهیدفر از تهران ✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
5⃣2⃣از طرف فاطمه و علی کشاورزی پنج ساله و دوساله از شیراز ✨ سال نو همگی مبارک💕 ان شاالله به زودی ها
6⃣2⃣از طرف نسیم و ندا فتاحی از شیراز✨
سال نو همگی مبارک💕
ان شاالله به زودی های زود ظهور آقا حجت بن الحسن (عج) را جشن بگیریم 💛
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
سلام رفقای باند پروازی ✨ عیدتون مبارکا🌹 عکس سفره های هفت سین مزین به عکس شهدای خود را برای ما ارسا
سلام طاعات و عباداتتان مقبول درگاه الهی💛
همراهان همیشگی باند پرواز فرصت ارسال آثار ، به پایان رسیده است..✨
لطفا از ارسال تصاویر خود اجتناب کنید 🙏
باتشکر
درپناه حق🪴
باند پرواز 🕊
💛||•#رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_بیست_و_ششم اگه هم می گفتم برای خودم می خوام که مع
💛||•#رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیستوهفتم
برای کمربند چرم دو رو هم حرفی نزد .
آخر سر خندید که «بهتر نبود خشکه حساب میکردی می دادم هیئت ؟»🙃
سرجلسه امتحان ، بچه ها با چشم و ابرو به من تبریک می گفتند .
صبرشان نبود بیاییم بیرون تا ببینند با چه کسی ازدواج کرده ام ....
جیغی کشیدند ، شبیه همان جیغ خودم وقتی که خانم ابویی گفت :« محمد خانی آمده خواستگاری ات!»
گفتند :«مارو دست انداختی ؟»
هرچه قسم و آیه خوردم ، باورشان نشد . 😁
به من زنگ زد آمده نزدیک دانشگاه .
پشت سرم آمدند که ببینند راست می گویم یا شوخی میکنم 😂
نزدیک در دانشگاه گفتم :« ایناها! باور کردین؟اون جا منتظرمه!»
گفتند :« نه !تا سوار موتورش نشی ، باور نمیکنیم!»
وقتی نشستم پشت موتورش پرسید :
« این همه لشکر کشی برای چیه؟»🤔
همین طوری که به چشم های بابا قوری بچه ها می خندیدم ، گفتم :«اومدن ببینن واقعا تو شوهرمی یا نه!»😂
البته آن موتور تریل معروفش را نداشت .
کلا آن موتور وقف هیئت بود . عاشق موتور سواری بودم ، ولی بلد نبودم چطور باید با حجاب کامل بشینم روی موتور
خانم های هیئت یادم دادند😅
راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم . فقط چند بار با اصرار ، دایی ام مجبور شدم بشینم ترک موتور ، همین ...
باهم رفتیم خانه دانشجویی اش در یک زیر زمینی که باور نمی کردی خانه دانشجویی باشد ، بیشتر به حسینه ای نقلی شبیه بود ..
ولی از حق نگذریم ، خیلی کثیف بود
آنقدر آنجا هیئت گرفته بودند و غذا پخته بودند که از درو دیوارش لکه و چرک می بارید..
تازه می گفت :«به خاطر تو اینجا رو تمیز کرده م!»😐
گوشه یکی از اتاق ها ، یک عالمه جوراب تلنبار شده بود...
معلوم نبود کدام لنگه برای کدام است ، فکر کنم اشتراکی میپوشیدند
اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس شهدا .
از این کارش خوشم می آمد ☺️
بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی ، خیلی پایین کرد .
خیلی از کارت ها را دیدیم . پسندش نمی شد ..
نهایتا رسید به یک جمله از حضرت آقا با دستخط خودشان...🍃
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
💛||•#رمان °• 💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_بیستوهفتم برای کمربند چرم دو رو هم حرفی نزد . آ
💛||•#رمان °•
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_بیستوهشتم
بسم الله الرحمن الرحیم
همسری شما جوانان عزیزم را که پیوند دل ها و جسم ها و سرنوشت هاست ، صمیمانه به همه شما فرزندان عزیزم تبریک می گویم .
سید علی خامنه ای
دستخط را دانلود کرد و ریخت روی گوشی ❤️
انتخابمان برای مغازه دار جالب بود .
گفت :« من به رهبر ارادت دارم ، ولی تا به حال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارت عروسی ش چاپ کنه!»☺️
از طرفی هم پافشاری می کرد که از متن های حاضر ، یکی را انتخاب کنیم .
اما محمد حسین در این کارها سر رشته داشت، به طرف قبولاند که می شود در فتوشاپ ، این کارت را با این مشخصات ، طراحی و چاپ کرد .
قضاوت دیگران هم درباره کارت متفاوت بود .
بعضی ها می گفتند قشنگ است ، بعضی ها هم خوششان نیامد .☺️
نمی دانم کسی بعد از ما از این نوع کارت استفاده کرد یا نه ، ولی بابش باز شد تا چند نفر از بچه های فامیل عقدشان را داخل امام زاده برگزار کنند😁
از همان اول با اسباب و اثاثیه زیاد موافق نبود .
می گفت :«این همه تیر و تخته به چه کارمون میاد؟
از هر دردی سخنی گفتم و چند تا منبر رفتم برایش تا راضی اش کنم.
موقع خرید حلقه پایش را کرده بود در یک کفش که بجایش انگشتر عقیق بخریم. باز باید میز مذاکره تشکیل میدادیم و آقا را قانع می کردیم😬
بهش گفتم:« انگشتر عقیق باشه برای بعد الان باید حلقه بخریم»
حلقه را خرید، ولی اولین بار که رفتیم مشهد ، انگشتر عقیقی انتخاب کرد و دادیم همانجا برایش ساختند.
کاری به رسم و رسوم نداشت هرچه دلش میگفت همان راه را میرفت😊
از حرکات و سکنات خانوادهاش کاملا مشخص بود هنوز در حیرت اند که آیا این همان محمد حسینی است که هزار رقم شرط و شروط داشت؟
روزی موقع خریدن جهیزیه ،خانم فروشنده به عکس صفحه گوشیم اشاره کردند و پرسید این عکس کدوم شهیده خندیدم که این هنوز شهید نشده و شوهرمه😂
کمکم با رفت و آمد و بگو و بخند هایش توجه همه را جلب کرد.
آدم یخی نبود سریع با همه گرم میگرفت و سر رفاقت باز میکرد.
با مادربزرگم هم اخت شد و برو و بیا پیدا کرد.
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz