🔸من رو بذار و برو؛ امام زمان(عج) رو به رویم نشسته...
#متن_خاطره|در فاصلۀ چندمتری، با بعثیها درگیر شدیم. کاظم روی تپه بود که زخمی شد. رفتم کنارش و دیدم خونِ زیادی ازش رفته. خواستم بلندش کنم که بهم گفت: من رو اینجا بذار و برو... بهش گفتم: تو رو میرسونم بیمارستان ... اما کاظم گفت: آقا امام زمان(عج) رو به رویم نشسته... بعد هم آرام گفت: السلام علیک یا امام زمان(عج) و پر کشید...
.
👤خاطرهای از زندگی #سردارشهیدکاظم_خائف
📚منبع: کتاب افلاکیان، صفحه ۱۷۸
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz