🚨سید حسن نصرالله:
امروز اسرائیل پس گردنی میخورد
و ساکت میماند…😏
🚨سید حسن نصرالله:
عده ای گفته بودند
سید میخواهد وارد جنگ شود
ما مدتهاست وارد نبرد شدهایم؛
من صادقانه،واضح و شفاف اعلام میکنم
تمامی احتمالات در جبهه لبنان باز هستند✌️
🚨سید حسن نصرالله:
آمریکا مسئول مستقیم کشتارها و فجایع در غزه است؛ آمریکاست که جنگ غزه را مدیریت میکند و باید بهای آنرا بپردازد…👊
🚨 سید حسن نصرالله :
امروز اسرائیل بیشتر از من یقین
و ایمان دارد که
از لانه عنکبوت سست تر است!👌
#طوفان_الاقصی
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
#غزه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🚨سید حسن نصرالله:
همانگونه که امامخمینی گفت
آمریکا شیـطان بزرگ است...✌️
🚨سید حسن نصرالله:
ما برای ناو های آمریکایی
چیزهای خوبی آماده کرده ایم…💪
🚨 سید حسن نصرالله :
احتمال گسترش جبهه لبنان به یک نبرد
گسترده یک احتمال واقعی است!!!✊
🚨 سید حسن نصرالله :
به آمریکایی ها هشدار میدهم
در صورت وقوع جنگ منطقه ای
منافع و سربازان شما قربانی
و شما بزرگترین بازنده خواهید بود.✌️
#طوفان_الاقصی
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
#غزه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🚨خبرنگار بیبیسی: سید حسن نصرالله همه را در برزخ نگه داشت!🥴🤔
دبیر کل حزبالله لبنان آمریکا را مستقیم تهدید کرد و گفت که توانایی هدف قرار دادن ناوگان ایالات متحده را در منطقه دارند!✌️💪
#طوفان_الاقصی
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
#غزه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🚨سید حسن نصرالله:
💯هر که امروز ساکت است،
اگر انسان است،باید در انسانیت خود،
اگر دین دارد در دینش
واگرشرافتی دارد،
در شرافتش تجدید نظر کند…✊
#طوفان_الاقصی
#بی_طرفان_بی_شرفانند
#نابودی_اسرائیل_نزدیک_است
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_هفتاد_چهارم ✍قلبی که شهرش شب ندارد و شبی که نیمهشبهایش از پنجر
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_هفتاد_پنجم
✍و اگر خدا اشک را نمی آفرید .. !
قلبهایِمان چگونه سکوتشان را
فریاد میزدند!
رحمت برقلب های حاصل خیز
شده از اشک های نیمه شب ..! 🌿
بعدازشنيدن خواب آن مادر؛هروقت سر مزار میرفتم برای آنها هم فاتحه میخواندم وبالبخندوگاهي با اشک از اینکه مرا خبردارکرده اند به اسمشان خیره میشدم و برایشان آرزوی آمرزش و رحمت می کردم!یک تسبیح فیروزه ای خوش دست داشتم که از مادرم گرفته بودم و یادگار روزهای بیماری اميربود!هر دفعه با شنیدن اخبار پیرامون بیماری اش فروميريختم و شوک جدیدی واردقلبم ميشد!باربدو بقیه ی خانواده ام از زخمهایی حرف میزدند که از دید من پنهان مانده بود!چاله هایی عمیق که در کمر و درست پایین ستون فقراتش بود ودست کاملا داخل میرفت تا آنرا ضد عفونی کنند..سبحان الله!چطورهنوز زنده ام و برایتان از این لحظه های جانفرسا میگویم؟ چرا نمی مردم؟ چرا نمی توانستم کاری کنم جز این که خوب تحمل کنم تا شاید فرجی شود!
خب چندصباحی گذشت و باربد بازهم ارتباطش با مسعود و جماعت مکانیک مبتلا؛بیشتر شده بود...من هم براي نجات از این وضعیت دوباره مشغول به کار شدم ولی این بار در یک فروشگاه بزرگ که ترکیبی ازلوازم آرایشی و بهداشتی وتمام وسایل مرتبط به خرید ازدواج و لوازم جانبی مشغول کارشدن!حاج آقا مرد موجهی بود و پسران او هم همین طور بودند تاجایی که حرص دخترکان سودجو را در می آوردند و واقعا خوددار ومتين بودند!من برای فروشندگی آنجا مشغول بودم وچون قبلا در شیرینی سنتی معروف حاج آقا کار کرده بودم ؛سریع جذب کارشان!
با پیشرفت خیلی خوبی که داشتم صندوق دار فروشگاه هم شدم وقرارشدفروشنده ی دیگری برای کمک دستم بیاید.دوهمکارديگرهم داشتم که به شدت چاپلوس بودند و بعدها در آزردن من خیلی دست وپازدند اما نمی دانستند که" يدالله فوق ايديهم"دست خدابالاتراز هر دستی است!
باربد هر روز می آمد دنبالم و باهم از وقایع روزمره مان حرف میزدیم..روزهای خوبی بود..هر روز سر ساعت ۱۰بايد حضور پيداميکردم و وقتی سوار اتوبوس ياتاکسي میشدم اول هندزفري را زیرمقنعه می گذاشتم توی گوشم وبعد دعای عهد را پلی میکردم وگوش میکردم تابرسم!بعد رسيدنم اول ازمغازه به باربد زنگ میزدم که رسیدم و موقع رفتن ساعت ۱دوباره از مغازه تماس میگرفتم که دارم راه می افتم!حاج آقا اجازه نمی داد کسی از تلفن برای امور شخصی استفاده کند ولی در این مورد نه تنها راضی بود بلکه بارها از این رفتار من تعریف وتمجید کرده بود و من هم گفته بودم که این تقاضای همسرم بوده ومن باید آنرا عملی کنم!حاج آقا خوشش می آمد به این دلیل که خودش هم اخلاقی مشابه باربد داشت ومی دیدم وميشنيدم که همسرش مهین خانم هم درست عین من رفتار می کردو هرجا میرفت اعلام میکرد من رسیدم ویا راه افتادم!آن هم توی آن سن!خب آنجا بود که بهتر و بیشتر از این کار باربد سر در آوردم و فهمیدم که فقط خودم این طور زندگی نمی کنم!بعدازظهرها هم از ۵تا۹شب،گاهی که مشتری نبود حاج آقا زودتر اجازه ميدادکه به خانه بروم وکارهايم را انجام بدهم!خداخيرش دهد نسبت به من سخت نمیگرفت شاید میدید که با وجود متاهل بودنم دغدغه مندم وهمسرحساسي دارم و خوب این حس و حال باربد را درک میکرد چون گفتم که خودش نیز چنین بود بعدباخودم گفتم یعنی باربد تا این سن هم در قید و بند این چيزهاست!؟آن موقع برایم قابل درک نبود و خوشم نمی آمد اما کم کم با خواندن کتابها و مجلات متوجه شدم اگر برای کسی مهم بودی این رفتارها از روی دوست داشتن و ترس از دست دادن است!خب ته دلم قنج میرفت و می گفتم ای کلک ناقلا!خوشت اومده!وبعدلبخندشيطنت آمیزی روی لبهايم نقش میبست!😊
هر کدام از این ها نشانه بود برای رسیدن به فردای روشن...☀️
ادامه دارد...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌
- زخمِکاریزفِراقتو
بهجانبود،بهجان
جانسپاریبهوصآلتو
بهجابود،بهجا..♥️
صلیاللهعلیکیا اباعبدالله الحسین 💗
✨شب تون
✨ راهتون و
✨ عاقبت تون حسینی✨
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
#این_جمعه_هم_گذشت😭
🌱هر شب با این آرزو سر می کنم به اميد آن که جمعه ای برسد و بشنوم اين خبر را:
📻شنوندگان عزيز توجه فرماييد:
«سرانجام مسجدالحرام غرق عطر نرگس شد! منتظران حضرت عشق! شب سياه هجران به سر رسيد...
منتقم آل الله ، مهدی فاطمه آمد...» 🥺
🍃اللهمعجللولیکالفرج 🍃
تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌷
.
عالم پیداست یک خبریه رفقا
ما رسیدیم پشت دیوارههای بیتالمقدس...
#حاج_حسین_یکتا
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
دعا برای استقامت و پیروزی مردم غزه
را فراموش نکنیم 🙏
بخوانیم همه با هم ۵ مرتبه 🤲
💠 اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ 💠
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
شب تون مهدوی🌟
مولایمن 🍂💫
انگار انتظار به پایان نمی رسد
درد فراق یار به درمان نمی رسد...
تقویم پیش میرود اما بدون تو
فــصلی بجز خزان و زمستان نمیرسد...
صبحتون مهدوی💚🌤
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
・پـدرم گفت اگر خـــٓــادم این خانـه شوی
・هـمه زنــدگی و آخـرتـت تـضمیــن است
・از خدا خدا خـواستـهام تـــٓــا بـشوم بیـمــــٓــارت
・بس که داروی شفاخـانه تو شیرین است
صبحتون،
راهتون
و عاقبتتون حسینی ♥️🌱
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
🌹🌹صبح اولین روز هفته تون منور به لبخند رضایت شهدا
بر قامت بلند شهیدان صلوات🕊🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
‹💔 ›
-#تلنگرانه
گفٺ:مࢪاقبنگـٰاهتبـٰاش،
العَینبَریدُالقَلب!
ݘشمݒیغـٰامرسـٰاندِݪاسٺ💔!
#شہیداحـمدمشلـب
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 حتما ببینید 👌👌
⭕️ویژه ۱۳ آبان🌱
🎥 رهبر انقلاب در دیدار اخیر:
الان آن کاری که هایزر میخواست در ایران بکند، آمریکاییها دارند در غزّه میکنند؛ قضیّه همان قضیّه است.
اگر کمک آمریکا نبود و نباشد، قطعاً رژیم صهیونیستی در ظرف چند روز فلج خواهد شد.
#سیزده_آبان
#تسخیر_لانه_جاسوسی
#مرگ_برآمریکا
#مرگ_براسراییل
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
مستانہ بہ این دنیا
خندیدنـــد و رفتنــــــد
و ما مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم !
اے ڪاش بیدار شویم
قبل از آنکہ بیدارمان ڪننـد....
💠۱۳ آبان ماه سالروز شهادت
🌷شهید مدافع حرم قدیر سرلک
🌷شهید مدافع حرم روح الله قربانی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید 👌👌👌
لحظاتی باشهیدروح الله قربانی
می گفت من هیچ وقت از بازار شام خرید نمی کنم...🥺
هدیه به روح مطهر شهید صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#شهید_روح_اله_قربانی
#سالروز_شهادت 🕊🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #پیشنهاد_دانلود
🖊بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم "قدیر سرلک"
📜 کاش وصیت شهدا که قاب اتاقهای ما را اشغال کرده، دلمونو اشغال میکرد.
کاش دل حضرت زهرا (س) با اعمال ما خون نمیشد
کاش مهدی فاطمه (عج) با اعمال ما ظهورش
به تأخیر نمی افتاد💔
انتشار به مناسبت #سالگرد_شهادت🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽حتما ببینید 👌👌👌👌
شهادت جلوی مقر!🕊🥀
می خواستم خودم بنویسم اما این فیلمکفایت می کنه ..😔
اون هایی که بودند و دیدند می گفتن مصداق این شعر روضه ی جوان اباعبدالله الحسین بود..
جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید ❤️🔥
حتی قضيه ی عبا هم ..😭😭
#شهید_روح_اله_قربانی با نام جهادی حاج علی
#شهید_قدیر_سرلک
#سالروز_شهادت 🥀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @BandeParvaz
باند پرواز 🕊
#دلنوشته #صبرانه_ای_از_عشق #قسمت_هفتاد_پنجم ✍و اگر خدا اشک را نمی آفرید .. ! قلبهایِمان چگونه
#دلنوشته
#صبرانه_ای_از_عشق
#قسمت_هفتاد_ششم
✍ حس رضایت خدا موجودی در عالم است که
اگر در قلب ورود کند ، دیگر رضایت دیگران
در نزد تو رنگ میبازد و آن رضایت چیزی جز
رضایت چشمهای مهدی فاطمه نیست ..
#امام_زمان💚
حالا برای خودم درآمدخوبي داشتم و بیشتر درآمد به باربد تعلق داشت ولی برای خرید لباس ومايحتاج خودمان کافی بود و برکت داشت..آخر هفته ها می رفتیم رستوران و باهم خوش ميگذرانديم ولی بعدش که باربد میرفت سراغ ش.ی.ش.ه همه اش از دماغم درمی آمد...روزها به همین منوال گذشت تا بالاخره باربد از مادرش خواست که مقداری اززمین شمالش را بفروشد تا باربد برای خودش سرمايه گذاری کند وبامشورت من تقاضای مستقل شدنمان را داد .هنوز از ساخت خانه سیاوش خبری نبود و داشت ضررميکرد..حالا دروغ یاراست را نمیدانم ...باربد وقتی مخالفت مادرش را دید بیشتر اصرارکرد که سهم پدری اش را بگیرد ولی همه دست سیاوش بود و هنوز به سرانجام نرسیده بود بادلخوري هایی که پیش آمد اوضاع خانه تعریفی نداشت ولی باربد مهربانتر و وابسته ترشده بود و دلم به اوگرم بود..بالاخره مامان راضیه زمین برافروخت تا بهاروسياوش در فشار نباشند و از طرفی با ناراحتی پول را داد و قطعا پولی که بارضایت کامل نباشد برکت نخواهد داشت!او برای خودش خانه ای اجاره کرد و سیاوش برای مدتی رفت تا از این اوضاع دور باشد بهار هم باروبنديلش را جمع کرد وبا مادرش زندگی کرد البته رفتن سیاوش بخاطر طلبکار های زمین ها بود و بحث پیچیده ای داشت ومن هیچ وقت پيگيرش نبودم چون کلا آدمی نیستم که دنبال سرک کشیدن در زندگی کسی باشم واز این کار اصلا خوشم نمی آمد و نمی آید..کم کم یک مغازه اجاره کردیم وسوپرمارکت زدیم البته من دخالتی نداشتم و همه کارها باباربد و مامان راضیه بود..بعدازظهرهای یکسال از کار کناره گیری کردم و هرچه حاج آقا اصرار داشت که نروم باکمال تأسف و احترام آنجا را ترک کردم و خانه ماندم حالا من وبرسام درخانه کلی وقت داشتیم تا باهم باشیم..او هر روز موقع رفتنم گریه میکرد و دلم به درد می آمد اما چاره ای نداشتم ولی حالا خوشحال بود و این شروع استقلال مابود!
ادامه دارد...
❌کپی به هیچ وجه جایز نیست ❌