16.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐
📺
#کارتون_سمنو_و_شقاقل(قسمت بیست و ششم)
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry12_14
═══••••••○○✿
🔚2017🔜
#داستان
همسایه
صدرا توپش را محکم به دیوار حیاط کوبید.چقدر با این توپ با بچهها گل کوچیک بازی کرده بود. آهی کشید و به درخت انجیر تکیه داد. همانجا زیر درخت نشست. به توپش نگاه کرد و گفت:"اخه وقتی کسی نیست با من بازی کنه تو به چه دردم میخوری؟" صدایی شنید. صدا از حیاط خانه همسایه بود. انگار کسی آواز میخواند. بلند شد کنار دیوار ایستاد و گوش داد:"یک روز که پیغمبر، از گرمی تابستان..." شعر تمام شد. صدرا آرام گفت:"سلام" کسی جواب نداد. روی پنجهٔ پاهایش بلند شد و گفت:"سلام" کسی جواب نداد.. سرش را پایین انداخت. به طرف اتاق رفت. یکدفعه صدایی شنید:"سلام تو کی هستی؟" صدرا به طرف دیوار دوید و گفت:"من صدرا هستم اسم تو چیه؟" پسر جواب داد:"اسم من میلاده، ما تازه به این محل اومدیم"
چشمان صدرا از خوشحالی برق زد و گفت:"چه خوب، میای با هم بازی کنیم؟"
میلاد جواب داد:"چجوری؟ بخاطر کرونا نمیشه بیام پیشت"
صدرا دست روی چانهاش گذاشت و گفت:"راست میگی" دستش را توی موهای سیاه فرفریاش فرو کرد. خواست با میلاد خداحافظی کند که چشمش به توپ افتاد. آن را برداشت. کمی عقب رفت صدا کرد:"میلاد هنوز تو حیاطی؟"
میلاد بلند جواب داد:"اره"
صدرا توپ را بالا انداخت و گرفت کمی دیگر عقب رفت. داد زد:"میلاد من توپم رو برای تو میندازم تو هم بگیر و برای من بنداز"
میلاد جواب داد:"باشه بنداز"
صدرا بالا پرید و توپ را به حیاط خانهٔ میلاد انداخت. میلاد توپ را گرفت و برای صدرا پرت کرد. صدای خنده بچهها توی حیاط پیچید.
#باران
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2018🔜
#مثلاگࢪافے✨
🧕👜
مثلا...☺️
جوࢪی لبـاس بپوشی کہ
خداجونت دوست داره...🍃♥
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2019🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
#ایده
نقاشي روي سنگ و..
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚2020🔜