━━.•﷽.•🦋•.━━━━━━━━━━
سلام دوستان قوی خودم😊💪
علی آقا، یازده سال و نیمه✋
داداش کوچولو یه دفعهای تب شدید کرد😢🤕
اونقدر حالش بد شد که مامان بابا مجبور شدن بستریش کنند😭
داداش دیگمو به من سپردن تا مراقبش باشم✅😎
خییییلی سخت بود، اما از پسش براومدم🙂
یه روز داداش کوچولو حسابی حوصلش سررفته بود و دلمون هم برای هم خیییلی تنگ شده بود😢
رفتیم تو حیاط بیمارستان همدیگرو دیدیم و یه خورده با هم بازی کردیم👏👏👏😄
اصلا آروم و قرار نداره بچه☺️
بابا میگفت به همه بخشهای بیمارستان به جز اتاق عمل سر زده😄😄
خلاصه اینکه تصمیم گرفتم بیشتر مواظب داداش کوچولوم باشم که مریض نشه😊
بخاطر مراقبت از داداش دیگم هم، امتیاز گرفتم☺️
#بنده_امین_من
#جدول_فعالیتی
#نوجوان_فعال
#مسئولیت_پذیری
#مراقبت_از_برادر_کوچکتر
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┗┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈┛
━━.•﷽.•🦋•.━━━━━━━━
سلااام دوستای خوبم، خوبیید؟😊
آقا محمدامین، ۷ سال و ۱۰ ماهه🖐
دیشب مامانم کمی گرفته و ناراحت بودن😔
بهشون گفتم مامان جان چرا ناراحتین؟🤔
گفتن به خاطر اینکه خیلی وقته نرفتم مسجد، دلم برا مسجد تنگ شده😔❤
آخه محمد هادی(داداش کوچولوم)، تو مسجد اذیت میکنه، مهر نمازگزارها رو برمیداره و ممکنه حواس بقیه پرت بشه، به همین خاطر مامان زیاد نمیان مسجد.
البته من بعضی مواقع با پدرم یا با دوستم میرم مسجد.😍
یهو یه فکری به سرم زد⚡💡
بهشون گفتم شما بیا، این وروجک با من😘😉
خلاصه کمی بیسکوییت و چند تا اسباب بازی گذاشتم تو کیف مامان جان و پیاده راهی مسجد شدیم.😊😇
دور از نمازگزارها نشوندمش و تمام حواسم بهش بود تا یه وقت نره سمت بقیه، اونم همش با صندلیهای مسجد و اسباب بازی هایی که برده بودم سرگرم شده بود...😃
خلاصه مامان با خیال رااحت نمازشون رو خوندن😌
تازه بعد از نماز برنامه سخنرانی و زیارت آلیاسین هم بود و مامان خوشحال بودن که تونستن استفاده کنن👌🌹
خیلی حس خوبی داشتم😌
مامان گفتن این کار شما، اگه ثوابش بیشتر از نماز جماعت نباشه، کمتر نیست😍👌
راستی تو جدول فعالیتی هم برام امتیاز ثبت کردن📊
#بنده_امین_من
#جدول_فعالیتی
#نوجوان_فعال
#مسئولیت_پذیری
#مراقبت_از_برادر_کوچکتر
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
┗┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈┛