📍نقش مادران ائمه هدی در نظام سازی جامعه ی شیعی
یادداشت۵: بانو حمیده مصفا
۱- مقام مادری امام
از مهم ترین ویژگی های ایشان، داشتن مقام والای مادری معصوم را می توان برشمرد. بر اساس گزارشات موجود بانو حمیده در بازگشت از سفر حج و در مکان ابواء (بین مکه و مدینه و محل قبر بانو آمنه) امام موسی کاظم علیه السلام را به دنیا آوردند. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که خداوند پسری به من بخشید که بهترین مخلوق اوست و حمیده درباره او خبری به من داد که من از وی بدان داناتر بودم . فرمود:حمیده خبر داد که چون نوزاد به دنیا آمد دستانش را بر زمین نهاد و سرش را رو به آسمان گرفت . من نیز بدو گفتم که این علامت رسول خدا و علامت امامت است.
2- مقام علمی بانو حمیده مصفا
بر اساس روایاتی که در منابع معتبر دیده می شود، امام صادق (ع) به عبدالرحمان بن حجاج، از شاگردان آن حضرت که در مورد کیفیت انجام دادن مناسک حج برای فرزند خردسالش پرسید، فرمود: « کنیزی را نزد حمیده مصفاه بفرست و احکام حج کودک را از او بپرس». کنیز او نزد حمیده می رود و پاسخ حمیده در مورد کیفیت اعمال حج کودک، در منابع فقهی به عنوان مبنا قرار می گیرد. این برخورد امام، حاکی از اعتقاد آن حضرت به آگاهی فقهی و قدرت و توانایی پاسخ گویی به مسائل فقهی توسط بانو حمیده است. از سوی دیگرارجاعِ افراد توسط امام، به بانو نشان دهنده ی اهتمام امام معصوم در جهت اعتمادسازی و اعتبار سازی بانوان مجتهده در میان مردم است.
هم چنین بانو حمیده مصفا راوی چندین حدیث است از این رو نامش در منابع رجالی دیده می شود. احادیث او در کتبی همچون کافی، تهذیب الاحکام و الغیبه شیخ طوسی و آثار شیخ مفید آورده شده است.
۳_ مقام وکالت امام
بر اساس منابع روایی امام کاظم علیه السلام فرمودند هر گاه امام صادق علیه السلام می خواستند حقوق اهل مدینه را بپردازند مادرشان ام فروه و همسرشان حمیده مصفا را برای این کار می فرستاد. از حدیث مذکور می توان میزان اعتماد امام صادق (ع) به همسر بزرگوارش، بانو حمیده را دریافت؛ به علاوه، انجام دادن این کار در اوضاع سخت سیاسی - اجتماعی و فرهنگی آن دوره، به تدبیر و دانش و شجاعت نیاز داشت و اگر این ویژگی ها در بانو نبود، امام وی را برای اعطای حقوق مردم نمی فرستاد.
4_ مقام وصایت امام
بر طبق منابع تاریخی، منصور عباسی پس از آن که دستورکشتن امام صادق (ع) را می دهد، از فرماندار مدینه می خواهد تا وصیت امام صادق (ع) را ببیند تا پس از شناسایی وصی آن حضرت، او را بکشد. فرماندار مدینه پس از دیدن اسامی افرادی که در وصیت نامه امام به عنوان وصی از آن ها یاد شده، برای منصور دوانیقی می نویسد که جعفر بن محمد پنج نفر را به عنوان وصی انتخاب کرده است : منصور داونیقی، محمد بن سلیمان، عبدالله بن جعفر و موسی بن جعفر (دو پسرش) و حمیده (همسرش). گرچه وصیت امام به چهار نفر دیگر غیر از موسی بن جعفر (ع)، حرکتی سیاسی برای حفظ جان امام پس از خویش و از باب تقیه بوده، اصل این عمل در مورد بانو حمیده، نشان دهنده عظمت شخصیت این بانو و جایگاه و مقام او نزد امام و نیز مردم عصر اوست.
با توجه به اوضاع سیاسی - اجتماعی و فرهنگی شیعیان در دوره ای که این بانو در مدینه می زیست، نقش وی احتمالا باید بسیار پررنگ تر و برجسته تر از آنچه در گزارش ها آمده، باشد اما به دلایل سیاسی و نیز وجود حریم ویژه بانوان حرم اهل بیت میزان گزارش هایی که در دست است، اندکی ما را در تبیین شخصیت بانو یاری می کند. از زمان مرگ و محل قبر بانو حمیده گزارشی در دست نیست و تنها می توان گفت حداقل تا سال ١٤٨ قمری در قید حیات بوده است .
✍زهرا عباسپور
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#مادران_ائمه_علیهم_السلام
#جامعه_پردازی_شیعه
#بانوحمیده_مصفا
@Banounegar
15.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جعل تاریخ و تحریف واقعیت های زندگی حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
#حضرت_خدیجه_کبری
#اولین_مشاور_زن_اسلام
#بانوان_تمدن_ساز
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
@Banounegar
📌 زن در گفتمان سنت گرای دینی
🔗یادداشت اول
🔒 یکی از ویژگی های زن در گفتمان سنت گرای دینی همانطور که قبلا اشاره شد؛ موجودی،شر، ناقص در ایمان، ناقص در عقل و ناقص در اموال می باشد. از این رو مردان را از مشورت با زنان هرچند نیکو نیز بر حذر می دارد. این تعابیر به نقل از پیامبر اکرم صلی لله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام در کتبی همچون وسائل الشیعه، لایحضره الفقیه،بحار الانوار، نهج البلاغه و ....درج گردیده است.
❗می توان گفت این گونه روایات علاوه بر این که دستاویزی برا جنبش های فمنیستی جهت تخطئه دین گردیده است در متون تفسیری و حتی فقهی مسلمانان نیز بی تاثیر نبوده است. اولین پرسشی که برای هر مسلمان معتقد پیش می آید این است که تعارض باور به این کاستی ها با برخی از آیات قرآن که خلقت واحده برای زن و مرد قایل است و خلقت خداوند را احسن می داند چگونه قابل جمع است؟!
♦️از میان این احادیث، خطبه 80 نهج البلاغه بیش از دیگر روایت ها مشهور است. متن این حدیث بدین شرح است:
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ. فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجَالِ. فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَ لَا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَر.
اى مردم، بدانيد كه زنان را ايمان ناقص است و بهره منديهايشان ناقص است و عقلهايشان ناقص است. اما ناقص بودن ايمانشان از آن روست كه در ايام حيض از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهايشان، بدان دليل است كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و نقصان بهره منديشان در اين است كه ميراث زنان نصف ميراث مردان است. از زنان بد بپرهيزيد و از زنان خوب حذر كنيد و كار نيك را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهيد، تا به كارهاى زشت طمع نكنند.
🍃جهت تبیین آن بسیاری دست به تعبیراتی زده اند از جمله اینکه حضرت این جملات را ناظر به شرایط "جنگ جمل" و حضور "عایشه" در این جنگ و به جهت نکوهش وی بیان نموده اند، هر چند این سوال پیش می آید که "طلحه" و "زبیر" به عنوان عوامل اصلی این جنگ ار نقش پر رنگ تری در این فتنه داشته اند پس مردان به این تعبیر شایسته تر بوده اند و از این رو بیان این دلیل به نظر ناقص می باشد. از سوی دیگر عده ای به بیان تعریف انواع عقل و تقسیم آن به عقل عملی و نظری پرداخته و بیان داشتند مراد در این روایات "عقل نظری" است و در عقل عملی زن و مرد را برابر دانسته اند. هر چند توضیح دیگری جهت ناقص الایمان بودن زن و پرهیز از مشورت با آنان در این دسته از تبیین ها دیده نمی شود.
⭕خلاء تبیینی این احادیث و تعارض این دسته از روایات با روح حاکم بر قرآن کریم و سیره رفتاری معصومین علیهم السلام این دسته از تعابیر را که با هدف تبیین، سالیان سال است نقل محافل بسیاری از خطبا و حکما و دوره های تخصصی و ... گردیده است.
از این رو سعی می گردد با استفاده از نقد حدیثی و ارائه فضای فرهنگی اجتماعی زنان در زمان ثبت این احادیث وجه دیگری از رسوخ این نگرش به زن در متون اسلامی را بررسی نماییم.
از آنجا که حدیث به عنوان دومین منبع شناخت دستورات دین می باشد می توان با توجه به جایگاه و نقش ویژۀ حدیث، به پاکسازی اخبار از جعلیات و تحریفات اقدام شود در این راه لازم است به بحث و نقد کتابهای حدیث، سیره، تاریخ، رجال هم از نظر سند و هم از نظر متن و محتوا با همانندشان پرداخته شود تا بتوان به نتایج قابل قبولی در این موضوع دست یافت. جهت رسیدن به این مهم سعی گردیده با استفاده از روش نقد بیرونی حدیث(نقد سند حدیث) به بررسی این خطبه بپرازیم .
ادامه دارد...
✍🏻زهرا عباسپور
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#خطبه_هشتاد_نهج_البلاغه
#گفتمان_سنتگرای_دینی
#زن_تراز_انقلاب_اسلامی
@Banounegar
📌زن در گفتمان سنت گرای دینی
🔗یادداشت دوم
🍂 خطبه 80 نهج البلاغه که توسط سید رضی جمع آوری شده است به لحاظ تاریخی در کتب پیش از سید رضی هم ذکر شده است. نکته جالب آنست که این خطبه بخشی از یک نامه ی طولانی و مفصل امام است که سید رضی آن را قطعه قطعه کرده و در قالب چند خطبه و نامه آورده است، صرف نظر از اینکه تقطیع چقدر می تواند فهم نامه را با مشکل رو به رو سازد. به لحاظ سند، اختلاف تعابیر متن نامه در منابع پیش از نهج البلاغه نیز جای تامل دارد.
🌿در واقع این خطبه، بخشی از نامه ایست که امام پس از دریافت خبر شهادت محمد ابن ابی بکر نگاشته اند. امام پس از شنیدن خبر کشته شدن محمد ابن ابی بکر بسیار ناراحت می شوند و در همین وضعیت عده ای از یاران ایشان در خواست میکنند امام نظرشان را نسبت به ابوبکر، عمر و جریانهای پس از رحلت پیامبر (ص) اعلام فرمایند. به هنگام نوشتن این نامه امام ده نفر از یارانشان را گواه گرفتند. محتوای این نامه یک دوره تاریخ سیاسی پس از رحلت پیامبر (ص) تا سالهای پایانی عمر مبارک امام علی (ع) است و ظاهرا امام در هنگام شرح حوادث جنگ جمل و بیان نقش عایشه آن را در قالب یک نتیجه از حضور عایشه در این جنگ بیان می فرماید.
❗نکته مهم آنکه مهم ترین منبع این نامه پیش از سید رضی درکتابهای "الامانه و السیاسه "از ابن قتیبه (متوفی 276 ق ) و "الغارات ثقفی" (283 ق) است. در این دو کتاب متن این نامه مفصل آمده و جالب آنکه در قسمت مباحث مربوط به جنگ جمل قسمت مذکور ( خطبه 80 ) اصلا نیامده است ! اما در منابع بعد از این دو کتاب این بخش به محتوای کتاب اضافه شده است که قدیمی ترین آنها المسترشد طبری آملی (326 ق) است که دقیقا این بخش را برای اولین بار در ضمن نامه اضافه کرده است و پرسش مهم آنست که چگونه درمنابع 50-60 سال پیش این بخش موجود نیست اما به یکباره در کتاب طبری آملی این بخش اضافه می¬شود ؟!
نکته مهم دیگر آنکه نامه با این سند در المسترشد آورده می شود: "رَویَ الشَعبی عَن شُریحِ هانی..".در مورد شعبی که همان عامر بن شرحبیل است در کتب رجالی توثیق یا مدحی دیده نمی شود گرچه در معجم الرجال به نقل از سید تفریشی آمده است « هُوَ مَذمومٌ عِندَنا وَ هُوَ الخَبیثُ الفاجِر الکَذاب ».
سیدرضی در کتابهای خصایص الائمه (ص 100) و نهج البلاغه خطبه (خطبه 80) این بخش را بدون سند می آورد و سایر بخش های نامه مفصل امام را به هفت خطبه و نامه دیگر منتقل می کند.
❗️دقت در اسناد این روایات نشان می دهد که هیچ یک از احادیث سند متصلی ندارند و سید رضی هم در دو منبع خود آنها را بدون سند نقل نموده است. سایر منابعی که بعد از سید رضی این احادیث را از نهج البلاغه نقل نموده اند نیز به طور طبیعی فاقد سند هستند.
گرچه روایات یاد شده با موضوع فوق در کتاب های معتبری آورده شده اند ولی اکثر این کتب روایات را بدون سند ذکر کرده اند. برخی محققان معتقدند که برای این احادیث سند متصلی وجود ندارد و منبع قابل استنادی ندارد.
🔺بر اساس مطالب بیان شده و نقد بیرونی حدیث در میابیم این خطبه از آنجا که دچار ضعف ماخذ، گسست سند و درغگو بودن روای است از حیث اعتبار ساقط است. هر چند بررسی سندی سایر احادیث با این مضمون نیز ما را به این نتیجه رسانید که این احادیث به تواتر نرسیده و نمی بایست در بررسی مسائل زنان مبنا قرار گیرند. جهت درک بهتر ورود این گونه احادیث در منابع حدیثی و روایی می بایست به بررسی اوضاع فرهنگی اجتماعی زمان نقل و ثبت این احادیث نیز پرداخت از این رو سعی می گردد در بادداشت های آتی به این برهه حساس تاریخی نیز پرداخته شود.
✍🏻زهرا عباس پور
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#خطبه_هشتاد_نهج_البلاغه
#گفتمان_سنتگرای_دینی
#زن_تراز_انقلاب_اسلامی
@Banounegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ نگرش به زن و حقوق او مبتنی بر قرآن یا روایات؟
🍃🍃🍃
👌 سخنان کمتر شنیده شده از شهید مطهری در خصوص نگرش به زن در برخی از متون دینی
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
@Banounegar
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه
📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
بخش ۱ از ۲
🔹خطبه ۸۰ نهجالبلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر "
قرائن متعددی نشان میدهد آنچه به صورت متن کوتاه بالا در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده است، مبتنی بر یکی از نقلهای نامهای از امیرالمومنین علیهالسلام است که آن حضرت وقتی بیرون کوفه (در قادسیه یا ذی قار) بودهاند، خطاب به شیعیان کوفه به رشتهی تحریر درآوردهاند. در واقع مطابق نقل تواریخ، این نامه در سال ۳۸ هجری و پس از دریافت خبر شهادت محمد بنابیبکر و سقوط مصر، در واکنش به ابهامات برخی شیعیان کوفه و در جهت جذب نیرو برای لشکر نوشته شد و آن حضرت در آن، وقایع پس از وفات پیامبر را به طور مختصر توضیح دادهاند و در ضمن آن به وقایع جنگ جمل نیز اشاره کردهاند.
سید رضی نقلی از این نامه را در اختیار داشته که آن را قطعه قطعه کرده و قطعات مختلف آن را در قالب چندین خطبه و نامه (از جمله ضمن خطبه ۸۰) آورده است.
خوشبختانه این نامه به دلیل اهمیت فوق العادهای که داشته از طرق مختلفی ثبت و روایت شده و به دست ما رسیده است. با دقت و مقایسه این نقلها، مشخص میشود که این نامه دو تحریر دارد: نخست، یک تحریر مختصر که در کتب متقدمی چون "الغارات" و "الامامةوالسیاسة" نقل شده و دوم تحریر مفصلی که شامل همان تحریر مختصر به همراه توضیحات و حاشیههایی است که در لابلای فقرات نسخه دیگر قرار گرفته و تنها در کتاب "المسترشد" طبری آملی و "رسائل الائمه" کلینی (با تفاوتهایی در نقل) به جا مانده است.
بخش 1️⃣ خطبه ۸۰ تنها در تحریر مفصل این نامه، آمده است که بنا بر نقل این تحریر، حضرت به هنگام ذکر وقایع جمل و یادکرد عائشه، به نکوهش کلی زنان پرداختهاند. (در مورد بخش دوم در ادامه سخن خواهیم گفت)
بر این اساس، برای داوری در مورد بخش 1️⃣ خطبه ۸۰، ناگزیر باید در مورد نسبت دو تحریر مختلف این نامه با یکدیگر پژوهش کرد. بدین ترتیب اعتبارسنجی خطبه در گروی پاسخ به این سوال است که آیا نسخهی مفصل اصیل است و نسخهی مختصر، خلاصهشدهی آن است؟ یا آن که نسخه مختصر اصیل است و نسخه مفصل در اثر افزوده شدن اضافاتی متاخر پدید آمده است؟
برای این داوری باید از روشهای نقد تاریخی و نیز نقد متنی استفاده کرد.
🔹🔹🔹🔹
(۱)
برخی پژوهشگران که روی این خطبه کار کردهاند (برای نمونه خانم ناهید طیبی و خانم اسمر جعفری در مقالاتی مستقل) نقل "المسترشد" را به عنوان منبع این خطبه معرفی کرده و برای نشان دادن عدم اعتبار این نقل، بیشتر بر روی ضعف سندی آن (به خاطر حضور شعبی در سند) تکیه کردهاند. جدا از آن که در این تحقیقات به عدم نقل بخش 2️⃣ خطبه ۸۰ در کتاب "المسترشد" توجهی نشده، به نظر میرسد پاسخ ارایه شده در مورد بخش1️⃣ نیز همچنان خالی از ابهام نیست.
چه آن که ضعف سندی منابع تحریر بلند، گرچه برای عدم اعتماد به نامه یا خطبه، تا حد خوبی بسنده است، اما دلیل کافی برای جعلی بودن این تحریر به شمار نمیرود.
(۲)
در بخش دوم ارائهام، تلاش کردم -شاید برای اولین بار- به این کاستیها بپردازم. با بازنگری در فرآیند تدوین نهجالبلاغة و توجه به بهرهگیری سیدرضی از کتب متقدم خود، نشان دادم که سید رضی بخش قابل توجهی از نهجالبلاغة را با بهرهگیری از کتاب قبلی خود: "خصائصالأئمه" تدوین کرده است. از جمله دو بخش 1️⃣ و 2️⃣ خطبه ۸۰، دو حکمت مستقل پیاپی همین اثر بودهاند که به هنگام انتقال به نهجالبلاغة، به طور سهوی در هم ادغام شدهاند. (اشاره اشتباه به خطبه بودن این متن نیز در اثر همین جابجایی ایجاد شده است.)
(۳)
همچنین در ادامهی ارائهی خود، بر اساس شواهد متعدد متنی نشان دادم که منبع سید رضی برای ثبت بخش 1️⃣ خطبه در کتاب اول خود (خصائص الأئمه) نیز کتاب "المسترشد" نبوده و به احتمال بسیار زیاد، سید آن را از کتاب "رسائل" الأئمه شیخ کلینی نقل کرده است. خوشبختانه گزارشی از متن کامل تحریر مفصل نامه به نقل کتاب "رسائل الائمه" کلینی، به واسطهی کتاب "کشف المحجة" ابنطاوس به دست ما رسیده است؛ لذا امروزه میتوانیم متن منبع اصلی سیدرضی یعنی تحریر مفصل نامه را بدون اعمال تقطیعات سید رضی، ملاحظه کنیم و آن را مستقلا مورد بررسی قرار دهیم و در مورد اصالت بخشهای اختلافاتی دو تحریر مختلف نامهی مزبور داوری کنیم.
ادامه دارد..
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#خطبه_هشتاد_نهج_البلاغه
#گفتمان_سنتگرای_دینی
@Banounegar
💢 اعتبار سنجی خطبه 80 نهج البلاغه
📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
بخش ۲ از ۲ (ادامه از بخش اول)
(۴)
در بخش سوم ارائه، با دقت در فضای صدور نامه و متن آن نشان دادم که چرا تحریر مفصل از نامه را نمیتوان از لحاظ تاریخی اصیل دانست.
این نامه در شرایطی جنگی و به نیت جذب نیرو برای لشکر نوشته شده تا در کوی و برزن کوفه خوانده شود و مردم با شنیدن آن به شرکت در مبارزه علیه تجاوزات و تعدیهای شامیان و یا خوارج ترغیب شوند.
اضافاتی که در تحریر مفصل نامه مشاهده میشود، از هدف این نامه بسیار دور است و به جای ترغیب، مخاطب را درگیر بحثهای اعتقادی و تاریخی ریز جدلی کرده است. تحلیل متن این افزودهها نیز حکایت از آن دارد که راویانی متأخر، با استفاده از منابع سنی و با نیات جدلی، مواردی ناهمگون را به اینجا و آنجای نامه افزودهاند و بدین وسیله، نامه را از هدف اصلیاش منحرف کردهاند.
در ارائهی خود، با ذکر مثالهایی نشان دادم که چگونه بخشهای متفاوت تحریر بلند، یکپارچگی و همگنی متن نامه را بهم زدهاند. تحریر کوتاه نامه، تنها به مروری کلی بر تاریخ خلافت و حقانیت امیرالمومنین علیهالسلام اکتفا کرده است. اما در تحریر بلند، توضیحات و حاشیههایی جدلی در میانهی متن نامه افزوده شده و از افرادی فرعی و کماهمیت نام برده شده و به سخنان افراد مختلف و اتفاقات جزئی تاریخی استناد شده است که بیشتر این مطالب را عینا میتوان در دیگر منابع اهل سنت نیز مشاهده کرد. این افزودهها منجر به آشفتگی و بهمریختگی متن تحریر بلند نامه شده است.
⭕️ یکی از این افزودههای جزئی، فقره مورد نظر ماست. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر میرسد راوی (سازنده) تحریر بلند نامه، مناسب دیده که در متن نامه پس از یادکرد عائشه (در جریان جنگ جمل) به منظور قدح وی، اخباری در نکوهش کلٌی زنان را بیافزاید و در راستای همان سیاست جدلی، از متن روایتی معروف میان اهل سنت کمک گرفته است که حکایت از نقصان عقل و ایمان زنان دارد. (نمونه ای از نقلهای سنی این حدیث از ابن عمر در صحیح مسلم)
با تقطیع این بخش از نامه مفصل و ثبت آن به صورت مستقل در خصائصالأئمه و سپس انتقال آن به نهجالبلاغة، متن بخش اول خطبه ۸۰ شکل گرفته است.
(۵)
گفتنی است نقل تحریر مختصر نامه، به دو کتاب "الغارات" و ا"لامامةوالسیاسة" منحصر نمیشود و در منابع متقدمی چون کتب ابومخنف (م. ۱۵۷ق)، "العقد الفرید" از ابن عبدربه (م. ۳۲۸ق) و کتب شیخ مفید (م. ۴۱۳ق) نیز میتوان تحریرهای دیگری از آن یافت. در هیچ یک از این تحریرهای مختصر و قدیمیتر نامه، اثری از بحث نکوهش زنان وجود ندارد.
در این میان، به خصوص نقل کتاب "الجمل" ابومخنف و نیز خطبه ۱۷۲ نهج البلاغة از همین نامه از اهمیت ویژهای برخوردارند.
کتاب "الجمل" ابومخنف از این جهت مهم است که نویسنده متقدم آن، به دنبال ثبت سخنان مرتبط با جنگ جمل بوده است. از آنجا که این بخش نکوهش زنان در تحریر بلند نامه، دقیقا در بخش مرتبط با جنگ جمل آمده است، انتظار میرفت که در نقل ابومخنف مشاهده شود. اما در نقل کتاب "الجمل" ابیمخنف عبارتی دال بر نکوهش زنان به چشم نمیخورد.
اشتراک متنی قابل توجه خطبه ۱۷۲ نهجالبلاغة با تحریر کوتاه نامه به نقل "الغارات"، نیز نشانگر دسترسی جداگانه سیدرضی به تحریر کوتاه نامه است. بخش جنگ جمل از نامه در نقل خطبه ۱۷۲ نیز کامل به نظر میرسد، اما باز خالی از نکوهش زنان است. بنابراین، اگر بخواهیم تنها از دریچه نهجالبلاغة به این نامه نگاه کنیم، باز میبایست بین نقلهایی که سید رضی از تحریر کوتاه (خطبه ۱۷۲) و تحریر بلند نامه (خطبه ۸۰) آورده است، فقط یکی را انتخاب نماییم. به عبارت دیگر نمی توان همزمان هر دو خطبه را سخن امیرالمومنین علیه السلام دانست.
✨ در نهایت میتوان نتیجه گرفت که بخش اول خطبه ۸۰ نهجالبلاغه در حقیقت قطعهای از تحریر مفصل و تحریفشده از نامه است که توسط راویان متاخر و با بهرهگیری از منابع سنی به تحریر متقدم نامه افزوده شده است.
قابل توجه است که بخش دوم این خطبه نیز، در متقدمترین منابع به عنوان سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب، ذکر شده که سازوکار انتساب آن به امیرالمومنین ع نیازمند پژوهشهای مستقل است.
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#خطبه_هشتاد_نهج_البلاغه
#گفتمان_سنتگرای_دینی
@Banounegar
📌بانوان و فضای مجازی
یادداشت۱
شاید بگویید خیلی فرق نمیکند که عنوان مطلب را مردان و فضای مجازی بگذاریم و یا بانوان و فضای مجازی، چون فضای مجازی اساسا واقعیتی از نوع بیجنس و خنثی است. اما مسأله به این راحتیها هم نیست..
راستش را بخواهید نسل ما یعنی دههی پنجاهیها! خیلی با فضای مجازی مانوس نبودهایم و شاید اگر شرایط بحرانی کرونا نبود هیچ کمبودی هم با این عدم مؤانست در خود احساس نمی کردیم! ولی از آنجا که نیاز، مادر اختراعات است، شرایط اضطراری کرونا و بحران پاندورایی آن، باعث شد نسل ما هم کمی مهربانانهتر و صمیمیتر با این عنصر ارتباطی تمیز! برخورد کنیم و بپذیریم حالا که ناگزیر از حضور در این فضا هستیم، پس برویم و قواعد این حضور را بیاموزیم.
واقعیت این است که امروزه فضای مجازی بیش از آن که یک ابزار ارتباطی باشد، به دنیای ارتباطات میان افراد تبدیل شده است.
تفاوت این دو واژه در نگرش و سوگیری افراد نسبت به شکل و نوع دیدار با فضای مجازی محسوس تر میشود.
وقتی به فضای مجازی به عنوان یک ابزار ارتباطی بنگریم، هدفِ ما و غایتِ منظور ما در استفاده از فضای مجازی، رسیدن به اصل و عنصر «ارتباط» خواهد بود اما اگر به فضای مجازی به عنوان دنیای ارتباط نگاه کنیم، غایت ما، خود این دنیا یعنی «فضای مجازی» خواهد بود.
در معنای اخیر، تمام تلاشها و سوگیریهای فرد به سمتِ دستیابی بهینه (به زعم خود) به ارتباط های گستردهتر، بازتر، رهاتر، عمیقتر و در یک کلام، ارتباطِ بیشتر برای باقی ماندن در این دنیای مجازی است. یعنی فرد تمام تلاش خود را میکند تا در دنیای مجازی پذیرفته شود. پس قواعد خود را با قواعد دنیای مجازی همسان و همگون میسازد. آسیب بزرگ این سبک نگرش، خودبیگانگی گسترده و عمیق فرد با خویشتنِ خویش است.
از آن سو در نگاه ابزاری به فضای مجازی، به عنوان یک وسیلهی ارتباطیِ کارآمد، چون مدِّنظر فردِ استفادهکننده از فضای مجازی، هدف و منظور دیگری به نامِ «ارتباط» برای ارسال یا دریافت یک پیام، اعم از پیامهایی با کارکرد اقتصادی، دانشی، بینشی، معرفتی، هنری، سرگرمی و.. است، لذا ارتباطهای وی نیز، هدفمندتر، گزیدهتر، تخصصی تر و در یک کلام، رسیدن به یک ارتباط معنادار مشخص با یک فرد و یا تیپ مخاطب معین و مشخص است.
با این حساب این خود فرد است که متناسب با نگرشها و ایدههای فردیِ خویش میتواند تا حدودی جایگاه فضای مجازی را مشخص کند.
استفاده از قید «تا حدودی» به دلیل نوع ساخت و بافت فضای مجازی است که بخاطر شرایط ایجادی و ایجابیِ این فضا، میتواند تنها برای محدوده و محیط مشخصی به افراد اجازه دهد تا حریمهای شخصی خودشان را مرزبندی نمایند. در واقع در جهان ارتباطی حاضر، محدوده های فردی علاوه بر عدم امکان در ایجاد، خیلی هم قابل اعتنا و قابل اعتماد نیست.
ادامه دارد...
الهام غفاری دانشجوی دکتری مطالعات زنان
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#فضای_مجازی
#سواد_رسانه
@Banounegar
📌بانوان و فضای مجازی
یادداشت۲
اینجاست که کار در این دنیای مجاز! را سختتر و پیچیدهتر از پیش میکند. فرد با دوگانهای گریزناپذیر روبرو است: هم ناچار از استفاده از این دنیای فردی و سرشار از خود و دیگری است و هم قادر به مرزبندی و خصوصی سازی به شکل دلخواه، امن و مطمئن نیست. در این شرایط تنها میتواند اختصاصی سازی بکند. یعنی در دل دنیای مجازی، جزیرهی تنهای خودش را بسازد و روی این جزیره، علامتهای اختصاصی خودش، شامل علاقهها، مهارتها، نیازها و نیازمندیها و سرگرمیهای خودش را بچیند، حال اگر توسط دیگران این اختصاصیها، درک، پذیرش و یا محترم شمرده نشوند، خیلی امکان جداسازی وجود نخواهد داشت؛ از سویی بدلیل ساختار دنیای مجازی، ناگزیر از ارتباط و تعامل دوسویه و گاه یکسویه با جهان خارج از جزیرهی خودش است. پس بازهم ناچار از تن دادن به قواعد بینالمللی این جهان مجازی است!
در این رهگذر، شاید بتوان گفت سهم زنان از آسیب در فضای مجازی و از آسیبزدگی در این فضا، اگر بیشتر از سهم مردان در این فضا نباشد، یقینا کمتر نیست.
به ویژه اگر زنان را در دسته بندیهای مختلفی براساس سنجههای متفاوتی همچون میزان اوقات فراغت، سن، نگرش فرهنگی، اشتغال، نیازهای شخصی، روحیات فردی، تحصیلات، تأهل و .. تقسیمبندی نماییم، و از سویی دیگر اگر ساختار فضای مجازی را برگرفته از عناصری همچون جذابیت، در دسترسبودن، برخورداری از قابلیت تصویرسازی شخصی در فضای غیر شخصی، پاسخگو بودن در عین عدم مسئولیت، تنوع و فراوانی بالا در حجم و سنخ اطلاعات و .. بدانیم، آنگاه متوجه میشویم نه تنها امکان آسیبپذیری بانوان «از» و «در» این فضا بسی بیشتر از مردان است بلکه اثر و دامنهی این آسیبها به دلیل شأنیت و جایگاه زنان در نگرش الهی به «زن» به مثابه عمود خیمه خلقت و نقش بیبدیل مادری در خلقت و تربیت، بسی بیشتر و دردناکتر نیز خواهد بود.
حال که حضور، لاجرم و گاه، ضروری است و آسیبها ناخواسته و فراوان، بهترین راه چاره شاید، مسلح شدن افراد به ابزار عقیده و نگرش باشد.
سلاحی که فرد را از آماج گسترده و ناخواستهی دنیای مجازیِ اطرافش محافظت کند. این سلاح، به معنای پر شدن از درون است. مراقبتی که در پی دانش کافی و برخاسته از بینش اصیل انسان الهی و توحید باور و معادخواه باشد.
انسان را تذکر دهد که چه دارد؟ کجاست؟ «بودن»ش چگونه است؟ از این بودن چه میخواهد؟ اثر بودنش چگونه و تا کجا با و در عالم خواهد ماند؟ به کجا خواهد رفت؟ چگونه میرود و با خود چه میبرد؟ مسیر رفتنش چگونه است؟ نقشهی راهش چیست؟ مؤثرات وجودیاش کداماند؟ راهنما و هادیاش کیست؟ توی کولهبار رفتنش چه دارد؟
شاید تفکر در اینگونه سوالها نگاهبانی مناسب درکورهراهها و خطرات این روزها باشد.. الله اعلم
الهام غفاری- دانشجوی دکتری مطالعات زنان
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#فضای_مجازی
#سواد_رسانه
@Banounegar
ستاد مردمی صلح سید ابراهیم رئیسی با مدیریت خانم دکتر پاد وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط با حوزه زنان و خانواده و حقوق بشر و صلح جهانی اعلام موجودیت کرد.
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/02/26/2503855/
📌زنان و دغدغه های جهانی
این روزها که خبر «مقاومت فلسطین» در برابر غاصبان اسرائیلی دوباره اوج گرفته و صحبت از نقش پر رنگ «بانوان فلسطینی» در این مبارزه نقل محافل خبری است تا حدی که پویش جهانی "مقلوبه" با هدف همدلی و اتحاد بین زنان امت اسلامی به تاسی از افطاری زنان فلسطینی با غذای مقلوبه؛ چشم در چشم سربازان اسرائیلی همراه با شعارهای آزادی خواهی و سربازان صهیونیستی که سعی می کنند، رفتاری عادی داشته باشند اما بی قرار و هراسان شده اند، نَقل محافل رسانه ای گشته است، حیفم آمد از دیگر زنان آزادی خواهی که در این جهان بار مسئولیت خود را تشخیص دادند و پای در میدان گذاشتند یادی نشود.
🍃يکشنبه ۱۶ مارس ۲۰۰۳ راشل کوري ۲۴ساله طرفدار صلح و از اهالي المپياي ايالت واشنگتن امريکا به همراه ۸ تن از دوستان خود در جنبش همبستگي با ملت فلسطيني "ISM" ـ ۵ تن امريکايي و ۳ تن انگليسي ـ در محله السلام واقع در جنوب شهر رفح در نوار غزه سعي مي کنند که از اقدام يک دستگاه بولدوز نظامي رژيم صهيونيستي در ويران کردن يکي از خانه هاي فلسطيني در مجاور نوار مرزي فلسطين با مصر واقع در جنوب شهر رفح جلوگيري کنند.
کوري در برابر بولدوز ايستاد و از سرنشين بولدوزر خواست که وسيله اش را متوقف سازد. وي يک پيراهن پرتقالي رنگ را پوشيده بود که از دور قابل تشخيص بود. اين صلح طلب با بلندگوي خود با راننده بولدوز صحبت مي کند و بقيه دوستانش نيز در فاصله 20 تا 15 متري کوري با فرياد از راننده بولدوزر مي خواهند، توقف کند. در حالي که بولدوزر همچنان به سوي وي حرکت مي کرد بر روي يک تپه خاکي رفت وقتي که خواست از بولدوزر دور شود بر زمين افتاد و تيغه بولدوزر او را در خاک دفن کرد.
در همين زمان دوستان کوري فرياد مي کشيدند و به راننده بولدوزر اشاره مي کردند که توقف کند. که در اين حال بولدوزر چند متر جلوتر ايستاد و تيغه را بالابرد سپس آنرا پايين آورد و به عقب حرکت کرد. پس از ارتکاب اين جنايت نظاميان اشغالگر هيچ گونه کمکي را به کوري نکردند و پس از چند دقيقه يک آمبولانس فلسطيني به مکان حادثه رسيد و کوري را به بيمارستان شهيد محمد يوسف نجار در رفح منتقل کرد که در همان جا اعلام شد که وي فوت کرده است. جالب اينجاست که جورج بوش رييس جمهور وقت آمريکا قتل فجيع اين شهروند آمريکايي را محکوم نکرد. چرا که راشل استکبار ستیز بود و حقوق بشری شاملش نمی شد !
🌱چه خوشمان بیاید و یا چه تعجب کنیم، باید بگوییم زنانی همچون شهیده "راشل کوری" در افق اندیشه ای "انقلاب اسلامی" نقش بازی کردند. راشل نماینده انسان هایی است که صرفا تعریف فردی از "مسئولیت"ندارند، زنانی که دغدغه جهانی استکبار ستیزی دارند.
❗و چه غم انگیز است که زن باشی، ایرانی باشی، شیعه باشی و دغدغه ظلم ستیزی از این عالم را نداشته باشی!
✍🏻زهرا عباسپور(پژوهشگر و فعال زن و خانواده)
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
#زن_تراز_انقلاب_اسلامی_دغدغه_جهانی_دارد
#راشل_کوری
#افق_اندیشه_ای_انقلاب_اسلامی
@Banounegar