فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر کو ندارد نشان از پدر...💔🥺
ندارد آغوشی از پدر😭😭😭😭😭
#شہیدانہ🌱
📌 این انقلاب امانتیِ امامزمانه...
🇮🇷 مردم پیروزی انقلاب را جشن میگرفتند و در شهر غوغایی بود.
حاجحسن همش تو فکر بود و رنگ و بوی جشن تو صورتش دیده نمیشد.
همه با تعجب نگاهش میکردند.
به حاجحسن گفتم: «حاجی چی شد؟ شما که از همهٔ محله بیشتر پیِ این انقلاب بودی. حالا چی شده الان تو فکری؟»
یه نگاه معناداری به من کرد و گفت: «تازه اول راهیم!»
خندیدم و گفتم: «حاجآقا خوبی؟ شاه رفت! همه چی تموم شد!»
سرش رو پایین انداخت و گفت: «الان این انقلاب امانتیِ امامزمانه. باید پرچمداری کنیم و برسونیمش به دست خودِ آقا. هرموقع خودش بیاد، اونوقت کلّ شهر رو چراغونی میکنم.»
🎉 انگار کلّ چراغای رنگی دور سرم چرخید و یه کوه مسئولیت افتاد رو دوشم.
نگاهم افتاد به مردم که همگی شاد و خندان بودند و بههم تبریک میگفتند.
بعد رو به آسمون گفتم: «اللهم عجّل لولیک الفرج».
📖 #داستانک ؛ #دهه_فجر
❣ #عند_ربهم_یرزقون
🌸 هدیه_عروسی 🌸
هرچه به عنوان هدیهی عروسی بهمان دادند، جمع کردیم کنارهم.
به من گفت ما که اینارو لازم نداریم، حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟
گفتم مثلا چی؟ گفت کمک کنیم به جبهه گفتم قبول!
بردمشان در مغازهی لوازم منزل فروشی. همهشان را دادم، ده, پانزده تا کلمن گرفتم برای جبهه...🌼
🌹شهید باکری
#حیدریون
Sobhe Ghadir [ ViolinMusics.com ].mp3
9.13M
#صبح_غدیر
#ولادت_امام_علے
روح الرحمن علے جانم
علم الانسان علے جانم
قمر نورانے پیغمبر...🍀✨
[ " ولادت امام علے (ع) امیر المؤمنین رو تبریکمیگم بہ تمام حیدریون🌸]
کانال امام حسین (ع)_۲۰۲۲_۰۲_۱۳_۱۱_۰۲_۳۹_۷۷۷.mp3
1.74M
•°🌸 حیدر علی مولا
سید مجید بنی فاطمه🎤
✨ ولادت اقا امام علی「ع」
و روز پدر مبارک
~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #بیست_وهفتم ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند... ا
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #بیست_وهشتم
و سعد🔥 دوست نداشت مصطفی با من همکالم شود..
که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید..
_زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!
از آیینه دیدم قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود،..
چشم بر 🔥جرم سعد 🔥بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید...
او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید...
چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود
که با صدایی آهسته پرسیدم
_الان کجاییم سعد؟
دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد
_تو جاده ایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم چشمانم روی نرمی شانه اش گرم میشد
که حس کردم کنارم به خودش میپیچد...
تا سرم را بلند کردم،
روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را
چنگ میزند
که دلواپس حالش صدایش زدم.
مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد،..
دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد
_نازنین به دادم برس!
تمام بدنم از ترس میلرزید..
و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است
که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد.
بلافاصله در را #ازسمت_سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد..
و مضطرب از من پرسید..
ادامه دارد....
.
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
•♡حیدࢪیون♡•
سلاااام
چطوری؟
مژده مژده
دنبال چی می گردی؟
همین الان عضو شو تا دیر نشده!
یه چنل شهدایی بیا اینجا و رفیق شهیدت رو انتخاب کن😉
@dknyskr
یه چنل با کلی پست های مذهبی😌☺️
@dknyskr
یه چنل با کلی پست های انگیزشی💛:)
@dknyskr
داستان های مذهبی🌸
@dknyskr
درمورد خدای مهربون؟💫
@dknyskr
یه محفلی گرم برای دخترا🧕🏻
@dknyskr
یه چنل با کلی پست های گول منگولی🙂
@dknyskr
کارتون راحت شده😂
بیاین همه ی اینا اینجا موجوده😱🌸💫👎
💚💋 @dknyskr
#رسم_شیدایے{🕊}°•.
ڪارخاصۍنیازنیستبڪنیم!
ڪافیـهڪاراۍروزمرهمونرو
بــهخـاطـرخـداانـجــامبـدیـم.
اگـهتـوۍایـنڪارزرنـگباشۍ
شڪنڪن;شہـیدبعـدےتویۍ...😌🖐🏻
💌[شہیدابراهیــمهمـت]
#شهدا
#جهٺبیدارشدنازخواببراۍنماز^^
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً ۰۱۱
#سورهۍڪهف🌿
شبتونحسینۍ✨
دعاۍفرجآقاجانمونفراموشنشھ🌼🧡
رفاقت با امام زمان...
خیلی سخت نیست!
توی اتاقتون یه پشتی بزارین..
آقا رو دعوت کنین..
یه خلوت نیمه شب کافیه..
آقا خیلی وقته چشم انتظارمونه!
🚛⃟🌵¦⇢ #نیمهشب
🚛⃟🌵¦⇢ #مدیر
ــ ــ ــ ـــــــ۞ـــــــ ــ ــ ــ
⇢ @Banoyi_dameshgh