eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
~حیدࢪیون🍃
♡﷽♡ ❣تاریکے شب❣ <فصل دوم> #part187 صبح روز یک شنبه بیدار شدیم و در حال آماده شدن بودی
♡﷽♡ ❣تاریکے شب❣ <فصل دوم> سلام کردیم و رفتیم داخل نگاهی به ساعت موبایلم که ۸:۵۵ دقیقه رو نشون میداد اول همه ما خانم ها سوار آسانسور شدیم و رفتیم طبقه بالا بعدش قرار شد که ما پیاده شدیم آقایون سوار بشن و بیان بالا نگاهی به مریم کردم که لباس آبی آسمونی پوشیده بود و حس می کردم بیشتر از من خوشحاله آسانسور ایستاد و اومدیم بیرون منتظر شدیم تا آقایون هم برسن....... آقایون که اومدن در زدیم و وارد شدیم حاج آقای که پشت میز نشسته بود ازمون درخواست شناسنامه کرد دادیم به دستش نگاهی به آقا مصطفی کردم که خیلی خوشگل شده بود سرم و انداختم پایین مامان وحاج خانوم بهم گفتن برم تو اتاق بغلی و چادرم رو عوض کنم همین کارو کردم اومدم بیرون که حاج آقا صلوات بلندی فرستاد که همه همراهش کردن عاقد بهمون گفت بریم سر جامون بشینیم رفتیم و نشستیم مامان و حاج خانوم اومدم بالای سرمون و طوری رو داشتند ساره ام قند رو می سابید عاقد گفت چون ما صیغه بودیم باید دوباره به اندازه چند دقیقه بهم نامحرم بشیم قبل از اینکه اتفاق بیفته آقا مصطفی زیر گوشم گفت که برای شهادتش دعا کنم عاقل از ما اجازه گرفت و صیغه رواز بین برد متوجه بودم که حالت آقا مصطفی یه جوری شد همون لحظه پاهاشو جمع کرد.... بعد عاقدشروع کرد به خطبه عقد رو خوندن ♡ دوشیزه محترمه خانم زهره احمدی آیا وکیلم شما را به عقد دائم جناب آقای ابوالفضل سعادتی تهرانی در بیاورم♡ همون لحظه مثل شک زده هانگاهی به چهره آقا مصطفی کردم اسمش ابوالفضل بود پس چرا مصطفی صداش میکنن توی همین فکرا بودم که مریم جواب عاقد رو داد {عروس داره سوره نور میخونه} با این حرف مریم سرم و انداختم پایین و به قرآنی که تو دست من آقا مصطفی بود نگاهی کردم و شروع کردم به خوندن آیه ها عاقد برای دومین بار گفت که دوباره مریم پاسخش روداد{ عروس داره برای ظهور اربابش دعا میکنه} تو همون لحظه با تمام وجودم برای امام زمانم دعا کردم و ازش خواستم تا زندگیمو با برکاتی که از در خونه امیرالمومنین میرسه بهمون هدیه کنه بار سوم عاقد پرسید که نفس عمیقی کشیدم و باآرامش گفتم: با اجازه آقا امام زمان و بزرگترها بله همه صلوات فرستادن و از آقا مصطفی هم پرسید که جواب رو داد و نوبت به حلقه ها شد که مریم••••••••••• ○•○•○•○•○•○○•○•○•○○•○•○•○• 🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌸🌸🌹🌹 🌹🌹 اولین اثر از👇 به قلم: (علیجانپور) ❌کپی به هر نحو موجب پیگرد قانونی است❌ پرش به اولین پارت👇 https://eitaa.com/Banoyi_dameshgh/23 حیدریون👇 https://eitaa.com/joinchat/406388870C3e2077ae10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ عجـل‌لولیـك‌الفـرج‌فقـط‌عـادت‌روی‌ زبونمـون‌شـده روزای‌جمعـه‌پسـت‌گذاشتـن‌ازجمکـران تبدیـل‌بـه‌عـادت‌شـده انقـدرکـه‌ادعـاداریم ، کـاری‌هـم‌واسه ظھـورانجـام‌دادیـم💔؟! ‌
♥️!“••• چیزها؎ِخوب‌نصیب‌ڪسانےمۍشود‌ ڪھ‌صبر‌دارند،اماچیزها؎ِبهتر راافرادےبھ‌دست‌مۍآورند‌ڪھ‌ اقدام‌مۍکنند‌وبه‌دنبال‌آنھامےروند....˘◡˘𐇵! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: در فتنه همچون شتر بچه باش، او را نه پشتى است كه سوارش شوند، و نه پستانى كه شيرش دوشند 📚 نهج البلاغه، حکمت ۱ ⛓⃟📜¦⇢ ⛓⃟📜¦⇢ ــ ــ ــ ـــــــ۞ـــــــ ــ ــ ــ ⇢ @Banoyi_dameshgh
🥀🥀 پیڪری اِرباً اِربا..* *🌹همرزم← تازه از شناسایی برگشته بودیم🌙 گفتم اسماعیل بخواب فردا باید بریم منطقه💫 گفت مگر می‌شود نماز شب نخوانیم؟📿 سر و وضع و ریشش را مرتب و لباس‌هایش را با لباس خاکی‌اش عوض کرد💫 گفتیم اسماعیل نوربالا می‌زنی! چه خبر شده؟💫 گریه اسماعیل را کسی ندیده بود🥀 اما آن لحظه روضه حضرت رقیه (س) گوش می‌داد و گریه می‌کرد🥀 از ماشین پیاده شدم و گفتم الان شهیدمان می‌کنی!‼️ تمام فرشته‌ها را کشاندی توی ماشین!‼️اسماعیل گفت نماز را در مقر بخوانیم. 📿 با لپ‌تاپش منطقه را برای عملیات رصد می‌کرد💫 که یکهو زمین و آسمان آتش شد💥 موشک زدند💥همرزمی از ماشین پرت شد بیرون💥 وقتی بالای سر اسماعیل رسیدم دست و پایش قطع شده بود🥀 اسماعیل هنوز ضربان قلب داشت🥀می‌خواستم به لب‌های ترک خورده و خشکیده‌اش آب بزنم گفتم اسماعیل روزه است🥀 با زبان روزه خدمت حضرت زینب (س) برود.💫 رفتیم تا اطلاع بدهیم‌ وقتی برگشتیم داعش بالای سر اسماعیل رسیده بود پیکرش را ارباً اربا کردند🥀چشمش را در آوردند و به قلبش چاقو زدند🥀و لباس و پلاکش را بردند🥀*🕊️😭 تاریخ تولد: ۱۲ / ۱۰ / ۱۳۵۹ تاریخ شهادت: ۲۹ / ۸ / ۱۳۹۸ محل تولد: خرم آباد محل شهادت: سوریه شهیدمدافع‌حرم اسماعیل غلامی یار احمدی 🍃🍃🍃 @Banoyi_dameshgh
~حیدࢪیون🍃
#هر_روز_یک_آیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مجدد بزرگواران راس ساعت ۹ دو پارت داریم😍