eitaa logo
‌ ✒️ باران قلم ✒️
631 دنبال‌کننده
325 عکس
14 ویدیو
1 فایل
✅ با شاعران ✅ با ادیبان ✅ در مسیر نویسندگی 🌺 نَم‌نَم‌هایِ ذهن و دل را نیز اینجا می‌نگاریم تا با نگاهِ زیبای‌تان پیوند بخورد 🌺 مشتاق نظرات و آسمانِ نگاه‌تان هستم: @FasleAftab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸انگشتر تقوا گاهی برای دانستن معنای واژه‌ای باید در لغت‌نامه‌ها، فرهنگ‌لغت‌ها و گاهی در موتورهای جست‌وجو رفت‌و‌آمدی کرد؛ این‌گونه می‌توان به معنای کلمه‌ای پی برد. مثلاً کلمه تقوا؛ در فرهنگستان فارسی به معنی پرهیزکاری و ترس از خدا معنا می‌شود؛ به عبارت دقیق‌تر، در کتاب ده گفتار استاد مطهری پیرامون تحلیل معنای تقوا چنین مضمونی آمده است؛ تقوا در اصل به معنی خود‌‌نگه‌داری است نه ترس یا پرهیزکاری؛ هرچند‌ که لازمه خود‌نگه‌داری و ضبط نفس، پرهیز کردن و لازمه پرهیز کردن نیز ترس است؛ پس می‌توان گفت در اکثر ترجمه‌ها تقوا به لازمه خود معنا شده نه به اصل خود. اما آیا معناهایی که برای کلمات ارائه می‌شود، گویایِ معنای حقیقی و واقعی تمام کلمات است؟ صرف تورق در فرهنگ ‌لغت و یافتن معنایی، نمی‌تواند تمام زیبایی، شأن و حقِ کلمه‌ای را ادا کرده باشد؛ بلکه برخی معناها در برخی موارد بر ابهام کلمات افزوده‌اند. اینکه حقیقت همه واژه‌ها، با واژه‌ها دست‌یافتنی است، فقط یک ادعایِ نگارشی می‌تواند باشد، نه یک ادعای حقیقی و ناطق؛ لغت‌نامه‌ها معنای صامت‌اند اما معنای ناطق جای دیگری است. در مورد همین کلمه تقوا باید به معنای ناطق مراجعه کرد نه معنای صامت؛ معنای ناطق آن است که «ضَربَتُهُ یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین» ضربِ شمشیرش برتر از عبادت تمام جن و انس است؛ معنای ناطق آن است که شب‌هنگام برای نجات خاتم پیامبران از جان عزیزش دریغی ندارد؛ آن است که برای حفظ امت اسلام در مقابل دشمنان منافق سکوت می‌نماید و تقوا وقتی معنا می‌یابد که در نماز انگشتر را به نیازمند بدهی؛ حتی نان شبت را هنگام افطار. تقوا از آن تک‌واژه‌هایی است که کتاب‌ها و لغت‌نامه‌ها از معنای آن عاجز مانده‌اند و نهایت زورشان نشان دادن کلمه‌ای در مقابل کلمه‌ای برای رفع ابهام باشد. به‌راستی کلمه‌ای مانند تقوا با آن همه عمقِ معنایی را چگونه می‌توان با یک کلمه معنا کرد؟! آن زمان که لغت‌نامه می‌نویسد: تقوا یعنی ترس؛ اما نمی‌داند که نترسیدن و در بستر خوابیدن، عین ترس از خداست. بنابراین لغت‌نامه‌ حقیقی در معنای تقوا، عرصه خارجی و واقعی است؛ زین پس فرهنگ‌نامه‌ها نباید جرأت بر معنای کلمه‌ای یابند که یارایِ تبیین آن را ندارند. در برابر کلمه تقوا باید یک کلمه نوشت؛ تقوا همان «علی» است. ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸زهد راستین زهد را نه آن فقیرِ با‌ ریا دانست و نه آن اسراف‌کارِ بی‌ریا. نه فقیر‌ کوخ‌نشین دانست نه ثروتمند کاخ‌نشین. زهد را امیر نجف دانست و بس. امیرالمؤمنین علیه‌ السلام فرمودند: «اَلزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ اَلْقُرْآنِ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى اَلْمَاضِی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ اَلزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ؛ تمام زهد میان دو کلمه از قرآن قرار دارد؛ خداوند سبحان فرمود: تا بر آنچه از دستتان رفت اندوه نخورید، و بر آنچه به شما رسیده شاد و دلخوش نگردید؛ پس هر آن که بر گذشته اندوه نخورد و به آینده شاد نگردد، هر دو سوی زهد را یافته است.» نهج‌البلاغه، حکمت ۴۳۹ و این همان معنای «سوارِ بر دنیا بودن» است، نه «سواری دادن به دنیا». ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
مرد کیست؟ مرد آن است که خود و خانواده‌اش، روز اول به فقیر، روز دوم به یتیم و روز سوم را به اسیر بخشیدند. وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَ يَتِيمًا وَ أَسِيرًا و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می‌دهند! سوره انسان/ آیه ۸ ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸دست رسول ✍ علی کردانی از قلب کعبه به جهان آمدی و در قلب محراب از جهان پَر گشودی؛ تو آن بودی که زادگاهت برای خدا بود. پس قلب عالَمیان و آدمیان به تو مایل است؛ قلبی که حب و بغض‌ با او تنظیم می‌شود و مصاف حق و باطل، به نسبت او روشن می‌شود. اما زادگاهت همچنان می‌جوشد؛ در بستر خاتم مرسلین ماندی تا رهسپار شود، زمانی سکوت کردی که زمانت بود و شمشیرت در ترازوی عمل از همه چیز سنگین‌تر بود. خاتم تو را زینت بود؛ زین رو خاتمت را به مسکین بخشیدی؛ تو طلوع شب‌های مظلومان و اشک بیدار یتیمان بودی؛ اسراری داشتی که ناگفته ماند؛ چون کسی نبود تا تو را دریابد. دروازه شهرِ علم بودی، پس اجازه ورود با تو بود؛ در یاری آخرین پیامبر اولین بودی. کعبه تو را در آغوش گرفت، محراب تو را خواند و آسمان تو را فریاد زد؛ از ولادت تا شهادت شوق رهایی داشتی و در محراب ذوق رستگاری. اخلاص را جان بخشیدی و محراب را برکت؛ طلوع تو غروب نفاق است؛ آن‌جا که تو باشی نفاق از دست تو حیران و گریزان و نقشه‌ها بر آب است. تمامت امامت بود؛ اگر تو نبودی اخلاص و تقوا ترجمه نداشتند و اگر جهاد نمی‌کردی اسلام پینه بسته می‌ماند. ماندی تا آیین نبی بماند؛ عروج کردی تا اسلام بدرخشد؛ نبی رحمت(ص) دستت را بالا گرفت، یعنی که دستی بالای دستت نیست؛ ای دست خدا. https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9