🔹باران آمد
دوباره آمدی؛
اینبار چه بیخبر و چه زیبا شروع کردی؛
نه کم بودی که دلم دوباره تنگ شود، نه زیاد بودی که از تو گله کنند!
خوش آمدی؛
با تو بودن حس زیبایی دارد؛ وقتی میبینمت ناگهان یاد «او» میافتم، همو که رحمتش را میخواهم و آمرزش را از آسمانش به انتظار میکشم؛ انگار تو جلوهای از خواهش من بودی که وجودم را نوازش کردی.
آری؛ تو رحمت خدایی که در تنهایی مرا در برمیگیری؛ ببار که باریدنت را دوست دارم.
✍ علی کردانی
#ادبی
#باران
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🍀 برگ پاییز
خشخش برگهای پاییزی با قدمهای خسته و آرام میتپد و من زیر باران هنوز هم نشستهام؛ چشمه زلال، جوی روان و آبشار میخواهم تا کمی زیر چتر درختان، آرامش بهشت و نغمه بهشتیان را آرزو کنم.
✍ علی کردانی
#ادبی
#پاییز
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹پیشواز رمضان از اکنون
صدای پای رمضان از رجب به گوش میرسد و عاشقانی که برای دیدار هلال رمضان لحظهشماری میکنند.
عاشقانی که عادی زندگی میکنند، کسی آنها را نمیشناسد؛ همانها که سهمی از دنیا ندارند حتی نزدیکانش نمیدانند که آنها چگونه میگذرانند!
رمضان همان ماهی است که نفسهای عاشقان در آن به شماره میافتد و هنگام دعا با مولای خود، رنگ رخسارشان زرد میشود، اشکهایشان مانند باران نمنم میبارد چون از ریا میترسند؛ هنگام شب صدایشان را کسی جز خدا نمیشنود و نیتشان را کسی جز خدا نمیداند.
همان حین ریاکارانی هستند که اعمالشان را برتر میبینند چون فقط خودشان را دیدهاند، ردپای ریا در سجاده و صدایشان موج میزند، اما نمیدانند که ریاکارند!
ولی عاشقان و مخلصان عبادت را در چشم مردم مختصر کرده تا به شبهه ریا مبتلا نشوند و حرفشان را کوتاه کرده تا جلب توجه نکنند، موعظه نمیکنند تا موعظه بشنوند؛ آنها چنان از ریا و عُجب میترسند که نمیخواهند از اعمالشان با کسی سخن بگویند.
همچنان که زینالعابدین (ع) در دعای بیستم صحیفه سجادیه میفرمایند:
«وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ؛
پروردگارا مرا بنده خود قرار ده اما عبادتم را به خودپسندی تباه مکن.»
عاشقان عَجَب دنیایی دارند؛ آنها با خدایشان عشق میکنند نه اینکه به اعمال کمشان بنازند.
ای کاش همانند عاشقان و مخلصان بکوشیم.
✍ علی کردانی
#ادبی
#عاشقانههای_بندگی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹آرزویِ آرزومندان
ترسم این بیراههها با خویش مشغولم کنند
«بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» (۱)
در دنیای آرزوها، آرزو داشتن طبیعی و عادی به نظر میرسد و اصلا آدم بیآرزو امیدی برای ادامه ندارد.
آرزوها آدمها را در مسیر ماندن و حرکت قرار میدهند تا آنجا که حتی فکر رسیدن به آرزوها «نشاطآور» و «تلاشآور» است؛ اما در روایات ما را از آرزوهای «دور و دراز» پرهیز دادهاند چرا که چنین آرزوهایی دل را میمیراند و آخرت را تباه میکند.
پس چه خوب است آرزوی ما حقایق جهان باشد، اگر حقیقت آرزوی ما شد نه تنها ناپسند نیست بلکه مورد پسند خداوند قرار میگیرد.
چند وقتی حسین آرزوی من شده و دل مردهام حیات میخواهد؛ حسین آرزوی دلهای مظلوم، تنها و بییاور است.
عاشقان حقیقی عشق را حسین میبینند و مقصد را کربلا.
از این رو در زیر لب زمزمه میکنند؛
آرزوی مکه رفتن هم به جای خود ولی
آرزو دارم بـیـایم کـربـلایت بیشتر(۲)
حسین جان تو همان آرزوی حقی که وقتی آمدی باطل از میان رفت؛ تو تا ابد دلهای مرده را زنده میکنی و بر دلهای خسته امید میدمی.
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ؛ از امام صادق(ع) روایت شده: هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو میکند ای کاش امام حسین(ع) را زیارت کرده بودم آن هنگامی که میبیند که با زوار امام حسین(ع) چه میکنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع میشوند. (۳)
✍ علی کردانی
#ادبی
#به_سوی_حسین_علیهالسلام
🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷 🌷
۱: امید مهدینژاد
۲: محسن زعفرانیه
۳: وسائل الشیعه، ج14، ص424
🔹هنگام لبخند چشمانتظاران
هلال ماه مبارک رمضان بر منتظران خود لبخند میزند و عاشقان با او سلام میکنند...
ستارههای ماه مبارک دیدنی هستند که برای اُنس با شبزندهداران سر از پا نمیشناسند...
شبهای مهتابی رمضان امید چشمهای اشکآلودی است که از خوف خدا ناله میکنند، گویی آتش عذاب هماینک در مقابل آنان قرار دارد، همچنانکه بهخاطر رحمت الهی در اعمال خود میکوشند و بدنشان را به زحمت میاندازند.
چه لحظههای دلانگیزی در ماه مبارک رقم میخورد؛ فقیران با اغنیاء همانند و هماهنگ میشوند؛ سفره ضیافت الهی به سفرههای اطعام رنگ و بوی بهار میدهد و لطافت دلهای مومنین از برگ گل لطیفتر میشود.
نماز جان میگیرد و مساجد رونق؛ عطر و بوی خداجویی بیشتر به مشام میرسد و ساعتهای شببیداری به شبزندهداری تبدیل میشود.
عید واقعیِ عاشقانی که منتظر فرا رسیدن رمضان بودند، لحظه رویت هلال رمضان است؛ آنها چیزی از خدا نمیخواهند جز خود خدا و چیزی طلب ندارند جز خواستههای خدا.
ای رمضان کجا بودی که تنها بودیم.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِيهِ ، وَ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ بِكَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِيكَ ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِيهِ بِمَا يُرْضِيكَ حَتَّى لَا نُصْغِيَ بِأَسْمَاعِنَا إِلََى لََغْوٍ ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَي لَهْوٍ؛
خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و شناخت برتری این ماه و بزرگداشت احترامش را و خودداری از آنچه که در این ماه ممنوع کردی، به ما الهام فرما؛ و ما را به روزه داشتن این ماه و حفظ انداممان از گناهانت و به کار گرفتن آنها در آنچه که تو را خشنود میکند، یاری ده؛ تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نکنیم و با چشممان به تماشای لهو نشتابیم.»
فرازی از دعای امام سجاد(ع) هنگام فرا رسیدن ماه رمضان
✍ علی کردانی
#ادبی
#دینی
#رمضان
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸عاشقانههای سجده
بندگی پُرنورترین و باارزشترین لحظههای بودن است، بودن و سرودن، ماندن و رفتن، کمامیدی و پرامیدی، خلوت و رحمت؛ تمام اینها هنگام عبادت و بندگی تجلی مییابد.
اما آنچه دل را میرباید و قابِ بندگی را تمامزیبا نشان میدهد، افتادن و خود را ندیدن است، همان حالتی که در نماز و جز نماز نیز اتفاق میافتد.
سجده نعمتی از خدا برای بنده است که در خلوتگاه عشق وجود خود را به زیر اندازی و خود را در برابر معبودِ والا پایین ببینی و در آن حال است که دیگر خود را نمیبینی؛ نه اینکه تو نیستی یا وجود حقیقی نداری، بلکه هستی، اما هستت رحمت و نیستت حکمتی از سوی اوست؛ پس لایق افتادن و کُرنش است.
بهراستی که او ستودنی است و طعم ستایشش را در سجدههای عاشقی میتوان چشید.
✍ علی کردانی
#عاشقانههای_بندگی
#سجده
#ادبی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸نگاه تو
به کوهها مینگرم، آسمان را مییابم؛ نمیدانم کوه خواستنی است یا آسمان؟
کوه که باشی آسمان در قاب توست و آسمان که باشی کوه هم به پای توست...
دریاب؛ عظمت در نگاه توست!
✍ علی کردانی
#ادبی
#جهان_آفرینش
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
#این_مختصر_تقدیم_به_امیر_دلها
🔸دست رسول
✍ علی کردانی
از قلب کعبه به جهان آمدی و در قلب محراب از جهان پَر گشودی؛ تو آن بودی که زادگاهت برای خدا بود.
پس قلب عالَمیان و آدمیان به تو مایل است؛ قلبی که حب و بغض با او تنظیم میشود و مصاف حق و باطل، به نسبت او روشن میشود.
اما زادگاهت همچنان میجوشد؛ در بستر خاتم مرسلین ماندی تا رهسپار شود، زمانی سکوت کردی که زمانت بود و شمشیرت در ترازوی عمل از همه چیز سنگینتر بود.
خاتم تو را زینت بود؛ زین رو خاتمت را به مسکین بخشیدی؛ تو طلوع شبهای مظلومان و اشک بیدار یتیمان بودی؛ اسراری داشتی که ناگفته ماند؛ چون کسی نبود تا تو را دریابد.
دروازه شهرِ علم بودی، پس اجازه ورود با تو بود؛ در یاری آخرین پیامبر اولین بودی.
کعبه تو را در آغوش گرفت، محراب تو را خواند و آسمان تو را فریاد زد؛ از ولادت تا شهادت شوق رهایی داشتی و در محراب ذوق رستگاری.
اخلاص را جان بخشیدی و محراب را برکت؛ طلوع تو غروب نفاق است؛ آنجا که تو باشی نفاق از دست تو حیران و گریزان و نقشهها بر آب است.
تمامت امامت بود؛ اگر تو نبودی اخلاص و تقوا ترجمه نداشتند و اگر جهاد نمیکردی اسلام پینه بسته میماند.
ماندی تا آیین نبی بماند؛ عروج کردی تا اسلام بدرخشد؛ نبی رحمت(ص) دستت را بالا گرفت، یعنی که دستی بالای دستت نیست؛ ای دست خدا.
#غدیر
#ادبی
#آیینی
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🍀 برگ پاییز
خشخش برگهای پاییزی با قدمهای خسته و آرام میتپد و من زیر باران هنوز هم نشستهام؛ چشمه زلال، جوی روان و آبشار میخواهم تا کمی زیر چتر درختان، آرامش بهشت و نغمه بهشتیان را آرزو کنم.
✍ علی کردانی
#ادبی
#پاییز
✍ باران قلم 🌧
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹باران آمد
دوباره آمدی؛
اینبار چه بیخبر و چه زیبا شروع کردی؛
نه کم بودی که دلم دوباره تنگ شود، نه زیاد بودی که از تو گله کنند!
خوش آمدی؛
با تو بودن حس زیبایی دارد؛ هنگامی که میبینمت، ناگهان یاد «او» میافتم، همو که رحمتش را میخواهم و آمرزش را از آسمانش انتظار میکشم؛ انگار تو جلوهای از خواهش من بودی که وجودم را نوازش کردی.
آری؛ تو رحمت خدایی که در تنهایی مرا در برمیگیری؛ ببار که باریدنت را دوست دارم.
✍ علی کردانی
#ادبی
#باران
✍ باران قلم 🌧
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹هنگام لبخند چشمانتظاران
✍ علی کردانی
هلال ماه مبارک بر منتظران خود لبخند میزند و عاشقان با او سلام میکنند؛ ستارههای ماه مبارک دیدنی هستند که برای اُنس با شبزندهداران سر از پا نمیشناسند.
شبهای مهتابی رمضان امید چشمهای اشکآلودی است که از خوف خدا ناله میکنند، گویی آتش عذاب هماینک در برابر آنان قرار دارد، همچنانکه بهخاطر رحمت الهی در اعمال خود میکوشند و بدنشان را به زحمت میاندازند.
چه لحظههای دلانگیزی در ماه مبارک رقم میخورد؛ فقیران با اغنیاء همانند و هماهنگ میشوند؛ سفره ضیافت الهی به سفرههای اطعام رنگ و بوی بهار میدهد و دلهای مومنان از برگ گل لطیفتر میشود. نماز جان میگیرد و مساجد رونق؛ عطر و بوی خداجویی بیشتر به مشام میرسد و ساعتهای شببیداری به شبزندهداری تبدیل میشود.
عید واقعیِ عاشقانی که منتظر فرا رسیدن رمضان بودند، لحظه رؤیت هلال رمضان است؛ آنها چیزی از خدا نمیخواهند جز خود خدا و چیزی طلب ندارند جز خواستههای او؛ ای رمضان کجا بودی که تنها بودیم.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِيهِ ، وَ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ بِكَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِيكَ ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِيهِ بِمَا يُرْضِيكَ حَتَّى لَا نُصْغِيَ بِأَسْمَاعِنَا إِلََى لََغْوٍ ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَي لَهْوٍ؛ خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و شناخت برتری این ماه و بزرگداشت احترامش را و خودداری از آنچه که در این ماه ممنوع کردی، به ما الهام فرما و ما را به روزه داشتن این ماه و حفظ انداممان از گناهانت و به کار گرفتن آنها در آنچه که تو را خشنود میکند، یاری ده؛ تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نکنیم و با چشممان به تماشای لهو نشتابیم.» و این خواستههای امام سجاد علیهالسلام در ماه رمضان بود.
#ادبی
#رمضان
✍ باران قلم 🌧
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
سایههای عصرگاهی عمرم دارند قد میکشند؛ اما من همچنان رو به مشرق جهان قدم برمیدارم.
✍ سعید
احمدی#ادبی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9