eitaa logo
‌ ✒️ باران قلم ✒️
649 دنبال‌کننده
325 عکس
14 ویدیو
1 فایل
✅ با شاعران ✅ با ادیبان ✅ در مسیر نویسندگی 🌺 نَم‌نَم‌هایِ ذهن و دل را نیز اینجا می‌نگاریم تا با نگاهِ زیبای‌تان پیوند بخورد 🌺 مشتاق نظرات و آسمانِ نگاه‌تان هستم: @FasleAftab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سحرها و سفرها سفر کردن یکی از نشانه‌های حرکت و امید است؛ حرکت به سوی آن‌‌چه می‌خواهی. سفر نه یک راه بی‌پایان، بلکه راهی پایان دار و پایان‌خواه است. سفرِ هدف‌دار سفری است که مقصد را می‌خواهد و دائم آن را می‌طلبد. اما چه مبدأهایی که به مقصد نرسید و چه مقصدهایی که مقصد نبود! و چه مبدأهایی که بی‌مقصد ماندند. در هر صورت، سفر را باید رفت؛ تا فهمید، و مقصد را باید یافت؛ تا دانست. هر سفری مبدئی دارد، بهترین مقصدها از بهترین مبدأها سرچشمه دارند؛ و البته مبدأ فقط مکان نیست، مبدأ گاهی دل است، گاهی یک تصمیم است، و گاهی یک زمان است. زمانی که خلوت است، در ظاهر رنگی تاریک و در باطن، روشن و روشن است. آری زمان، قطعه‌ای از خلقت است که اگر آن را دریافت، می‌توان از زمان به مقام رسید. سحر همان قطعه و خلقی است که اگر درک شود، تدارک خواهد شد، و اگر تدارک شود، حرکت آفرین است. سحرهایی که نگاه‌هایی به بالاها دارند؛ نه کسی هست که برایش صدا کنی و نه چشمی که به او نگاه کنی؛ بی‌ریا می‌نشینی و بی‌ریا میخواهی، و پایان است، آن‌چه می‌خواهی. سحرها آغاز مقصدهایی بزرگ‌اند که بزرگان می‌دانند.... بدان که سحرها آغاز سفرها شده، سفرهایی که تو را تا آسمان می‌رسانند و وقتی آسمان را دیدی دیگر زمین را نخواهی. بیا از مبدئی زمانی، به مسیری مقامی برسیم. نه اینکه مقام دنیا باشد که برای دیگران بگوییم؛ مقام خدایمان است که او را بجوییم. خدا در همین نزدیکی است؛ کافی است مبدأ و زمان را بشناسی. ✍ علی کردانی @baraneghalam 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸عذر می‌خواهم خدا برای نفس‌نفس‌هایی که بی‌تو گذشت؛ برای لحظه‌هایی که از تو گذشت؛ برای نمازی که به رسم عادت خواندم؛ برای دعایی که اعتقادی به آن نداشتم؛ برای داشتنی که نداشتن دانستم؛ برای امیدی که ناامیدش کردم؛ برای بخشیدنی که نبخشیدم؛ برای شب‌هایی که نمازی نداشت؛ برای فردایی که رازی نداشت؛ برای غم‌هایی که غم نبود؛ برای اصراری که خوب نبود؛ برای راهی که بیراهه شد؛ برای قسمتی که قسمت نبود؛ برای روزی که روزم نبود؛ برای نگاهی که بیگانه بود؛ برای صدایی که دوگانه بود؛ برای رفتنی که ماندن بود؛ برای خواندنی که مردن بود؛ برای طلبکاریم که بدهکاری بود؛ برایِ برایِ و صد برایِ... مرا ببخش که آن دمی که بازدم می‌شوم، منی هستم که از بالا تا پایین تقصیرم و تقصیر. اگر رحمتت نبود نه در آتش آن دنیا، بلکه همین‌جا و همین‌حین مانند خاکستری بر هوا بودم. چرا بر زمینم و نفس می‌کشم؟! به خاطر لطفت، به خاطر رحمتت و به خاطر بخششت. ✍ علی کردانی @baraneghalam 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸حکایت همچنان باقی است ماه‌ها مانند ابرها درگذرند؛ آرام و با احساس؛ همانند آسمان‌ها متفاوت‌اند، گاهی آهسته، گاهی به سرعت، گاهی خسته، گاهی بارانی، گاهی نورانی؛ نمی‌دانم شاید آسمان عکس‌العملی از رفتار انسان‌ باشد، آن‌جا که صالحان هستند می‌بارد، آن‌جا که صالحان نیستند، می‌گذرد. مانند آسمان ماه‌ها هستند، گاهی باران رحمت‌اند، گاهی ابرهای حرکت‌ و گاهی نقمت می‌شوند؛ نقمت نه ماه، بلکه راه است، راهی که همواره در آن گام می‌نهی؛ گاهی هموار و گاهی پست و بلند است. رمضان ابری زیبا و مهمانی ناخوانده بود که از بالای زمین می‌گذشت؛ گاهی به ما نگاه می‌کرد، گاهی صدایمان می‌کرد و گاهی دعایمان می‌کرد؛ دعایش آمرزش‌خواهی بود؛ آمرزش برای غافلان رحمت؛ رحمتی که می‌بارید، تنها باید چتر نفس را از زیر باران بر‌می‌داشتی، تا رحمت را در دلت می‌کاشتی؛ برخی باران دیدند اما باران نخواستند. برخی سود بردند و برخی گول خوردند؛ گول اینکه لحظه‌های ماندن و خواندن همیشگی است، ناگهان مرگی از پشت دیوار می‌آید! عده‌ای هم دعاها خواندند، اجابت‌ها شنیدند، با دستانی دادند، از دستانی گرفتند، العفوها گفتند و یا عبدها شنیدند؛ پس سودها بردند. این ماه هم تمام می‌شود اما باز بندگان او نجواها و نواها دارند و باز غافلان فردا فردا می‌کنند. خوب‌ها مثل همیشه دنبال خوب‌تر شدن می‌روند و بدها دوباره امروز و فردا می‌کنند. سحاب رحمت به ایستگاه آخر رسید و افسوس من آهی بی‌ثمر ماند. حکایت همچنان باقی است. ✍ علی کردانی @baraneghalam 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔹هنگام لبخند چشم‌انتظاران هلال ماه مبارک رمضان بر منتظران خود لبخند می‌زند و عاشقان با او سلام می‌کنند... ستاره‌های ماه مبارک دیدنی هستند که برای اُنس با شب‌زنده‌داران سر از پا نمی‌شناسند... شب‌های مهتابی رمضان امید چشم‌های اشک‌آلودی است که از خوف خدا ناله می‌کنند، گویی آتش عذاب هم‌اینک در مقابل آنان قرار دارد، همچنان‌که به‌خاطر رحمت الهی در اعمال خود می‌کوشند و بدنشان را به زحمت می‌اندازند. چه لحظه‌های دل‌انگیزی در ماه مبارک رقم می‌خورد؛ فقیران با اغنیاء همانند و هماهنگ می‌شوند؛ سفره‌ ضیافت الهی به سفره‌های اطعام رنگ‌ و بوی بهار می‌دهد و لطافت دل‌های مومنین از برگ گل لطیف‌تر می‌شود. نماز جان می‌گیرد و مساجد رونق؛ عطر و بوی خدا‌جویی بیشتر به مشام می‌رسد و ساعت‌های شب‌بیداری به شب‌زنده‌داری تبدیل می‌شود. عید واقعیِ عاشقانی که منتظر فرا رسیدن رمضان بودند، لحظه رویت هلال رمضان است؛ آن‌ها چیزی از خدا نمی‌خواهند جز خود خدا و چیزی طلب ندارند جز خواسته‌های خدا. ای رمضان کجا بودی که تنها بودیم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِيهِ ، وَ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ بِكَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِيكَ ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِيهِ بِمَا يُرْضِيكَ حَتَّى لَا نُصْغِيَ بِأَسْمَاعِنَا إِلََى لََغْوٍ ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَي لَهْوٍ؛ خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و شناخت برتری این ماه و بزرگ‌داشت احترامش را و خودداری از آنچه که در این ماه ممنوع کردی، به ما الهام فرما؛ و ما را به روزه داشتن این ماه و حفظ انداممان از گناهانت و به کار گرفتن آن‌ها در آنچه که تو را خشنود می‌کند، یاری ده؛ تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نکنیم و با چشممان به تماشای لهو نشتابیم.» فرازی از دعای امام سجاد(ع) هنگام فرا رسیدن ماه رمضان ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹هنگام لبخند چشم‌انتظاران ✍ علی کردانی هلال ماه مبارک بر منتظران خود لبخند می‌زند و عاشقان با او سلام می‌کنند؛ ستاره‌های ماه مبارک دیدنی هستند که برای اُنس با شب‌زنده‌داران سر از پا نمی‌شناسند. شب‌های مهتابی رمضان امید چشم‌های اشک‌آلودی است که از خوف خدا ناله می‌کنند، گویی آتش عذاب هم‌اینک در برابر آنان قرار دارد، هم‌چنان‌که به‌خاطر رحمت الهی در اعمال خود می‌کوشند و بدنشان را به زحمت می‌اندازند. چه لحظه‌های دل‌انگیزی در ماه مبارک رقم می‌خورد؛ فقیران با اغنیاء همانند و هماهنگ می‌شوند؛ سفره‌ ضیافت الهی به سفره‌های اطعام رنگ‌ و بوی بهار می‌دهد و دل‌های مومنان از برگ گل لطیف‌تر می‌شود. نماز جان می‌گیرد و مساجد رونق؛ عطر و بوی خدا‌جویی بیشتر به مشام می‌رسد و ساعت‌های شب‌بیداری به شب‌زنده‌داری تبدیل می‌شود. عید واقعیِ عاشقانی که منتظر فرا رسیدن رمضان بودند، لحظه رؤیت هلال رمضان است؛ آنها چیزی از خدا نمی‌خواهند جز خود خدا و چیزی طلب ندارند جز خواسته‌های او؛ ای رمضان کجا بودی که تنها بودیم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِيهِ ، وَ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ بِكَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِيكَ ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِيهِ بِمَا يُرْضِيكَ حَتَّى لَا نُصْغِيَ بِأَسْمَاعِنَا إِلََى لََغْوٍ ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَي لَهْوٍ؛ خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و شناخت برتری این ماه و بزرگ‌داشت احترامش را و خودداری از آنچه که در این ماه ممنوع کردی، به ما الهام فرما و ما را به روزه داشتن این ماه و حفظ انداممان از گناهانت و به کار گرفتن آنها در آنچه که تو را خشنود می‌کند، یاری ده؛ تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نکنیم و با چشممان به تماشای لهو نشتابیم.» و این خواسته‌های امام سجاد علیه‌السلام در ماه رمضان بود. ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹سحرها و سفرها ✍ علی کردانی سفر کردن از نشانه‌های حرکت و امید است؛ حرکت به‌سوی آنچه می‌خواهی. سفر نه یک راه بی‌پایان بلکه راهی پایان‌دار و پایان‌خواه است. سفرِ هدف‌دار سفری است که مقصد را می‌خواهد و دائم آن را می‌طلبد؛ اما چه مبدأهایی که به مقصد نرسید و چه مقصدهایی که مقصد نبود؛ سفر را باید رفت، تا فهمید و مقصد را باید یافت، تا دانست. بهترین مقصدها از بهترین مبدأها سرچشمه می‌گیرند و مبدأ تنها مکان نیست؛ مبدأ گاهی دل است، گاهی یک تصمیم است و گاهی یک زمان است؛ زمانی که خلوت است، در ظاهر رنگی تاریک و در باطن، روشن و روشن است. آری که زمان قطعه‌ای از خلقت است؛ اگر آن را دانست، می‌توان از زمان به مقام رسید و سحر همان قطعه و خلقی است که اگر درک شود، تدارک خواهد شد و اگر تدارک شود، حرکت‌آفرین است. سحرهایی که نگاهی به بالا دارند؛ نه کسی هست که برایش صدا کنی و نه چشمی که به او نگاه کنی؛ بی‌ریا می‌نشینی و بی‌ریا می‌خواهی و پایان است، آنچه می‌خواهی. سحرها آغاز مقصدهایی بزرگ‌ است که بزرگان می‌دانند؛ سفرهایی که تو را تا آسمان می‌رساند و هنگامی که آسمان را دیدی، دیگر زمین را نمی‌خواهی. بیا از مبدئی زمانی، به مسیری مقامی برسیم؛ نه این‌که مقام دنیا باشد که برای دیگران بگوییم. «او» در همین نزدیکی است؛ کافی است مبدأ و زمان را بشناسیم. ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
✏️«مناجات» یعنی «منو نجات» بده! ✍️ محمدجواد محمودی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸ای دل غافل ✍ محمد خادم چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت لحظه‌هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت.. رفت از کوی و خیابان سفره‌اش را جمع کرد ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لب‌های تشنه چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9