♡••
زندگۍ مثلِ یڪ جاده است
من و تو مسافرشیمـ
قدرِ لحظہها رو بدونیمـ
ممڪنہ فردا نباشیمـ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
بارانِ عشق
♡•• 🔻کتابصوتینمایشی#پاییکهجاماند خاطرات سیدناصر حسینیپور قسمت:چهاردهم(جلداول)📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_591982810.mp3
10.68M
♡••
🔻کتابصوتینمایشی#پاییکهجاماند
خاطرات سیدناصر حسینیپور
قسمت:پانزدهم(جلداول)📚
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
دست خواهش چون صدف
مگشاے پیشِ خاڪیان
هرچہ مۍخواهد دلت
از عالمـ بالا طلب...
#صائبتبریزے
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
بارانِ عشق
#عشقاجباری #قسمت198 شب همه خسته و کوفته تو اون سرمای یخ بندون رسیدیم ویلا ... بارون و تگرگ با سرع
#عشقاجباری
#قسمت199
اون همه احساس خرج کردن و اون همه زمزمه های رنگارنگ همش بخاطر یه شب بود ؟ یعنی فقط منو برای همین یه شب میخواست که به این زودی ازم سیر شد ؟ صدای نجواهای دیشبش تو گوشم زنگ خوردن "من تموم زندگیش بودم ، عشقش بودم ، نور دوتا چشمهاش بودم ، نفسش بودم که با چه ریتم تندی بخاطر هیجان پرشورش با من تو صورتم دم و باز دم میشد" مگه اینهارو تو گوشم زمزمه نکرد ؟ مگه میتونستم این حرفهارو فراموش کنم ؟ اونم شبیه سهیل بهم دروغ گفت ،
"کیان هم غارتم کرد " ولی جنس غارتگریه کیان خیلی ماهرتر از سهیل بود، کیان همزمان با غارت جسمم قلبمم رو هم غارت کرد.
بغض بزرگی تو گلوم ریشه دوونده بود ، کیان رو تخت کنارم نشست ، حتم داشتم که متوجه حرکات و ناراحتیم و همینطور گیجیم شده که آشفتگیش بیشتر شد و علاوه بر اون ترس بزرگی تو چهرهش نشست.
دستش رو بازوم گذاشت ،فقط منتظر یه حرکت بودم تا با صدای بلندی جیغ بزنم :
- به من دست نزن نامرد.
شوکه وار و مات بهم خیره موند و بعد چند ثانیه آروم پرسید :
- چیزی شده عزیزم ؟
-هه ... عزیزم ... عزیزم ، چقدر خوب منو خر میکنه
چشمهاش رو روی هم گذاشت و دوباره محکم تر پرسید :
- بهار پرسیدم چیزی شده ؟ هر چی هست بهم بگو باحرف زدن هم میشه حلش کرد فقط کافیه حرف بزنی.
زدم تخت سینهش :
- خودتو به موش مُردگی نزن لعنتی ،برو بیرون.
دستش رو به پیشونیش گرفت و عاصی شده، زیر لب زمزمه کرد:
این چه شانس گندی که من دارم .
- برو بیرون گورتو گم کن عوضیه پست تو ازم سواستفاده کردی.
انگار برق سه فاز بهش وصل کردن که با یه شوک بزرگ سرش رواز حالت خمیده بلند کرد و تیز بهم نگاه کرد و گفت:
- بهار تو زنمی همون چیزی که دیشب هزار بار تو گوشم تکرارش میکردی ، زن و شوهر هیچوقت از هم سواستفاده نمیکنن ،اینارو چه جوری به زبون میاری ؟
جیغ زدم :
- من زنت نیستم ، من یه عروسک کوچیکم تو دستای تو که باهام بازی کنی.
با دهن کجی مسخره ش کردم، حرص زمزمه های دیشبش و رفتار امروزش تشویش بدی رو به اعصابم القا کرد.
با مکث طولانی فقط نگاهم کرد ، شاید داشت رفتارم رو کنکاش میکرد تا بهتر بتونه برای توجیه رفتارم یه جمله آمرانه داشته باشه.
- خب آره عزیزم من همه اینارو گفتم و همش هم حقیقت داشته ،اما بدون ما زن و شوهریم بهار بین همه زن و شوهرا این هست
_ تو حسابی ازم سواستفاده کردی و به نفع خودت این مسافرتو تموم کردی.
کف هر دو دستهاش رو رو صورتش گذاشت ، حرص و عصبانیت و خشمش خیلی واضح فوران کرده بود و راحت میتونستم از برانگیختگیش حسشون کنم ، با فک منقبض شدهش از لای دندونهاش آروم غرید :
- لعنتی ... لعنتی باز چه مرگت شده بهار چرا همیشه خوشیامونو زهر میکنی .
با زانو خودم رو بهش نزدیک تر کردم و انگشت اشارهم رو رو بازوش گذاشتم و گفتم :
- تو خیلی عوضی تر از سهیلی میدونی چرا ؟ چون تو آدمو با روحش به سلاخی میکشی ولی سهیل همون اولش بهت میفهمونه که فقط قصد سلاخی کردنتو داره.
جنونش به قدری وحشتناک شد که از جا بلند شد و تموم وسایل روی میز کنسول و کناره های تخت رو کامل در هم شکست و پخش و پلا کرد ،با ترس جیغ کشیدم وخودم رو به انتهای تخت رسوندم ، داد زد و عربده کشید " من ازت سواستفاده نکردم تو زنمی ... منو با اون حرومزاده یکی ندون ، احمق تومنو پیر کردی بفهم وقتی میگم تو زنمی یعنی همه چیزمی نمیام از خودم سواستفاده کنم"
بی هوا در اتاق باز شد ، جیغ کشیدم پتو رو کشیدم رو سرم .
دل آرام و بهروز هراسون وارد اتاق شدن و اول به وسایل شکسته شده نگاهی کردن و بعد بهروز پرسید :
- کیان این چه بلواییه اول صبحی در آوردین ؟ شماها که از ما بدترین ، باز چی شده... ؟
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡••
#گرشارضایی
دنیامۍ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
چہ نزدیڪ است
جانِ تُـو بہ جان من...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
Delbar Nab Delam.mp3
2.21M
♡••
دلبرِ نابِ دلمـ...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
منمـ ڪہ شهره شهرمـ
بہ عِشــق ورزیــــدن...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
ربنا مال تُو اے زاهد پاڪیزه سرشت
دمـِ افطار همین ذکرِ حُسین مارا بس...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
داروفروشِ خستہدلان را
دڪّــان ڪجـــــــــــاست...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
نظرےڪنبہدلمحالِدلمـخۅبشۅد
حالۅاحۅالگدایتبہخداجالبنیست...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
ڪاش
مۍشد
ڪه
شبۍ
خوابِ
تُـــو را
مۍدیدمـ..💔
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
4_5773754446165051371.mp3
8.05M
♡••
#حسینخلجی
هوامودارے...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
1_443125709.mp3
1.78M
♡••
#استادفرهمند
دعاےعهد..🕊
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
دیــدارِ تُـــــو
گر صبحِ ابدهمـ دهَدَمـ دست
مـَن سَرخوشمـ از لذتِ این
چشمـ بہ راهۍ...
#فریدونمشیرے
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
دلبراقیمتِوصلِتُــــــوڪنوندانستمـ
ڪہفَـــــراوانطلبتڪردمـونتوانستمـ...
#اوحدےمراغهاے
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
هَـمـہ چیــــز
پُــراز خـُـــداست...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
1_925010149.mp3
2.15M
♡••
#پویابیاتی
آرامـِ جان...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
اردیبهشت ؛
حال و هواے عجیبۍ دارد
انگار خــدابراے آدمها
یڪ فنجان"عشق"دمـ ڪرده !
انگارخیابانها آغوش بازڪردهاند
تاغمهاے عابران را
توے خودشان حل ڪنند..!
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
خواب دیدمـ ڪہ فرج آمده در دولتِعشق
باز فرماندهے قدس است سلیمــــانۍ ما...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡••
#حجتاشرفزاده
بـاران...
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
منمـ آن شڪستہ سازے
ڪہ توأمـ نمۍنوازے
چہ فغان ڪنمـ ز دستۍ
ڪہ گسستہ تارِ ما را...
#سیمینبهبهانۍ
༻ @Cafee_eshgh ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄