بسم الله الرحمن الرحیم
🍃لَاتَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوکَ وَأَهْلَکَ /
✍نترس و غمگین مباش! قطعا ما، تو و خانواده ات را نجات خواهیم داد...
سوره عنکبوت،آیه۳۳
ـــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
#کلام_ولی
🔰 سخننگاشت | دستان آلوده به فساد مالی چارهای جز قطع شدن ندارد
🔻رهبر معظم انقلاب: فساد مالی مثل همین ویروس کرونا بشدت واگیردار و مسری است؛ یک مفسد، دیگران را هم به دلایل مختلفی به فساد سوق میدهد. در ویروس کرونا این دست آلوده را اگر صابون زدیم و شستیم مسئله تمام میشود، آنجا دیگر آن دست با صابون زدن و شستن تمام نمیشود، جز قطع شدن چارهای ندارد. ۹۹/۴/۷
ـــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
نزدیك عملیات بود؛
میدونستم تازه دختردار شده.
یك روز دیدم سرپاكت نامه از جیبش زده بیرون...
گفتم: این چیه؟
گفت: عكس دخترمه
گفتم: بده ببینمش
گفت: خودم هنوز ندیدمش!!
گفتم: چرا؟
گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
.
ــــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
هدایت شده از 🍄دنیای تم و استیڪر ایتا🍄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💞🌸💞
💞🌸💞
🌸💞
💞
#گیف
#صلوات خاصه امام رضا
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا
💞الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
🌸وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ
💞وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
🌸صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً
💞مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا
🌸صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
@khstiker
🤲 توصیه رهبر معظم انقلاب به خواندن نماز #یکشنبه های ماه #ذیالقعده
#التماس_دعا
ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
📸 سخننگاشت | در اوایل #کرونا مردم خوب رعایت میکردند اما الآن سستی دیده میشود
🔰 بار مجموعههای درمانی را سنگین نکنیم
🔻رهبر معظم انقلاب: توفیقات کشور ما در مسئلهی مبارزهی با کرونا در دنیا منعکس شده، این اول کار بود. حالا آن مجاهدت اولی سست شده از سوی بعضی از مردم و مسئولین. من نگرانیام از این است که مجموعههای درمانی خسته بشوند. بایستی ما کاری کنیم که بار روی دوش اینها این قدر سنگین نباشد. خدای ناکرده اگر اینها خسته بشوند از کار، وضع بدتر خواهد شد. ۹۹/۴/۷
ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ
@khamenei_shohada
#خاطرات_شهدا
#تفحص
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ
ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ .
ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ....
ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ
ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ
ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ
ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ
ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ
ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ .
ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ
ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ .
ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ
ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ
ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ.
وآن کسی نیست جز شهیدسید میرحسین امیره خواه
شهید گمنام سلام... خوش اومدی...😔
ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
📚#عزیز_تر_از_جان
آقا ابوالفضل بی تاب رفتن شده بود. گاهی صدای دعاهایش را می شنیدم. چشمانش پر از شوق رفتن بود.
دلش نمی خواست بماند میل رفتن داشت. راهش را از اول انتخاب کرده بود و قرار بود من همراهی اش کنم تا به مقصد برسد. ولی مگر می شد این دل عاشق را آرام کرد. این حلالیت طلبیدن هایش ، تمام کردن کارهای نیمه تمامش، خبر از سفری بی بازگشت می داد. هیچ مرهمی مگر عشق به اهل بیت (ع) مرهم دل عاشقم نبود...
برگرفته از کتاب #عزیز_تر_از_جان
زندگینامه شهیدمدافع حرم #ابوالفضل_راه_چمنی🌹
به روایت همسر محترم شهید🌹
ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همدستان صدام در بمباران شیمیایی سردشت را بشناسید!
📅 «۷ تیر» روزی که سردشت قربانی شیمیایی شد/ حاوی تصاویر دلخراش
ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
علی آقا
پیش حضرت زهرا(س)خادم های معراج شهدا راهم یادکن....
💠شهید جمشیدی بهار سال ۹۵ به صورت افتخاری خادم معراج شهدا بود و دو ماه بعد در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکرش در منطقه باقی ماند.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات
ــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃❤️ 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_بیستم(الف) ✍ هرچه صوفی بیشتر می گفت،مانور درد در وجودم بیشتر
💐🍃🌸
🍃❤️
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_بیستم(ب)
دستانم از فرط درد بی امان معده میلرزید.
عثمان فهمید و کمکم کرد جرعه جرعه خوردم به سختی
بوی زنجبیل و تیزیِ طعمش زبانم را قلقلک میداد راست میگفت،معده ام کمی آرام شد
و باز غُرهای آرام و کم صدای عثمان جایی در زیر گوشم:
- تمام فکر و ذکرت شده برادری که به خواست خودش رفت.
حاضرم شرط ببندم که چند ماهه یه وعده،درست و حسابی غذا نخوردی.
اون معده بدبختت به غذا احتیاج داره،اینجوری درب و داغون میخوای دنبال برادرت برگردی؟
و چقدر اعصابم را بهم می ریخت حرفهایِ پیرمردانه اش:
- صوفی ادامه بده
صوفی که دست به سینه و به دقت نگاهمان میکرد،رو به عثمان با لحنی پر کنایه گفت:
- اجازه هست آقای عثمان؟
نفسهای تند و عصبیِ عثمان را کنار گوشم حس میکردم.
لبخندِ صوفی چقدر پر کینه بود
- بعد از اون صبح،دیگه برادرتو زیاد میدیدم.
به خصوص که حالا یکی از مشتری های شبانه ی جهادمم شده بود.
روزها اسلحه و چاقو به دست با هیبتی خونی،
شبها هم شیشه به دست،مستِ مست.
وقتی هم که بعد از کلی تو صف ایستادن و جرو بحث با هم کیشهاش،نوبت به اون میرسید و به سراغم میومد،غریبه تر از هر مردِ دیگه ای من اونجا بی پناهی رو به معنای واقعی کلمه دیدم و حس کردم کاش هیچ وقت با برادرت آشنا نمیشدم.
دانیال هیچ گذشته و آینده ای برام نذاشت،
اون با تموم توانش خارم کرد و من دلیلش رو هیچ وقت نفهمیدم،
اما اینو خوب میدونم که:
خدا و عشق بزرگترین و مضحک ترین دروغیه که بشریت گفتن...
چون حتی اگه یکیشون بود،هیچ کدوم از اون حقارت ها رو نمی کشیدم.
صدایش بغض داشت پوزخند روی لبهایش نشست:
- هه برادرت بدجور اهل نماز بود.
اونم چه نمازی!
اول وقت،طولانی،پر اخلاص،تهوع آور،احمقانه،ابلهانه!
راستی بهت گفتم که یه زن داداش ۹ ساله داری؟
اوه یادم رفت ببخشید.
یه خاونواده مسیحی رو تو مناطق اشغالی قتل عام کردن و فرمانده واسه دستخوش و تشویق،
تنها بازمونده ی اون خاونواده بدبخت رو که یه دختر بچه ی ظریف و نحیف ۹ ساله بود رو به عقد برادرت درآورد.
یادمه بعد از چند روز شنیدم که زیرِ دست و پایِ پر شهوتِ برادرت جون داد و مُرد.
تبریک میگم بهت.
اوه ببخشید،تسلیت هم میگم.
البته اون بچه خیلی شانس آوردااا
آخه زیادن دختر بچه هایی که اینطور مورد لطف قرار گرفتنو موقعِ به دنیا اومدن نوزاد بی پدرشون از دنیا رفتن...
یا اینکه موندنو دارن سینه ی نداشتشونو واسه خوراک روزانه تو دهن بچه حرومزادشون میذارن.
چی داشت میگفت؟
حالا علاوه بر درد؛تهوع هم به سلول سلول بدنم هجوم آورده بود...
⏪ #ادامہ_دارد...
🌸
🍃❤️
💐🍃🌸