eitaa logo
بصير
2.5هزار دنبال‌کننده
79.3هزار عکس
73.5هزار ویدیو
2.7هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰به چه دلیل مدعی ملاقات با امام زمان (عليه السلام) دروغگو است؟ ✍️پاسخ: ✅در مورد ارتباط و دیدار حضرت امام زمان(عليه السلام) در دوران غیبت كبری دو نظر وجود دارد: 1️⃣ عدم امكان ارتباط این گروه معتقدند در زمان غیبت كبری امكان ارتباط حضوری و تشرّف به محضر حضرت وجود ندارد، و كسی را كه ادعای دیدار كند، باید تكذیب كرد. مهم ترین و معتبرترین دلیل این گروه بر نفی رؤیت و مشاهدة امام عصر(عليه السلام) است كه شش روز پیش از مرگ علی بن محمد سمری، آخرین سفیر خاص امام زمان(عليه السلام) از ناحیه حضرت صادر شده است. برابر این توقیع، مدّعی مشاهده، است و ادعای وی قابل پذیرش نیست. 🔴 متن نوشته حضرت چنین است: ☝️ "به زودی از شیعیان من خواهند آمد كسانی كه ادعای مشاهده و دیدن مرا بكنند. آگاه باشید هر كسی قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی، ادعا كند كه مرا دیده است، دروغگوی افترا زننده است".[۱] 2️⃣ امكان ارتباط عده ای از علمای شیعه بر این باورند كه در غیبت كبری امكان ارتباط با امام زمان(عليه السلام) وجود دارد. دلیل این نظر را چند و ذكر می كنند. یكی از آن این است: 🌸 امام صادق(عليه السلام) فرمود: "صاحب این امر (امام زمان) به ناگزیز غیبتی دارد، و در دوران غیبت از مردم كناره میگیرد، و نیكو منزلی است مدینة طیبه و با سی نفر وحشتی نیست".[۲] 🔹این حدیث دلالت دارد كه حضرت بیشتر در مدینه و اطراف مدینه است و سی تن از خواص با حضرت همراهند كه اگر یكی بمیرد، دیگری به جای او می نشیند. 🔴 حال اگر كسی این نظر را بپذیرد، چاره ای جز مذكور نیست. ⭐️موافقان نظریه امكان ارتباط می گویند: 🔺مراد توقیع شریف كه می فرماید: « مدعی دیدار است»، شخصی می باشد كه ادعای تشرف و از طرف حضرت را نماید. نه كسی كه صرفاً تشرف یابد. ☝️☝️ همچنین كسانی كه توفیق تشرف یابند، ادعای تشرف نمی كنند، بلكه دیگران از اوضاع و احوال به این مسئله پی می برند. 🌟بنابراین، اصل دیدن امكان دارد، اما نقل آن جایز نیست یا اگر نقل شد، آن را باید كرد، شاید برای این كه هر كس نیاید و ادعای دیدار با امام زمان(عليه السلام) و ارتباط با او را نكند. 🔴 همچنين ممكن است مراد از توقیع مذكور ادعای و ارتباط باشد؛ یعنی اگر كسی مشاهده و ارتباط را به ادعا كند، به این صورت كه هر وقت بخواهد خدمت امام(عليه السلام) شرفیاب میشود، یا ارتباط پیدا میكند، و مُفتری است و این ادعا از احدی در غیبت كبری پذیرفته نیست، 🔸یا اینكه چنین كسی كه این سمت را به راستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد؛ و اگر هم كسی آن را دارا باشد، از دیگران مكتوم میدارد، و به كسی اظهار و افشا نمینماید. 🔹علاوه بر این، پیرامون این توقیع، توضیحات دیگری نیز علمای اعلام داده‌اند و در كتابهايی مثل « » مرحوم محدث نوری نقل شده است. 🔸اجمالاً با این توقیع، در آن همه حكایات و وقایع مشهور و متواتر نمیتوان خدشه نمود، و بر حسب سند نیز، ترجیح با این حكایات است. ▫️اگر شما به كتابهايی مثل رجوع کنيد، می بیند كه در این حكایات، وقایعی است كه هرگز شخص عاقل در درستي آنها نمیتواند شك كند. 🔴 بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم كذب و بطلان ادعای كسانی كه در غیبت كبری ادعای سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را مینمایند، معلوم است. پی نوشتها: [۱]. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ۵۳ و ص ۳۱۸. [۲]. اصول كافی، ج ۱، ص ۳۴۰، حدیث ۱۸. https://eitaa.com/Basir_MN
🔴 آیا همانگونه که تاریخ طبری نقل کرده، حسنین (علیهما السلام) در زمان خلیفه دوم در جنگ بر علیه ایرانیان شرکت داشتند؟! 🔴پاسخ ♦️تبیین این مسئله تاریخی از چند جهت قابل تأمل و دقت است: 1️⃣ همان گونه که میدانید اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکر شده در آن صد در صد قطعی و مورد تأیید است. تاریخ طبری نیز از این قاعده مستثنا نیست. 🔹تاریخ طبری یک از کتابهای تاریخی معتبر و از منابع است که خبر شرکت امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در نبرد سپاه خلیفه دوم به ایران در آن ذکر شده است. اما در از منابع معتبر چنین چیزی نیامده است. 🔸عدم درج این خبر در متون شیعی حاکی از آن است که این موضوع مورد تأیید عالمان و مورخان شیعه نیست. 2️⃣ برخی از راویان؛ مانند یحیی بن معین، یحیی بن ضریس، و...، این خبر یعنی را نمیکنند. 👈یحیی بن معین دریاره او می گوید وی می کرد. 👈یحیی بن ضریس می گوید او است و می کرد. 👈علی بن حسن هسنجانی می گوید از أبا جعفر جمال یعنی محمد بن مهران از علی بن مجاهد، پرسیدم، گفت وی است.[1] ♦️بنابراین، خبر چنین شخصی که رجال شناسان نیز او را تأیید نمی کنند، چگونه قابل اعتماد است؟! 3️⃣ بر فرض صحت چنین خبری؛ یعنی شرکت امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) در چنین نبردی این مسئله از زوایای مختلف قابل توجیه است: 👈اولا: آنان اگرچه فرزندان شخصیتی مانند امام علی (علیه السلام) بودند، و آن حضرت به عنوان نفر اول حکومت شناخته می‌شد، و از نظر وی حکومت خلفای سه گانه نداشت، اما این بدان معنا نیست که آن حضرت و فرزندان و علاقه‌مندانش از و رخدادهای جامعه به دور باشند و به قوانین شهروندی پای‌بند نباشند، بلکه در امور شهروندی آنان نیز چون دیگران عمل می‌کردند 🔸و بر فرض صحت شرکت فرزندان امام علی (علیه السلام) در جنگ ایران و یا هر نبرد دیگری، از این زاویه قابل توجیه است. 🔹این مسئله در تمام دنیا پذیرفته شده است. 🔸هیچ مخالف حکومتی نمی‌تواند به بهانه مخالفت از قوانین حکومتی سرپیچی کند و خود را از مسائل و حوادث جامعه تبرئه کند. 👈ثانیاً: بر فرض صحت چنین خبری، شرکت آنان در این نبرد همراه دیگر نیروهای رزمنده می توانست جنبه فرهنگی داشته باشد؛ 🔹یعنی آنان به عنوان سرباز در کنار دیگر نیروهای سپاه اسلام کننده نیروهای رزمنده از تعرض‌های بی‌جا و بی‌مورد هنگام ورود به شهرها در برخورد با جان و مال مردم باشند. 🔸چنانکه امروزه نیز تمام نیروهای نظامی دارای سربازان امدادی و فرهنگی، حتی بخش‌های فرهنگی و عقیدتی هستند. 🔹همان گونه که امام علی (علیه السلام) در عین با حکومت در بسیاری از موارد با خلفا همکاری در جهت آنها در امور حکومت داشت. نیز در این جنگ می‌توانستند نقش داشته باشند، نه نیروی جنگنده. 👈ثالثاً: در کدام تاریخ ثبت شده است که نیروها و سربازان ایران به دست آن دو امام(علیهماالسلام) کشته شده‌اند. تا ما درصدد احقاق حق آنها باشیم، حتی در تاریخ طبری که خبر شرکت آنها در جنگ علیه ایران آمده است، اشاره نشده است که کسی با شمشیر آنان کشته شده باشد. 📚پی‌نوشت‌ها [1] المزي، يوسف بن عبدالرحمن (المتوفى: 742ه‍)، تهذيب الكمال في أسماء الرجال، ج21، المحقق: د. بشار عواد معروف، مؤسسة الرسالة – بيروت، الطبعة: الأولى،1400 – 1980، ص 118-119. https://eitaa.com/Basir_MN