eitaa logo
بیّنات
1.5هزار دنبال‌کننده
73.1هزار عکس
56.9هزار ویدیو
469 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار مطالب، "با لینک یا بدون لینک" با ذکر صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
؟! از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... . دومین کوچه شهید ؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! شهید ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! شهید ... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . به پنجمین کوچه و شهید ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . ششمین کوچه و شهید ... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید ... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود.... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... https://eitaa.com/Bayynat
🔹مکّه من این مرز و بوم است. مکّه من آب‌های گرم خلیج فارس و کشتی‌هایی هستند که باید سالم از آن عبور کنند، تا امنیت برقرار نباشد، من مشکل می‌توانم خودم را راضی کنم. شهید 🥀 🔹امروز ١۴ آذر زادروز عباس بابایی است؛ کسی که بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز و ۶۰ عملیات جنگی موفق داشت و بنیانگذار سوخت‌گیری هوایی با هواپیمای اف۱۴ بود. 🥀 https://eitaa.com/Bayynat
💫 مصادف با شهادت بسیجی خلبان سرلشگر ، یکی از دلاورترین قهرمانان جمهوری اسلامی ایران در ۸ سال دفاع مقدس است. 🥀 تصویری از دیدار این خلبان تیز پرواز ایرانی با (ره) ➕دست خط امام(ره) پس از شهادت شهید : خداوند رحمت فرماید این شهید سعید ما را 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 https://eitaa.com/Bayynat
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 توصیف شنیدنی از شهید ؛ به مناسبت سالروز شهادت ایشان در روز ⬅️ در این سخنان به تربیت تاکید ویژه‌ای دارند و اصل را این موضوع می‌دانند 🔺 تکنولوژی به تنهایی نمی‌تواند تمدنی را برتر کند، همان‌طور که آمریکا تمدن برتر نشد؛ برای برتری تمدنی نیاز به انسان تراز است؛ با این حال باز هم انسان‌های ترازی مانند شهید و ما را در تکنولوژی به جلو پرتاب کردند. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 https://eitaa.com/Bayynat
🥀 ۱۵ مرداد سالروز شهادت شهید #: 🔹«همانند شهید دل‌ها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد. یک انسان واقعاٌ مؤمن و پرهیزگار و صادق بود.»  ۱۳۸۳/۱۰/۲۳ https://eitaa.com/Bayynat
✳️ از یک دانهٔ خشخاش هم کمتری! 🔻 گفت: وقتی می‌روم آن بالاها، توی آسمانی که تا چشم کار می‌کند ادامه دارد، به نظرم می‌رسد که از یک دانهٔ خشخاش کوچک‌تر و ناچیزترم. بعد به خودم می‌گویم: «وقتی پا روی زمین گذاشتی فراموش نکنی؛ فراموش نکنی که از یک خشخاش هم کمتری.» 📚 از کتاب آواز پرواز زندگینامهٔ داستانی شهید 📖 ص ۷۷ https://eitaa.com/Bayynat
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوری زندگی کنیم که پدرمون این طوری ازمون راضی باشه... 🥀 بوسه پدر شهید به پای پسرش ... https://eitaa.com/Bayynat
🥀روایت اشک‌های درمحضر (ره) 🔸درسال 1364 جمعی از فرماندهان به محضر (ره) رسیده بودند. در این میان شهید عباس بابایی هم حضور داشت که به شکل خاصی شانه‌هایش در حین فرمایشات (ره) تکان می‌خورد. سردار علی فضلی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و جانشین سازمان بسیج مستضعفین درباره خاطره خود از دیدار شهید بابایی با حضرت روایت می‌کند: «آن روزها(سال 1364) ما عملیات بزرگی نداشتیم. شرایط سختی حاکم شده بود و ناگزیر به انجام عملیات‌های کوچک و محدود بسنده کرده بودیم. در آن جلسه، برادر «محسن رضایی» فرمانده سپاه در آن زمان گزارشی خدمت حضرت ارئه کرد و چند جمله‌ای با این مضمون فرمود که: «عزیزان من! هر شب به دشمن هجمه کنید و خواب را از چشم دشمن بگیرید. به دشمن امان ندهید.» در همان جلسه، عزیزی را دیدم که در صف اول نشسته و شانه‌هایش می لرزد. چهره‌اش از پشت سر قابل تشخیص نبود. رنگ لباسش قدری با یونیفرم ما تفاوت داشت و موی سرش کوتاه بود. ما آن روزها کلاه نداشتیم، ولی او کلاهی هم بر سر گذاشته بود. با بیانات امام شانه‌هایش می لرزید و داشت به نوعی عشق بازی می‌کرد. من به حال او غبطه خوردم و پیش خود گفتم، خدایا! این کجاست و ما کجاییم. چه احوال خوشی دارد. حقیقتاً غبطه خوردم، ولی هنوز نمی‌دانستم کیست. یک لحظه نیم نگاهی به اطراف انداخت. دیدم عجب! این کسی نیست غیر از برادر شهیدم، « »، فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش مقتدر جمهوری اسلامی ایران. جلسه که تمام شد، رفتم جلو و با این عزیز بزرگوار معانقه کردم. روزی خبردار شدم که اسم‌شان برای زیارت خانه خدا درآمده و باید همراه همسر محترمشان برای حج تمتع شرفیاب شوند، ولی به همسرشان گفته‌اند، شما بروید و حج به جا آورید، من هم ان‌شاءالله در جبهه حج به جا خواهم آورد. شما بروید مکه، من هم می‌روم جبهه. این اتفاق افتاد و همسرشان عازم مکه شدند. هم عازم جبهه شدند و روز عید قربان، هنگام انجام عملیات‌های پی درپی و پشتیبانی از رزمندگان اسلام، هواپیمایشان مورد اصابت قرار گرفت و در راه خدا به رسیدند.» 🥀 https://eitaa.com/Bayynat
🌷 ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ شهادت خلبان «» یکی از دلاورترین قهرمانان جمهوری اسلامی ایران در ۸ سال دفاع مقدس است 🌷 تصویری از دیدار این خلبان تیز پرواز ایرانی با (ره) ✍دست خط (ره) پس از شهادت شهید : خداوند رحمت فرماید این شهید سعید ما را. 🌷 https://eitaa.com/Bayynat
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دانش‌آموزی که خادم مدرسه را غافلگیر کرد! 🔰 برشی از سخنرانی به مناسبت ۱۵مرداد، سالروز شهادت شهید https://eitaa.com/Bayynat