دل نوشته از روی تاسف
چه حرکت زشتی بین ناشران ایران رواج پیدا کرده که تا ناشری کتابی را به بازار میده بقیه ناشران مثل عقاب در کمین نشسته فوری همان کتاب را با ترجمه دیگری به بازار می دهند. اونم با چه ترجمه بد و ناشیانه!! گاهی اوقات شده که کتاب اصلی را که اولین نفر به بازار داده با کمی دستکاری و به اصطلاح ویراستاری چاپ می کنند حتی زحمت ترجمه هم به خودشون نمیدن. ناشری به من گفت وقتی متوجه شد نشر دیگری فقط 5صفحه اول کتاب رو عوض و چاپ کرده به جای عذر خواهی او را زده!!! باور کردنش سخته ولی حقیقت داره. خیلی از مواقع بوده که من کتابی رو در دست ترجمه داشتم و فهمیدم کسی جلوتر از من بوده و اون رو ول کردم و ترجمه نکردم. ولی خیلی ها تا من کتابی رو ترجمه می کنم فوری همون رو با ترجمه دیگری به بازار می دهند و حتی مترجمی که مثلا معروف هست و من اصلا توقع چنین حرکتی رو ازش نداشتم بعد از دو سال کتاب منو که چندین بار تجدید چاپ شده مثلا ترجمه کرده و روانه بازار شده. چه حرکت زشتی. ای کاش وزارت ارشاد جلو این افراد ناشر نما را می گرفت امسال در نمایشگاه کتاب تمام کتاب ها یکسان بودند با مترجمین و ناشران متفاوت.خوب وقتی در جامعه ای چیزی سر جای خودش نباشه و اخلاق و وجدان و شرافت از بین بره باید ناظر چنین اتفاقاتی بود
من در اینجا به عنوان مترجمی که حدود بیست و چهار سال ترجمه کرده ام و سعی کردم ترجمه ام به قدری سلیس باشد و حفط امانت هم بکنم که خواننده فکر کند کتاب تالیف است نه ترجمه، از ناشران و دست اندکاران نشر تقاضا دارم که اگر نشری کتابی بیرون داد انان از آن کتاب دست بردارند. در دنیا خوان کتاب عالی گسترده است. چرا خودتان تحقیق نمی کنید. صدها هزار کتاب دیگه هست..... نکته جالب اینه که بعضی از کتابهای ترجمه شده رو که من می خونم و با اصل مقایسه می کنم، چقدررررر غلط ترحمه شده، اصطلاحات که هیچ، هر جمله که به اصطلاح مترجم نفهمیده حذف کرده و یا از خودش بافته ولی انقدر ماهرانه ویراستاری میشه که خواننده متوجه نمیشه و خیلی باعت تاسف است چنین حرکتی.
جامعه فرهنگی که باید ترویج دهنده اخلاق باشد، چی شده که از رو دست هم کتاب درست می کنند. عده ای هم که خدا رو شکر با خواندن چند کتاب سمینار می گذارند و مشاور روانشناسی می شوند و خودشون و شاگردانشون هم بهشون وحی میشه که علامه دهر شدند و باید کتاب بنویسند و به جای گرداوری و اسم بردن از منابع، می شوند مولف. انگار که مثلا کسی که سال اول پزشکی باشه، در حد پرفسور سمیعی ادعا کنه و بخواد جراحی کنه. هر چیزی به تجربه و گذر زمان نیاز داره.
#نفیسه_معتکف
https://eitaa.com/Bayynat
بیانی دیگر از قوانین بدشانسی معروف به قوانین مورفی!
قوانین مورفی: لبخند بزن، فردا روز بدتریه !!!
اولینبار قوانین مورفی در علوم مهندسی معروف شد.
در مورد بنیانگذار اصلی این موضوع اختلاف نظرات بسیاری وجود دارد که ما پرطرفدارترین آن را برایتان انتخاب کردیم.
در سال 1949، در پایگاه نیروی هوایی ادواردز کالیفرنیا، سرگرد ادوارد مورفی ، مهندس هوافضای پروژه آزمایش تحمل نیروی گرانش انسان در شرایطی خاص با طراحیهای بسیار پیچیده و دقیق بود.
همه چیز خوب پیش رفت تا آنکه در یکی از مهمترین بخشهای آزمایشات این پروژه، یکی از دستیاران مورفی، به دلیل اشتباه در نحوه وصل کردن کابلها، تمام زحمات او را به باد داد.
اولین بار در اینجا بود که مورفی با گفتن:
«اگر فقط یک راه برای اشتباه کردن وجود داشته باشد، این مرد قطعا همان راه را پیدا میکند.» در مورد دستیارش، معروف شد.
نهایتا با آنکه امکان تکرار آزمایش برای او وجود داشت، از انجام آن کنارهگیری کرد.
در واقع شاید تنها جملهای که با بار معنایی مثبت بتوان از میان گفتههای مورفی یافت، این باشد: «اگر قرار باشد اتفاقی پیش بیاید، کاملا همانطور خواهد شد.»
به مرور زمان بدشانسیها، با عنوان قوانین مورفی به داخل فرهنگ عامیانه راه یافت
15 مورد از معروفترین قوانین مورفی:
_اگر در حین صحبت با دوستانتان بگویید یک دستگاه کار نمیکند و بخواهید این موضوع را به آنها ثابت کنید، آن دستگاه همان لحظه به درستی کار خواهد کرد.
_ شما همواره در آن قسمت از خیابان که حجم ترافیک بیشتر است قرار میگیرید.
_همیشه بعد از امتحان، چیزی را که نمیدانستید به خاطر خواهید آورد.
_همیشه نقاطی از بدن دچار خارش میگردد که به دلایل مختلف(مثلا در خیابان و در جای شلوغ )، در آن لحظه دسترسی به آن نقطه ممکن نیست.
_دقیقا زمانی که نمیخواهید با کسی روبهرو شوید، او را کاملا از نزدیک ملاقات خواهید کرد.
_اگر به نظر میرسد همه چیز در کارتان به خوبی پیش رفته، قطعا یک جای کار میلنگد.
_هر چقدر اهمیت یک کار بالاتر باشد، همه چیز بدتر پیش خواهد رفت.
_درست زمانی که در حین انجام کاری حسابی دستتان را کثیف کردید، دماغ شما شروع به خاریدن خواهد کرد.
_اگر عادت دارید در شروع روز کاری یک لیوان قهوه داغ بنوشید، حتما رئیستان از شما کاری خواهد خواست که پایان آن دقیقا تا سرد شدن قهوهتان طول خواهد کشید.
_به محض خریدن یک کالا، حتی اگر روزها به دنبال پیدا کردن آن با کمترین قیمت ممکن شهر را گشته باشید، همان وسیله را با قیمت نازلتر در مغازه دیگری خواهید یافت.
_ اگر در شرایطی قرار گرفتید که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید، این وسایل همیشه دیرتر از موعد مقرر به ایستگاهی که در آن قرار دارید میرسند و اگر شما دیر رسیده باشید، قطعا راس ساعت حرکت کرده و رفته
_درست فردای روزی که علت دیر رسیدن به محل کارتان را به دروغ پنچر شدن لاستیک ماشینتان عنوان کردهاید، ماشینتان واقعا پنچر خواهد شد و دوباره دیر خواهید رسید.
_هنگامی که مکان وسیلهای را از یاد بردهاید، آن وسیله در آخرین نقطهای که برای جستوجو گشتهاید قرار دارد.
_ اگر برایتان پیش بیاید که کاملا اتفاقی یک شماره را اشتباه بگیرید، حتما آن طرف خط شماره را برمیدارد.
_ اگر چیزی از دستتان بیفتد، قطعا در دورترین و دشوارترین نقطه ممکن برای برداشتن آن قرار گرفته
#نفیسه_معتکف
https://eitaa.com/Bayynat