eitaa logo
چادرانه های پاک:)🌿
1.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
541 ویدیو
21 فایل
˹﷽˼ سخت‌است‌‌عاشق شوی‌ویارنخواهد! دلتنگ‌'حرم'باشے و'ارباب'نخواهد!(:️ 💔 چادرم امانت مادریست که پهلویش را میان درودیوار شکستند...:)!🥺 کپـــی رمان: حرام و پیگرد قانونی دارد 🚫❌️ لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/6253354049
مشاهده در ایتا
دانلود
🌖 🌖🌖 🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖🌖🌖 🌖🌖🌖🌖🌖🌖🌖 ساره گفت: _کامرانی به من هم پیشنهاد داده! همگی با تعجب و بهت گفتیم: _ چی؟ مرضیه که کنار او نشسته بود دستش را به شونه او گذاشت و گفت: _ یعنی همون چیز هایی که به لیلا گفته به توهم گفته؟ همانطور که نگاهش به زمین دوخته شده بود سری تکان داد. آرزو: _ دیدید گفتم این کامرانی یک ریگی به کفش داره! بفرما نازنین خانم تحویل بگیر! ساره: _ولی من درخواستش رو قبول کردم! همگی با صدای بلند گفتیم : _تو چیکار کردی؟ اشک توی چشمانش را پس زد و گفت: _چیه؟ خسته شدم می فهمید! خستم از این وضعیت، اصلا تو بگو آرزو تو بگو کیه که از شهرت و پول بدش بیاد هوم؟ آرزو با لحنی منطقی گفت: _میدونم وضعیت اقتصادی خیلی بد هست ولی ساره جان بی پولی خیلی بهتر از نا امنی هست میفهمی؟ ساره: _ اصلا کی گفته این چرت و پرت ها راسته؟ کامرانی بیچاره فقط قصد کمک به مارو داره همین ،اون وقت ما اینطوری درموردش صحبت میکینم! خیلی بی مقدمه و ناگهان رو به من گفت: _اصلا نفس تو بهم بگو، تو باور میکنی این چرت وپرت ها رو؟ بعد کمی مکث لب زدم: _ آره ولی خب احتمال پیش اومدن این اتفاق خیلی کم هست، بنظرم از بین بیست نفر مال دو نفر پیش میاد نه همه، که اونم با دانایی و گمراه نشدن بر طرف میشه! ( ولی افسوس که نمیدونستم شاید یکی از اون دونفر خودم باشم) آرزو گفت: _ساره بهش بگو که نظرت منفی هست، نباید قبول کنی دختر! ساره: _ برو بابا، تو چشم دیدن موقعیت منو نداری! نازنین که تا این لحظه معتقد بود آرزو در رابطه با کامرانی چرند میگوید با غمگینی گفت: _ساره، آرزو راست میگه ولی خب بازم هرطور خودت صلاح میدونی! مرضیه زیر لب زمزمه وار گفت: _ مثل اینکه این پیشنهاد رو فقط هم به خوشگلا میدن! ناگهان همگی سر هایشان را به سمت من برگرداندند! و باهم گفتن: _ نفس به توهم؟ باچشمای گشاد گفتم : _ نه.... نه به من پیشنهاد نداده! بچه ها نفس راحتی کشیدند. بعداز یک سکوت طولانی که همگی غرق فکر بودیم، ناگهان ادامه دارد.... به قلم:قاتل ماه...🌚✨FM