🏝خون 💔خود را بر #زمین میزنم تا شاید کسی به هوش بیاید،تا مگر وجدانی بیدار شود، ولی #افسوس که #منافع مادی و حب حیات همه را به زنجیر کشیده است.✨
#شهید_مصطفی_چمران🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
♥️♠️♥️
#عاشقانه_شهدایی💞
✍نوشت:
سال پیش #ماه محرم، 🏴حلب بودم؛ کارم نگه داری از بچه های مدافعان حرم بود#امسال ترفیع گرفتم کارم شده
نگه داری از بچه #شهید مدافع حرم
🌾محمد حسن #نوزاد تازه رسیده #شهید بعد چندماه از #شهادت 🕊پدر به دنیا امد.💥
همسر #شهید_حمیدرضا_باب_الخانی🌷
#عشق_آسمونی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌱•
🕊✨دل گیر #نباش!
دلتکہ 💞گیرباشد #رهانمےشوی..❌
.
.
🕊✨یادت باشد،#خدا بندگانش را با آنچه بدان دل #بسته انـد می آزماید✔️
#شهید_مصطفی_نبی_لو🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
🌱• 🕊✨دل گیر #نباش! دلتکہ 💞گیرباشد #رهانمےشوی..❌ . . 🕊✨یادت باشد،#خدا بندگانش را با آنچه بد
#خاطرات_شهدا🌷
🔱این روزها #زُلف قلم گره خورده به مریدانِ #حضرتِ_کریمه (سلام الله علیها) اینبار پرستویی دیگر، اینبار #مصطفی_نبی_لو ستاره ای از آسمانِ_عشق💓
💠دلداده بود. از همان روزهایی که در #جبهه_های_جنوب با تمامِ جان در مقابل دشمن میایستاد...تمام روزهایی که جان بر کف ، #جانباز جبهه شد. از #خادمانِ_حضرت_معصومه بود و دلداده❣ به حضرت. به قول خودش" #دلش_گیر ایشان بود که #شهید نمیشد"❌
🔱چه میشود که روزی آنقدر مقرب میشوی که #بانو هم رضایت به رفتنت نمیدهند⁉️ پرواز🕊 #مسعود_عسگری تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر #قم به تهران و بالعکس را میپیمود...تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود.
💠مسعود را دوست 🥀داشت، خیلی زیاد...جوانِ #خواهرش بود و حالا #علیاکبرانه او را تقدیم ساحتِ #عمه_جان کرده بودند. مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش# میثم، "اینها #مرد_جنگ هستند.مرد در خانه🏡 نشستن نیستند و وقتی ببینند #اسلام و #شیعه در خطر است، حتما رزمآوری خودشان را نشان میدهند."
🔱در آخرین شیفت خادمیاش، وقتی از حرم خارج میشد،#لبخند🙂 درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره میکرد.
به #همسرش گفت " اینبار که بروم،حتما #شهید میشوم"
💠از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشند. اورا به #سیده_زینب امانت دهند تا در آنجا عشق🌸بازی کند و حضرت کریمه...اصلا مگر میشود از کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی⁉️
🔱المیادین،#میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان🕊 بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت.
به راستی که #شهادت تولدِ حقیقی است...
🍁سالروزِ زمینیشدنتان مبارک
🍁#شهید_مصطفی_نبی_لو🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
تا روانم هَست
خواهم راند
نامَت بر زبان
تا وجودم هَست
خواهم کَند
نقشَت در ضَمیر
#شهیدسیدمهدی_حسینی
#سالروز_ولادت
#یادش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
تا روانم هَست خواهم راند نامَت بر زبان تا وجودم هَست خواهم کَند نقشَت در ضَمیر #شهیدسیدمهدی_حسینی
#ماجرای_عنایت_و_نگاه_ویژه_امام_حسین(ع):
همسر شهید با اشاره به خاطرهای از سفر کربلای همسر خود ادامه داد: چند روز پیش از عید قربان سال ۱۳۹۳ برای ماموریت به عراق رفت. آن روزها داعش در سامرا پیشروی کرده بود. مهدی دعای عرفه را در کربلا خواند و سپس برای غبارروبی حرم آماده شد. خودش معتقد بود، امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نگاه ویژه به وی کردهاند که برای وارد شدن به حریمشان انتخاب شده است. مهدی میگفت، «نمیدانم این عنایت، پاداش کدام عمل من است، اما هرچه هست، بسیار عزیز است و انشالله قبول کنند.»
وی عید قربان سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ را در سوریه حضور داشت.
وی تصریح کرد: ماموریت مهدی به نحوی بود که خود باید بین عراق و سوریه، یک کشور را انتخاب میکرد. استخاره گرفتیم. برای عراق بد و برای سوریه خیلی خوب آمد. گفتم، «مهدی اگر به عراق بروی، همان ابتدا به شهادت میرسی! سوریه را انتخاب کن.»، اما واقعیت خلاف تصور من شد. غافل بودم از آن بودم که خیلی خوب برای مهدی، عاقبت بخیری وی و صعود در پلههای انسانیت است که با شهادت در سوریه به آن میرسد.
#شهید_سیدمهدی_حسینی 💚
#راوی_همسرشهید✍
#یادش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔴شنیدید میگن اونایی که میرن واسه پوله؟
📸قیمت این لحظه شهید #عبدالصالح_زارع با فرزندش چند؟
قیمت نبودن پدر چند؟
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌹شهید #رسول_خلیلی :
💢این #دنیا باتمامی زیبایی ها و انسانهای خوب ونیکو #محل_گذر است نه وقوف و ماندن، وتمامی ماباید برویم وراه این است.دیر یا زودفرقے نمیکنداما چہ بهتر ڪه زیبا برویم.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
تا روانم هَست
خواهم راند
نامَت بر زبان
تا وجودم هَست
خواهم کَند
نقشَت در ضَمیر
#شهیدسیدمهدی_حسینی
#سالروز_ولادت
#یادش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#عند_ربهم_یرزقون
#شهــیدمحمـــدمســرور:
دنیا دا مےنگرم ...هیچ چیز جذابے جز خداوند، نماز، قرآن واهل بیـــت نمے بینم ..
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#ﭘﻴﺶ_ﺑﻴﻨﻲ_ﺷﻬﺎﺩﺕ🌷
🔰روزی با ایشان به #گلزارشهدا رفتیم تا برای #شهدا فاتحه بخوانیم.
ابتدا در تابوت هایی که درکنار قبور شهدا بود ، به اتفاق یکی از دوستان دیگر که با هم بودیم لحظاتی را در درون تابوت ها دراز کشیدیم ،تا حس شهید شدن را در فکر و ذهن خود تجربه کرده باشیم !😔
و بعد عباسعلی با اشاره به قبریکی از شهدا ، گفت:من هم روزی شهید می شوم و اینجا می خوابم!😳
و ﻫﻤﺎﻧﻂﻮﺭ ﻫﻢ ﺷﺪ...
#ﺷﻌﺮﭘﺲ_اﺯﺷﻬﺎﺩﺕ🌷
📘کتاب ریاضی سال سوم راهنماییش ،راقبل ازرفتن به جبهه ازاوگرفته بودم...
بعدازشنیدن خبر شهادتش،بلافاصله به اتاق رفتم و کتاب را برداشتم و با اشک و آه دست خط او رادرکتاب نگاه می کردم وصفحات کتاب رایکی یکی ورق می زدم که متوجه شعرعجیبی در صفحه آخر این کتاب شدم .😳
📝 بادست خط خودش این شعر را نوشته بود:
تا هستم ای رفیق ندانی کیستم !
وقتی روم که دانی کیستم !😓
#شهید_عباسعلی_حقیقی
#شهدای_فارس_جهرم
#سالروز_شهادت
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#طنز_جبهه😂🤣
#زود_بخوابید😴😴
افرادی را دیده بودم که موقع نماز شب خواندن، محافظه کاری می کردند، تا مبادا دیگران بفهمند و ریا شود.
آهسته می آمدند و آهسته می رفتند و یا اگر کسی متوجه می شد، با شوخی و کنایه مانع از لو رفتن قضیه می شدند.
اما این یکی دیگر خیلی بی رودربایستی بود، شب که می شد، بالای سر بچه ها می ایستاد و می گفت:
«زود باشید بخوابید، می خوام نماز شب بخوانم.»🤭😱😆
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin