✨
#خاطره
در پادگان منطقه حلب در حال آموزش بودیم که دیدیم دو تا ماشین کنار ما نگه داشتند. #ح اج قاس م اولین نفر از اتومبیل پیاده شد. شروع کرد به احوال پرسی با نیروها. بچه های #فاطمیون هم با حاجی #عکس_یادگاری میگرفتند. من کمی دورتر ایستاده و مات چهره زیبای س ردارم بودم. چشمش به من خورد. جثه من نسبت به بقیه ریزتر بود و از همه #جوان تر بودم.
حاجی منو صدا زد گفت: بیا نزدیک! رفتم کنارش و دست نوازش روی صورتم کشید.گفت:《#ماشالله با این سن و سال چطوری خودت رو رسوندی منطقه؟!》فقط مات #چهره_نورانی و پرصلابتش شده بودم. حاج قاسم نگاه خاصی به نیروهای #لشکر_فاطمیون داشت. همانطور که بچه ها هم از صمیم #قلب عاشقش بودند..
👤راوی:حسن قناص (رزمنده فاطمیون)
#ساعت_عاشقی✓
#به_یاد_فرمانده ✓
#زنده_ایم_به_قصاص✓
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin