eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
138.3هزار عکس
172.3هزار ویدیو
239 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
شراب را جز در نبرد نمی دهند؛ ولاجرم مے الست را باید در ها یافت و مصداق اکمل مستان بہ پیوستہ است. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
چه لبخندی زدی وقتِ گذشتن عجب آسوده‌ای هنگام رفتن . . . 📎پ ن : شهادت : 21 بهمن 64 فاو ؛ عملیات وال
▫️هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت رفتن ندارند آن ها بروند دانشگاه ما می‌رویم... با شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای‌ اول جنگ لباس رزم برتن‌ ڪرد ‌وقتی گفت ‌می‌خواهـد به جبهه ‌برود همه گفتند تو استعداد زیادی داری حیف است بروی در این بیابان‌‌ها خرج شوی‌... در جوابشان ‌گفته ‌بود: "کسی ڪہ این استعداد را به من داده، خیـلی راحت و در یڪ چشم برهـم زدن می توانـد آن را از من بگیرد جوری ڪہ دیگر حتی اسم خـودم هم یادم برود؛ هستند کسانی که استعداد دارند اما‌ جرأت جبهه رفتن ندارند، آنها بروند دانشگاه، ما می رویـم جبـهه..." همیشه می گفت: جنـگ در رأس همه امور مـا است... 📎پ ن : این شهید عزیز پس از چند روز نگهداری در سردخانہ بہ اهواز منتقل شد تا در بهشت آباد این شهر بہ خاڪ سپرده شود، نڪتہ عجیبی ڪہ درباره این شهید زبانزد است لبخند زیبایے است ڪہ چند روز پس از شهادت و بہ هنگام تدفین بر لبان این عزیز نقش بست. 🌷 شهادت: عملیات والفجر ۸ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
رزمنده دانش آموزی‌ که سردار سلیمانے، او را بعنوان "الگوی الی الابد برای نسل جوان" معرفی کردند؛ . 🔽در خاطره‌ای از شهید بزرگوار می‌خوانیم: اصرار داشت به برود. پدرش گفت: تو هنوز بچه‌ای!! جبهه هم جای بازی نیست که تو میخواهی بروی. حسن گفت: مگر قاسم نداشت؟ من هم می‌شوم✌.. . . 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
خواستگاری اومد گفت: من تا دارم اول با ازدواج کردم بعدبا بعدبا آخرش با 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
کاش می شد بچہ ها را جمع کرد .. سنگر آن روزها را گرم کرد ... کاش می شد بار دیگر رفت ... جنگ عشقی کردو تیرے خوردو رفت ... 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💌 یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت🚙 رو امروز استفاده می کنی؟ 🤔 گفتم نه همینطوری جلوی در خونه🏡 افتاده! آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر میگردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟🤔 گفت مسافر کشی! تعجب کردم، 😳 بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی! 🚙 بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم. 🍃بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند.🌱 این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است..🌷✨ 💌 ❣❣❣❣❣ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
عکس متعلق به آخرین اعزام پسرم بود موقع اعزام، عکاس ازش خواست تا از ماشین بیاد پایین، تا با من عکس بگیره انگار عکاس هم متوجه آسمانی شدنش شده بود... قبل جبهه هم کمتر خونه بود، راستش همیشه بود بگم شب و روز؛ بی راه نگفتم... آره فقط خدا خواست اینجوری تربیت بشه... موقع رفتنش بهش گفتم هر جا میخواهی برو، خدا به همرات من سه تا از بچه هام رو، هم زمان به جبهه های حق علیه باطل فرستادم افتخار میکنم، خدا ان شاالله این هدیه ناقابل من رو قبول کنه پسرم فدای علی اکبر امام حسین(ع)... چند سالی بود بارون که می بارید، وقتی باد می وزید و صدایی می شنیدم می رفتم دم در همش می ترسیدم بچه ام بیاد و پشت در بمونه خدا هیچ مادری رو چشم انتظار نذاره... راوی: 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
نوبت به شما هم رسید.... یادتان هست چقدر غبطه می خوردید که چرا نمی‌توانید لباس رزم بپوشید و در میدان جنگ با دشمنان مبارزه کنید؟ تمام کفر و شیاطین با همه ابزارش به جنگ شما آمده است خانم اکنون در وسط میدان نبرد هستید و فرمانده و این میدان هم فقط شما هستید .همینطور که دارید راه می روید مبارزه و جهاد می کنید بدون اینکه چیزی بگویید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
روایتگری شهدایی ⚘به عبدالرضا گفتم: تو که تازه عقد کردی کجا می‌خوای بری؟ عبدالرضا ساکش را بست و گفت: گریه نکن مادر راه رفتنی رو باید رفت. گفتی زن بگیر، گفتم چشم و گرفتم. حالا تو باید به قولی که دادی عمل کنی، خودت گفتی: اول زن بگیر بعد برو . زبانم بند آمده بود و چیزی نگفتم. کفش‌هایش را پوشید و ساکش را برداشت و از زیر قرآن ردش کردم و گفتم: زود برگرد پسرم. ⚘نگاهم کرد و بعد پرید توی بغلم و گفت: غصه نخور زود برمی‌گردم، درست هجده روز دیگه. هجده روز بعد عبدالرضا را آوردند. او را روی تخت غسال‌خانه دیدم. چشم‌هایش بسته بود خون از وسط پیشانی تا شقیقه‌اش کشیده شده بود و خون از پشت سرش روی سنگ سفید غسال‌خانه جاری بود. به برادرش علی وصیت کرده بود که بعد از شهادتش لباس سپاه را تنش کنند.💔 🎤 روای مادر 🌷 📚 کتاب "آواز گندم‌ها" 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
1.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ لای لای ای جبهه لرین یورقونی ای خسته جوانلار لای لای ای جوانان خسته ی جبهه لای لای ای شهد شهادتدن ایچیب کامه چاتان لار لای لای ای جوانانی که شهد شهادت نوشیدید و به آرزوتون رسیدید لای لای اروند کنارینده قیزیل قانه باتانلار لای لای ای ای جوانانی که در کنار اروند به خون سرخ خود آغشته شدید خوش یاتین یاخشی یاتیب سیز یاخشی دونیانی آتیپ سیز راحت بخوابید خوش بخوابید که دنیا رو رها کردید😔💔 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ده ماه بود ازش خبر نداشتیم. مادرش میگفت: ! پاشو برو ببین چیشد این بچه⁉️میگفتم: کجا برم؟ یه وجب دو وجب نیست که... 🔰رفته بودیم . حاج آقا آخر خطبه گفت: حسین خرازی را دعا کنید! آمدم خانه🏡 به مادرش گفتم: مارو میگفت؟ چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ نمیدانستیم لشکر اصفهان است! سردار شهید حاج حسین خرازی 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌷🕊🍃 🌹بعدشما بہ اختلاس رفت! ایمانمان رنگ باخت! محبت هاو بردبارے هاتمام شد! صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ باخت! وقتی از رنگ فاصلہ گرفتیم! حنایمان رنگی ندارد ❤️ 🌷 🕊 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin