eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.1هزار عکس
129.4هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
اسطوره های ماندگار سردار شهید حاج حسین خرازی🌷 نشسته بود زانوهاشو گرفته بود توی بغلش... . هیچ وقت این طوری ندیده بودمش ساکت شده بود ناراحت بودمـ دلمـ میخواست مثل همیشه باشه شاد و رو ... وقتی میدیدیمش غصه هامـ از یادمـ میرفت... . گفتم : چقدر مظلومـ شدی حاجی! سرش رو برگردوند و مثل قبل فقط زد... فهمیدمـ داشت راجع به شهادتش فکر میکرد... . شبیه رفتار کنیمـ . از اعمالمون نباشیمـ به کارهامون برسیمـ قبل اینکه به حسابمون برسن ... کنیمـ . یاد عزیزش با صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
33.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے 🌼پیامبراکرم(ص) إِيَّاكُمْ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّهُ يَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب‏ از حسادت بپرهيزيد، زيرا حسد نيكى ها را مى خورد چنان كه آتش هيزم را مى خورد. 📗جامع الأخبار(شعیری) ص 159 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔰 شهیدی که خواب پیک امام حسین علیه السلام را دید؛ نزدیک اذان صبح ،پیـک سید الشهدا را خواب دید که گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند به زودی می آیم دیدنت. یک نوشته هم از طرف امام حسین علیه السلام داد دستش... «چرا این روز ها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ سرا سیمه از خواب پرید. همه ی آن چه دیده بود را با گریه تعریف کرد. صورتش خیس اشک بود. چند شب بعد شهید شد. امام حسین علیه السلام آمده بود به دیدارش حتما"» شهید محمد باقر مومنی راد🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
با شخصی درباره حق الناس صحبت کرده بود، آن شخص به او گفت که تا آن لحظه هیچ حق الناسی نکرده . مصطفی به او گفت: مطمئنی که تا حالا حق الناس نکردی؟ او اطمینان خاطر داشت...دوباره از او پرسید: حق الناس فقط این است که مال مردم را نخوری و مردم رو اذیت نکنی و...آن شخص همچنان اطمینان داشت که هیچ حق الناسی بر گردنش نیست . مصطفی ادامه داد: اما یک حق الناس به گردن توست . نه تنها تو بلکه به گردن من هم هست!! آن شخص تعجب کرد و پرسید که چه حق الناسی است که به او و خودش مرتبط است؟! مصطفی در جوابش گفت: حق الناس یعنی بخاطر گناه من و تو یک نفر دیگر نتواند امام زمانش را ببیند . حق الناس یعنی با هر گناه من و تو چندین روز ظهور امام زمان (عج) به تعویق می افتد و ما حق کسانی که گناه نمیکنند تا امامشان زودتر ظهور کند را زیر پا میگذاریم . 🌷شهید سید مصطفی موسوی🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* شوق کار برای خدا تمام وجود محمد را تسخیر کرده بود. به همین خاطر هرگز به آنچه می کرد نمی بالید. و هر مسئولیتی را به خودش مربوط می دانست. هیچ وقت جمله ی به من مربوط نیست را از او نشنیدم. تمام جان فشانی ها به او مربوط بود. راوی:سردار سلیمانی 📚: لبخند ماندگار 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
♥️🍃 جزء سرمایه‌های یک ملت این است که یک عده داشته باشد.  همین شهدا هستند که بازگو کردنِ کار و فکر و گذشت اینها روحیه دیگران را برای همیشه شاداب و زنده نگه می‌دارد. استاد شهید مطهری 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* درمحضر شهدا باب الحوائج گلزار شهدای کرمان🌷 سردارشهیدحاج عبدالمهدی مغفوری🌷 بخشی از نامه شهید به همسرشان💞 ✍من که از خانه بیرون می روم نظرم این است: که تکلیفم را انجام داده باشم. و اگر تو هم برایت مشکلات هست سعی کن تا قصدت را برای خداوند متعال خالص گردانی. و این را بدان که من هرگز حاضر نیستم که تو را در کرمان با سه فرزند رها کنم و به این طرف بیایم مگر برای خدا. چون مسئله خدا و تکلیف در میان هست همه مشکلات قابل تحمل و هضم است. لذا مواظب باش که شان خودت را حفظ کنی و کاری و کلامی که خلاف رضای خداست از تو سر نزند. 📚: عبدالمهدی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* بگذارید برایتان یک افسانه بگویم. می دانم که باور نمی کنید. من و حمید شش ماه در تهران بودیم. در این مدت سه یا چهار بار آبگوشت خوردیم و چندباری هم به قول حمید شفته پلو. بقیه اش ماست بود یا پنیر و هندوانه و خربزه! در خانه یخچال یا گاز خوراک پزی نداشتیم، حمید یک یخچال چوب پنبه ای خریده بود. گاهی یخ می خریدیم و توی آن می ریختیم. بله! ما در تهران! در نزدیکی کاخ ها، این گونه می زیستیم. راوی:همسر شهید 📚: همسفر شقایق 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
Mehdi Rasoli - Madare Ghamkhar (128).mp3
3.96M
*﷽* 🎵نوحه مادر غمخوار 🥀انقدر غم مردمو خوردی ای مادر غمخوار 🥀شده حرفت ورد زبونا الجار ثم دار.... با نفس🎤: حاج مهدی رسولی 🥀یازهرا(س) 📆 روزشمار: ▪️6روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️26 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت95روز) 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر شهدا سردار شهید اسماعیل دقایقی🌷 من دقایقی رانمي شناختم ؛ ولي هر روز مي ديدم كه كسي مي آيد و چادرها و آبگير ها را ترو تميز مي كند. با خودم فكر مي كردم كه اين شخص فقط چنين وظيفه اي دارد. يك روز هر چه چشم به راهش بودم تا بيايد و باز به نظافت و انجام وظايفش بپردازد ، پيدايش نشد و احساس كردم كه او از زير كار شانه خالي مي كند. از اين رو ، خود به سراغش رفتم و گفتم: «چرا امروز نيامدي؟!» او در پاسخ گفت: «چشم الان مي آيم.» مجاهديني كه نظاره گر چنين صحنه اي بودند سخت ناراحت شدند و گفتند ، «تو چه مي گويي؟ او فرمانده لشكر است.» من كا از اين نظر احساس شرمندگي مي كردم ؛ در صدد عذر خواهي برآمدم. اما او بود كه كريمانه و با متانت گفت: «اشكال ندارد.» و با خنده از كنار ماجرا گذشت...... کجایند مردان بی ادعا این شهدای مسئول را مقایسه کنید با مسئولی که هفته قبل سرباز بابلی را بخاطر انجام وظیفه کتک زد کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر شهدا سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی🌷 سرِمجله‌ی سوره نامه‌ی تندي به سيدمرتضی آوینی نوشتم. حالم خيلي خراب بود. راهي خانه شدم و تا خوابیدم، حضرت زهرا{ را به خواب ديدم و شروع كردم به شکایت کردن از مجله ، كه «بي‌بي» فرمود: با بچۀ‌ من چكار داري؟ من باز از حوزه هنری و سيد مرتضی ناليدم ، باز «بي‌بي» فرمود: با بچۀ من چكار داري؟ بار سوم كه اين جمله را از «بي‌بي» شنيدم، از خواب پريدم. وحشت وجودم را فرا گرفته بود، تا اينكه نامه‌اي از سيد دريافت كردم. سيد مرتضی نوشته بود: «يوسف جان! دوستت دارم. هر جا مي‌خواهي بروي، برو! هر كاري كه مي‌خواهي بكن، ولي بدان براي من پارتي‌بازي شده و اجدادم هوايم را دارند» راه افتادم به سمت حوزه هنری و به سیدگفتم: قبل از رسيدنِ نامه ات، خبرِ پارتي‌ات را داشتم... و خوابم را برایش تعریف کردم... 📚 منبع : کتاب همسفر خورشید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در مکتب شهادت اسطوره های ماندگار در کودکی بستنیش آب شد ولی دل مردم را آب نکرد! حالا بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس خانه ها و غذا ها و نوشیدنی ها و لحظه به لحظه سفر و مهمانی و سفره و میوه ی نوبرمون رو میفرستیم توی اینستا و... برامون هم فرقی نداره مخاطبمون داره یا نداره ، گرسنه است یا سیره... 📚کتاب فاتحان قله عاشقی خاطره ای از فرمانده عملیات غرب کشور یاد عزیزش با صلوات 👇👇👇👇👇 خاطره روی تصویر لطفا مطالعه شود 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* ای ملت شهید پرور ایران! جبهه ها را خالی نگذارید و راه شهیدان را ادامه بدهید و نگذارید، کافران به اسلام عزیز لطمه وارد کنند. ای ملت قهرمان ایران! من از شما عاجزانه می خواهم که همیشه، پشتیبان ولایت فقیه باشید که تا ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این کشور اسلامی، آسیب نرسد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 زوج پرستاری که در یک روز شهید شدند 🔺اشک‌های جوانی را ببینید که پدر و مادر او (زوج پرستار و مدافعان سلامت) در یک روز بر اثر کرونا به شهادت رسیدند. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در مکتب شهادت در محضر همسران شهدا وقتی خبر شهادت همسرم را دادند یاد خوابی افتادم که سه روز قبل از اعزام به سوریه اش دیده بودم ؛خواب دیدم که شهید شدند در حالیکه به حضرت زینب سلام الله می گفتم مهدی را به شما می سپارم ، مواظبش باشید. آقا مهدی همیشه روی سرم دست می کشید و می گفت: اگر شهید بشوم همیشه کنارتان هستم و مشکلاتتان را حل می کنم. 🎤 راوی: همسر شهید ‌یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر شهدا دستم را گرفت، از خوابگاه برد بیرون. روبه روی خوابگاه زنجان خانه هایی بود که معلوم بود از قدیم مانده؛ از زمان آلونک نشین ها. همیشه چشمم به این خانه ها می افتاد، اما هیچ وقت فکر نکرده بودم به آدم هایی که توی این آلونک ها زندگی می کنند. اوضاعشان خیلی خراب بود. رفتیم جلوتر. از یکی از خانه ها خانمی آمد بیرون، سه تا بچه ی قد و نیم قد هم پشت سرش. مصطفی تا چشمش به بچه ها افتاد، قربان صدقه شان رفت. خانه در واقع، یک اتاق خرابه ی نمناک بود. در نداشت؛ پرده جلویش آویزان بود. از تیر چراغ برق سیم کشیده بودند و یک چراغ جلوی در روشن کرده بودند. مصطفی گفت «ببین اینا چطوری دارن زندگی میکنن. ما ازشون غافلیم.» چند وقتی بود بهشان سر میزد. برنج و روغن میخرید و برایشان میبرد. وقتی هم که خودش نمیتوانست کمک کند، چندتا از بچه ها را میبرد که آنها کمک کنند. 🎤 راوی: همسر شهید مصطفی احمدی روشن 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
مصطفی چمران ساوه‌ای (۱۰ مهر ۱۳۱۱ – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰) معروف به دکتر چمران، فیزیک‌دان، سیاستمدار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)، وزیر دفاع ایران در دولت مهدی بازرگان و دولت موقت شورای انقلاب از همراهان موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ ایران و عراق و بنیان‌گذار ستاد جنگ‌های نامنظم در جریان جنگ ایران و عراق بود. وی در دانشگاه تهران، تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و درجه دکتری در فیزیک پلاسما کسب کرد. پس از گذراندن آموزش‌های نظامی در مصر، به لبنان رفت و به همراه موسی صدر، در تشکیل جنبش امل نقش مؤثری داشت و از فرماندهان آن بود. چمران در زمان تحصیل در دانشگاه تهران، در درس ترمودینامیک، شاگرد مهدی بازرگان بود. آشنایی او با بازرگان، عامل مهمی در ورود او به عرصه سیاست به‌شمار می‌رود. وی در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد در سازمان نهضت مقاومت ملی که زیر نظر افرادی چون مهدی بازرگان، سید رضا زنجانی و سید محمود طالقانی اداره می‌شد، فعالیت می‌کرد. در زمان تحصیل در خارج از ایران، او به همراه ابراهیم یزدی، علی شریعتی و صادق قطب‌زاده، شاخه خارج از کشوری نهضت آزادی ایران و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان ایران در آمریکا را تأسیس کرد. پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، او به ایران بازگشت و در دولت بازرگان، مدتی وزارت دفاع را برعهده داشت. او به عنوان یکی از اعضای نهضت آزادی، در دوره نخست مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد.
در ادامه... در جریان جنگ ایران و عراق، وی یکی از فرماندهان ایران بود. چمران با شروع جنگ، به اهواز رفت و ستاد جنگ‌های نامنظم را بنیان‌گذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه-سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش در ۴۹ سالگی کشته شد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بدترین سقوط............ افتادن از چشم خداست 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
‏سربازان زینب سلام الله علیها اول مسافران مسیر بهشتند... 🌹بیاد_شهداےمدافع_حرمِ... 🌹صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
نگریستن بہ لبخندتان و صلابت نگاهتان دلِ دربنـد ما را از بند تن آزاد می‌ڪند مگر می‌شود بہ شمــا نگاه ڪرد و شوق پـرواز🕊 را نیافت ؟؟ 🌼 🌹 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
واکنش حاج قاسم به شنیدن خبر فوت پدرش در عملیات ✍سردار محمدرضا فلاح‌زاده معاون هماهنگ‌کننده نیروی قدس سپاه از همراهان حاج‌قاسم سلیمانی در جنگ با داعش بوده است که در میدان جنگ او را با نام «ابوباقر» می‌شناسند. وی در ویژه‌برنامه پایان سلطه داعش با نام «ققنوس» حضور پیدا کرد و از خاطرات خود با سردار جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی سخن گفت. او در خاطره‌ای از حضور حاج قاسم در میدان عملیات و شنیدن خبر فوت پدرش اظهار داشت: سردار سلیمانی یک روزی عنوان کرد همه فرماندهان جمع شوند و هلیکوپتر هم آماده باشد، در نزدیکی خط خودی هلیکوپتر فرود آمد. ابومهدی هم بود، جلسه در رابطه با عملیات مشترکی بود که قرار بود با حضور حیدریون، نیرو‌های سوری و فاطمیون در مرز کشور سوریه و حشدالشعبی در خاک عراق انجام شود. برنامه‌ریزی شد عملیات مشترک در حاشیه مرز و با انجام یک عملیات از داخل سوریه انجام شود. بحث نهایی و مصوب شد، آن طرف در عراق ابومهدی و اینطرف حاج قاسم در سوریه قرار شد عملیات را فرماندهی کنند. حزب الله، فاطمیون، زینبیون و بخشی از نیرو‌های سوری و لشکر حضرت زینب ایرانیون حاضر شدند. حاج قاسم فرماندهی را شخصا برعهده گرفت، گاهی عربی با حشدالشعبی و حزب الله و فارسی با ایرانی‌ها صحبت می‌کرد. عملیات آغاز شد و تا عصر ادامه داشت. 10 کیلومتر پیشروی شد. خط دشمن در هم کوبیده شد. حاج قاسم در مقر تاکتیکی حاضر شد من هم در مقری دیگر بودم. صبح حسین پورجعفر تماس گرفت که ابوباقر کجایی؟ گفتم نزدیک شما هستم. گفت سریع بیا اینجا. قبل از ساختمان دیدم پورجعفری صد متری جلوتر از ساختمان آمده به دنبالم، گفت پدر حاج قاسم فوت شده است. گفتم حاجی می‌داند؟ گفت بله. از در ساختمان رفتم تو و دیدم حاج قاسم گوشه‌ای نشسته و گریه می‌کند، سلام کردم، آمد به استقبالم و دو نفره زدیم زیر گریه،‌های های گریه می‌‎کرد. حاجی می‌گفت آدم در هر سنی باشد وقتی مادر و پدرش را از دست بدهد یتیم می‌شود. سردار گفت ابوباقر من می‌روم برای مراسم تشییع جنازه و سریع برمی‌گردم، فقط نیرو‌ها متوجه نشوند، فرماندهان اصلی اشکالی نداره، عملیات ادامه پیدا کند. عملیات ادامه پیدا کند تا برگردم، وقتی برگشت جبهه خیلی سخت بود و از سه طرف می‌جنگیدند. نیرو‌ها 30 کیلومتر باقی مانده را تا مرز پیشروی کرده بودند. غروب حاج قاسم برگشت، برنامه ریزی کرد سحر عملیات آغاز شود. مخابرات زیرساختش آماده نبود، از حاجیپرسید تا کی وقت دارم؟ گفت یک ساعت قبل اذان، گفت نمی‌شود تاخیر بندازیم؟ حاجی گفت نه نمی‌شود. همه نیرو‌ها آمده بودند، حاج قاسم در خط ماند و شب دشمن از دو جهت تک کرد، از 9 شب تا حدود سحر رها نمی‌کرد. علی الدوام انتحاری و موشک کرنت زدند. حاجی خودش شخصا هدایت می‌کرد و سحر عملیات آغاز شد. طی یک روز 30 کیلومتر پیشروی کرد تا همه روستا‌ها آزاد شد. روز 17 آبان ماه سال 96 عملیات شروع شد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 تمام شدنی نیست... ◾️ واکنش حضار هنگام شنیدن خبر ناگوار خادم الرضا، ، در حرم ثامن الائمه 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin