🔍 شهدایِ کربلا | شهدای بنی اسد
🖊 حبیب بن مظاهر
➖ حبيب خطاب به سپاهيان دشمن گفت: مردم! به خدا سوگند! روز قيامت بدترين مردم نزد خدا، كسانى اند كه به پيشگاه او وارد شوند در حالى كه فرزندان و عترت و اهل بيت پيامبر خود و نيايش گران اين شهر و شب زنده دارانى كه خدا را فراوان ياد مى كنند به شهادت رسانده اند. عزرة بن قيس به او پاسخ داد: تو هر چه توانستى خود را پيراستى و پاسخى كه زهير به عزره داد خواهد آمد.
➖ ابو مخنف روايت كرده: هنگامى كه حسين عليه السّلام با ايراد خطبه، مردم را موعظه مى كرد و مى فرمود: «اما بعد: فانسبونى من أنا و انظروا... »، شمر بن ذى الجوشن سخن حضرت را قطع كرد و گفت: اگر او بداند چه مى گويد، خدا را بر يك حرف پرستش مى كند.
➖ حبيب در پاسخ وى گفت: گواهى مى دهم كه تو خدا را به هفتاد حرف مى پرستى و سخنان امام را درك نمى كنى، خداوند بر دلت مهر زده و سپس امام عليه السّلام خطبه اش را از سر گرفت.
طبرى و ديگران نقل كرده اند كه حبيب، جناح چپ سپاه امام حسين عليه السّلام و زهير، جناح راست آن را بر عهده داشت و به دعوت مبارزطلبان، به سرعت پاسخ مثبت مى داد، سالم برده زياد و يسار برده فرزندش عبيد اللّه، دو مبارز خواستند و يسار جلوتر از سالم در حركت بود، حبيب و برير، به سوى او شتافتند، امام حسين عليه السّلام بدانان دستور نشستن داد و عبد اللّه بن عمير كلبى بپاخاست و حضرت رخصت داد كه به بيان ماجراى آن خواهيم پرداخت
گفته اند:
➖وقتى مسلم بن عوسجه روى زمين افتاد، امام حسين عليه السّلام به اتفاق حبيب، بالين او آمدند.
حبيب گفت: مسلم! شهادت تو بر من دشوار است، تو را به بهشت مژده مى دهم. مسلم با صدايى آرام در پاسخ حبيب گفت: خداوند تو را مژده خير دهد.
حبيب در پاسخ مسلم گفت: اگر نمى دانستم كه در پى تو خواهم آمد و ساعتى ديگر به تو ملحق خواهم شد، دوست داشتم به كليه وصيّت هايت در امورى كه مربوط به دين و خويشاوندان، برايت ارزش و اهميّت دارد، آن گونه كه در شأن تو است، عمل نمايم.
➖ مسلم به حبيب گفت: به تو سفارش مى كنم از اين مرد [و اشاره به امام حسين عليه السّلام كرد] دست برندارى و در ركابش جان نثارى كنى.
حبيب گفت: به خداى كعبه سوگند! همين گونه عمل خواهم كرد.
گفته اند: وقتى حسين عليه السّلام براى اداى نماز ظهر از آنان مهلت خواست، حصين بن تميم به آن حضرت گفت: نمازت پذيرفته نيست! حبيب در پاسخ او گفت:
➖ خيال كردى نماز خاندان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پذيرفته نيست و از تو الاغ پذيرفته است! حصين بر او حمله كرد و حبيب نيز بر او حمله ور شد، حبيب با شمشير به صورت اسب حصين كوبيد و اسب بر سر سم بلند شد و او بر زمين افتاد، يارانش حمله كرده و او را از چنگ حبيب نجات دادند.
#شهدای_کربلا #شهدای_بنی_اسد
#حبیب_بن_مظاهر
@BotShenasi