eitaa logo
بُت شناسی
2.4هزار دنبال‌کننده
466 عکس
504 ویدیو
24 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
🔍 شهدایِ کربلا | عون بن عبد اللّه بن جعفر بن أبي طالب عليهم السّلام مادر عون، عقيله بنى هاشم حضرت زينب كبرى عليه السّلام دخت امير المؤمنين عليه السّلام و مادر زينب، فاطمه زهرا عليها السّلام دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است. سيره نگاران گفته اند: وقتى حسين عليه السّلام از مكه خارج گرديد، عبد اللّه بن جعفر طى نامه اى به آن حضرت از او درخواست نمود از تصميم خود منصرف شود و نامه را توسط پسرانش «عون و محمد» نزد حسين عليه السّلام فرستاد. آن دو در وادى عتيق قبل از اين كه حسين به نواحى مدينه برسد، خدمت حضرت شرفياب شدند. سپس عبد اللّه بن جعفر نزد عمرو بن سعيد بن عاص فرمانرواى مدينه رفت و از او امان نامه اى براى حسين عليه السّلام درخواست نمود. وى امان نامه اى نوشت و توسط برادرش يحيى نزد عبد اللّه بن جعفر فرستاد و عبد اللّه به اتفاق يحيى از شهر بيرون رفته و در منطقه ذات عرق با حسين عليه السّلام ديدار كردند. عبد اللّه نامه را براى امام عليه السّلام خواند، ولى حضرت پذيراى امان نامه از آن دو نشد و فرمود: «إنى رأيت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فى منامى فأمرنى بالمسير و إنّى منته إلى ما أمرنى به». «رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را در خواب ديدم كه به من فرمان ادامه مسير داد و همان گونه كه آن حضرت به من دستور داده، عمل خواهم كرد». امام عليه السّلام پاسخ نامه عمرو بن سعيد را مرقوم فرمود و جعفر و يحيى از آن حضرت جدا شده و به مدينه بازگشتند. عبد اللّه به پسرانش سفارش نمود كه از حسين عليه السّلام جدا نشوند و خود، از عدم حضور در كنار وى پوزش طلبيد. به گفته مورّخان: زمانى كه خبر شهادت امام حسين عليه السّلام و عون و جعفر به مدينه رسيد، عبد اللّه بن جعفر در خانه خود نشست و مردم براى عرض تسليت نزد وى مى آمدند. غلام او ابو سلاس گفت: اين مصيبت از ناحيه حسين بر ما وارد شده است!! عبد اللّه لنگ كفش خود را به سوى او پرتاب كرد و گفت: فرزند لخناء، تو به حسين چنين نسبت مى دهى؟! به خدا سوگند! اگر در خدمت آن بزرگوار بودم هرگز از او جدا نمى شدم تا كشته شوم. به خدا سوگند! من از زندگى فرزندانم در راه حسين گذشتم، آنچه مصيبت آن‌ها را برايم آسان مى كند اين است كه فرزندان من همراه برادر و پسر عمويم به شهادت رسيدند و آنان را يارى كرده و صبر و شكيبايى ورزيدند و آن گاه رو به حاضران كرد و گفت: سپاس خداى را كه مرا با شهادت حسين سربلند ساخت، اگر خويشتن نتوانستم حسين را يارى كنم، با تقديم فرزندانم او را يارى رساندم. سروى مى گويد: عون بن عبد اللّه جعفر به ميدان نبرد با دشمن شتافت و اين رجز را مى خواند: إن تنكرونى فأنا ابن جعفرشهيد صدق فى الجنان أزهر يطير فيها بجناح أخضركفى بهذا شرفا فى المحشر اگر مرا نمى شناسيد من فرزند جعفر طيّارم، شهيد راستينى كه با چهره درخشان در بهشت جاى دارد. و با بال هاى سبز در آنجا به پرواز در مى آيد و روز قيامت همين افتخار و سربلندى مرا كافى است. عون، شمشير ميان دشمن گذاشت و سى سوار و هيجده تن پياده از آنان را به هلاكت رساند، آن گاه عبد اللّه بن قطنه طايى نبهانى بر او ضربتى وارد ساخت و وى را به شهادت رساند. سليمان بن قتّه تيمى در اشعارى كه در مصيبت امام حسين عليه السّلام سروده از عون چنين ياد مى كند. عينى جودى بعبرة و عويل و اندبى ان بكيت آل الرسول ستة كلّهم لصلب علىّ قد اصيبوا و سبعة لعقيل و اندبي إن ندبت عونا أخاهم ليس فيما ينوبهم بخذول فلعمرى لقد اصيب ذو و القربى فبكّى على المصاب الطويل اى ديده! كرم نما و سرشكى با ناله بيفشان و بر خاندان پيامبر نوحه سرايى كن. شش تنشان از نسل على و هفت تن از تبار عقيل به شهادت رسيدند. در مصيبت برادرشان عون، آه و فغان نما كه در صحنه كارزار دست از يارى آن‌ها برنداشت. به جانم سوگند! از اين مصيبت به ذو القربى بس صدمه وارد شد. . . @BotShenasi