eitaa logo
بُت شناسی
2.3هزار دنبال‌کننده
465 عکس
482 ویدیو
24 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
🔍 پاسخ دندان شکنِ امام عصر روحی فداه به مفوضه   🚩 محمّد بن احمد انصاری نقل کرده، گروهی از مفوضه و مقصره، کامل ابن ابراهیم مدنی را به محضر امام حسن عسکری علیه السلام روانه کردند؛ کامل می‌گوید: من با خود گفتم: از ایشان می‌پرسم که: ❌ مگر نه این است که فقط کسانی که، معرفتشان چون من و عقیده اشان مانند عقیده من باشد، داخل بهشت می‌شوند؟ 🌿 وقتی به محضر امام حسن عسکری علیه السّلام رسیدم، دیدم که لباس سفید و لطیف بر تن دارند. در دلم گفتم: ولیّ خدا و حجت اللَّه، خودش لباسی چنین نرم می‌پوشد و به ما دستور می‌دهد با برادرانتان مواسات کنید و ما را از پوشیدن چنین لباسی نهی می‌کند! امام علیه السّلام، در حالی که آستینشان را بالا زده بود و دیدم که لباسی پشمین، خشن و سیاه در زیر پوشیده اند، با لبخند به من فرمودند: ای کامل! این لباس خشن برای خداست و این لباس نرم برای شما. من سلام کردم و جلو دربی که پرده ای بر آن آویخته بود نشستم، ناگهان بادی وزید و پرده بالا رفت؛ پسرکی را دیدم که چون پاره ای ماه بود و در حدود چهار سال سن داشت، به من فرمودند: ای کامل بن ابراهیم! از این خطاب تنم به لرزه افتاد و به زبانم الهام شد که بگویم: لبیک ای آقای من. 🚩 فرمودند: آمده ای پیش ولیّ و حجّت و باب خدا تا از او سؤال کنی که آیا جز آن کس که معرفتش چون تو است و عقیده تو را دارد، وارد بهشت می‌شود؟ عرض کردم: آری به خدا قسم. 🌿فرمودند: در این صورت بهشتیان کم خواهند بود. به خدا قسم گروهی که مشهور به حقیه هستند نیز، وارد بهشت می‌شوند. عرض کردم: آن‌ها چه کسانی اند؟ فرمود: گروهی هستند که با این که حقیقت فضایل علی علیه السلام را نمی دانند به جهت محبتی که به او دارند، به حق او سوگند می‌خورند. سپس ایشان صلوات الله علیه اندکی سکوت کردند و بعد فرمودند: 🌿 تو آمده ای که در مورد عقیده مفوضه سؤال کنی؛ آن‌ها دروغ می‌گویند، بلکه دل‌های ما ظرف‌های مشیت خداست، وقتی او بخواهد، ما نیز خواهیم خواست، خداوند می‌فرماید: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» ➖ و تا خدا نخواهد [شما] نخواهید خواست. در این موقع پرده به حالت قبلی اش برگشت و دیگر نتوانستم آن طرف پرده را ببینم. 🚩 امام حسن عسکری علیه السّلام نگاهی به من کردند و با تبسم فرمودند: ای کامل! دیگر برای چه نشسته ای؟ امام و حجت پس از من حاجت و تقاضای تو را جواب داد. من برخاستم و خارج شدم و دیگر آن آقازاده را ندیدم. ابونعیم گفته است: من کامل را دیدم و در مورد این حدیث از او سؤال کردم، به همین صورت حدیث را برایم نقل کرد. 📚 بحارالانوار جلد ۲۵، صفحه ۳۳۶ ✅ جان عالم به فدایِ کلام نورانی شما یابن الحسن @BotShenasi
🔍 امر دین و هدایت مردم بر اهل بیت علیهم السلام تفویض شده است. 🚩 لِفَضْلِ اللَّهِ بْنِ مَحْمُودٍ الْفَارِسِیِّ بِالْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام فَذَکَرْتُ اخْتِلَافَ الشِّیعَةِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَزَلْ فَرْداً مُتَفَرِّداً فِی الْوَحْدَانِیَّةِ ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ علیهم السلام فَمَکَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ وَ أَشْهَدَهُمْ خَلْقَهَا وَ أَجْرَی عَلَیْهَا طَاعَتَهُمْ وَ جَعَلَ فِیهِمْ مَا شَاءَ وَ فَوَّضَ أَمْرَ الْأَشْیَاءِ إِلَیْهِمْ فِی الْحُکْمِ وَ التَّصَرُّفِ وَ الْإِرْشَادِ وَ الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ فِی الْخَلْقِ لِأَنَّهُمُ الْوُلَاةُ فَلَهُمُ الْأَمْرُ وَ الْوَلَایَةُ وَ الْهِدَایَةُ فَهُمْ أَبْوَابُهُ وَ نُوَّابُهُ وَ حُجَّابُهُ یُحَلِّلُونَ مَا شَاءَ وَ یُحَرِّمُونَ مَا شَاءَ وَ لَا یَفْعَلُونَ إِلَّا مَا شَاءَ عِبادٌ مُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ فَهَذِهِ الدِّیَانَةُ الَّتِی مَنْ تَقَدَّمَهَا غَرِقَ فِی بَحْرِ الْإِفْرَاطِ وَ مَنْ نَقَصَهُمْ عَنْ هَذِهِ الْمَرَاتِبِ الَّتِی رَتَّبَهُمُ اللَّهُ فِیهَا زَهَقَ فِی بَرِّ التَّفْرِیطِ وَ لَمْ یُوَفِّ آلَ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ فِیمَا یَجِبُ عَلَی الْمُؤْمِنِ مِنْ مَعْرِفَتِهِمْ ثُمَّ قَالَ خُذْهَا یَا مُحَمَّدُ فَإِنَّهَا مِنْ مَخْزُونِ الْعِلْمِ وَ مَکْنُونِهِ 🌿 فضل بن محمود فارسی با اسناد خود از محمّد بن سنان نقل کرده، در محضر امام باقر علیه السّلام بودم که سخن از اختلاف شیعه شد، ایشان فرمودند: خداوند پیوسته در یکتایی خود یکی و بی همتا بود، سپس محمّد و علی و فاطمه علیهم السّلام را آفرید، آن‌ها به اندازه هزار دهر درنگ کردند. آن گاه موجودات را آفرید و ایشان را گواه بر آفرینش موجودات قرار داد و اطاعت از آن‌ها را بر موجودات لازم کرد و آن چه خواست در ایشان قرار داد و امر موجودات را، از نظر حکم و تصرف و ارشاد و امر و نهی در خلق، به ایشان واگذار کرد؛ چون آن‌ها فرمانروا بودند و ولایت و امر و هدایت در اختیار آن‌ها بود. ایشان ابواب و نواب و نگهبانان آستانه خدا هستند، هر چه را بخواهند حلال می‌کنند و هر چه را که بخواهند حرام، و جز آن چه خدا خواسته انجام نمی دهند. بندگانی گرامی که هرگز چیزی را جلوتر از خدا نمی گویند و همواره به فرمانش عمل می‌کنند. این آن دیانتی است که هر کس از آن جلو بزند، در دریای زیاده روی غرق می‌شود و هر کس آن‌ها را از این مرتبه‌هایی که خدا به ایشان عنایت کرده پایین تر بداند، در بیابان تفریط هلاک می‌شود. و حق واجب آل محمّد بر مؤمنان، که همانا معرفت آن‌ها باشد، هرگز ادا نشده است. سپس حضرت فرمودند: ای محمد! این مطلب را دریاب که از علم مخزون و مکتوم است. 📚بحارالانوار جلد ۲۵ ص ۳۳۹ @BotShenasi
علامه مجلسی رحمه الله: ➖ "سخن از اختلاف شیعه شد" منظور اختلاف شیعه در معرفت ائمه علیهم السلام و احوال و صفات ایشان است. یا منظور، اختلافشان در تعداد امامان است؛ زیرا واقفیه و ناووسیه و بعضی از فرقه‌های زیدیه، از شیعیان محسوب می‌شوند که در میان همه فقط شیعه دوازده امامی بر حق است. احتمال اول در مقایسه با جواب امام علیه اسلام، مناسب تر به نظر می‌رسد. ➖"در یکتایی خود یکی بود" یعنی یکی بود و هیچ چیزی غیر از او وجود نداشت. بر طبق این معنا، این جمله مبالغه در یگانگی است. یا این که باء موجود در "متفرداً بوحدانیّته" به معنای ملابست یا سببیت بدانیم که در این صورت معنای جمله این می‌شود: از جهت قدیم بودن، او یکتاست؛ زیرا او از جمیع جهات یگانه است و جز واجب الوجود بالذات، هیچ کس این گونه نیست، پس باید او قدم داشته باشد و سایر موجودات حادث باشند. ➖"دهر" زمان طولانی را گویند، گاهی به هر هزار سال یک دهر می‌گویند. "ایشان را بر آفرینش موجودات گواه گرفت" یعنی موجودات را در حضور ایشان آفرید و ایشان بر انواع و اسرار خلقت مطلع بودند، و به همین جهت مستحق امامت گشتند؛ زیرا آن‌ها به دستورات شریعت و احکام و علت‌های آفرینش و اسرار غیوب، علم کامل داشتند. و باقی امامان دوازده گانه نیز، همین اوصاف را دارند. و امامان سایر فرقه‌های شیعه این طور نیستند، به همین جهت مذهب آن‌ها باطل است. بنابر معنای دومی که در مورد "اختلاف شیعه" بیان شد، باز هم این جواب مناسب خواهد بود. این سخن امام علیه السلام با آیه: «مَا أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» [من] آنان را در آفرینش آسمانها و زمین به شهادت نطلبیدم، منافاتی که ندارد، بلکه تأییدش هم می‌کند؛ زیرا ضمیر در «أَشْهَدتُّهُمْ» به شیطان و ذریه او و یا به مشرکین برمی گردد؛ چون قبل از این آیه، خداوند می‌فرماید: «أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیَاء مِن دُونِی» ➖آیا [با این حال] او و نسلش را به جای من دوستان خود می‌گیرید} و بعدش می‌فرماید: « وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا» و من آن نیستم که گمراه گران را همکار خود بگیرم بنابراین با گواه گرفتن امامان هدایت گر منافاتی ندارد. ➖طبرسی رحمه الله می‌نویسد: بعضی گفته اند معنای این آیه این است که شما مانند کسی که علمش تنها از ناحیه خودش است، شیاطین را پیروی کردید، در حالی که من [خداوند] شیاطین را بر آفرینش آسمان‌ها و زمین و آفرینش خودشان مطلع نکردم و به آن‌ها علم چگونگی خلق اشیاء را ندادم؛ پس چه طور از آن‌ها پیروی می‌کنید؟ ➖"اطاعت از ایشان را بر موجودات جاری کرد" یعنی اطاعت ایشان را بر همه موجودات، حتی جمادات آسمانی و زمینی هم واجب و لازم نمود؛ مانند شکافتن ماه، جلو آمدن درخت، تسبیح گفتن سنگ ریزه‌ها و امثال فراوان آن. ➖"امور موجودات را به ایشان واگذار نمود" یعنی حلال کردن‌ها و حرام کردن‌ها و عطا کردن و منع کردن، که ظاهرش واگذاری تدبیر موجودات به ایشان را هم در بر می‌گیرد. "و آن‌ها هر چه خواستند حلال کردند" ظاهرش این است که احکام هم به ایشان واگذار شده است. ➖بعضی گفته اند"و آن‌ها هر چه خواستند" منظور چیزهایی است که می‌دانستند خدا آن‌ها را حلال می‌کند. این تعبیر شبیه این سخن خداوند: «یَفْعَلُ اللّهُ مَا یَشَاءُ» خدا هر چه بخواهد انجام می‌دهد است، با این که خداوند کار اصلح را انجام می‌دهد. ➖ "دیانت" اعتقادی است که متعلق به اصول دین باشد. "هر کس از آن پیش افتد" یعنی با غلو از آن عبور کند. "مارق گشته است" یعنی از اسلام خارج شده است. ➖ "هر کس از آن عقب بیفتد" یعنی کوتاهی کند و به آن عقیده ای نداشته باشد. "هر که با آن باشد، می‌رسد" یعنی به ائمه می‌رسد و حق را درک می‌کند. "دریاب" یعنی این دیانت را برای خود حفظ کن! 📚 بحارالانوار ج ۲۵ ص ۳۴۱ @BotShenasi
🔍 امور دین بر اهل بیت علیهم السلام تفویض شده است. 🌿 ادیم بن حر گفته است: موسی بن اشیم از حضرت صادق علیه السّلام در مورد آیه ای از قرآن سؤالی نمود و امام علیه السّلام جوابش را دادند. چیزی نگذشت که شخص دیگری وارد شد و از همان آیه از ایشان سؤال نمود و ایشان به او جوابی بر خلاف جواب اولی داد. إبن أشیم می‌گوید: من از آن قضیه آن چنان متأسف شدم که گویی قلبم را با چاقو پاره پاره می‌کنند، به خود گفتم: ابوقتاده را، که در یک حرف مثل واو یا نظیر آن اشتباه نمی کند رها کردی و آمده ای پیش کسی که چنین اشتباهات بزرگی می‌کند. در همان گیرودار شخص دیگری آمد و باز از همان آیه، سؤال کرد و ایشان جوابی، غیر از آن چه به من و سائل بعد از من گفته بودند، به او دادند. 🚩 فهمیدم که ایشان تعمد دارند. در ذهن خود خیالی کردم، امام صادق علیه السّلام متوجه من شدند و فرمودند: ای إبن اشیم! مبادا در ذهن خود، چنین و چنان خیال کنی! و هر آن چه بر دلم خطور کرده بود را بیان نمودند. سپس فرمودند: ای إبن اشیم! خداوند به سلیمان بن داود چیزهایی را واگذار نمود و به او فرمود: «هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ» [گفتیم] این بخشش ماست [آن را] بی شمار ببخش یا نگاه دار. و به پیامبر نیز واگذار کرد و فرمود: «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آن چه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگیرید و از آن چه شما را بازداشت، بازایستید. و هر چه به پیامبرش واگذار کرده، به ما نیز واگذار کرده است. ای إبن اشیم! هر کسی که خدا بخواهد او را هدایت کند، سینه اش برای ایمان (در مصدر به جای اسلام ایمان آمده است که اشتباه چاپی است.) فراخ می‌سازد و هر کسی که بخواهد گمراه کند، سینه اش را تنگ و حرج می‌سازد. 🌿 «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا» پس کسی را که خدا بخواهد هدایت نماید دلش را به پذیرش اسلام می‌گشاید و هر که را بخواهد گمراه کند دلش را سخت تنگ می‌گرداند. آیا می‌دانی حرج چیست؟ عرض کردم: نه، مشت خودشان را با با فشار بستند و فرمودند: این که مشت را محکم بگیرد؛ نه چیزی وارد آن شود و نه چیزی از آن خارج گردد. 📚 بحارالانوار ،جلد ۲۵، صفحه ۳۳۳ ✍بیان علوم و احکام به آن صورتی که خود مصلحت می‌دانند؛ خواه به جهت تفاوت سطح درک مردم و خواه به جهت تقیه. به این صورت که، برای بعضی از مردم احکام واقعی را بیان می‌کنند و بعضی دیگر را از روی تقیه جواب می‌دهند، و تفسیر آیات و تأویل آن‌ها و معارف را به نسبت سطح درک سئوال کننده بیان می‌کنند. آن‌ها حق دارند بیان کنند و نیز حق دارند که سکوت کنند. چنان چه در اخبار زیادی وارد شده است که فرموده اند: شما باید سؤال کنید، ولی جواب بر ما لازم نیست. و تمام این‌ها وابسته به مصلحت‌های زمانی است که خداوند به آن‌ها نشان می‌دهد، چنان چه در روایت ابن اشیم و دیگر روایات وارد شده است. و این می‌تواند یکی از معانی روایت محمّد بن سنان باشد که در تأویل آیه: « لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ» 🚩 تا میان مردم به [موجب] آن چه خدا به تو آموخته داوری کنی} وارد شده بود. @BotShenasi
🔍 پاسخ دندان شکنِ امام عصر روحی فداه به مفوضه   🚩 محمّد بن احمد انصاری نقل کرده، گروهی از مفوضه و مقصره، کامل ابن ابراهیم مدنی را به محضر امام حسن عسکری علیه السلام روانه کردند؛ کامل می‌گوید: من با خود گفتم: از ایشان می‌پرسم که: ❌ مگر نه این است که فقط کسانی که، معرفتشان چون من و عقیده اشان مانند عقیده من باشد، داخل بهشت می‌شوند؟ 🌿 وقتی به محضر امام حسن عسکری علیه السّلام رسیدم، دیدم که لباس سفید و لطیف بر تن دارند. در دلم گفتم: ولیّ خدا و حجت اللَّه، خودش لباسی چنین نرم می‌پوشد و به ما دستور می‌دهد با برادرانتان مواسات کنید و ما را از پوشیدن چنین لباسی نهی می‌کند! امام علیه السّلام، در حالی که آستینشان را بالا زده بود و دیدم که لباسی پشمین، خشن و سیاه در زیر پوشیده اند، با لبخند به من فرمودند: ای کامل! این لباس خشن برای خداست و این لباس نرم برای شما. من سلام کردم و جلو دربی که پرده ای بر آن آویخته بود نشستم، ناگهان بادی وزید و پرده بالا رفت؛ پسرکی را دیدم که چون پاره ای ماه بود و در حدود چهار سال سن داشت، به من فرمودند: ای کامل بن ابراهیم! از این خطاب تنم به لرزه افتاد و به زبانم الهام شد که بگویم: لبیک ای آقای من. 🚩 فرمودند: آمده ای پیش ولیّ و حجّت و باب خدا تا از او سؤال کنی که آیا جز آن کس که معرفتش چون تو است و عقیده تو را دارد، وارد بهشت می‌شود؟ عرض کردم: آری به خدا قسم. 🌿فرمودند: در این صورت بهشتیان کم خواهند بود. به خدا قسم گروهی که مشهور به حقیه هستند نیز، وارد بهشت می‌شوند. عرض کردم: آن‌ها چه کسانی اند؟ فرمود: گروهی هستند که با این که حقیقت فضایل علی علیه السلام را نمی دانند به جهت محبتی که به او دارند، به حق او سوگند می‌خورند. سپس ایشان صلوات الله علیه اندکی سکوت کردند و بعد فرمودند: 🌿 تو آمده ای که در مورد عقیده مفوضه سؤال کنی؛ آن‌ها دروغ می‌گویند، بلکه دل‌های ما ظرف‌های مشیت خداست، وقتی او بخواهد، ما نیز خواهیم خواست، خداوند می‌فرماید: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ» ➖ و تا خدا نخواهد [شما] نخواهید خواست. در این موقع پرده به حالت قبلی اش برگشت و دیگر نتوانستم آن طرف پرده را ببینم. 🚩 امام حسن عسکری علیه السّلام نگاهی به من کردند و با تبسم فرمودند: ای کامل! دیگر برای چه نشسته ای؟ امام و حجت پس از من حاجت و تقاضای تو را جواب داد. من برخاستم و خارج شدم و دیگر آن آقازاده را ندیدم. ابونعیم گفته است: من کامل را دیدم و در مورد این حدیث از او سؤال کردم، به همین صورت حدیث را برایم نقل کرد. 📚 بحارالانوار جلد ۲۵، صفحه ۳۳۶ ✅ جان عالم به فدایِ کلام نورانی شما یابن الحسن @BotShenasi
🔍 مفوضه با برچسب فضائل متاسفانه عدم توجه و دقت در روایات باعث شده که عده ای از دوستان سخنان و عقاید مفوضه را با رنگ و لعاب فضائل به خورد جامعه بدهند، سپس مفوضه را هم لعن کنند و مدعی شوند که ما عقاید مفوضه را نداریم. اما سخن همان است تنها نامش عوض شده است. هر چند این دوستان معتقدند که ما خلق و رزق را اگر نسبت میدهیم باذن الله مقصود ما می باشد نه اینکه مدعی استقلال باشیم. مفوضه هم معتقد به اذن الله بودند. مفوضه معتقد بودند که خداوند متعال اهل بیت علیهم السلام را خلق نمود سپس امور را به آنها واگذار کرده اند. وقتی مدعی بودند که خداوند این امر را به اهل بیت علیهم السلام تفویض کرده است، همان معنایِ به اذن الله را میدهد و ادعایِ استقلال نکردند. اما اهل بیت علیهم السلام از اینکه خلق و رزق به آنها تفویض شده باشد اعلام برائت کرده اند. در روایات کثیر تفویض را باطل و معتقدین به آن را لعن کرده است. اینکه عده ای مفوضه را لعن کنند و همان سخن را با برچسب باذن الله و فضائل به جامعه تزریق کنند، جز نیرنگ نیست. وقتی در روایات تفویض خلق و رزق را اهل بیت علیهم السلام انکار کردند یعنی چه باذن الله مدعی باشی، چه استقلال قائل شوی، هر دو باطل است. و روایات گواه است که اهل بیت علیهم السلام نسبت خالقیت و رازقیت را مردود و معتقدین را لعن کرده اند، هر کس به هر اسم، با هر برچسبی چنین ادعایی کند مقابل کثیری از روایات ایستاده و در مقابل اهل بیت علیهم السلام ایستاده است. کسی هم که در مقابل اهل بیت علیهم السلام قرار گیرد، ملعون است. 🚩 تَمِیمٌ الْقُرَشِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ عُمَیْرِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الشَّامِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام بِمَرْوَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ (بَلْ) أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَمَا مَعْنَاهُ فَقَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ أَفْعَالَنَا ثُمَّ یُعَذِّبُنَا عَلَیْهَا فَقَدْ قَالَ بِالْجَبْرِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَی حُجَجِهِ علیهم السلام فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ وَ الْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ الْخَبَرَ . 🌿 یزید بن عمیر بن معاویه شامی نقل کرده، در مرو به محضر امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام رسیدم و به ایشان عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! برای ما از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده اند که ایشان فرموده اند: نه جبر است و نه تفویض، بلکه چیزی بین آن دو است. معنای این جمله چیست؟ فرمودند: هر کس گمان کند که خداوند عزّ و جلّ کارهای ما را انجام می‌دهد، و بعد هم ما را به خاطر همان کارها عذاب می‌کند، معتقد به جبر شده است، و هر کس معتقد شود که خداوند عزّ و جلّ کار آفرینش و روزی را به ائمه علیهم السلام واگذاشته است، معتقد به تفویض شده است. کسی که معتقد به جبر است کافر و کسی که معتقد به تفویض است مشرک است..... 📚 بحارالانوار جلد ۲۵، صفحه ۳۲۸ @BotShenasi
مفوضه مخالفین عقاید خود را به نام .... @BotShenasi
⬅️ علامه مجلسی رحمه الله: ✍ لا تعتقد أنهم (الأئمة علیهم السلام) خلقوا العالم بأمر الله تعالیٰ؛ فإنّا قد نُهینا في صحاح الأخبار عن القول به،و لا عبرة بما رواه البُرسي و غیره من الأخبار الضعیفة ! ❌ مبادا معتقد باشی که أئمه(علیهم السلام) به أمر(إذن)خدا،خالقِ عالَم هستند؛زیرا ما در روایات صحیحه،از این اعتقاد نهی شده ایم؛و روایات ضعیفی که بُرسی و غیر او نقل کرده اند،إعتبار ندارد! 📚رسالهٔ اعتقادات علّامه مجلسی @BotShenasi
▪️[عیون أخبار الرضا علیه السلام] تَمِیمٌ الْقُرَشِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ عُمَیْرِ بْنِ مُعَاوِیَةَ الشَّامِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام بِمَرْوَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَمَا مَعْنَاهُ فَقَالَ ... وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَی حُجَجِهِ علیهم السلام فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ فَالْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ ... 📚 بحارالانوار، جلد ۵، صفحه ۱۲ @BotShenasi
💡 تفویض در کلام علامه مجلسی : ➖تفويض داراى چند معنى است كه بعضى از آن معانى را نبايد به ائمه نسبت داد و بعضى در باره آنها صادق است. اما آن تفويض که باید نفی کرد: آفرينش و رزق و تربيت و ميراندن و زنده كردن. گروهى معتقدند كه خداوند ائمه را خلق نموده و امر آفرينش را در اختيار آنها قرار داده آنها مى آفرينند و روزى ميدهند و ميميرانند و زنده ميكنند اين چنين گفتارى دو وجه دارد. اينكه معتقد شويم چنين كارها را با قدرت و اراده خود انجام ميدهند و در واقع انجام دهنده ائمه عليهم السّلام هستند اين كفر صريح است كه دلائل عقلى و نقلى چنين چيزى را محال ميداند و شكى براى عاقلى نيست در كافر بودن معتقد باين اعتقاد. ➖ اينست كه اين كارها را خداوند انجام ميدهد ولى وقتى كه آنها تقاضا دارند مانند شق قمر و مرده زنده كردن و عصا اژدها نمودن و ساير معجزات تمام اينها بقدرت خدا انجام مى شود اما موقعى كه آنها اراده ميكنند تا معلوم شود در ادعاى خود راست ميگويند اين مطلب را عقل منكر نميشود كه خداوند آنها را آفريده و كامل نموده و بآنها الهام كرده نظام واقعى عالم را سپس هر چيز را آفريده مقارن باراده و خواست آنها. گر چه عقل امتناعى از پذيرش چنين معنى براى تفويض نسبت بائمه ندارد ولى اخبار گذشته مانع از چنين اعتقادى است مگر در مورد معجزات ظاهرا بلكه بطور صريح با اينكه معتقد شدن بچنين مطلبى اعتقاد بچيزى است كه دليلى ندارد زيرا خبر معتبرى در اين باره بآن مقدار كه ما مطلع هستيم نرسيده. ➖اخبارى كه شاهد بر اين مطلب است از قبيل خطبه بيان و نظائر آن فقط در كتب غاليان و مشابه آنها يافت مى شود با احتمال اينكه ممكن است منظور اين باشد كه ائمه عليهم السّلام علت غائى آفرينش باشند و خداوند آنها را در تمام آسمان و زمين مطاع قرار داده باذن خدا تمام موجودات مطيع آنهايند حتى جمادات و اينكه اگر آنها چيزى را اراده كنند خداوند خواسته آنها را رد نخواهد كرد ولى ايشان جز آنچه خدا بخواهد نخواهند خواست. ➖ اما خبرهائى كه وارد شده در نزول ملائكه و روح براى هر كارى پيش آنها و اينكه هر فرشته اى از آسمان نازل شود اول خدمت آنها ميرسد اين مطالب نه از آن جهت است كه ايشان در خلق و آفرينش دخالتى دارند و يا براى مشورت پيش ايشان مى آيند بلكه آفرينش و اداره جهان در اختيار خداست اين فقط براى بزرگداشت و احترام و اظهار مقام و عظمت آنها است. 📚امامت، ج ۳، ص: ۲۵۸ @BotShenasi
12.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و اعتقاد به جبر! دَخَلْتُ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیهما السلام بِمَرْوَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رُوِیَ لَنَا عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ (بَلْ) أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَمَا مَعْنَاهُ فَقَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ أَفْعَالَنَا ثُمَّ یُعَذِّبُنَا عَلَیْهَا فَقَدْ قَالَ بِالْجَبْرِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَی حُجَجِهِ علیهم السلام فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ وَ الْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ الْخَبَرَ . فرمودند: هر کس گمان کند که خداوند عزّ و جلّ کارهای ما را انجام می‌دهد، و بعد هم ما را به خاطر همان کارها عذاب می‌کند، معتقد به جبر شده است، و هر کسی که معتقد به جبر است کافر. 📚 بحارالانوار جلد ۲۵، صفحه ۳۲۸ @BotShenasi
💡 خالقیت باذن الله «اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِمَّنِ اعْتَقَدَ فِيهِمَا اللَّاهُوتَ، وَ قَدَّمَ عَلَيْهِمَا الطَّاغُوتَ، اللَّهُمَّ الْعَنِ النَّاصِبَةَ الْجَاحِدِينَ، وَ الْمُسْرِفِينَ الْغَالِينَ، وَ الشَّاكِّينَ الْمُقَصِّرِينَ وَ الْجَهَلَةَ الْمُفَوِّضِينَ» «خدایا من به سوی تو بیزاری می جویم از کسانی که در مورد این دو امام (امام هادی و امام عسکری سلام الله علیهما ) معتقد به «لاهوت» باشند و یا «طاغوت» را بر آنان مقدّم بدارند. خدایا «ناصبان اهل جحود» و «زیاده روی کنندگان غالی» و «شک کنندگان اهل تقصیر» و «جاهلان اهل تفویض» را لعنت کن» 📚المزار الكبير، باب زیارة العسکریین ، ابن المشهدي، مؤسسه نشر اسلامی، ص656 @BotShenasi