فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ جدید تو راهه
کمک به اموات درعالم برزخ
💬سید بن طاووس رحمه الله از حضرت #رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که فرمود:
✨نمی گذرد بر #میت ساعتی سخت تر از شب اول قبر، پس مردگان خود را به صدقه رحم نمایید، و اگر نیافتی چیزی که صدقه بدهی پس یکی از شماها دو رکعت نماز کند، بخواند در رکعت اول فاتحة الکتاب یک مرتبه، و قُل هو اللَّه احد دو مرتبه، و در رکعت دوم فاتحه یک مرتبه، و اَلهیکُم التّکاثر ده مرتبه و سلام دهد و بگوید:
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها(ولی در مدرک یاد شده، «ثَوابَهُما» آمده است.) اِلی قَبرِ ذلِکَ المَیِّتِ فُلانِ بنِ فُلان».
🔰پس حق تعالی میفرستد همان ساعت هزار مَلَک به سوی قبر آن میّت با هر مَلَکی جامه [ای و حُلِّه [ای، و تنگی قبر او را وسعت دهد تا روز نفخ صور و عطا کند به نماز کننده بعدد آن چه آفتاب بر آن طلوع میکند #حسنات، و برای او چهل درجه بالا برده شود .
📒 بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۱۹
🔴 عملی در صبح جمعه جهت بخشش گناهان
🔵 در روایت آمده است کسى که پیش از نماز صبح روز جمعه سه مرتبه (از روى خلوص نیّت) بگوید:
🌕 اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذی لا اِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومِ، وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
گناهانش آمرزیده مى شود، هرچند که بیشتر از کف دریا باشد.
📚 بحارالانوار ج ۸۶ ، صفحه ۳۵۹ حدیث ۳۶
📚 مفاتیح الجنان انتهای اعمال شب جمعه
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 ابتکار جوان عراقی در خانه دار کردن مردم نیازمند؛ ماجرا از یک فراخوان هزار دیناری آغاز شد
☫☫ #گروه_دیوار_مهربانی 🔻
گروه دیوار مهربان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 نماز آیات به روشی ساده و آسان
#احکام
#احکام_نماز
#نماز_آیات
#پویانمایی
🌸🌙 امشب وقوع ماهگرفتگی
🔹امروز جمعه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ایران از ساعت ۱۸ و ۴۴ دقیقه شاهد ماه گرفتگی خواهند بود و به گفته مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران، این رخداد عمیقترین ماه گرفتگی نیمسایه است و تا ۱۹ سال دیگر چنین شرایطی تکرار نخواهد شد.
🌸 شهید مدافع حرم، مهندس آقا سید میلاد مصطفوی ؛
۱۵ اردیبهشت ، سالروز تولدت مبارک
دست ما را هم بگیر ...🙂❤️
🍃 شادی روح همه شهدا صلوات 🍃
🌷 #دختر_شینا – قسمت 6⃣4⃣
✅ فصل سیزدهم
💥 معصومه و خدیجه آرام و بی صدا دو طرفم خوابیده بودند. انگشتها را توی گوشهایم فرو کردم و زیر پتو خزیدم. هر کاری میکردم، خوابم نمیبرد. نمیدانم چقدر گذشت که یکدفعه یک نفر پتو را آرام از رویم کشید. سایهای بالای سرم ایستاده بود، با ریش و سبیل سیاه. چراغ که روشن شد، دیدم صمد است. دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: « ترسیدم. چرا در نزدی؟! »
خندید و گفت: « چشمم روشن، حالا از ما میترسی؟! »
گفتم: « یک اِهِمی، یک اوهومی، چیزی. زهرهترک شدم. »
گفت: « خانم! به در زدم، نشنیدی. قفل در را باز کردم، نشنیدی. آمدم تو صدایت کردم، جواب ندادی. چهکار کنم. خوب برای خودت راحت گرفتهای خوابیدهای. »
💥 رفت سراغ بچهها. خم شد و تا میتوانست بوسشان کرد.
نگفتم از سر شب خوابهای بدی دیدم. نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوشهایم را گرفته بودم و صدایش را نشنیدم.
پرسید: « آبگرمکن روشن است؟! » بلند شدم و گفتم: « این وقت شب؟! »
گفت: « خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه میشود حمام نکردهام. »
رفتم آشپزخانه، آبگرمکن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقیها وارد خرمشهر شدهاند. خرمشهر سقوط کرده. خیلی شهید دادهایم. آبادان در محاصره عراقیهاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بیلیاقتی بنیصدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات.
پرسیدم: « شام خوردهای؟! »
گفت: « نه، ولی اشتها ندارم. »
💥 کمی از غذای ظهر مانده بود. برایش گرم کردم. سفره را انداختم. یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحبخانه آورده بود، گذاشتم توی سفره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود. یکی دو قاشق که خورد، چشمهایش قرمز شد. گفتم: « داغ است؟! » با سر اشاره کرد که نه و دست از غذا کشید. قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: « چی شده؟! اتفاقی افتاده؟! »
باورم نمیشد صمد اینطوری گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دستهایش و هقهق گریه میکرد.
گفتم: « نصفجان شدم. بگو چی شده؟! »
گفت: « چطور این غذا از گلویم پایین برود. بچه ها توی مرز گرسنهاند. زیر آتش توپ و تانکِ این بعثیهای از خدا بیخبر گیر کردهاند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند. نه چیزی برای خوردن، نه جایی برای خوابیدن. بد وضعی دارند طفلیها. »
💥 دستش را گرفتم و کشیدمش جلو. گفتم: « خودت میگویی جنگ است دیگر. چارهای نیست. با گریه کردن تو و غذا نخوردنت آنها سیر میشوند یا کار درست میشود؟! بیا جلو غذایت را بخور. » خیلی که اصرار کردم، دوباره دست به غدا برد
💥 سعی میکردم چیزهایی برایش تعریف کنم تا حواسش از جنگ و منطقه پرت شود. از شیرین کاریهای خدیجه میگفتم. از دندان درآوردن معصومه. از اتفاقهایی که این چند وقت برای ما افتاده بود. کمکم اشتهایش سر جایش آمد. هر چه بود خورد. از ترشی و ماست گرفته تا همان اشکنه و نان و سبزی توی سفره.
💥 به خنده گفتم: « واقعاً که از جنگ برگشتهای. »
از ته دل خندید. گفت: « اگر بگویم یک ماه است غذای درست و حسابی نخوردهام باورت میشود؟! به جان خودت این چند روز آخر را فقط با یک تکه نان و چند تا بیسکویت سَر کردم. »
خم شدم سفره را جمع کنم، پیشانیام را بوسید. سرم را پایین انداختم.
گفت: « خیلی خوشمزه بود. دست و پنجهات درد نکند. »
خندیدم و گفتم: « نوش جانت. خیلی هم تعریفی نبود. تو خیلی گرسنه بودی. »
💥 وقتی بلند شد به حمام برود، تازه درست و حسابی دیدمش. خیلی لاغر شده بود. از پشت خمیده به نظر میآمد؛ با موهایی آشفته و خاکی و شانههایی افتاده و تکیده. زیر لب گفتم: « خدایا! یعنی این مرد من است. این صمد است. جنگ چه به سرش آورده... »
آرزو کردم: « خدایا! پای جنگ را به خانهی هیچکس باز نکن. »
💥 کمی بعد، صدای شرشر آب حمام و خُرخُر آبی که توی راهآب میرفت، تنها صدایی بود که به گوش میرسید. چراغ آشپزخانه را خاموش کردم. با اینکه نصفشب بود. به نظرم آمد خانه مثل اولش شده؛ روشن و گرم و دلباز. انگار در و دیوار خانه دوباره به رویم میخندید.
🔰ادامه دارد
📌 #استوری
🔹 ای حضرت پدر!
زمین میخوریم، وقتی دستمان را از دستت بیرون میکشیم...
🖼 #امام_زمان
4_515199301593334054.mp3
4.81M
آهنگ ترکی_فارسی برای امام_زمان (عج)
لطفا گوش کنید اگه دلتون_شکست واسه همه دعاکنید😔🙏
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 گوش کنید :
خود شهید با شما حرف می زند !!!
صدا و تصاویر شهید مهدی رضاخانلو
#شهدا_شرمنده_ایم ...
#در محضــر-شهـــــ🕊ید😢
🥀شهیدی که منافقین چشمهایش را درآوردند و گوشهایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش. به سید مهدی گفتم «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.» گفتم «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمیگردد گفت «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!»
🔸مادر این شهید, نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در عملیات مرصاد را اینچنین بیان میکند: سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27 و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به شهادت می رسد. منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم.
#یا سیـدالشهـداء😭
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 چند کلام در روز شهادت جانسوز حضرت حمزه سیدالشهداء علیه سلام
🔹 بزرگ مدافع پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اسلام
🔹 کسی که بر ساق عرش نام او را اسدالله و اسد رسوله نوشته اند..
🔹 کسی که تمام اهل بیت علیهم السلام به داشتن چنین عموی افتخار کرده اند..
🔹 کسی که شهادت دهنده ی رسالت انبیاء در روز قیامت خواهد بود
🔹 کسی که امیر المومنین علیه سلام فرمودند اگر عمویم حمزه زنده بود
اهل سقیفه مردم را به گمراهی و ضلالت نمی کشیدند
و این کلام نشان از عظمت و جایگاه رفیع سیدالشهداء دارد
🔹 پيامبر صلی الله عليه و آله هنگامي كه حضرت حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و فرمودند«يا عم رسول الله و اسدالله و اسد رسوله... يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات...».
که هر کدام از این کلمات بابی عظیم در مسیر معرفت به سیدالشهداء می باشد
🔹 أميرالمؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستنــد. و تا زمان شهادت امام حسین علیه السلام در تمام مصیبت ها اول بر مصیبت حمزه علیه السلام روضه و ندبه برپا می شد...
🔹 پيامبر صلی الله عليه و آله بر بدن مبارك او با چهل تکبیر نمـــاز خواندن
بعد از چهـــل سال كه معاويه علیه لعنت خواست نهري از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاي حمزه رسيد و فورا خون جاري شد !
🔺حضرت رضا عليه السلام به نقل از رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:
«بهترين بـــرادران من علـــي عليه السلام و بهترين عموهـــای من حمـــزه است.»
پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله فرمودند کسی که به زیارت قبر من بیاید و عمویم را زیارت نکند بر من جفا کرده است
که این روایت تاکید بر توجه ، توسل و راه گشا بودن ذکر و نام حمزه سیدالشهداء دارد..
🌕 می توانیم در این مسیر یاری حجت خدا از حضرت حمزه(علیه السلام ) الگو گرفته و دشواری های عصر غیبت را پشت سر بگذاریم و به شبهات پاسخ دهیم مبلغ، یار و یاور امام عصر(ارواحنافداه ) باشیم چنان که حضرت حمزه(علیه السلام ) یاور و معین و کمک رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) بود و جانش را نیز در راه ایشان ایثار کرد.
┏━━━•••━━━━━━━━━━┓
امام حسن مجتبی علیه السلام