کانون اندیشه جوان
💢میان اندیشمندان غربی بیش از همه تامس هابز ، جان لاک و جری بنتام در تبیین فلسفه فردگرایی نقش داشتند. هابز «فردگرایی ذره ای» را تبیین کرد؛ لاک «فردگرایی ملکی» را خوب توصیف کرد و بالاخره «فردگرایی اخلاقی» مدیون بنتام است.
۱- فرد گرایی ملکی
🔸در فردگرایی ملکی، انسان موجود واحدی است که مالك على الاطلاق وجود و اموال خویش است امیالش اهداف و ارزش هایش را بر میگزیند و عقلش راه دستیابی به آن اهداف را به خوبی نشان می دهد موجودی که در شناخت حقیقت تنها به تجربه خود تکیه می کند، به پذیرش فرمان های اخلاقی دین جامعه یا دولت ملزم نیست و تنها از امیال خویش فرمان می پذیرد.
۲- فردگرایی اخلاقی
🔹فردگرایی اخلاقی یکی دیگر از مبانی انسان شناسی اقتصاد سرمایه داری است. این نوع فردگرایی به معنای «لذت گرایی» یا «هدونیسم» و شکل تکامل یافته آن، یعنی «فایده گرایی» یا «یوتیلیتاریانیسم» است. لذت گرایی با تفسیر جرمی بنتام ۱۸۳۲ ١٧٤٧ بیشترین تأثیر را بر اقتصاد سرمایه داری گذاشته است وی لذت را یگانه خوبی و رنج را یگانه بدی و سعادت» و «لذت» را اساساً مترادف می دانست. فایده گرایی یا فردگرایی اخلاقی توسط جرمی بنتام نظریه پردازی شد و قضایای اصلی آن عبارت اند از:
۱. خوشی و لذت فردی باید غایت عمل فردی باشد .(دنیاگرایی)
۲. هر خوشی و لذت فردی قرار است برای يك نفر و نه بیشتر فرض و حساب شود (اتمیسم).
۳. هدف عمل اجتماعی باید حداکثر کردن مطلوبیت کل باشد.
این اصول سه گانه اکنون نیز حاکمیت خود را در اقتصاد جامعه شناسی، اخلاق و فلسفه سیاسی غرب نشان می دهد.
۳- فردگرایی ذره ای
🔸بر آرای هابز درباره فردگرایی ذره ای در شکل دادن به اندیشه غربی درباره انسان به خصوص در انگلستان و آمریکا نقش عمده ای داشت و علوم سیاسی اقتصادی، جامعه شناسی و روان شناسی از آن بهره ها بردند هابز مبلغ این نظریه است که افراد مانند اتم ها و ذرات مادی متحرکی هستند که هر يك به دنبال قدرت و ثروت به هزینه دیگری است. به نظر او، جامعه، مجمعی از اتم های متضاد در حرکت است که بی وقفه در پی حداکثر کردن سود و منافع خود هستند.
🔻بر اساس این دیدگاه که مبنای جامعه شناختی نظام سرمایه داری است، جامعه وجود اعتباری دارد و وجود حقیقی و اصیل از آن فرد است بر اساس اصالت فرد هر انسانی مستقلاً اهداف ارزشها و راه های دستیابی به اهداف را بر میگزیند و شخصیت خود را می سازد. جامعه مجموعه ای اعتباری و متشکل از افرادی است که امیال، عواطف ،اندیشه ها ،اراده ها اهداف و ارزش های مستقل از یکدیگر دارند. چیزی که آن را هویت جمعی یا روح جمعی می خوانیم در حقیقت قدر مشترك انتزاعی این هویت های مستقل است و در خارج چیزی جز این هویت های مستقل وجود ندارد.
🔺بنابراین هویت فرد بر هویت جامعه مقدم است؛ یعنی هویتهای مستقل افراد هویت جامعه و چیزی را که آن را روح جمعی میخوانیم به وجود میآورد بر اساس جنبه ارزشی اصالت فرد باید منافع فرد بر منافع جامعه مقدّم شود؛ زیرا منافع جامعه امری مرهوم است، تنها منافع فرد حقیقت دارد و منافع جامعه مجموع جبری منافع افراد است بنابراین، اگر زمانی منافع جامعه چنان تفسیر شد که با منافع فرد منافات داشت باید در تفسیر منافع جامعه تجدید نظر کرد. آنچه را منافع جامعه معرفی میشود زیر پا گذاشت و منافع فرد را، که اصیل است محافظت کرد.
📖کتاب #سرمایه_داری به کوشش #علی_اصغر_هادوی_نیا
#هابز
#هویت
#اتمیسم
#فرد_گرایی
#دنیا_گرایی
#معرفی_کتاب
#کانون_اندیشه_جوان
📌@canoon_org