eitaa logo
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
204 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟!! 💠مرحوم حاج اسماعیل دولابی: 🔸نه انتظار ما طوریست که آنها پهلوی ما بیایند، نه حرکت ما طوریست که ما به آنطرف برویم و او را ببینیم. 🔸 اگر براستی منتظری، چرا لاغر نشده ای(از تلاش فراوان برای ظهور)؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر شوی، او میرسد. آیا خوبَست آدم اینقدر بی رگ (غیرت) باشد؟ دوستت یکساعت دیر از سفر بیاید، اینهمه بی تابی میکنی. اگر منتظری آثارش کو؟
🔴برخورد با دزد بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. راوی: عباس هادی منبع: «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی
پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند. خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛اما حتي يك بار هم نشده خواسته هايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمي احساس آرامش كند. مادرم با فکرِ خوشبختیِ من خوابش نمی‌برد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ خوشبختی‌ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم، با او به سینما بروم، با هم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم. ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، لال‌مانی می‌گیریم! انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در مورد احساس مان بگوئیم! راستی چرا؟!
🔹درخت گردو 🌱روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن 🌱مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد. 🌱ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 شاگرد کلاس در مکتب امام حسین علیه السلام 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹
مهربانمان ـ✋♥ سلام بر مولایی که از آدم تا خاتم به سویت چشم دوخته اند. سلام بر شما و بر روزی که همه فرستادگان خدا در انتظار رسیدنت هستند. 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفسیر آیات مهدوی 🔸 حجت الاسلام اباذری ▫️سوره زمر آیه ۶۹ ▫️کلیپ شماره ۲۹ 🔘 ویژه ماه مبارک رمضان
راز موفقیت همسرداری ملانصرالدین ملانصرالدین را گفتند : چگونه چهل بهار بدون مرافعه و جدال با عیال سر کردی ؟ او در پاسخ جماعت گفت : ما با هم عهدی بستیم و آن اینکه اگر من آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام یک امری نیکو به جای جدل به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد ، و اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله روم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیافتد ! و اینک من ، شکر خدا، چهل سال است که بیشتر عمر را در طویله زندگی می کنم...
خواندنی فردی به دکتر مراجعه کرده بود ، در حین معاینه یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواهد که مدارک نظام پزشکی اش را ارائه دهد! دکتر بازرس را به کناری میکشد و پولی دست بازرس میذاره و میگه : من دکتر واقعی نیستم! شما این پول رو بگیر بی خیال شو بازرس که پولو میگیره از در خارج میشه! مریض یقه ی بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه! بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی توی مریض میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی! مریض لبخند تلخی میزنه و میگه : اتفاقأ من هم مريض نيستم اومدم كه چند روز استراحت استعلاجی بگيرم برای مرخصی محل كارم! و این است حکایت روزگار ما
در جنگ جهانی دوم، وقتی نیروهای شوروی به سمت برلین پیش می‌رفتند، یک سرباز آلمانی را که معلوم نبود چرا به تنهایی در مسیری پیش می‌رفت و گویا راه گم کرده بود، به اسارت گرفتند. پیانویی در گوشه‌ای افتاده بود. به سرباز گفتند تا زمانی که پیانو بزند زنده می‌ماند؛ و اگر از زدن پیانو دست بکشد او را بلافاصله خواهند کشت. سرباز آلمانی بیست و دوساعت پیوسته پیانو نواخت و بعد به آرامی دست‌هایش را از روی پیانو برداشت و اشک ریخت. نیروهای شوروی به او تبریک گفتند و سپس با گلوله‌ای در سرش او را کشتند! واقعیت همین است. واقعیت زندگی همین است. زشت و پلشت و بی‌فرجام! ما همه داریم پیانوی خودمان را می‌نوازیم. ولی یادمان می‌رود که موجود خبیثی مثل مرگ دارد در اطراف‌مان مثل هوا می‌چرخد و هر لحظه ممکن است در کله‌مان شلیک کند! کاش کمی هشیار و به پوچی و بی‌اعتباری جهان آگاه شویم. شاعر می‌گوید: بنگر به جهان، چه طرف بربستم؟ هیچ وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ شمع طربم ولی چو بنشستم، هیچ من جام جمم ولی چو بشکستم، هیچ! 👤شهرام گراوندی
✨﷽✨ ✍روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ای کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است .پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز نمی کنی تا سریعتر شاخه ها را ببری . مرد گفت وقت ندارم باید هیزم ها را تحویل دهم کارم خیلی زیاد است و حتی گاه شب ها هم کار میکنم تا سفارش ها را به موقع برسانم . دیگر وقتی برای تیز کردن اره نمی ماند .مرد داستان ما اگر گاهی می ایستاد و وقتی برای تیز کردن اره می گذاشت شاید دیگر با کمبود وقت مواجه نمی شد چون بدون شک با اره کند نمی توان سریع و موثر کار کرد . حکایت بیشتر ما انسانها نیز همین است .باید اندکی تامل کنیم . گاه ذهن ما بسیار درگیر کار یا تحصیل است و ما با فشار زیاد سعی در پیش کشیدن خود داریم .گاه باید بایستیم و به درون خود رسیدگی کنیم و اره ذهن و روح خود را تیز کنیم زندگی ترکیبی است از تناقض هاست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 گناهان کبیره چند تاست؟ 💢 گناهی بزرگ‌تر از خوردن مال یتیم 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹
❣ محبوب دلم. امام زمانم❣ سلام اے مونس دلهای خستہ سلام اے مرحم قلب شڪستہ نظر ڪن بر دل آن شیعہ اے ڪہ بہ امیدے سر راهت نشسته...💚 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفسیر آیات مهدوی 🔸 حجت الاسلام اباذری ▫️سوره نمل آیه ۸۳ ▫️کلیپ شماره ۳۰ 🔘 ویژه ماه مبارک رمضان
"‏دَعَوتَنی اِلَیکَ" همین که خواستی؛ مهمانت باشم ؛شکراً لله...
واعظي بالای منبر از اوصاف بهشت می گفت و از جهنم حرفی نمی زد. يکی از حاضرين پاي منبر خواست مزه ای بيندازد گفت:ای آقا،شما هميشه از بهشت تعريف می کنيد،يک بار هم از جهنم بگوييد. واعظ که حاضر جواب بود گفت: آنجا را که خودتان مي رويد و مي بينيد. بهشت است که چون نمی رويد لااقل بايد وصفش را بشنويد.
فقط ۲ چيز در دنیا هست که باید نگرانش باشی: این که ببینی سالمی یا مریضی! اگه سالمی که نگرانی نداره... اگه مریضی ۲ چيز هست که باید نگرانش باشی: این که میمیری یا زنده میمونی! اگه زنده میمونی که نگرانی نداره... اگه میمیری ۲ چیز هست که باید نگرانش باشی: این که میری بهشت یا جهنم! اگه میری بهشت که نگرانی نداره! اگه میری جهنم.... اونجا اونقدر آشنا میبینی که اصلا جای نگرانی نیست! پس هیچ چیز ارزش نگرانی نداره شاد باش و از زندگی لذت ببر🌷🍃
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سروصداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می بینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی هزار تومان به هر کدام از شما می دهم که بیائید اینجا و همین کارها را بکنید.» بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببینید بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی توانم روزی صد تومان بیشتر به شما بدهم. از نظر شما اشکالی ندارد؟ بچه ها گفتند: «صد تومان؟ اگر فکر می کنی ما به خاطر روزی فقط صد تومان حاضریم این همه بطری نوشابه و چیزهای دیگر را شوت کنیم، کورخواندی. ما نیستیم.» و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد!
📚 🌴گويند پادشاهی نیمه شب خواب دید که زندانی اش بیگناه است؛ پس آزادش کرد و گفت حاجتی بخواه. 🌴گفت: وقتی خدایی دارم که نیمه شب تو را بیدار میکند تا مرا رها کنی؛ نامردیست از دیگری حاجت بخواهم.
از درخت 🌴 بیاموزیم : 👈 برای بعضی ها باید ریشه بود تا امید به زندگی را به آنها بدهیم.. 👈 برای بعضی ها باید تنه بود تا تکیه گاه آنها باشیم.. 👈 برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود تا عیب های آنها را بپوشانیم.. 👈 برای بعضی ها باید میوه بود تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭 لحظه های آخرماه مبارک رمضان.. 🎤آیت‌الله مجتبی تهرانی ✍ اشکی بریزیم و التماسی کنیم که : 🤲 االلَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَي مِنْه فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ !😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 کسی که هنگام قبض روح، دلش برای او سوخت‌‌‌... 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹
📸 مبلغ زکات فطریه ماه مبارک رمضـان ۱۴۰۲
📣📣📣 با عرض قبولی طاعات و عبادات شما بزرگواران به اطلاع می رسانیم ✅چند بیمار و نیازمند به ما معرفی شدند و شما بزرگواران اگر در بین اقوام و خویشان خود فقیری سراغ ندارید میتوانید فطریه خود را به دست ما برسانید تا ان شاءالله با مبالغ جمع اوری شده بتوانیم گره ای از کار این عزیزان باز کنیم. ✅اگر پول کنار میگذارید عین همان پول و اگر در کارت نیت فطریه میکنید به شماره کارت مختص نیازمندان واریز نمایید 5859831036652195 به نام زکیه راسترو 💠 با تشکر از شما عزیزان 🙏🙏🙏
بسمه تعالی اللهم اهل الکبریاء و العظمه با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما مومنان در ماه مبارک رمضان و تبریک پیشاپیش عید سعید فطر به شما اهالی ولایی روستای شهید پرور صرم به اطلاع می رساند نماز عید فطر برگزار می شود: مکان: امامزادگان روستای صرم ساعت: از ۷ صبح روز شنبه ۱۴۰۲/۲/۲ 🌹واحد فرهنگی امامزادگان صرم🌹