مناسبت روز
میلاد امام حسین علیه السلام
دعای روز سوم :
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِي هَذَا الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلَالِهِ وَ وِلَادَتِهِ بَكَتْهُ السَّمَاءُ وَ مَنْ فِيهَا وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَ لَمَّا يَطَأْ [يُطَأْ] لَابَتَيْهَا قَتِيلِ الْعَبْرَةِ وَ سَيِّدِ الْأُسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ يَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزَ مَعَهُ فِي أَوْبَتِهِ وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قَائِمِهِمْ وَ غَيْبَتِهِ حَتَّى يُدْرِكُوا الْأَوْتَارَ وَ يَثْأَرُوا الثَّارَ وَ يُرْضُوا الْجَبَّارَ وَ يَكُونُوا خَيْرَ أَنْصَارٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَعَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ اللَّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ إِلَيْكَ أَتَوَسَّلُ وَ أَسْأَلُ سُؤَالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسِيءٍ إِلَى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فِي يَوْمِهِ وَ أَمْسِهِ يَسْأَلُكَ الْعِصْمَةَ إِلَى مَحَلِّ رَمْسِهِ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ وَ بَوِّئْنَا مَعَهُ دَارَ الْكَرَامَةِ وَ مَحَلَّ الْإِقَامَةِ اللَّهُمَّ وَ كَمَا أَكْرَمْتَنَا بِمَعْرِفَتِهِ فَأَكْرِمْنَا بِزُلْفَتِهِ وَ ارْزُقْنَا مُرَافَقَتَهُ وَ سَابِقَتَهُ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يُسَلِّمُ لِأَمْرِهِ وَ يُكْثِرُ الصَّلَاةَ عَلَيْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ وَ عَلَى جَمِيعِ أَوْصِيَائِهِ وَ أَهْلِ أَصْفِيَائِهِ الْمَمْدُودِينَ مِنْكَ بِالْعَدَدِ الِاثْنَيْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ وَ الْحُجَجِ عَلَى جَمِيعِ الْبَشَرِ اللَّهُمَّ وَ هَبْ لَنَا فِي هَذَا الْيَوْمِ خَيْرَ مَوْهِبَةٍ وَ أَنْجِحْ لَنَا فِيهِ كُلَّ طَلِبَةٍ كَمَا وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ عَاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عَائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَ نَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ بعد از این دعا میخوانی دعای زیر را که آن حضرت در روز عاشورا خواندند:
اللَّهُمَّ أَنْتَ مُتَعَالِي الْمَكَانِ عَظِيمُ الْجَبَرُوتِ شَدِيدُ الْمِحَالِ غَنِيٌّ عَنِ الْخَلَائِقِ عَرِيضُ الْكِبْرِيَاءِ قَادِرٌ عَلَى مَا تَشَاءُ قَرِيبُ الرَّحْمَةِ صَادِقُ الْوَعْدِ سَابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلَاءِ قَرِيبٌ إِذَا دُعِيتَ مُحِيطٌ بِمَا خَلَقْتَ قَابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تَابَ إِلَيْكَ قَادِرٌ عَلَى مَا أَرَدْتَ وَ مُدْرِكٌ مَا طَلَبْتَ وَ شَكُورٌ إِذَا شُكِرْتَ وَ ذَكُورٌ إِذَا ذُكِرْتَ أَدْعُوكَ مُحْتَاجاً وَ أَرْغَبُ إِلَيْكَ فَقِيراً وَ أَفْزَعُ إِلَيْكَ خَائِفاً وَ أَبْكِي إِلَيْكَ مَكْرُوباً وَ أَسْتَعِينُ بِكَ ضَعِيفاً وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ كَافِياً احْكُمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا [بِالْحَقِ] فَإِنَّهُمْ غَرُّونَا وَ خَدَعُونَا وَ خَذَلُونَا وَ غَدَرُوا بِنَا وَ قَتَلُونَا وَ نَحْنُ عِتْرَةُ نَبِيِّكَ وَ وَلَدُ [وُلْدُ] حَبِيبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الَّذِي اصْطَفَيْتَهُ بِالرِّسَالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلَى وَحْيِكَ فَاجْعَلْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
دوبیتی های بابا طاهر
خوشا آنانكه سوداي ته ديرند
كه سر پيوسته در پاي ته ديرند
بدل ديرم تمناي كساني
كه اندر دل تمناي ته ديرند
حکمت مطهر
دینداری اگر بخواهد به صورت صحیح و معقول و منطقی برای کسی پیدا شود باید از پایه توحید و خداشناسی آغاز گردد. تا این اصل در روح و دل تأسیس نشود سایر قسمتها اساسی نخواهد داشت. رسول اکرم همینکه به رسالت مبعوث گشت و برای اولین بار به میان مردم ظاهر شد و بعثت خود را آشکار کرد، چه گفت؟
آیا گفت نماز بخوانید یا روزه بگیرید؟ آیا گفت صله ارحام بجا آورید و به یکدیگر ظلم نکنید؟ آیا گفت فلان آداب استحبابی را در راه رفتن یا نشستن یا غذا خوردن، خوب رعایت کنید؟ نه، هیچ کدام از اینها را نگفت، گفت: مردم بگویید لا الهَ الَّا اللَّه تا رستگار شوید. رسول اکرم دین را از این کلمه آغاز کرد؛ حساس ترین نقطههای قلب مردم را با عقیده توحید اشغال کرد و تکوین و تربیت امتی عظیم و مقتدر را بر این اساس به وجود آورد.
حکمت ها و اندرزها 1 ص 8
جرعه ای از نهج البلاغه
کُن فِی الفتنَهِ کَابِن اللَّبونِ لا ظَهرٌ فَیُرکَبَ وَ لا ضَرعٌ فَیُحلَبَ
در هنگام وقوع فتنه چون شتر دو ساله باش که نه پشت قدرتمندی دارد که سواری دهد و نه پستانی دارد که بتوان از او شیر دوشید.
[حکمت یکم ]
داستان اخلاقی
عابد زاهدى در ميان بنى اسرئيل ۱۸۰ سال به پرستش خداوند يكتا مشغول بود و لحظه اى او را معصيت نكرد. خبر عبادت آن عابد به ملائكه رسيد.
يكى ازفرشتگان از خداوند سبحان اجازه خواست تا اين عابد را زيارت كند.
خداوند اجازه داد. ملك از آسمان فرود آمد. شش روز در مقابل عابد ايستاد و عابد با او سخنى نگفت و توجه ننمود.
پس ملك به عابد گفت: مرا مى شناسى؟
عابد پاسخ داد: معرفت پروردگارم مرا از شناخت تو باز داشت.
ملك: آيا نمى خواهى بدانى من كيستم؟ من فرشته اى هستم كه مشتاق ديدار تو بودم.
پس به خدمت تو آمدم و تقاضا دارم مرا موعظه كنى.
عابد گفت: ترا به ده چيز توصيه مى كنم. پس خوب توجه كن تا آنها را بفهمى.
هم عالم باش و هم جاهل، هم مبغض و هم محب، هم راغب و هم زاهد، هم سخى و هم بخيل، هم شجاع و هم عاجز.
ملك: چگونه ممكن است هم عالم باشم هم جاهل، هم سخى باشم و هم بخيل؟
عابد پاسخ داد: عالم به خدا باش و به غير او جاهل.
دوستان خدا را دوست، و دشمنان او را دشمن بدار
نسبت به دنيا زاهد باش، و نسبت به آخرت راغب.
نسبت به دنيا و ما فيها سخى باش و نسبت به دين خود بخيل.
در طاعت خدا شجاع باش و از معصيت او عاجز
نکته اخلاقی
دانشمندی به عیادت زاهدی رفت و از برخی دوستانش سخنی بر زبان آورد. عابد گفت: از عیادتت زیان بردی و مرتکب سه جنایت شدی. اول آنکه دوستم را مورد کینه من قرار دادی؛ دوم آنکه دل آسوده مرا گرفتار کردی؛ سوم آنکه خودت را نزد من متهم ساختی.
پرسمان مذهبی
سوال : چرا صالحان، گرفتار مشکلات هستند و مجرمان و گنهکاران، در رفاه به سر میبرند؟
پاسخ : از آنجا که خداوند اولیای خود را دوست دارد، لذا اگر خلافی کنند، فورا آنان را با قهر خود میگیرد تا متذکر شوند، چنانکه خداوند در قرآن میفرماید:اگر پیامبر سخنی را که ما نگفتهایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود میگیریم: لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین(سوره حاقه،آیه 44 - 45. ) و همچنین اگر مومنین خلافی کنند، چند روزی نمیگذرد مگر آنکه گوشمالی میشوند.
اما اگر نااهلان خلاف کنند، خداوند به آنان مهلت میدهد و هرگاه مهلت سر آمد، آنان را هلاک میکند: و جعلنا لمهلکهم موعدا(سوره کهف،آیه 59. ) و اگر امیدی به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تاخیر میاندازد و به آنان مهلت میدهد تا پیمانه شان پر شود. انما نملی لهم لیزدادوا اثما( سورهآل عمران،آیه 178. )
به یک مثال توجه کنید:
اگر قطرهای چای روی شیشه عینک شما بریزد، فورا آن را پاک میکنید.
اما اگر قطرهای چای روی لباس سفید شما بچکد، صبر میکنید صبر میکنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید.
و اگر قطرهای روی قالی زیر پای شما بچکد، آن را رها میکنید تا مثلا شب عید به قالی شویی ببرید.
خداوند نیز با هر کس به گونهای رفتار مینماید و بر اساس شفافیت یا تیرگی روحش، کیفر او را به تاخیر میاندازد.
هدایت شده از گلزار شهدا
🚩 ما ملت امام حسین علیه السلام هستیم...🚩
🚩الا یا اهل عالم، من حسین علیه السلام را دوست دارم...🚩
(بخشی از وصیت نامه سردار رشید اسلام سپهبد #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی) 🚩
روز پاسدار بر سید شهیدان مقاومت و مدافع حرم، تهنیت باد😍💐
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگی نامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔶 تولـــد (به روایت مادر)
صفحات 29_27
#پارت_ششم 🦋
مهرماه ۱۳۴۶ بود که همسرم دست محمدحسین را گرفت و او را در مدرسه ارباب زاده🏫که خودش مدیرآن بودثبت نام کرد.
ظهر☀️که برگشت ازاوپرسیدم: "تنهاآمدی؟"
گفت :"بله! قرار بود کسی همراهم باشد؟"
با نگرانی گفتم :"بله! بچه ها مگر توی مدرسه شما نبودند؟خب ماشین 🚗داشتی بچه ها را هم می آوردی."
گفت: "چنین قراری نداشتیم من صبح که می رفتم تمام مسیر برگشت را به محمدحسین نشان دادم تا او بداند که روزهای دیگر باید همراه برادرش این راه را پیاده طی کند."
به او و حرف هایش احترام گذاشتم و دیگر حرفی نزدم .
بعد گفت: "الان هم چیزی به آمدنشان نمانده است زنگ تعطیلی خیلی وقته که زده شده.
من دیرآمدم توی مدرسه؛ کمی خرده کاری داشتم."
او درست گفت چیزی نگذشت که محمدرضا و محمدحسین خسته و کوفته وارد خانه شدند.
محمدحسین سریع به طرفم آمد: "مادر! چرا وقتی پدر ماشین دارد، ما باید پیاده بیاییم؟"
گفتم: "این سوال را ازخودش بپرسی بهتر است."
شاید هم حس مادری ام میگف اورا به سوی پدر روانه کنم تا شاید عقیده اش را تغییر دهد.
بعدـمحمدحسین را صدا زدم :"پدرت پاسخ قانع کننده ای برای کارهایش دارد! حتما از خودش سوال کن."
ناهار که خوردیم، محمدحسین کنار پدرش نشست و با قیافه ای حق به جانب از او پرسید:
"پدر چرا امروز ما را با؛ماشین به خانه نیاوردی ؟این مسیر طولانی است؛ ما خسته شدیم ."
پدر او را در آغوش کشید و بوسید:
"بخاطر اینکه شاید در بین بچه ها کسانی باشند که پدر نداشته باشند.. این کارخوبی نیست که جلوی آن ها شما هرروز و هرلحظه با پدر باشی!
بردن شما با ماشین به مدرسه وجهه خوبی ندارد و باعث تبعیض بین دانش آموزان میشود و این تبعیض ازتاثیرکلامم به عنوان یک معلم میکاهد.
به خیلی ازبچه ها گفتم بارها گفته ام که من جای پدر شما هستم و شما مثل فرزندانم هستید!
پس باید این را عملا به آن ها ثابت کنم آیا به نظرتون من کار بدی کردم؟"
محمدحسین کمی فکرکرد: "پدرشما کار خوبی کردید."
این را گفت وبه طرف حیاط خانه دوید.
یادی از شهدا
شهید حاج علی اکبر رحمانیان
مرتضی صادقی، هم رزم شهید میگوید: «از قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله، پیامی به فرماندهی لشکر المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف آمده بود که دو نفر را برای انتقال به ردههای ارشد فرماندهی در تهران، معرفی کنید. مأمور معرفی، فقط اسم حاج علی اکبر را نوشته بود و داده بود دست فرماندهی. وقتی خبر به حاجی رسید، گفت: «من دوست دارم با بسیجیها باشم، میخواهم یک جایی باشم که آرام و قرار نداشته باشم. میخواهم پابه پای بسیجیها بجنگم. » فرماندهی اصرار میکرد که او برود. میگفت: «تنها کسی که لیاقت حضور در تهران و فرماندهی ارشد جنگ را دارد، حاج علی اکبر است»، حاجی وقتی دید ول کن معامله نیست، گفت: «می دانید، من باید خط اول جنگ، پیش نیروها باشم؛ نمی توانم از آن بالا بالاها فرماندهی کنم».
خلاصه هر کاری کردند، نتوانستند حاجی را راضی کنند. مرد مخلص جنگ، در جبهه دوش به دوش بسیجیها ماند تا عروج کرد. [۱]
----------
[۱]: رضا آبیار، دوقلوهای جنگ، جهرم، پیمان غدیر، ۱۳۸۷، چ ۱، ص ۱۱۷.
[ظرافت های اخلاقی شهدا - صفحه ۱۵]
اخلاقی
🌸 درک #مقام_توحید فقط از راه #سیدالشهداء علیه السلام
🎙 عارف واصل مرحوم آیتالله سیدعلی قاضی رحمه الله علیه:
🌺 محال است انسانی به جز از راه #سیدالشهدا علیهالسلام به #مقام_توحید برسد. سَرَیان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است و #پیشکار این فضیلت هم حضرت #قمر_بنی_هاشم ابالفضل العباس علیهالسلام است.
آیا می دانید که
آیا میدانید که امام رضا به هنگام ورود به ایران، از مرز شلمچه عبور کردند و در نیشابور، حدیث سلسلۀالذهب را بیان فرمودند.
امام رضا برای هجرت از مدینه به مَرْو، از شهرهای مدینه و نقره و بصره گذشتند؛ از دروازۀ ورودیِ شلمچه وارد ایران کنونی شدند؛ پس از عبور از شهرهای اهواز، اِقلید، ابَرقوه، یزد، رباط پشت بادام و طبس، وارد شهر نیشابور شدند.
در نیشابور، به تقاضای مردم و علمای نیشابور که اکثریت آنان از اهل تسنّن بودند، حدیث شریف سلسلۀالذهب را بیان فرمودند. ایشان در این روایت، پذیرش توحید را به همراه ولایت اهل بیت دژ محکمی دانستند که هر کس وارد آن شود، محفوظ میمانَد.
پس از عبور از نیشابور، امام رضا وارد روستای ده سرخ و سپس سناباد (مشهد کنونی) و درنهایت، پایتخت حکومت مأمون، یعنی مرْو، شدند.
[رهنما 49 ( ایا می دانید که ...؟ نکته هایی پیرامون حرم شناسی ) - صفحه ۷]
هدایت شده از گلزار شهدا
#پاسدارها
اصلا مواظب لباس خود نیستند!
یا خونیه
یا خیسه
یا خاکیه
الانم که بوی مواد ضدعفونی کننده میده!!
#روز_پاسدار_مبارک💐
🌺 #علیکم_باللیل
🌸 عارف واصل آسید علی آقا قاضی
فرزندم! اگر دنیا می خواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت هم می خواهی نماز شب بخوان.
میلاد مسعود اباالفضل جوان است
هنگام شادی و سرور شیعیانست
از دامن ام البنین ماهی عیان است
کز روی وی شرمنده ماه آسمانست
میلاد قمر بني هاشم حضرت عباس بن علي(ع) مبارک.
داستان شب
همسر پادشاه دیوانهی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی میکرد و با انگشت بر زمین خط میکشید.
پرسید: چه میکنی؟
گفت: خانه میسازم…
پرسید: این خانه را میفروشی؟
گفت: میفروشم.
پرسید: قیمت آن چقدر است؟
دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد.
هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانهای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست.
روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصهی آن دیوانه را تعریف کرد.
پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی میکند و خانه میسازد.
گفت: این خانه را میفروشی؟
دیوانه گفت: میفروشم.
پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟
دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود!
پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروختهای!
دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده میخری.
میان این دو، فرق بسیار است…
دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد!
حقیقتی را که دلت به آن گواهی میدهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی!
گاهی حقایق آنقدر بزرگاند و زیبا که در محدودهی تنگ چشمان ما نمیگنجند...
دراین روزها است که باید چشم حقیقتمان رابازکنیم ببینیم آن حقایقی که قبلا نمیدیدیم....
دعای روز
روز یکشنبه
بِسْمِ اللهِ الَّذی لا اَرْجُو اِلاّ فَضْلَهُ وَلا اَخْشی اِلاّ عَدْلَهُ وَلا اَعْتَمِدُ اِلاّ قَوْلَهُ وَلا اُمْسِکُ اِلاّ بِحَبْلِهِ بِکَ اَسْتَجیرُ یا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوانِ مِنَ الظُّلْمِ وَالْعُدْوانِ وَمِنْ غِیَرِ الزَّمانِ وَتَواتُرِ الاَْحْزانِ وَطَوارِقِ الْحَدَثانِ وَمِنِ انْقِضآءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّاَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَاِیّاکَ اَسْتَرْشِدُ لِما فیهِ الصَّلاحُ وَالاِْصْلاحُ وَبِکَ اَسْتَعینُ فیما یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجاحُ وَالاِْنْجاحُ وَاِیّاکَ اَرْغَبُ فی لِباسِ الْعافِیَةِ وَتَمامِها وَشُمُولِ السَّلامَةِ وَدَوامِها وَاَعُوذُ بِکَ یا رَبِّ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ وَاَحْتَرِزُ بِسُلْطانِکَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطینِ فَتَقَبَّلْ ما کانَ مِنْ صَلاتی وَصَوْمی وَاجْعَلْ غَدی وَما بَعْدَهُ اَفْضَلَ مِنْ ساعَتی وَیَوْمی وَاَعِزَّنی فی عَشیرَتی وَقَوْمی وَاحْفَظْنی فی یَقْظَتی وَنَوْمی فَانْتَ اللهُ خَیْرٌ حافِظاً وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اِنّی اَبْرَأ اِلَیْکَ فی یَوْمی هذا وَما بَعْدَهُ مِنَ الاْحادِ مِنَ الشِّرْکِ وَالاِْلْحادِ وَاُخْلِصُ لَکَ دُعائی تَعَرُّضاً لِلاِْجابَةِ وَاُقیمُ عَلی طاعَتِکَ رَجاءً لِلاِثابَةِ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّد خَیْرِ خَلْقِکَ الدّاعی اِلی حَقِّکَ وَاَعِزَّنی بِعِزِّکَ الَّذی لا یُضامُ وَاحْفَظْنی بِعَیْنِکَ الَّتی لا تَنامُ وَاخْتِمْ بِالاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ اَمْری وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْری اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.
زیارت روز
زیارت أمیرِ المؤمنینَ (علیه السلام)
اَلسَّلامُ عَلَی الشَّجَرَةِ النَّبَوِیَّةِ وَالدَّوْحَةِ الْهاشِمِیَّةِ المُضیئَةِ المُثْمِرَةِ بِالنَّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالاِْمامَةِ وَعَلی ضَجیعَیْکَ آدَمَ وَنُوح عَلَیْهِمَا السَّلامُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ
الطّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْمَلائِکَةِ الُْمحْدِقینَ بِکَ وَالْحافّینَ بِقَبْرِکَ یا مَوْلایَ یا اَمیرَ الْمُوْمِنینَ هذا یَوْمُ الاَْحَدِ وَهُوَ یَوْمُکَ وَبِاسْمِکَ وَاَنَا ضَیْفُکَ فیهِ وَ جارُکَ فَاَضِفْنی یا مَوْلایَ وَاَجِرْنی فَاِنَّکَ کَریمٌ تُحِبُّ الضِّیافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالاِْجارَةِ فَافْعَلْ ما رَغِبْتُ اِلَیْکَ فیهِ وَرَجَوْتُهُ مِنْکَ بِمَنْزِلَتِکَ وَ آلِ بَیْتِکَ عِنْدَاللهِ وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَکُمْ وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّکَ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ.
زیارتُ حضرت زهرا سَلامُ اللهِ عَلیها
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذی خَلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صابِرَةً اَنَا لَکِ مُصَدِّقٌ صابِرٌ عَلی ما اَتی بِهِ اَبُوکِ وَوَصِیُّهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِما وَاَنَا أَسْأَلُکِ اِنْ کُنْتُ صَدَّقْتُکِ إلاّ اَلْحَقْتِنی بِتَصْدیقی لَهُما لِتُسَرَّ نَفْسی فَاشْهَدی اَنّی ظاهِرٌ بِوَلایَتِکِ وَوَلایَةِ آلِ بَیْتِکِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ.
مالک یوم الدین2
ملازمت هشدار و بشارت
آيه «مالك يوم الدّين» داراى نوعى انذار و هشدار است كه با قرار گرفتن آن در كنار آيهى «الرّحمن الرّحيم» معلوم مىشود كه بشارت و انذار بايد در كنار هم باشد. نظير آيه شريفه ديگر كه مىفرمايد: «نبّىء عبادى انّى أنا الغفور الرّحيم . و أنّ عذابى هو العذاب الاليم» ٧ به بندگانم خبر ده كه من بسيار مهربان و آمرزندهام، ولى عذاب و مجازات من نيز دردناك است.
همچنين در آيه ديگر خود را چنين معرّفى مىكند: «قابل التَّوب شديد العقاب» ٨ خداوند پذيرندهى توبه مردمان و گناهكاران را به شدت عقوبت مىكند.
در اوّلين سورهى قرآن، مالكيتَ خداوند عنوان شد: «مالكِ يوم الدّين» و در آخرين سوره، مَلكيت او. «ملك النّاس» و اين نشان دهندهى لازمملزوم بودن آن دو مورد است
پرتوی از نور، صفحه 408