تقلید صحیح
بسیاری از مردم فکر می کنند تقلید از مجتهد به معنای خرید رساله و دانستن نام مرجع تقلید است و یا فکر می کنند نمی توان از مجتهدی که رساله توضیح المسائل ندارد تقلید کرد.
در حالی که تقلید در احکام، عمل کردن به دستور مجتهد است. خواه مجتهد رساله داشته باشد یا نداشته باشد و مقلد، رساله مجتهد را خریداری کرده باشد یا نه.
.توضیح المسائل مراجع , ج1 , ص15 , م2
تابعیت در تقلید
برخی از مردم فکر می کنند همسر و فرزندان در عمل به فتوای مرجع تقلید باید تابع سرپرست خانواده باشند.
در حالی که در تقلید تبعیت لازم نیست و هر کدام از اعضای خانواده باید از مجتهدی که برتر تشخیص داده است، تقلید کند.
استفتائات امام خمینی، ج1، ص13، س24
پرسمان مذهبی
آیا تشبیه بعضی انسانها به حیوان در قرآن جسارت و ناسزاگویی نیست؟
پاسخ : با نگاهی به منافع حیوانات و عملکرد بعضی انسانها، تشبیه اولئک کالا نعام بل هم اضل ( سوره اعراف،آیه 179. ) را حق و منطقی مییابیم؛
گرانترین لباس انسان، ابریشم، از حیوانات است.
مهمترین غذای انسان، شیر و عسل و گوشت و ماست، از حیوانات است.
حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
تمام کارخانههای پشم ریسی، چرم سازی، لبنیاتی و مرغداری و دامداریها کارشان به حیوانات وابسته است.
حیوانات بعضی معلم بشرند. کلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
بعضی گزارشگر انبیا میشوند؛ تار عنکبوت پیامبر اسلام در غار حفظ کرد.
حیوانات قبل تربیت و آموزش هستند و لذا شکار سگی که آموزش دیده حلال است.
حتی حیوانات آزار دهنده مثل مار، تنها کسانی را میگزند که به آنها نزدیک شده باشند.
با توجه به مطالب فوق، آیا انسانهایی که از دور مردم آزاری میکنند و مناطق دور دست را بمباران و موشک باران میکنند، از ما بدتر نیستند؟
افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه میکنند و به خاطر رسیدن به هوسهای بیانتهای خود نسل انسان را به تباهی میکشند، از حیوانات بدتر نیستند؟
آدمهایی که یک تنه صدها پرونده جرم و جنایت دارند، از درندهترین حیوانات پستتر نیستند؟
سوال: چگونه میتوانیم حقایق را آن گونه که هست، ببینیم؟
پاسخ : قرآن میفرماید: اتقوا الله و یعلمکم الله ( سوره بقره،آیه 282.) از خداوند پروا کنید تا خداوند، حقیقت را به شما بیاموزد.
تقوی به معنای دوری از انواع بدیها و زشتیهاست.
آری، افراد آلوده از درک بسیاری حقایق محرومند.
کسی که تعصب قومی، حزبی، نژادی و... دارد، حق را آنگونه که هست نمیفهمد، مثل کسیکه عینک سرخ گذاشته و همه چیز را سرخ میبیند و شلغم را لبو میپندارد و اگر عینک سبز بگذارد، کاه را علف میبیند.
اگر آینه را صیقل دهیم، عکس را درست نشان میدهد.
آئینه دل نیز باید صیقلی باشد تا معارف را درک کند.
دلهای کینه دار مثل ظرفهای آلوده است که اگر آب تمیز هم در آن ریخته شود، آلوده میشود.
گناه غباری است که نمیگذارد انسان واقع بین باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ توضیحات دقیق رهبر معظم انقلاب درباره خلط «نشاط» و «رقص»
هدایت شده از ماون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پروژهی #قم_هراسی از کجا کلید خورد؟
افشاگری رئیس سازمان نظام پزشکی استان قم:
🔹همزمان با قم در بیش از ۱۵ استان موارد مشابه به ابتلای ویروس کرونا بود
🔹اولین تشخیص کرونا در کشور با اصرار پزشکان قمی و خلاف پروتکل های وزارت بهداشت انجام شد!
🔹با قرنطینه قم هم دردی دوا نمیشد چون همزمان بیش از ۱۵ استان درگیر کرونا بودند
🆔 @boordar
حکمت مطهر
داستان یوسف داستان انَّهُ مَنْ یتَّقِ وَ یصْبِرْ است؛ یعنی قرآن میگوید: تو هم یوسف باش. تمام امکانات و شرایط برای کامجویی فراهم شده و حتی راه فرار بسته است ولی در عین حال، عفت خود را حفظ میکند و درهای بسته را به روی خود باز میکند. یوسف #جوانی عزب و بدون زن شده است؛ شرایط را فراهم کرده و خطر جانی برای او ایجاد کرده که یا کام میدهی و یا تو را به کشتن خواهم داد و خون تو را خواهم ریخت. اما یوسف چه میکند؟ دست به سوی خدا برمیدارد و میگوید: رَبِّ السِّجْنُ احَبُّ الَی مِمّا یدْعونَنی الَیهِ . پروردگارا! زندان برای من از آنچه این زنها مرا به سوی آن دعوت میکنند بهتر است؛ خدایا مرا به زندان بفرست ولی به چنگال این زنها گرفتار مکن؛ امکان و قدرت اعمال شهوت دارم، ولی نمیکنم. قرآن اینطور تعلیم میدهد.
📙انسان کامل ص ۱۱۶
یادی از شهدا
شهید دکتر احمد رحیمی
با اینکه از فرماندهان سپاه خراسان بود، اما کمتر کسی از مسئولیتش در جبهه خبر داشت. همیشه با لباس بسیجی ظاهر میشد. یک روز داخل سنگر فرماندهی، با دیگر فرماندهان از جمله شهید رحیمی بودیم. یکی از بچههای شوخ طبع، لبه چادر را کنار زد و خیلی آمرانه گفت: «این معاونم کجاست؟ بگویید رحیمی بیاید. » آقای رحیمی لبخندزنان اجازه گرفت و از چادر خارج
شد. اگر غریبه ای بود، فکر میکرد ایشان یا مسئولیت ندارد یا واقعاً معاون است. البته مسئولیت هم نداشت. میگفت: «سه ماه در جبهه بودم، با بسیجی زندگی کردم، در این مدت فهمیدم که من حتی بند کفش یک بسیجی هم نیستم! حالا چطور راضی شوم که مسئولیت قبول کنم؟ من آرپی جی زدن را به فرماندهی ترجیح میدهم». [۱]
----------
[۱]: خدیجه ابول اولا، افلاکیان، مشهد، کنگره سرداران شهید خراسان، ۱۳۸۱، چ ۱، ص ۱۵۷.
[ظرافت های اخلاقی شهدا - صفحه ۱۸]
جرعه ای از نهج البلاغه
حکمت دوم
ازری بِنَفسِهِ مَنِ استَشعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَن کَشَفَ عَن ضُرِّهِ وَ هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ مَن اَمَّرَ عَلَیها لِسانَهُ:
کسی که حرص را شعار خود قرار دهد خود را خوار کرده است و کسی که راز گرفتاری خود را فاش سازد تن به ذلت داده است و آنکه زبان خویش را بر خود فرمانروا سازد مقام و منزلتش از بین خواهد رفت.
خوشا آنان كه با ته همنشينند
هميشه با دل خرم نشينند
همين بي رسم عشق و عشقبازي
كه گستاخانه آيند و ته بينند
[اشعار باباطاهر]
خوشا آنانكه تن از جان ندانند
تن و جاني بجز جانان ندانند
بدردش خو گرند سالان و ماهان
بدرد خويشتن درمان ندانند
[اشعار باباطاهر]
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر)
صفحات ۳۹_۳۷
#پارت_سیزدهم 🦋
《دبیرستان شریعتی》
شب، من و محمدحسین داخل شبستان #مسجد_جامع نشسته بودیم و راجع به پیام #امام درباره تعطیلی مدارس صحبت میکردیم.
محمدحسین به این فکر بود که کاری کند تا هرطورشده فردا مدرسه تعطیل شود.
بالاخره نقشه ای طرح کرد!
قرار شد همان شب وارد عمل شویم.برای اجرای این نقشه نیاز به اسپری در رنگ های مختلف بود؛
آن را تهیه کردیم و حوالی ساعت ده به طرف مدرسه شاهپور راه افتادیم.🕙
نقشه ما، تغییر نام مدرسه از شاهپور به "شریعتی" بود و دیگر اینکه دانش آموزان باید از #اطلاعیه امام آگاه میشدند.
وقتی به مدرسه رسیدیم،کسی در محوطه نبود!
کوچه خلوت و بن بست بود.محمدحسین که خطش از من بهتر بود، اسپری را برداشت، بزرگ روی سردرِ مدرسه نوشت:
《دبیرستان پسرانه دکتر شریعتی》
و بعد پایین آمد.
دوتایی محوطه را گشت زدیم، نه خبری از نیروهای گشتی که شهر را قرق کرده بودند، بود و نه از عابر پیاده. نقشه اول اجرا شد و به خیر گذشت.✌️
کنار تابلوی مدرسه ، تخته سنگ سفید و تمیزی بود که خیلی به درد شعار نوشتن میخورد.
روی آن نوشت:
"به فرمان امام خمینی اعتصاب عمومی است"
تا فردا وقتی دانش آموزان می خواهند وارد مدرسه شوند، آن را ببینند و مدرسه تعطیل شود.
همان لحظه به ذهنمان رسید که شاید مسئولین مدرسه آن را ببینند و پاک کنند، تصمیم گرفتیم بالای سر آب خوری مدرسه شعاری بنویسیم که هم از دید مسئولین مخفی باشد و هم بیشتر بچه ها آن را ببینند.
محمدحسین بلافاصله از دیوار بالا رفت و خودش را به آب خوری رساند.
آنجا نوشت:
" مرگ بر این سلسله پهلوی"
من هم این طرف کشیک می دادم.
وقتی کارمان تمام شد، از نیمه شب گذشته بود.
باورکنید ما خودمان هم روی برگشت به خانه را نداشتیم، اما کارمان کمی طول کشید.
دعای روز
دعای روز سهشنبه
اَلْحَمْدُ للهِِ وَالْحَمْدُ حَقُّهُ کَما یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثیراً وَاَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسی اِنَّ النَّفْسَ لاََمّارَةٌ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ رَبّی وَاَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطانِ الَّذی یَزیدُنی ذَنْباً اِلی ذَنْبی وَاَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبّار فاجِر وَسُلْطان جائِر وَعَدُوّ قاهِر اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ جُنْدِکَ فَاِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغالِبُونَ وَاجْعَلْنی مِنْ حِزْبِکَ فَاِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنی مِنْ اَوْلِیآئِکَ فَاِنَّ أولیاءک لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ اَللّهُمَّ اَصْلِحْ لی دینی فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْری وَاَصْلِحْ لی اخِرَتی فَاِنَّها دارُ مَقَرّی وَاِلَیْها مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّی وَاجْعَلِ الْحَیوةَ زِیادَةً لی فی کُلِّ خَیْر وَالْوَفاةَ راحَةً لی مِنْ کُلِّ شَرٍّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلینَ
وَعَلی آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَاَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَهَبْ لی فِی الثُّلاثاءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ لی ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَلا غَمّاً اِلاّ اَذْهَبْتَهُ وَلا عَدُوّاً اِلاّ دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللهِ خَیْرِ الاَْسْماءِ بِسْمِ اللهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَالسَّماءِ اَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْروه اَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَاَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوب اَوَّلُهُ رِضاهُ فَاخْتِمْ لی مِنْکَ بِالْغُفْرانِ یا وَلِیَّ الاِْحْسانِ.
زیارت روز
زیارت امامان حضرات سجاد و باقر و صادق (علیهم السلام)
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا تَراجِمَةَ وَحْیِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَئِمَّةَ الْهُدی اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَعْلامَ التُّقی اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَوْلادَ رَسُولِ اللهِ اَنَا عارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعاد لاَِعْدائِکُمْ مُوال لاَِوْلِیائِکُمْ بِاَبی اَنْتُمْ وَاُمّی صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَتَوالی آخِرَهُمْ کَما تَوالَیْتُ اَوَّلَهُمْ وَاَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلیجَة دُونَهُمْ وَاَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَاللاتِ وَالْعُزّی صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ یا مَوالِیَّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْعابِدینَ وَسُلالَةَ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا باقِرَ عِلْمِ
النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صادِقاً مُصَدِّقاً فِی الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ یا مَوالِیَّ هذا یَوْمُکُمْ وَهُوَ یَوْمُ الثلاثاء وَاَنَا فیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَمُسْتَجیرٌ بِکُمْ فَاَضیفُونی وَاَجیرُونی بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَکُمْ وَآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبینَ
ولا الضالین
گمراهان در قرآن
كلمهى «ضلالت» حدود دويست مرتبه در قرآن آمده است كه گاهى در مورد تحيّر بكار رفته، «و وَجدَك ضالاً» وگاهى به معناى ضايع شدن است، «اضلّ اعمالهم» ولى اغلب به معناى گمراهى است كه همراه با تعبيرات گوناگونى نظير: «ضلال مبين» ، «ضلال بعيد» ، «ضلال كبير» به چشم مىخورد.
در قرآن افرادى به عنوان گمراه معرّفى شدهاند، از جمله:
١. كسانى كه ايمان خود را به كفر تبديل كردند. «من يَتبدّل الكفر بالايمان فقد ضلّ سواء السبيل»
٢. مشركان. «و من يشرك باللّه فقد ضل ضلالا بعيدا»
٣. كفار. «و من يكفر باللّه... فقد ضلّ»
٤. عصيانگران. «و من يعص اللّه و رسوله فقد ضل»
٥. ستمگران. «بل الظّالمون فى ضلال مبين»
٦. مسلمانانى كه كفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند، «لاتتخذوا عدوى و عدوكم اولياء... و من يفعله منكم فقد ضل سواء السبيل»
٧. كسانى كه مردم را از راه خدا باز مىدارند. «الذّين يستحبّون الحياة الدّنيا على الاخرة و يصدّون عن سبيل اللّه... اولئك فى ضلال بعيد»
٨. كسانى كه به خدا يا رسول خدا توهين مىكنند.
٩. آنان كه حقّ را كتمان مىكنند.
١٠. كسانى كه از رحمت خدا مأيوسند.
در قرآن نام برخى به عنوان گمراه كننده آمده است، از قبيل: ابليس، فرعون، سامرى، دوست بد، رؤسا ونياكان منحرف.
پرتوی از نور، صفحه 35
عن النّبی صلی الله علیه و آله: لِیسألْ أحدُکم رَبَّه حاجَتَهُ کلَّها حتّی یسألَهُ شِسْعَ نَعلِهِ إذا انقَطَعَ.[۱]
از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده که فرمود : هر یک از شما باید تمام نیازهای خود را از خدا درخواست کند؛ حتّی اگر بندِ کفشش پاره شد، آن را از خدا بخواهد.
چند روایت داریم که تأکید میکنند انسان انواع نیازهای خود را از خداوند متعال بخواهد از جمله روایت فوق و این روایت: « فیما أوحَی اللّهُ إلی موسی علیه السلام: یا موسی، سَلْنی کلَّ ما تَحتاجُ إلَیهِ، حتّی عَلَفَ شاتِک، و مِلحَ عَجینِک.»[۲]
در آنچه خداوند به موسی وحی کرده است: ای موسی! هر چه نیاز داری از من بخواه، حتّی علوفه گوسفند و نمک خمیرت را.
پیام و منظور اصلی این روایات:
(۱) انسان نباید تصور کند که فقط در مشکلات و حوائج بزرگ باید رو به خدا آورد و از او درخواست کند بلکه انسان باید بداند حتی نیازهای کوچکش را هم اگر اراده و حول و قوه الهی نباشد هیچ کس نمیتواند انجام دهد. « لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ». به عبارت دیگر این روایات انسان را به توحید مطلق دعوت میکند ؛ اینکه انسان همه نیازها و همه وجود خود را تسلیم خدا نماید و از خدا بخواهد که اگر خدا نخواهد این پلک چشم را هم نمیتوانیم روی هم بگذاریم. معنای خواستن و اراده کردن انسان این نیست که میتواند بلکه توحید این است: در عین حالی که انسان توان خودش را به کار میگیرد بداند که این توان، تمام علت نیست. این توان را اوّلاً خدا به انسان داده و ثانیاً همین توان در صورت خواست خدا اثر میکند و هیچ علتی بدون اذن تکوینی او در معلول مؤثر نمیشود. شأن چاقو این است که ببُرد ولیکن اگر خدا نخواهد نمیبرد، لذا سر حضرت اسماعیل بریده نشد و همچنین شأن آتش، سوزاندن است ولی حضرت ابراهیم علیه السلام در آتش افتاد و به اذن الله نسوخت. توحید معنایش این است انسان در همه نیازها توجه اصلیاش به خدا باشد نه اینکه تلاش نکند بلکه بداند تلاش او بدون اذن تکوینی خداوند متعال و بدون حول و قوه الهی اثر ندارد. در نماز هم می گوییم « بحول الله و قوته اقوم و اقعد » یعنی من بلند میشوم ولی توانش از خداست و اگر توان او نباشد من نمیتوانم بلند شوم.
(۲) پیام دوم روایت : در متن روایت دیگری از امام باقر علیه السّلام تصریح شده است که میفرماید:
« الإمامُ الباقرُ علیه السلام: لا تُحَقِّرُوا صَغیرا مِن حَوائجِکم ؛ فإنّ أحَبَّ المؤمنینَ إلَی اللّهِ تَعالی أسألُهُم. »[۳]
حاجتهای کوچک خود را خرد و کم اهمیت مشمارید ؛ زیرا محبوبترین مؤمنان نزد خداوند متعال کسی است که بیشترین درخواست را داشته باشد.
ا.........................
[۱]. میزان الحکمه.، ج۴، ص۲۴.
[۲]. میزان الحکمه. .، ج۴، ص۲۳
[۳]. میزان الحکمه.، ج۴، ص۲۴