Motivation🇵🇸
#تقدیمی زیرِ زمین، تو اون فاضلاب نمور و تاریک، افسرده و بی حوصله دراز کشیدی. افکارت دست از سرت برنم
اون یکی هم چند دقیقه دیگه میدم
#تقدیمی
شبه، توی گاراژ بزرگ ماشین پشت در انباری وایسادی. سرتو بالا میگیری و دود سیگارو از ریه هات به هوا میفرستی. مث همیشه ی کلاه کپ مشکی سرته، با شلوار جین سورمه ای بگ و کاپشن مشکیت که روی تی شرتت پوشیدی. سرما اینقدر زیاده که با نفس کشیدنت بخار میره تو هوا. با انگشت اشاره و شصتت چشماتو فشار میدی و بعد کلافه از وضعیتی که توش قرار گرفتی به در انباری مشت میکوبی. از توی انباری صدا میاد:
_هی!شارلوت! پشت اون در واینسا، بیا تو! ی کار ناتموم اینجا داری!
چشماتو با درد میبندی و بغضتو قورت میدی. باید قوی باشی، مثل همیشه. در انباریو باز میکنی و وارد میشی. سرتو پایین انداختی چون توانایی چشم تو چشم شدن با بهترین رفیقتو توی این وضعیت نداری.
_هی رفیق! چرا سرت پایینه؟ سرتو بالا بگیر، به من نگاه کن، چرا مثل همیشه خوشحال نیستی که ی هیولای دیگه رو به دام انداختی ها؟
حرفی نمیزنی و دستاتو فرو میکنی تو جیب شلوارت. مارگارت داد میزنه:
_د لعنتی نگاه کن میگم! ببین رفیقت چه هیولایی شده!
سرتو با حرص میاری بالا و بهش خیره میشی. تموم تلاشتو میکنی چشمات احساستو بروز ندن ولی بازم درد توشون معلومه. مارگارت میگه:
_این خونارو میبینی رو یقم؟ فکر میکنی خون کیه؟ خون ی آدمه شارلوت! ی آدم! منی که تموم زندگیم سعی کردم آدمارو نجات بدم، حالا خودم ی ادم کشتم شارلوت! من تبدیل به هیولا شدم، از وقتی که اون گرگینه لعنتی گردنمو گاز گرفت منم دیگه ی گرگینم، باید همینجا تمومش کنی قبل از این که قربانیای بیشتری بدم!
تو با ی صدای خفه میگی: باید ی راهی باشه!
مارگارت داد میزنه: راهی نیست و خودتم میدونی! فقط باید اون تفنگ لعنتیو برداری و کار هیولای روبروتو تموم کنی، مثل همیشه!
هیستریک میخندی. همه زندگیت مثل آب خوردن در حال کشتن بودی ولی هیچوقت فکر نمیکردی مجبور شی قاتل بهترین دوستت شی!
_یالا شارلوت! دلم میخواد اونی که هیولای وجود منو از بین میبره تو باشی رفیق!
چشمات پر اشک میشن و قبل از این ک احساساتت بهت چیره شن تفنگتو میاری بالا. سر مارگارتو نشونه میگیری و میگی: خداحافظ رفیق!
صدای شلیک توی گاراژ میپیچه و این، تنها قتلی بود که تو ازش عذاب کشیدی.
رول: شکارچی(hunter)
For: .محیصا
From: Harmehr
Parvaz Homay Mah Pareh-320.mp3
6.14M
زلفت چو افشان میکنی، مارا پریشان میکنی؛
آخر من از گیسوی توووو
خود را بیاویزم به دار..:)
#Music
Motivation🇵🇸
زلفت چو افشان میکنی، مارا پریشان میکنی؛ آخر من از گیسوی توووو خود را بیاویزم به دار..:) #Music
من با این آهنگه قشنگ مست میشم:)
حس خوب به ی دنیای دیگه رفتن اصن
خیلی دوست دارم انگیزه ی سری از شعرای آهنگای قدیمیو درک کنم
مثلا الان "دختر احمد آباد تو عروس بندری" چه معنی ای میده دقیقا؟🗿
هدایت شده از 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
https://eitaa.com/Chocolate2005/10013
ببین هارمهر جان ...
کاملا مشخصه
دختره گرام اهل احمد آباد شده عروس ایل و تبار گل بندر
هلهله بزن ...
Motivation🇵🇸
https://eitaa.com/Chocolate2005/10013 ببین هارمهر جان ... کاملا مشخصه دختره گرام اهل احمد آباد شده
منتغی بود.
بسیارهم عالی.
خوشبخت بشن انشاالله🤲🏻🗿
Motivation🇵🇸
وقتی تاریخ قاجارو میخونی و به ازای هر یه خط ی سال فشار میخوری:) #Fun #ScreenShot
من و رفیقام سال دوازدهم سر تاریخ قاجار پیر و افسرده شدیم قشنگ💔