🔰 مراقبت از ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه!
- #سلام_فرمانده بازتولید گروه آباده در دهه۶۰!
- سیدعلی سابقاً #دهه_پنجاهیا را فراخوانده بود!
✍ محسن قنبریان
🔹 دهه ۶۰ در اوج دفاع مقدس، در کنار تصنیف های حماسی ای از مثل آقای گلریز و قالب گیری مضامین دفاع مقدس در سبکی از نوحه خوانی توسط حاج صادق آهنگران، گروه سرود آباده پاسخ به یک نیاز در رفع تبعات روحی-روانی جنگ شد.
🔹 آیت الله خامنه ای از کنار آن پدیده عادی نگذشت! بار اول که آنرا در برنامه کودک دید، گفت: "دلم می خواهد اینها را ببینم"!
وقتی برای اعزام سپاهیان محمد(ص) در سفر شیراز بودند، آن گروه را از نزدیک دیدند اما به اجرایشان در مراسم اکتفا نکرده و گفتند: "اینگونه فایده ندارد اینها را به دفتر اقامت من بیاورید"! به آن هم بسنده نشد و آنها به دفتر ریاست جمهوری در تهران هم دعوت شدند( ویدئو) و زمینه اجرای اولین سرود با اُرگ در جماران در حضور امام خمینی در عید مبعث را ایشان برای آن گروه فراهم کرد.
🔹 توجه ویژه ایشان به این پدیده (که: ظرفیت کودکان برای حال خوب جامعه می نامم) وقتی معنادار می شود که ایشان در مضمون سرود جدید آنها تصرف کردند و گفتند: "شعر و آهنگش خوب است اما حزنش زیاد است خانواده شهدا خودشان به اندازه کافی غم و غصه دارند شما باید کاری کنید که برای اینها تسلی خاطر باشد. جنبه های حماسی این سرود کم است"!
yun.ir/iajdl8
🔹 این سطح از ورود به پدیده خود جوشِ فرهنگی از یک شهرستان، کاشف از یک #راهبرد_فرهنگی در حکمرانی فرهنگی برای تلطیف فضای آن روز جامعه؛ تسلی بخشی و امید آفرینی در اوج تبعات طبیعی جنگ بود.
🔹 اگر اثر بخشی این ظرفیت را تئوریزه کنیم؛ می توان گفت: چون نسل نو بطور طبیعی، نتایج نسل قدیم است؛ وقتی آنها را آئینه آرمانها، امیدها، آرزوها و اهدافی ببینیم که دنبال کرده ایم، اثر تسلی بخشی، تحمل پذیری، امید آفرینی برایمان دارد.
🔹 چنانچه برعکس، اگر نسل جدید را تمثالی از شورش و سرکشی علیه هنجارهای پذیرفته پدران و مادران جامعه دیدند، ناامیدی و گله مندی شکل می گیرد.
- والدین آمریکایی بر همین اساس نگران هنجارهای موسیقی و حواشی خواننده نوجوان جاستین بیبر شدند و بیش از ۲۷۰ هزار امضاء برای اخراج او جمع کردند
- داوران عصر جدید هم به نمایندگی از حضار همین نکته را درباره گروه سرود رسا به زبان آوردند؛ بی خیال فرم و مسائل فنی، شیفته انرژی مثبت آن شدند.
اگر همین مضمون را حرفه ای تر و هنری تر یک استاد موسیقی اجرا می کرد چنین انرژی مثبتی نمی داشت!
🔹 شاید یکی از علل اقبال عمومی به سرود سلام فرمانده همین نکته روانی-اجتماعی باشد. واقعا ما خود را در آئینه فرزندانمان جستجو می کنیم. اگر اهداف، آرمانها و آرزوهای مشترک خود -که حتی با هزینه ها یا طولانی شدن بازه زمانی تحققش، خسته مان هم کرده- را به زبان هنر و ادبیات نو از فرزندان بشنویم، تسلی دهنده و انرژی بخش می شود!
🔹 این نظریه ریشه قرآنی هم دارد! قرآن به دهان پدران و مادران مومن می گذارد که فرزندان و نتایج خود را هبه الهی دانسته و از خداوند قرة عین شدن آنها را بخواهند.(۷۴فرقان)
- انتخاب کلمه "قرة العین" حاوی بار مفهومی خاصی است که حال نسل قدیم را خوب می کند.
- به حسب لغت این کلمه یا جایی استعمال میشود که حرارت چشم در اثر درد، خنک شود! یا موجب "قرار" و آرامش چشم نگران و پریشان شود!(ر.ک:تفسیرالمیزان ذیل آیه)
⬅️ وقتی در نسل نو، بازتولید اهداف و آرزوها و هنجارهای نسل قدیم دیده شود، برای نسل قدیم تسلی بخشی و آرامش و نشاط می آفریند.
🔹 چند مراقبت این ظرفیت:
1⃣ مضمون اصلی، باور و آرمان و هنجار درصد بالاتری از جامعه باشد؛ تا مردم بیشتری خود را در آیینه آن ببینند! مضامین انتظار، عاشورا، وطن دوستی، آرمانهای انقلاب۵۷ (آزادی، عدالت، جمهوریت، پیشرفت، استقلال) و... چنین اند.
2⃣ گریزهای احتمالی از مسائل جاری و سیاسی به مضمون اصلی، بیّن و معقول و دارای مقبولیت نسبی باشد، نه شاذ و نادر و بحث انگیز؛ یا تطبیق های محافظه کارانه و ایستا!
3⃣ ورود حکمرانی به سرایت دادن و شیوع آن، فرهنگی باشد نه سیاسی و حاکمیتی و از بالا به پایین! تسهیل در عرضه برای تقاضای طبیعی جامعه را موجب شود نه بشکل پروپاگاندا یا تسری دادن های هژمونیک.
4⃣ در سرایت و تسرّی به اکناف جامعه، آلوده کانونهای ثروت و جناح های قدرت نشود! برندینگی برای اغراض دیگر نشود؛ تا کالایی سیاسی و جناحی را قالب کند و مصرف تبلیغاتی و پوششی شود!
5⃣ استفاده ابزاری کودکان برای دنیای بزرگسالان نباشد به گونه ای که به هنجارها و سطح دید و تلقی کودکان آسیب بزند! در همین سالها دیده ایم ترانه هایی با مضامین و حتی ملودی های دنیای بزرگسالان که در برخی برنامه های کودک از زبان بچه ها بازتولید میشود.(مثل برخی مضامین عاشقانه)
۱۴۰۱/۲/۲۶
#عصر_جدید #سلام_فرمانده #صدا_و_سیما
🆔@Cultural_governance
⭕️ سازمان نظام روانشناسی کشور، لیست بلندبالایی از اسامی افرادی که تحت عنوان مشاور و روانشناس فعالیت میکنند را منتشر کرده و گفته این افراد مجوز ندارند و خطاب به مردم نوشته: از مراجعه به افراد فاقد شماره نظام روان شناسی و مشاوره جهت مشاوره روان شناسی یا کلاسهای آموزشی حضوری و انلاین خودداری نمایید.
فرهنگ هلاکویی، محمود انوشه، ایمان سرورپور، علیرضا شیری از افراد شاخص این لیست هستند.
#روانشناسی_زرد
🆔@Cultural_governance
◀️شایستهسالاری به سبک سید علی خامنهای
🔰درآمدی بر حکم انتصاب رئیس جدید مؤسسه اطلاعات
⭕️«یک وقتی به خود آقای خاتمی هم گفتم که اگر امروز یک جریان چپی در کشور وجود نداشت، من لازم میدانستم یک جریان چپ بهوجود بیاورم تا برآیند این دوتا حرکت -حرکت آقای هاشمی و او-یک برآیند معتدل شود.» اینها سخنان رهبر انقلاب است در دیدار برخی فضلای حوزه علمیه قم، سی تیرماه ۸۸. در شرایطی که اصلاحطلبان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم اعتراض دارند و برخی چهرههای نشاندار و برجستهشان هر روز هیزم در آتش اختلافات میریزند و التهاب سیاسی و فضای داغ انتخاباتی روزهای پیش از انتخابات را به خیابانها میکشانند تا حاکمیت مجبور شود از راهها و شیوههای غیرقانونی انتخابات را باطل کنند. همان روزها که اصلاحات همه سرمایهاش را در تنور اعتراض حرکت هیجانی موسوم به جنبش سبز سوزاند. و امروز در حکم انتصاب سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم به سرپرستی مؤسسه اطلاعات، رهبر انقلاب نوشته است: «چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی مشترکند، وجود روزنامهای با این خصوصیت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آنچنان است.»
⭕️رهبر انقلاب در همه ۳۳ سال زعامت نظام جمهوری اسلامی، هیچ یک از احکامی که امام خمینی رحمت الله علیه صادر کردند، باطل نکرد و هیچ یک از اشخاص و چهرههایی که ایشان منصوب کردند، با وجود اختلاف نظر شدید سیاسی کنار نزد. حالا اما پس از مرحوم دعایی، رهبر انقلاب در تداوم مشی فکری اعتدالگونه و نگاه تکثرزای فرهنگی خود، سید عباس صالحی را به مدیریت مؤسسه اطلاعات منصوب میکنند. صالحی غیر از مشی حوزوی و سابقه مطبوعاتی، در دولت روحانی، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسید و در همه هشت ماه گذشته، ترجیح داد با برخی اقدامات و تصمیمات دولت سیزدهم مخالفت توئیتری کند.
⭕️برخلاف نگاههای تقلیلگرایانه و رویکردهای تکفیرسازانه چند سال اخیر که آن هم به واسطه نفوذ بالا و تأثیر عمیق شبکههای اجتماعی رخ داده، چپ و راست، اصولگرایی و اصلاحطلبی، در میدانهای سیاست و فرهنگ، مکمل یکدیگرند. جریان اصلاحات با همه فراز و نشیبهایی که از دهه ۶۰ تاکنون داشته و با همه اصراری که به معارضه با نظام سیاسی مستقر دارد، به هیچ عنوان مقابل انقلاب و ضدانقلاب نیست.
اصرار و پافشاری برخی نوباوگان سیاسی برای آنکه همه اصلاحات را نفوذ و خیانت جا بزنند، خلاف نظر و سیره رهبر انقلاب است. اگرچه کثیری از اصلاحطلبان هم از این نقش و اتهام استقبال میکنند و مرتباً کوشش دارند در مسابقه سیاهنمایی اقتصادی و نومیدسازی اجتماعی، حتی از براندازان نیز سبقت بگیرند.
اما واقعیت این است که انتصابها و انتخابهای رهبر انقلاب در همه سالهای زعامت، این گونه بوده است که غیر از هدایت فکری و راهبری اجتماعی، در احکام نیز به گونهای از تعادل سیاسی باور داشتهاند. از این روست که باید تصریح کرد اتفاقاً بزرگترین حامی اصلاحطلبی، شخص رهبری است و اوست که شمایل میانهروی و نماد اعتدال است نه الف و ب که به اسم اعتدال، نفاقورزی میکنند و به نام اجتماع، دشمنتراشی.
⭕️رویشهای انقلاب فقط برآمدن این مداح یا فراگیر شدن آن سرود نیست. رویشهای انقلاب یعنی خلاف آنچه به نظر میرسد، جمهوری اسلامی همچنان کارگزاران صدیق و کاردانی دارد که به اصول قانون اساسی و اهداف جمهوری اسلامی پایبندند و توان مدیریت و توشه کادرسازی را دارند. از میان رفتن یا کناره گرفتن مدیران در نهادهای بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی یا حتی اعضای شورای نگهبان که همگی مسئولیتهای سنگین و فرسایندهای هستند، مانع انجام مأموریتها نشده و اتفاقاً انتخابها و انتصابها نشان میدهد علمداران یا ژنرالها اندک نیستند و این میتواند وجه دیگری از «بنبست نداریم» مورد تأکید رهبری باشد. غیر از این، توازن سیاسی و تعادل اجتماعی مورد نظر رهبر انقلاب، گزاره راه نداشتن اصلاحطلبان به قدرت را نیز باطل میکند.
⭕️کشورداری با توئیتر بازی تفاوت دارد. اداره ایران با مدیریت یک اداره فرق دارد. بیاعتنایی به تفاوتها و تمایزها، انکار استعدادهاست و انکار استعدادها، راه را میبندد و امید را کدر میکند. ایران امروز به هنرمندانی نیاز دارد که سازش و سازگاری و همراهی و موافقت را آموزش دهند، نه اینکه مرتباً خطکشی کنند و خود را محتسب و دیگری را آلوده فریاد کنند. و عجیب اینجاست که محتسبها و هادینماها خود را متصل و منتسب به چهرهای کنند که عین رفق و مداراست و این را هم در بیان نشان داده و هم در حکم اثبات کرده. باشد که برخی کاتولیکتر از پاپها عبرت گیرند و جامعه را پارهپاره نکنند. ریزشهای انقلاب، نخستین نشانهشان، سبقت از رهبر جامعه است.
#مطبوعات | #روزنامه | #مکتب_امام
🆔@Cultural_governance
🔻نکتههایی دربارۀ مرحوم دعایی و روزنامۀ اطلاعات
🖋 مهدی جمشیدی
اشاره: این نکتهها را در جریان گفتگوی انتقادی در یک گروه مجازی نگاشتم و در برابر آنها به من حمله شد. اینک برای جلوگیری از تحریف مواضعم، آنها را بازنشر میدهم. پس از انتشار حکم انتصاب مدیر مسئول جدید روزنامۀ اطلاعات، همین نکتهها، دستمایۀ تمسخر و ملامت من گردید. بااینحال، صادقانه و شجاعانه، استدلالهای خود را ثبت میکنم؛ چه درست و چه نادرست.
1- متأسّفانه مرحوم دعایی، "صلح کلّ" بوده و به روی همه لبخند میزده و با همه خوب بوده است؛ به تعبیر استاد مطهری، "جاذبه" داشته، نه "دافعه". به همین دلیل روزنامۀ اطلاعات در طول دهههای گذشته، به یک روزنامۀ بیاثر و کلیشهای تبدیل شد. انقلاب، پُر هست از آدمهای "بینابینی" و "متوسط".
2- در نامۀ تسلیت رهبر انقلاب:
اوّلاً، بر "گذشتۀ سیاسی" تأکید شده نه "اکنونِ سیاسی".
ثانیاً، بر "ارادت سیاسی" تأکید شده نه "عمل سیاسی".
ثالثاً، بر "اخلاق فردی" تأکید شده نه "موضع سیاسی".
رابعاً، هیچ سخنی از "مدیریّت مطبوعاتیِ طولانیمدّتِ" وی به میان نیامده است.
بنابراین، با یک متن "بسیار رقیق" مواجهیم، چون سخن از شخصیّت "بسیار رقیق" در میان است.
3- امّا دربارۀ "ارادت به انقلاب" باید گفت:
اوّلاً، ارادت، "کف" هست نه "سقف".
ثانیاً، خیلیها ارادت دارند و این امر، "خاص" و "تمایزبخش" نیست.
ثالثاً، اگر "مواضع" ایشان با ارادتش تطابق داشت، رهبری از "مواضع" هم میگفت. و نگفت.
رابعاً، ارادت با "تشخیصهای اشتباه" و "بیموضعی" و "انفعال"، قابلجمع هست.
خوشبختانه این بیانیۀ رقیق، درستیِ سخن ما رو اثبات کرد؛ بیانیهای خالی از اشاره به عینیّتهای سیاسی.
4-کسی انتظار ندارد که رهبر انقلاب در پیام تسلیت، از متوفی "انتقاد" کند. بنابراین، از این جهت، راه کشف معنایِ ذهنیِ رهبر انقلاب، بسته هست. راههایی که باقی میماند، اینهاست:
اوّلاً، چیزهایی که گفته است، چه "زمینه" و "گستره"ای را دربرمیگیرد.
ثانیاً، چیزهایی که گفته است چه "غلظت" و "برجستگی"ای دارد.
ثالثاً، چیزهایی که رهبر انقلاب "نگفته" است. میدانیم که رهبر انقلاب، رفتار پدرانه با همۀ جریانهای سیاسی دارد و هرچه که ایشان میگوید از سرِ صداقت و راستی است، امّا گاهی به دلیل مصالح، ایشان حقایقی را "بیان" نمیکند. برای مثال، این که واقعهای رخ میدهد و ایشان "موضعگیریِ آشکار" نمیکند، خودش معنادار است. پس "نگفتهها" نیز معنا دارد. البتّه چنین تحلیلی، دلبخواهانه نیست؛ یعنی نگفتهها در نسبت با "موقعیتِ شخص یا واقعه"، معنادار است. پس "قالب" و "چهارچوب" دارد. شخصی و سلیقهای نیست.
5- در اینجا، از کسی که "مبارز دیرین امام" بود، انتظار میرفت که تا پایان در "خط مبارزه" بماند و مبارزهاش، "جلوه" و "تعیّن" داشته باشد و به این مناسبت، رهبری هم بر "تداوم منش مبارزاتی ایشان" اشاره کند، ولی چون اینگونه نبود، رهبر انقلاب، کفۀ "فضایلِ اخلاقیِ ایشان" را سنگین کرد و کوشید با اشاره به این سجایا، آن "خلاء" را جبران کند. به عبارت دیگر، "گذشتۀ" ایشان، رنگ "مجاهدت" داشته و "اکنونِ" ایشان، رنگ "اخلاق". کاهش غلظت مبارزه در منش ایشان، یک ضعف است، امّا رهبر انقلاب آن را با پُررنگکردن اخلاق، جبران کرده است.
6- مرحوم دعایی، اولاً سیوسهسال در روزنامۀ اطلاعات بود و به گمان دوستان، خدمات فراوان کرد، امّا رهبر انقلاب در پیامش، حتّی در حد دو کلمه، اشارهای به این سیوسهسال نکرد؛ و ثانیاً شش دوره، یعنی بیستوچهار سال هم ایشان نمایندۀ مجلس بوده و باز هم رهبر انقلاب، کوچکترین اشارهای به اینهمه سال حضور در مجلس نکرده است. چرا؟! یعنی در طول این چهل سال، چنانکه در بیانیه آمده، ایشان فقط "ارادت به انقلاب" و "فضایل اخلاقی" داشته است؟! یعنی اهمّیّت این دو، کمتر از خصوصیّتِ "پایداری و وفا در دوستی و رفاقت" بوده که رهبر انقلاب، این مطلب را آورده، ولی این سالهای انبوه را ناگفته باقی گذاشته است؟! ارادت ایشان به انقلاب، اغلب در حد ارادت باقی ماند و در دهههای اخیر، به کنش تبدیل نشد.
7- جریان اعتدالگرا و اصلاحطلب، قصد تقابل دارند؛ که "دعایی" چنینوچنان بوده و "شریعتمداری"، اینطور است! جریان اصلاحات شروع کرد به "مبالغه" و "الگوسازی" و "قدیسپروری" دربارۀ این مرحوم. در حالیکه بیموضعی و صلحکلبودن و به روی همه لبخند زدن و با همه خوببودن، فضیلت نیست. ما شریعتمداریِ عزیز را الگوی کنشگریِ موفق مطبوعاتی میدانیم، نه آن مرحوم را.
#مطبوعات | #روزنامه | #مکتب_امام
🆔@Cultural_governance
🔻مجالدهیِ رسمی به متفاوتاندیشان
🖋 مهدی جمشیدی
در حکم رهبر انقلاب آمده است: روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی «قشرهایی از مردم عزیز» بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس مییافته است. «چندوجهیبودن نگاهها و سلایق سیاسی» در میان نخبگانی که در «اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» مشترکند، وجود روزنامهای با این خصوصیّت را مفید و شاید الزامی میکرده، و اکنون نیز آنچنان است. برادر انقلابی و پسندیدهخصال، مرحوم حجتالاسلام دعائی، به گونهای شایسته توانسته بودند «جهتگیری مزبور» را رعایت کنند( ۱۸ خرداد ۱۴۰۱).
1. رهبر انقلاب بهصورت «آگاهانه/ حسابشده/ سنجیده»، بخشی از امکانِ رسانهای را در اختیار دستهای از نیروهای سیاسی قرار داده است که با تفکّر سیاسیِ ایشان، «فاصلهها/ زاویهها/ اختلافها»یی دارند. این یعنی انتخاب مرحوم دعایی و تداوم حضور ایشان در طول سه دهه، برخاسته از یک «محاسبۀ سیاسی و اجتماعی» در ذهن رهبر انقلاب بوده است، نه «اتّفاقی» یا «ناخواسته».
2. و محاسبه، این است که وجود نخبگان سیاسیای که «متفاوت» میاندیشند و تا حدی «دیگری» هستند، این ضرورت را در منطق حکمرانی در سطح عالی و راهبردی ایجاد میکند که رهبر انقلاب، «زمینه/ مجرا/ بستر»ی را نیز در اختیار آنان قرار بدهد تا نظام به «استبداد/ تکصدایی/ یکدستی»، متهم نشود.
3. در عین حال، همین نخبگانِ سیاسیِ متفاوتاندیش نیز دستکم باید دارای «اعتقادِ راسخ به انقلاب و نظام اسلامی» باشند تا از این زمینۀ رسانهای استفاده کنند. پس این مجالدهی و زمینهسازی، «بیچهارچوب/ رهاشده/ ولنگار» نیست.
4. اینکه گفته شده «روزنامۀ اطلاعات، سخنگوی قشرهایی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس مییافته است»، به این معنی است که «منطقِ توزیعِ مدیریّتِ فرصتهای رسانهای»، در همهجا، یکسان نیست؛ یعنی اینگونه نیست که بتوان بر اساس ملاحظۀ یادشده نتیجه گرفت «رؤسای رسانۀ ملّی» را نیز باید اینچنین انتخاب کرد و لازم است در برخی دورهها، این مسئولیّت را به متفاوتاندیشان سپرد. این منطق، «محدود» است و «قابلتعمیم» نیست. بهبیاندیگر، این راهبرد نباید بیش از گشودنِ «روزنه» باشد و بهصورت یک «حقّ فراگیر» درآید.
5. مجالدادن رسانهای به اینکه دیدگاهها و مواضع «متفاوت با سیاستِ رسمی» مطرح شوند، به معنی «حقّ» و «درست» بودن آنها نیست، بلکه از ضرورتِ وجودِ «آزادی» در عرصۀ سیاسی برمیخیزد. بهعبارتدیگر، اینگونه نیست که در دولت اسلامی، تنها «مواضع حقّ»، اجازۀ «مطرحشدن» و «اظهارشدن» داشته باشند، بلکه همۀ مواضع در چهارچوب قانون، «مجالِ بیان» دارند. بنابراین، میان «حقّ سخن گفتن» و «سخنِ حقّ گفتن»، تفاوت وجود دارد. آنچه که باید «غالب» و «حاکم» باشد، سخن حقّ است، امّا نباید تنها سخن حقّ، «مجالِ اظهار» و «میدانِ بیان» داشته باشد.
6. «انقلابیبودن» و «انقلابیگری» به سبب ذات خویش، مفهومی «تشکیکی/ مرتبهمند/ پیوستاری» است و از این جهت، باید از تعبیر «غلیظ» یا «رقیق» بودن آن در افراد سخن گفت؛ چنانکه ایمان اسلامی نیز چنین حکمی دارد و «اقویا» و «ضعفا» را شامل میشود. ازاینرو، میتوان دربارۀ «ضریبِ انقلابیبودنِ اشخاص»، داوری کرد و کسانی را بر کسانی «ترجیح» داد و «برتر» انگاشت، امّا این موضع به معنی «نفیِ خصلتِ انقلابی» از عدّهای نیست.
7. من در عین باورِ عمیقِ معرفتی به بندهای پیشین، از «واگذاریِ رسمی و ناگفتۀ» چنین «جهتگیری»ای به روزنامۀ اطلاعات، باخبر نبودم و فارغ از این ملاحظه، اظهارنظر کردم. حال که دریافتم که رهبر انقلاب، چنین طرحی در ذهن داشته و از اساس، در پیِ ایجادِ فضایی برای «سخنِ متفاوت گفتن» بودند، از داوریام دربارۀ روزنامۀ اطلاعات، عبور میکنم و با وجود انتقاد به طبعِ سیاسیِ شخصیِ مرحوم دعایی، همچون رهبر انقلاب معتقدم که «مرحوم حجتالاسلام دعایی، به گونهای شایسته توانسته بودند جهتگیری مزبور را رعایت کنند». در واقع، به دنبال تغییرِ «موضوع» - که در اینجا جهتگیریِ تعیینشدۀ روزنامۀ اطلاعات است - «حکم» من نیز تغییر کرد؛ برای چنین هدف و غایتی، باید نیز اینگونه عمل کرد.
#مطبوعات | #روزنامه | #مکتب_امام
🆔@Cultural_governance
🔸بعد از فراخوان مجموعه حکمرانی فرهنگی در شبکه های اجتماعی الحمدلله حجم مطالب خوبی ارسال گردید.
🌱بی شک نقد منصفانه ناظر بر در نظر گرفتن نکات مثبت و منفی یک برنامه می باشد.
🔸از تمامی افرادی که در این فراخوان شرکت کردند بسیار سپاس گذاریم
🌱شما همراهان در این مسیر میتواند با #عصر_جدید مطالب بارگذاری شده در کانال را مطالعه فرمائید.جمع بندی از برنامه عصر جدید برعهده خود عزیزان می باشد.
🔹منتظر پرونده های جدید و سوژه های آتی باشید.
🔅حکمرانی فرهنگی🔅
🆔@Cultural_governance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پایان برنامه الن شو بعد از 19 فصل
🔸در طول نزدیک به دو دهه (۱۹ سال) ، ۳۰۰۰ قسمت مصاحبه (تاک شو) توسط یک زن هم جنس باز ساخته شد و این شخص از اوباما مدال قهرمانی گرفت.
🔸 ترویج سلبریتی و عرفی سازی ناهنجاری های جنسیتی از اهداف این برنامه بود.
➕پ.ن
ایا صدا و سیما بر روی برنامه ای مصمم بوده است که ۱۹ سال پیگیری تولید ان باشد؟
#اندلس | #صدا_و_سیما | #سلبریتی
🆔@Cultural_governance
معنا_و_مسیرِ_بازسازی_انقلابی_در_ساختار_فرهنگی.pdf
209.5K
🔹 متن پیادهشدۀ دو درسگفتار
🔻 معنا و مسیرِ بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی
✍️دکتر مهدی جمشیدی
#حکمرانی_فرهنگی | #بازسازی_انقلابی | #ساختار_فرهنگی
🆔@Cultural_governance
🔻 گذار مبتنی بر بازسازیِ انقلابی از گام اوّل به گام دوّم:
🔸بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی بهمثابه «بازاندیشی سیاستی»
جهت مطالعه👇
🌐fekrat.net/?p=8038
🌐iict.ac.ir/bazsazien
🌐farsnews.ir/news/14000615000317/
✍️دکتر مهدی جمشیدی
#حکمرانی_فرهنگی | #بازسازی_انقلابی | #ساختار_فرهنگی
🆔@Cultural_governance
مقصودآیتاللهخامنهایازبازسازیانقلابیدرساختارفرهنگی - دکتر مهدی جمشیدی.mp3
12.58M
🔻 درسگفتار دربارۀ:
بازسازیِ انقلابیِ ساختارِ فرهنگی
(تحلیلِ سخنانِ اخیرِ آیتالله خامنهای)
✍️دکتر مهدی جمشیدی
#حکمرانی_فرهنگی | #بازسازی_انقلابی | #ساختار_فرهنگی
🆔@Cultural_governance
🔻 جوانِ مؤمنِ انقلابی و ساختشکنیِ جریانی
✒️ مهدی جمشیدی
[1]. گردنننهادن به خلوصگراییِ آیتالله مصباح، جریانِ اصولگرایی را گرفتار «انفعال» و «سردرگمی» و «چندپارگی» کرده است. هنگامی که «مدارِ فکری» و «قرابتِ گفتمانی» در میان نباشد، هرچه که پیش میرویم، «تشتّتها» و «زاویهها» فزونی مییابند و نهایت از متن خودِ ما، «دیگری» سربرمیآورد. ائتلافهای بیهویّت، «کامیابیِ موقتی» به دست میآورند و «ماندگار» نیستند.
[2]. خلوصگرایی به معنی «نفیِ دیگران» نیست، بلکه عبارت است از طرّاحیِ «هستۀ مرکزیِ اصیل» در درون حاکمیّت که مبتلا به گریز از مرکز نباشند. بحث بر «انتخاب اصیلترینها» است، که در برابر «گشادهدستی» و «حملبرصحت» و «سهمیهبندی» و «ائتلافهای عملگرایانه» قرار دارد.
[3]. در چهارچوب خلوصاندیشی نمیشد و نمیشود قدرت را به دست آورد، امّا نه دلیل نقصِ ذاتیِ این فکر، بلکه چون «جریان غالب/ اکثری/ مسلّط» در اصولگرایی، مشتمل بر نیروهای سیاسیِ «چندزیست» و «موقعیّتطلب» است که یا خودشان منزلتِ سیاسی دارند و یا از سایهنشینی نسبت به این چهرههای سیاسیِ سرشناس، بهتدریج از پلههای قدرت بالا میروند. در این حال که این جملات را مینویسم، مصداقهای متعدّدی در ذهنم نقش میبندند...
[4]. البتّه این امکان وجود دارد که در بلندمدّت و به واسطۀ هویّت غیرمردمی و اندکسالارِ جریان اصولگرا، نیروهای انقلابیِ اصیل، به آنچنان «بدنۀ اجتماعیِ خودجوش و خودبنیادی» دست یابند که «معادلات چهرههای سیاسیِ تثبیتشده امّا بیخاصیّت» را منهدم کنند. واقعیّتِ اجتماعی، همین اندازه «مستقل» و «مهارنشدنی» است.
[5]. یک مصداق برای بند پیشین بیاورم. تجربۀ بنده نشان داد که مواضع نسبت به آیتالله مصباح در درونِ نیروهای انقلابی یا شبهانقلابی، «خصوصیّت طبقاتی» دارد؛ چنانکه نیروهای قلّهنشین و برجستگان، منفینگر و بدبین هستند و ایشان را برنمیتابند، امّا هرچه به سمت طبقاتِ پایینی و بیقدرت حرکت میکنیم، به گونهای عجیب، «محبوبیّتِ قدیسانه و ایمانی» در دلهای اینان نسبت به آیتالله مصباح مشاهده میکنیم. بسط و استمرار همین اتّفاقِ مهندسینشده و برآمده از متن امر اجتماعی، میتواند «مناسباتِ سیاسیِ کلان و پهندامنه» را نیز دگرگون کند.
[6]. جریان اصولگرایی هیچگاه روی خوش به آیتالله مصباح نشان نداد و ایشان را «قوّۀ عاقله» به شمار نیاورد، بلکه همواره «زمینِ بازیِ پیشینی» تعریف کرد و خواست ایشان را به دام طرح خویش بیفکنند و بازیسازیِ پیشدستانه کند.
[7]. مشکل اصولگرایان با آیتالله مصباح، شخص «خودشان» بودند؛ بحث بر سر این بود که «سهمی از قدرت» برای خودشان میخواستند و حاضر نبودند که جز خود را «اصلح» بشمارند. وجودشان، در حکم اصول موضوعه و مقولۀ غیرقابل مناقشه بود. «منهای بزرگ» در جریان اصولگرایی، «استدلالستیز» و «اقتدارمآب» هستند و به هیچ قیمتی از خودشان درنمیگذرند. در اینجا، «گفتگو» بیمعنی میشود. آیتالله مصباح، این «پیشفرضِ مستبدانه» و «انگارۀ نامؤمنانه» را برنتافت.
[8]. چندی که بگذرد، اصولگرایان نیز همچون اصلاحطلبان، بهای گزاف و جبرانناپذیر این «منطقِ قدرتمدار» را خواهند داد و «گوشهنشین» خواهند شد. اصلاحطلبان گمان کردند که «ضمیمهشدن»شان به دولت تکنوکراتها، موجبات «بقای سیاسی» یا امکان «بازسازیِ سیاسی»شان را فراهم میکند، حالآنکه این چسبندگیِ هویّتستیزانه و منفعلانه، چترِ «نفرت اجتماعی» از دولت روحانی را بر سر آنها نیز گستراند و آنها را در «مصائبِ دولتِ تنبل»، سهیم و شریک ساخت. همآغوشیِ اصلاحطلبان با تکنوکراتها، شامِ لذّتبخشی داشت، امّا صبح از راه رسید و اصلاحطلبان، «باکرهگیِ سیاسیِ» خویش را باختند. «سقط جنین»، واقعیّت را دگرگون نخواهد کرد.
[9]. مردِ میدان، تنهاوتنها، «جوانِ مؤمنِ انقلابی» است که خویش را نمیبیند و این جریانهای سیاسیِ قشری و ندانمکار و کُرسیپرست، به پایان روزگار خویش نزدیک میشوند.
#حکمرانی_فرهنگی | #بازسازی_انقلابی | #ساختار_فرهنگی
🆔@Cultural_governance
اولین رویداد شناسایی حمایت از ایده ها، فعالیت ها و شرکت های نوآفرینی (استارتاپ های) فرهنگی عرصه بین الملل برگزار می شود:
📌 از ایران
🔸 محورهای رویداد:
🔹 قرآن و تبلیغات دینی
🔹 رسانه، صوت و تصویر
🔹 هنر و صنایع خلاق
🔹 آموزش، علم و فناوری
🔹 صنایع دستی و گردشگری
🗓 مهلت ثبت نام: سه شنبه ۳۱ خرداد
🌐 ثبت نام از طریق:
www.aziran.icro.ir
🆔@Cultural_governance