پایتخت، رسانه ملی، فقدان نگاه راهبردی
✍️علیرضا محمدلو
وقتی هنرمان راهبردی نیست، بایستی پای پایتخت نشسته و روزمرگی ناشی از سیاست های ضعیف و خسته رسانه ای مان را تماشا کنیم.
هنر راهبردی و استراتژیک، به #بقای_تمدنی یک کشور کمک می رساند و مسائل کلان و نیازهای بلندمدت جامعه را در یک یا چندفصل، تبیین و تحلیل می نماید که عوام و خواص جامعه در موقعیت فهم اولویت های یک نظام قرار بگیرند و بیگانه از فرصت ها و تهدیدهای جامعه نبوده و درک همسویی از رخدادهای خرد و کلان آن داشته باشند.
برفرض مثال، سینمای هالیوود وقتی پای تولید برخی سکانس های سریال یا سینمایی اش، رییس جمهور کشورش را دعوت می کند یا ایده فیلمنامه اش را از وزارت دفاع یا اطلاعات کشورش می گیرد، کاملا نشان می دهد که رسانه باید در خدمت #اقتدار و #حل_مسائل_اصلی یک کشور قرار بگیرد.
بله قرار نیست که تیغ اصلاح گر و نقاد رسانه را کُند نمود و چون #هالیوود به تسخیر سیاستمداران و نظامیان درآمد، اما روا نیست که از آن ور بام افتاد و هرروز بدتر از دیروز و فقط بدلیل خط تعلیقی که طی چندسال اشغال تریبون صداوسیما در شلوغ ترین ساعات حضور مخاطبش، ایجاد شده، #محتوای_ضعیف و غیرآموزشی و صرفا #سرگرم_کننده!(درخوشبینانه ترین حالت) را روی آنتن ببریم و فرصت ویژه تعطیلات برای #ذهنیت_سازی_تمدنی و پاسخ به بسیاری از شبهات و مسائل اجتماعی_سیاسی در قالب فیلم را از دست بدهیم.
سریالی که با خرده روایت های عجیب و ضعیفش، اسیرشدن یک قشر روستایی در چنگال #فرهنگ_شهرنشینی را به بدترین و افراطی ترین وجه ممکن به تصویر می کشد بطوری که تمام #قهرمانان فصل های گذشته اش تبدیل به انسان های #معمولی و تازه به دوران رسیده می شود.
یا یک سیاستمدار متعهد ولی نه چندان مردمی و محبوبش را بقدری ضعیف به تصویر می کشد که توان اداره راننده چموش خود را ندارد.
اگر ایده ناظر فیلم، #خانواده_محور بوده و بر ارزش های خانوادگی تاکید می کند، با تصویر یک پدرضعیف و دروغگو با بنیه مذهبی عوامانه و مادری عاقل ولی جوزده و درگیرحاشیه در فیلم، نقض غرض شده و حتی حساسیت های ویژه آنها درباره #زیست_رسانه_ای فرزندانشان نیز به ثمر نمی نشیند.
گره گشایی و #حماسه_آفرینی و لحظه های ویژه و #الگو در فیلم دیده نمی شود و صحنه های ماندگار و #دیالوگ_های_گفتمان_سازش، بقدری ضعیف و مبتذل است که آورده ی فرهنگی و ادبی برای مخاطب نوجوان و جوان بدنبال ندارد.
الغرض اینکه صداوسیمای ما دچار #روزمرگی شده و از فقدان یک #نگرش_استراتژیک که هم طرح در مسئله، عمیق و جسورانه و با ملاک اولویت و اهمیت عمل کند(پایتخت ۵، گاندو و...) و هم روش حل مساله را در پیچیدگی ها و بحران های شهرنشینی و... به درستی آموزش بدهد، رنج می برد.
امنیت ملی ، پیشرفت ایرانی_اسلامی، سبک زتدگی اسلامی، #اقتصادبیمار، رسانه و سیاست و حتی نگاه آینده پژوهانه به جهان و #آخرالزمان می توانند سوژه های دارای اولویت و بِکری برای فیلمسازان ما باشند که مخاطب ۸۰ میلیونی سریال های محبوب، در ساحت سوادرسانه ای و حرکت تمدنی، رشد محسوسی در نگرش و منش و ادبیاتشان رقم بخورد.
#نسل_زد
#صدا_سیما
🆔@cultural_governance
شبکه پویا؛ منفعل یا پویا؟!
✍️ محمدمهدی احسانیفر
پس از بهبودی نسبی از کرونا، توان انجام کاری را نداشتم و مجبور بودم که بیشتر وقت را استراحت کنم. دختر کوچکم، بخشی از روز را به دیدن شبکه پویا می گذراند. از این فرصت استفاده کردم و به او گفتم: از این به بعد، با هم پویا ببینیم. خیلی خوشحال شد. حتی برنامه ها را برایم معرفی می کرد و گاهی با زبان خودش تحلیل می نمود. البته این همراهی حدود یک هفته تا ده روز طول کشید.
در آن روزهایی که پویا می دیدم، متوجه اشکالات زیادی در برنامه های این شبکه شدم. این اشکالات به اندازه ای است که نمی توان شبکه پویا را کانالی اسلامی یا ایرانی دانست و آن را در راستای اهداف انقلاب اسلامی دانست. حتی نمی توان این شبکه را در راستای نیازهای کودک و نوجوان دانست. برخی از آن اشکالات را یادداشت کرده ام.
۱. شبکه ویژه برای کودک و نوجوان، او را از فضای واقعی زندگی دور کرده و گمان می کند که همه چیز باید با دنیای کودکانه او هماهنگ شود. از این رو با جهان واقعی فاصله گرفته و خیال پردازی افراطی در وی شکل می گیرد.
۲. وقتی شبکه ای از صبح تا شب، برنامه کودک و نوجوان پخش کند، معنایش این است که این گروه سنی نیاز به کار دیگری ندارد. تفاوت این گروه با دیگران آن است که دیگران، توان انتخاب دارند ولی در اعضای این گروه، هنوز اراده انتخاب شکل نگرفته است. حال اگر این برنامه ها فقط یکی دو ساعت از روز را پوشش دهد، معنایش آن است که زندگی فقط "شبکه پویا دیدن" نیست.
۳. شبکه پویا شبکه ای سکولار است. در این شبکه به جای بهره گیری از زمینه دینی و تم اسلامی ایرانی، به ظاهرسازی های موقع اذان یا یکی دو سرود تکراری غیر جذاب اکتفا می شود. هیچگاه مخاطب شبکه پویا، عقاید و احکام و برنامه های دینی را در قالبی کودکانه نمی آموزد. بلکه یا اصلا چنین چیزهایی را یاد نمی گیرد و یا در قالبهای مستقیم که جذابیت ندارد، پخش می شود.
۴. شبکه پویا از ضعف سیاست گذاری و یا نداشتن سیاست رنج می برد. دیده نشدن سیاست واحد در تولید و پخش برنامه، بی توجهی به سیاست های کلان تربیتی، دوری از فضای آموزشی متناسب با کودک و نوجوان، حرکت نکردن به سمت اهداف انقلاب اسلامی و نداشتن خروجی تربیتی در میان مخاطبان، برخی از دلایل این ادعاست. آیا پس از راه اندازی شبکه پویا و تربیت دست کم یک نسل پای گیرنده های آن، کسی، غیر از نهادهای آماری و تبلیغی سازمان صداوسیما، می تواند ادعا کند که برنامه های این شبکه موجب پیشرفت او شده است؟
۵. تاکنون کارتون های ایرانی مختلفی تولید شده است. یکی از عجایب برخی از این کارتون ها، شخصیت پردازی خارجی و به ویژه غربی در کارتون ایرانی است! یعنی بیننده گمان می کند که با یک شخصیت خارجی رو به روست؛ چون هیچ نشان و نمادی از ایرانی بودن ندارد. بعد در پایان کارتون می بیند که تولید داخل بوده است!
#نسل_زد
#صدا_سیما
🆔@cultural_governance
✴️ مثبت و منفی "کلبه عمو پورنگ"
✍️ بابک شکورزاده
یکی از سریالهای پرمخاطب که برای گروه کودک و نوجوان ساخته شده و محصول گروه اجتماعی شبکه دو میباشد مجموعه تلویزیونی «کلبه عمو پورنگ» است. این مجموعه از نظر محتوایی سعی دارد که مضامین ارزشمندی مثل اعتماد به نفس را در قالب نمایشی فانتزی با بازیگرانی که عمدتا نقش حیوانی را دارند به کودکان و نوجوانان بیاموزد که نکته مثبت این مجموعه را میتوان همین موضوع دانست.
دو ویژگی مهم را می توان از موضوعات قابل نقد این مجموعه دانست:
موضوع اول داستان موسیقی است؛ این مجموعه را تقریبا میتوان به عنوان یک برنامه موزیکال تلقی کرد. نکته مهم در این جا خود را نمایان میکند و آن هم موزیکهایی است که اکثرا مصداق موسیقی مطرب و حرام است، به حدی که در بعضی اوقات بازیگران نیز بدنی تکان میدهند و رسما میرقصند. این موسیقی به گونهای است که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و با فتوای هیچ فقیهی، حتی با فتوای کسانی مثل رهبر انقلاب که فتوای راحتتری نسبت به سایر مراجع در این باره دارند نیز سازگاری ندارد. اثبات این موضوع کار پیچیدهای نیست و کسی که اندک اطلاعی درباره احکام موسیقی داشته باشد به این نتیجه خواهد رسید.
درست است که برخی موسیقیها مشکوک است و نمیتوان به راحتی آن را مصداق موسیقی حرام دانست، ولی دست کم اکثریت موسیقی که در این مجموعه ساخته و پخش میشود مصداقی بی چون و چرا از موسیقی حرام است.
با این اوضاع حقیقتا چگونه میتوان نوجوانان را توجیه کرد که ما در شرع موسیقی حرام نیز داریم. آیا با این اوضاع کسی به راحتی میتواند پذیرا باشد؟ طبیعتا نوجوان با تناقضاتی روبه رو خواهد شد و به راحتی توجیه نمیشود.
نکته دوم که جای انتقاد دارد نحوه بازی کردن برخی بازیگران زن این مجموعه است که بعضا با ناز و عشوه همراه است که طبیعتا چنین رفتاری نیز در حضور نامحرم مشروع نیست. مصداق بارز این ادعا بازیهای سپیده خداوردی در نقش "مگو" است که لحن و بیانش در اکثر اوقات تقریبا عشوهآمیز است.
ممکن است که توجیه عوامل مجموعه این باشد که این برنامه برای کودک و نوجوان است و برای لطافت کار و توجیهاتی از این دست اقتضای اینگونه رفتارها منعی ندارد؛ ولی نکته این است که درست است که مخاطب، کودک ونوجوان است؛ ولی آیا فقط کودکان شاهد این عشوهگریها هستند؟ عدهای نامحرم در پشت صحنه و جلوی صحنه شاهد این وضعیت هستند و بعد از آن جمعیتی میلیونی شاهد این مجموعه خواهند بود که طبیعتا بخشی از اینجمعیت، شامل نامحرمان بزرگسال میشود. البته ناگفته نماند که گریم و آرایشی که برخی از این بازیگران زن نیزدارند بدون رعایت ضوابط شرعی است و همان مشکل عشوهگری را دارد. بنابراین باید چارهای اندیشیده شود که هم برای مخاطب کودک و نوجوان جذابیت داشته باشد و هم ضوابط شرعی رعایت گردد.
#نسل_زد
#صدا_سیما
🆔@cultural_governance