هدایت شده از ژورسان
🌱خواننده سلام فرمانده ترور شد!😳
🧮ابهام در عدد و آمار روشی است برای اغراق نمایی و کوچک نمایی حوادت رسانه ای. این مساله چگونه توسط رسانه ها استفاده می شود؟
#عملیات_روانی
@journalist_resane
🔳 اربعین، جامجهانی
🌿 روبروی تلویزیون نشستهای و بازی تیم ملی کشورت را نگاه میکنی. تخمه، پفک و چیپس هم مثل موسیقی متن در اطرافت جریان دارند و هر چند دقیقه یکبار میهمان میشوند به معدهات!
اگر ایران این بازی را ببرد حتما به جام جهانی خواهد رفت. چند وقتی است بیشتر برنامههای تلویزیون اختصاص پیدا کرده به جام جهانی و همه جا حرف از جام جهانی است. هرچهار سال یکبار برگزار شدنش یکی از دلایلی است که مهمش کرده و دلیل دیگر هم شاید این باشد که مهمترین مسابقات فوتبال جهان است.
ته دلت دوست داری به جامجهانی بروی و بازیها و بازیکنان مشهور فوتبال را از نزدیک ببینی. خدا را چه دیدی شاید توانستی با یک یا چند نفر از آنها عکس یادگاری هم بگیری. از همه نژادها و کشورها میآیند به این مسابقات. بیشتر شبکههای تلویزیونی دنیا بازیها را پخش میکنند و سرخط خبرهای مهمجهان همین مسابقات و همین جام جهانی است. هتلهای مختلفی هست. پروازهای مختلف. هرکسی به اندازه وسع و توان مالیاش به این مسابقات میآید و پولدارها در جایی ساکن میشود و آنها که کمتر دارند نیز در جایی دیگر. مهم این است که همه میآیند و جامجهانی فوتبال جغرافیا ندارد.
بازی تمام میشود و کانال تلویزیون را عوض میکنی. گزارشی نشان میدهد از یک اجتماع بیست میلیونی که از کشورهای مختلف دور هم جمع شدهاند، بزرگترها دست بچههایشان را گرفتهاند و مادرها با کودکی در بغل در حرکتند.
خبرنگار میرود سراغ یکی از آنها. بعد از اینکه دو سه سؤال میپرسد خودش گریه میافتد و نمیتواند اشکهایش را کنترل کند. آنقدر غرق در تصاویر تلویزیون هستی که چشمانت پلک زدن را فراموش میکنند. در دلت غوغایی پدید میآید و اشکهایت سرازیر میشوند. دلت میخواهد در کنار آنها باشی و مانند قطرهای در این اقیانوس عاشقان غرق شوی. در بزرگترین اجتماع انسانی دنیا در طول تاریخ. در بزرگترین مانور دینی دنیا. در کربلا. همه آمدهاند و میآیند از نژادها و رنگها و کشورهای مختلف با هرچه در توان دارند میآیند. عشق به حسین(ع) جغرافیا نمیشناسد.
***
📜 امام حسن عسکری (ع) میفرمایند: یکی از علامتهای مؤمن زیارت اربعین است.
وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۷۳.
#اربعین
#داستان_کوتاه_اربعین
#پیاده_روی_اربعین
#انا_من_حسین
🆔 @cultural_governance
🔹مقایسه پیاده روی اربعین(به کربلا) و پیاده روی آخر صفر (به مشهد):
[محمدرضا پویافر]
🔻ویژگی های کلی پیاده روی های زیارتی- اختصاصاً پیاده روی های زیارتی شیعیان
1.سیال – امکان تجربه زیارت های متنوع با حرکت در مسیرهای متفاوت
2.تجربه دینی در حرکت
3.ترکیبِ ویژه گردشگری و زیارت در تجربه دینی؛ به طور مضاعف بر شکل زیارتِ ایستا (بدون پیاده روی)
4.امکان سفری کم هزینه با حذف بخشی از هزینه حمل و نقل
5.امکان ادغام در یک اجتماعی دینیِ هم سفر- هر چند با روابط موقت در طول پیاده روی- در مقایسه با زیارت های ایستا
🔻برخی ویژگی های مهم پیاده روی اربعین (علاوه بر ویژگی های علم پیاده روی های زیارتی شیعه)
1.تجربه دینی در مسیر و نه در مقصد
2.نمودِ «تحققِ هدف زیارت در تک تکِ گام ها» و نه لزوماً «حضور در حرم»
3.جمعیت بسیار زیاد زایران در قیاس با آیین های پیاده روی در ادیان دیگر و به تَبَع آن پیامدهای مشخصی همچون امکان گم شدگی و پراکندگی گروه، همچنین اختلال در شبکه ارتباطات رادیویی و الکترونیکی.
4.فشردگیِ بسیار زیادِ واقعیتِ مفهومیِ پیش رو با تَبَعِ جمعیت بسیار زیاد
5.چند ملیتی و چند فرهنگی بودنِ میدان؛ حضور فرهنگ های مختلف عراق در حضور زایرانی از سراسر دنیا.
6.ارایه خدمات رایگان در قالب خیرِ دینیِ وسیع و تکثیرشده در انواع مختلف و متنوع آن
7.نقش پر رنگ «پرچم»(عَلَم) به عنوان نماد مهم عرب چه در جنگ و چه در صلح.
8.انگیزش های دینی: از نیتِ تداوم سنتِ مورد اشاره در احادیث نقل شده به خصوص حدیث امام حسن عسگری(ع) تا استمرار سنت علما و اولیای دین.
9.نقش کمرنگ دولت عراق در مقابل نقش گروه های غیر دولتی عراق
10.نمودِ عینیِ نهادی شدن امر دینی در آیین پیاده روی اربعین با ورود مستقیم حاکمیت به رویه های نامتناسب با وظایف خود.
11.پیوند ایرانی- عراقی در خدمات دهی به زایران؛ دشمنان دیروز، دوستان امروز.
12.رسانه ای سازی آیین پیاده روی اربعین از سوی جهوری اسلامی.
13.تنوع در تبلیغات گروه های مذهبی مختلف از سید صادق شیرازی تا منصور هاشمی خراسانی.
🔻برخی ویژگی های مهم پیاده روی آخر ماه صفر به مشهد (علاوه بر ویژگی های علم پیاده روی های زیارتی شیعه)
1.تجربه دینی در مسیر
2.علاوه بر تجربه دینی در سفر هدفِ اصلی، بیشتر رسیدن به حرم و اقامت حداقل دو روزه در مجاورتِ «حرم».
3.چند فرهنگی بودنِ میدان، شامل دیدارِ فرهنگ های مختلفِ درونِ ایران و بدون حضور فرهنگ غیر ایرانی.
4.غلبه الگوی سفر کاروانی به جای سفرهای انفرادی یا با گروه های کوچک
5.ارایه خدمات رایگان در قالب خیرِ دینیِ وسیع در انواع مختلف و متنوع آن
6.انگیزش های سفر: تداوم سنت گذشتگان و نذر(برای خراسانی ها)، جبران جاماندگی از اربعین یا تداوم تجربه اربعین با پیاده روی به مشهد برای اهالی سایر استان های کشور.
7.نقش پر رنگ دولت و نهادهای حاکمیتی و امنیتی ایران به صورت آشکار.
8.رسانه ای سازی آیین پیاده روی اربعین از سوی جهوری اسلامی به ویژه از سال جاری.
🔸شباهت های دو آیین پیاده روی زیارتی شیعیان
1.تجربه دینی در مسیر
2.ارایه خدمات رایگان در قالب خیرِ دینیِ وسیع در انواع مختلف و متنوع آن
3.نقش پر رنگ نهادهای دولتی و غیر دولتی ایران
4.نمودِ عینیِ نهادی شدن امر دینی در آیین پیاده روی اربعین با ورود مستقیم حاکمیت به رویه های نامتناسب با وظایف خود.
5.رسانه ای سازی آیین پیاده روی اربعین از سوی جهوری اسلامی.
6.آمیختگی نمادهای سیاسی- انقلابی جمهوری اسلامی با موکب ها و ایستگاه های خدمات رسانی به زایران؛ نصب عکسها و شعارهای سیاسی به ویژه در مسیر مشهد
#اربعین
🆔 @cultural_governance
رصد_جامع_فضای_مجازی_پیرامون_برگزاری_مراسمات_عزاداری_ماه_محرم_.pdf
2.61M
🔸رصد جامع فضای مجازی
📌پیرامون برگزاری مراسمات عزاداری ماه
محرم
#اربعین
🆔@cultural_governance
May 11
آمار حیرتبرانگیز از میزان واکنشهای مجازی به موضوع مهسا امینی
🔹تاکنون بیش از ۱۹۰ هزار توئیت در این رابطه منتشر شده است. این توئیتها به شکل خیرهکنندهای لایک شدهاند و در مجموع بیش از ۷.۵ میلیون! بار لایک و ۸۳۰ هزار بار بازنشر شدهاند.
🔹توئیتهایی که در این زمینه بیشترین لایک را داشتهاند توسط علی کریمی، حسین ماهینی و هیچکس، خواننده رپ، منتشر شده است. هر سه توئیت بیش از ۵۰ هزار بار لایک شده که به نسبت فضای توئیتر عدد قابل توجهی است.
🔹بر اساس این دادهها میتوان گفت که در یکسال اخیر، هیچ موضوعی به اندازه مرگ مهسا امینی واکنشهای مجازی را بهدنبال نداشت.
#زنان | #حجاب | #مهسا_امینی
🆔@cultural_governance
🔻یک اتّفاق ناخوشایند از دریچۀ امنیّت اخلاقی:
گذار به سوی غلبۀ سازوکار فرهنگی
🖋 مهدی جمشیدی
۱. حادثۀ تلخ درگذشت خانم مهسا امینی، گزنده و غمبار بود و کام همۀ ما را تلخ کرد؛ چنانکه روح حاکم بر بسیاری از واکنشها، حاکی از تأثّر نسبت به از دست رفتن جان شریف ایشان بود. در این درد و اندوه، خود را با خانوادۀ ایشان شریک میشماریم و از خدای متعال برای او، تمنّای مغفرت و طلب رحمت داریم. امّا آنچه که رخ داد، فقط یک «اتّفاق» بود که در پهنۀ گستردۀ کارنامۀ پلیس امنیّت اخلاقی، نظیر و شبیهی ندارد. ازاینرو، نباید از یک حادثۀ ناخواسته و غیرارادی، «نتایج ساختاری» گرفت و هیجانزده و ناموجّه، «روندها» را ناصواب معرفی کرد. آری، ضعفها و کاستیها در این زمینه، قابلانکار نیستند و نباید از آنها غفلت کرد، امّا سخن در این است که نباید «مبالغه» کرد و دلالتهایی را بیش از کشش درونی این حادثه به آن نسبت داد. باید زمام و عنان عواطف خویش را به دست گرفت و عالمانه و عاقلانه به داوری نشست و در ورطۀ «بیانصافی» و «زیادهروی» نغلتید. تلخی یک واقعه، مجوزی برای عبور از «اخلاق» و «انصاف» نیست.
۲. سیر حرکت و تحوّل عملکرد نیروی انتظامی در زمینۀ حجاب و عفاف، از پیشرفت تدریجی آن حکایت میکند؛ چنانکه نیروی انتظامی به این نتیجه دست یافته است که باید فرد کمحجاب را در گام نخست، در متن «تذکّر اخلاقی» و «هشدار تنبّهزا» قرار بدهد و از طریق «تبیین» و «توضیح»، ذهن او را با منطق حجاب آشنا سازد تا بهتدریج، خود او در مسیر درونیسازی حجاب و باورمندی به آن قرار بگیرد. این به معنی گذار تکاملی از تکیۀ محض بر «سازوکارهای سخت و حقوقی» به سوی «سازوکارهای نرم و فرهنگی» است؛ آن هم در روند فعّالیّتهای درونیِ نیروی انتظامی، درحالیکه بر اساس نگاه رایج و ابتدایی، نباید وارد این حوزه شود. نیروی انتظامی میتوانست این حلقه از فرایند اصلاح اجتماعی را به نهادهای دیگر واگذار کند و خود بر روندهای متناسب با هویّت عرفیاش عمل نماید، امّا بر «گسترۀ کارکردها»ی خویش افزود و خیرخواهانه و دلسوزانه، چنین مواجههای را بر عهده گرفت. این چرخش، بسیار راهگشا و خوشایند است و نشان میدهد نیروی انتظامی، بهواقع در پی اصلاح اجتماعی بهصورت «عمیق» و «ماندگار» است و نمیخواهد «دافعۀ حداکثری» بیافریند.
۳. در رویکر دولت اسلامی، امنیّت اجتماعی به «بدن» افراد جامعه و «داشتههای مادّی و مالیِ» آنها منحصر نیست، بلکه افزون بر این، باید از «امنیّت اخلاقی» نیز سخن گفت. امنیّت اخلاقی به این معنی است که باید فضای جامعه بهمثابه عرصۀ عمومی، به بستر «تجاهر معاصی» و «آشکارسازی منکرها» تبدیل نشود و چنان نباشد که فرد در آن، احساس «ناامنیِ معنایی» و «مخاطرۀ هویّتی» کند. جامعۀ اسلامی، جامعهای است که در آن خیر و صلاح، «غالب» و «عیان» است و شر و فساد، «در حاشیه» و «پنهانی». هر جامعۀ انسانی، چه جامعۀ اسلامی و چه جامعۀ غیراسلامی، خواهناخواه گرفتار حدی از آسیبها و آفتهای معنوی است و این از اراده و اختیار آزادِ انسان ناشی میشود. با این حال، در جامعۀ اسلامی وضع به گونهای که بیپروایی در ارتکاب فسق و فجور، وجود ندارد و اهل تباهی و عصیان، جرأت نمیکنند که جامعه را به جولانگاه رفتارهای خلاف اخلاق و ارزشهای عالیِ انسانی تبدیل کنند. بدین جهت است که عرصۀ عمومی به فضایی مساعد برای شکوفایی معنوی و روحی تبدیل میشود و چنین نیست که رها شدن فرد در متن جامعه، او را بیشتر به فساد سوق بدهند تا به صلاح. پس امنبودن جامعه عبارت است از غالببودن جهتگیری اخلاقی و ارزشی در آن و هراس اخلاقستیزان و دینگریزان از ارتکاب معصیّت و منکر در آن.
۴. همچنین امنیّت اجتماعی، معطوف به «جامعه» است؛ یعنی دولت اسلامی وظیفه دارد در «عرصۀ عمومی»، مداخله کند و آن را از آلودگیهای ضدّمعنوی و جریانهای مادّی و هوسبازانه پاک کند. پس سخن دربارۀ «عرصۀ عمومی» است و نه «عرصۀ خصوصی». در عرصۀ خصوصی، نهفقط دولت اسلامی، بلکه هیچ فردی حقّ مداخله ندارد، بلکه در آنجا تنها پای «وجدان معنوی و اخلاقیِ خودِ فرد» در میان است و این عنصر ایمانی و باطنی است که قدرت بازدارندگی دارد. در واقع، همۀ آنچه که باید صورت بگیرد به «قانون» و «دولت» و «الزام» و «ناظر بیرونی» واگذار نشده و دین، شأن «آمرانه» و «تحمیلی» نیافته است، بلکه سرچشمۀ آغازین و اصلیِ دیانت، همچنان «اعتقاد» و «باورِ» خود شخص است و تنها در عرصۀ عمومی و فقط نسبت به کسانی که دچار «ضعف تقوا» و «سستی اخلاق» هستند، دولت از طریق قانون به میان میآید و مجال نمیدهد کسانی در جامعه به فسق و فجور بپردازند و فضای عمومی و مشترک را آلوده نمایند. اگر این تفاوتها و تمایزها در نظر گرفته شوند، چهبسا مخالفتها و لجاجتها فروکش کنند.
#زنان | #حجاب | #مهسا_امینی
🆔@cultural_governance
کما رفتن خانوم مهسا امینی حقیقتا دردناک است. همه دعاگوییم. اما تلختر از این کسالت، جهالت است. از اوباش جماعت که انتظار نیست.
اراذلی که زنجیر پاره کردند کارانه سختی کار میگیرند. از اصلاح طلب جماعت هم همچنین. اینها نسل اکبر پونز هستند. حالا نرخ تغییر کرده و رنگ روز گرفتند.
اما ماندم از جماعت انقلابی همیشه در صحنه که فکر می کنند لگد به ناجا و نظام نزنند از بقیه جا می مانند.
الان مقصر این ماجرا کیست؟ اسلام که گفت حجاب؟ یا نظام که حکم اسلام را قانون کرد؟ یا ناجا که قانون را اجرا می کند؟ یا چی؟
❌ با کدام حجت رسیدید که طرف زیر ضرب و شتم بوده؟
فرق شما با جریان جاهل و جاعل که اخبارش را از کف توییتر میگیرد چیست؟ الان هرکس در مسیر رسیدگی به خطایش دچار عارضه شد مقصر نظام است؟ناجاست؟
باور بفرمایید لگد زدن به نظام صله ندارد.... از ما گفتن.
✍️ محسن مهدیان
#زنان | #حجاب | #مهسا_امینی
🆔@cultural_governance
🔻 پشتصحنۀ یک اتّفاق تلخ
۱. به حکم عقل نمیتوان از یک "تکاتّفاق" - هرچه هم که ناخوشایند و تلخ باشد که البتّه هست - "نتیجۀ کلّی" گرفت و "قضاوت عام" کرد. اگر در میان صدها اقدام، "چند مورد" گرفتار خطا شد، باید برای این "خطاهای موردی و جزئی"، چارهای اندیشید، نه اینکه همهچیز را از اساس، انکار کرد. هم "جوّزدگی" و "هیجانزدگی" نارواست و هم "غوغاسالاری" و "هوچیگری". سوقدادن فضای عمومی به سمت عواطفِ خام و یکسویه، خطاست و مسیر صحیحی برای تدبیر امور اجتماعی نیست.
۲. این در حالی است که جریان غیرانقلابی و برخی دیگر، بر مسند داوری نشسته و میگویند چون برای این خانم، چنین حادثهای رخ داده است، پس "مواجهۀ حاکمیّتی با بدحجابان و بیحجابان"، غلط است. یعنی باید از هراس اینکه مبادا چنین حادثۀ تلخی رخ بدهد، "بیعمل" و "نظارهگر" بود و باب "نهیازمنکر" را مسدود ساخت. روشن است که چنین کسانی، در کمین نشسته بودند تا از آب گلآلود، ماهی صید کنند و قصد خیر و اصلاح ندارند. این ماجرا، به دستاویزی برای تسویۀ حساب اینان با بازدارندگی در برابر "حرامِ اجتماعیِ بیحجابی و ولنگاری" تبدیل شده است.
۳. نکتۀ دیگر، حسّاسیّت بسیار بالای مواجهۀ فرهنگی با هنجارشکنان در عرصۀ عمومی است. نیروی انتظامی باید دراینباره، "ملاحظه و محافظت حداکثری" داشته باشد. هیچ عذری پذیرفته نیست و "مجری قانون" باید در مقام "اجرای قانون"، پا از "حدود قانونی و شرعی" فراتر نگذارد و خودش گرفتار بیاخلاقی و سهلانگاری نشود. آنچه که در اینجا مهم است، آن است که باید برای این اقدام، از نیروهایی استفاده کرد که هم بهشدّت اخلاقی و متقی باشند و هم جنبههای روانشناسانه و جامعهشناسانۀ مواجهه را بدانند و به کار ببندند.هیچ اغماض و اهمالی روا نیست؛ نه باید از "قانون" و "شرع" عقب نشست، و نه باید به بهانۀ اجرای قانون، "اخلاق" و "انصاف" را نادیده انگاشت. نیروی انتظامی باید صریح و آشکار دربارۀ نیروهایی که برای این برنامه به کار گرفته، پاسخگو باشد و هیچ تخلّفی را برنتابد.
۴. و البتّه هنوز اطّلاعات دقیقی دربارۀ آنچه که گذشته، در دست نیست، امّا بازار منفیبافی و بدبینی و جوّسازی، داغ و پُرآشوب است. چنانچه این خانم به طرزی معقول و موجّه، برای "اخذ تعهد قانونی" و "آموزش" فراخوانده شده است، اشکالی متوجّه نیروی انتظامی نخواهد بود، بلکه باید قدردان نیز بود که در مواجهۀ نخست، "تندی" و "غلظت" به خرج نداده و به "سپردن تعهد"، بسنده کرده، بلکه حتّی در قالب برگزاری کلاس به "تبیین مسألۀ حجاب" نیز پرداخته است. اگر واقعیّت ماجرا به این صورت باشد، نمیتوان خُردهای بر نیروی انتظامی گرفت.
۵. و اگر این خانم دچار بیماری زمینهای بوده، بدون شک باید گریبان خانوادهاش را گرفت که چرا با وجود آگاهی به اینکه بدحجابی و بیحجابی، "جُرم" است و نیروی انتظامی در صورت مشاهدۀ این رفتار، برخورد میکند، این خانواده به فرزند خویش، "تذکّر پیشینی" نداده و او را از قانونشکنی، بر حذر نداشته است؟! خانوادهای که اکنون شاید مدّعی نیز باشد، در حقّ این فرزند، "کوتاهی" روا داشته و در مدیریّت رفتار اجتماعیِ او، سستی ورزیده است.
۶. و اگر خانواده، چنین وظیفهای را به انجام رسانده و هشدارهای لازم را به این خانم داده است که متأسفانه باید گفت "بیتوجّهی" یا "لجاجت" خودِ وی، ریشۀ این ماجرای تلخ بوده است. او که میدانست ظرفیّت عصبی و روانیِ مواجهۀ قانونی نیروی انتظامی را ندارد - حتّی در این شکل بسیار ملایم و فرهنگیاش - نباید "قانونشکنی" میکرد و خود را در این "موقعیّت تنشآلود" قرار میداد. نمیشود حرمت قانون را شکست و هنجارهای اجتماعی را زیر پا نهاد، امّا در عین حال از "مجری قانون"، طلبکار بود و از او انتظار داشت که بیتفاوت و خاموش بنشیند.
ادامه⤵️
۷. فارغ از این قصّۀ تلخ، چارهای جز مواجهه با بدحجابها و بیحجابها نیست. باید "گفت" و "تبیین" کرد و ذهنها را روشن کرد، امّا با این حال، باز هم کسانی هستند که نه تعهدی به شرع دارند و نه تعهدی به قانون. با اینان چه باید کرد؟! همۀ لایههای جامعه را نمیتوان با "توصیه" و "موعظه" و "ملایمت"، به حقّ جمعی و عمومی فراخواند، بلکه همواره عدّهای هستند بهصورت "آگاهانه" و "عامدانه"، هنجارشکنی و فضیلتسوزی میکنند. اگر اینان را رها کنیم، هم "حقّ" را زیر پا نهادهایم و هم به "سلامت و سعادت جامعه"، خیانت کردهایم. آنان که بر باطلِ خویش اصرار میورزند و از "برهنگی" و "خودنمایی" و "لجنپراکنی" در عرصۀ عمومی، عقبنشینی نمیکنند، باید دریابند که آرزوی "ارتکاب آزادانۀ حرام اجتماعی"، فقط در سایۀ دولت سکولار میسّر خواهد بود، نه دولت اسلامی. جامعه، "اتاق خواب" و "اندرونی" نیست که به جولانگاه هندسه و حجمِ اندام جنسی تبدیل بشود. دینداری و تقوا به کنار، بهخدا اندکی "پاکدامنی" و "خویشتنداری" و "حیا" هم جزو اخلاق زنانه است. از این همه "بدنمایی" و "جلوهفروشی" و "دلربایی" و "شهوتسازی" و "شعلهافزوی" و "ایمانسوزی" چه سودی اندوختهاید؟! هم از قدر و قیمت خویش کاستهاید و هم تقوای اجتماعی را به تاراج بردهاید.
✒️ مهدی جمشیدی
#زنان | #حجاب | #مهسا_امینی
🆔@cultural_governance