هدایت شده از کانال ادبیات جامع دهم، یازدهم و دوازدهم
#بارم_بندی_فارسی_۳
۱- معنای واژه: ۱/۵ نمره
۲- املای واژه: ۱/۵ نمره
۳- دستور زبان: ۴ نمره
۴- آرایه های ادبی: ۲/۵ نمره
۵- تاریخ ادبیات: ۱ نمره
۶-حفظ شعر: ۱/۵ نمره🔺
۷- درک مطلب: ۴ نمره
۸- معنی و مفهوم نثر: ۲ نمره
۹- معنی و مفهوم نظم: ۲ نمره
🔶پرسش حفظ شعر از تمام شعر خوانی ها طرح می شود. بنابراین دانش آموزان باید هر ۴ شعر بخش شعر خوانی کتاب ( "در مکتب حقایق" ، "صبح ستاره باران"، " شکوه چشمان تو" و شعر خوانی" ای میهن" ) را حفظ کنند.
☑️از گنج حکمت ها، روان خوانی ها و شعر خوانی ها نیز در آزمون پرسش طرح می شود.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🔴نحوه ی طرح سوالات آزمون فارسی نهایی:
#بخش_اول (اجباری)💯
✅ ۱۶نمره از درس ستایش تا آخر درس روان خوانی ارمیا (اجباری)
#بخش_دوم( ۴ نمره )
✅ تعدادی سوال داده خواهد شد که از ۲۰ درصد پایانی کتاب( یعنی درس ۱۷ و ۱۸ )است و همین طور از درس های ستایش تا آخر درس ارمیاست . دانش آموزان براساس تعدادی که سوالات مشخص کرده وخودشان انتخاب می کنند،بخش اختیاری را پاسخ می دهند و۴ نمره را کسب می کنند .مجموع نمره :۲۰
@adabiyatjame1112
✍ #ویس_و_رامین_فخر_الدین_اسعد_گرگانی
♦️ #بخش_اول
حماسه تاریخے و عاشقانه ے #ویس_و_رامین به دوره شاهنشاهے و امپراتورے #پارتیان در قرن اول پس از میلاد باز می گردد.
این داستان از خصومت دو خاندان بزرگ پارتے یکے از شرق و دیگرے از غرب است. یکے از طرفین درگیرے ، خاندان اشرافے در غرب ایران بوده و طرف مقابل پادشاه مرو بوده است .
✍ ماجرا از آنجا آغاز مے شود که پادشاه میان سال مرو به شهرو ملکه زیبایے و پرے چهره "ماه آباد" یا همان مهاباد امروزے که سرزمین کردستان آریایے مادے ایران است ابراز علاقه مے نماید.
شهرو به پادشاه مرو توضیح مے دهد که متاهل و داراے یڪ فرزند پسر به نام "ویرو" مے باشد. اما ناگزیر مے شود به دلیل داشتن روابط دوستانه با خاندان بزرگ و قدرتمند در شمال شرقے ایران قول بدهد که اگر روزے صاحب دخترے شد او را به همسرے پادشاه مرو در بیاورد. شهرو از این رو با این امر موافقت کرد زیرا هرگز نمے اندیشید که فرزند دیگرے بدنیا بیاورد.
🌿 اما از قضاے روزگار چنین نشد و وے صاحب دخترے شد.
پس شهرو ملکه زیباے ایرانے نام دخترڪ را #ویس گذاشت.
ولے بلافاصله ویس را به دایه اے سپرده تا او را به خوزان ببرند و با کودڪ دیگرے که تحت آموزش بزرگان کشورے بود دوره هاے علمے و مهم آن روزگار را ببیند. کودڪ دوم کسے نبود جز #رامین برادر پادشاه مرو.
هنگامے که این دو کودڪ بهترین دوران کودکے و جوانے را در کنار یکدیگر مے گذارنند رامین به مرو فراخوانده مے شود و ویس نیز به زادگاه خود .
🔺 شهرو مادر ویس بدلیل آنکه دختر زیباے خود را ( ویس ) در پے قولے که در گذشته ها داده بود به عقد پادشاه پاے به سن گذاشته مرو در نیاورَد بهانه ازدواج با غیر خودے را مطرح نمود و مے گوید که ویس با افراد غریبه ازدواج نمے کند.
به همین روے بناے مراسم بزرگے را گذاشتند تا از پیگرے هاے پادشاه مرو رهایے پیدا کنند.
در روز مراسم "زرد" برادر ناتنے پادشاه مرو براے تذکر درباره قول شهرو وارد کاخ شاهنشاهے مے شود ولے ویس که هرگز تمایل به چنین ازدواجے نداشت از درخواست پادشاه مرو و نماینده اش "زَرَد" امتناع میکند.
✍خبر نیز به گوش پادشاه مرو رسید و وے از این پیمان شکنے خشمگین شد. به همین روے به شاهان گرگان، داغستان، خوارزم،هند، تبت و چین نامه نوشت و درخواست سپاهیان نظامے نمود تا با شهرو ،وارد نبرد شود .
پس از خبر دار شدن شهرو از این ماجرا وے نیز از شاهان آذربایجان، رے ،گیلان ،خوزستان، استخر و اصفهان که همگے در غرب ایران بودند درخواست کمڪ نمود .
🔶 پس از چندے هر دو لشگر در دشت نهاوند رویاروے یکدیگر قرار گرفتند. نبرد آغاز شد و پدر ویس ( همسر شهرو ) در این جنگ کشته شد.
در فاصله نبرد رامین نیز در کنار سپاهیان شرق ایران قرار داشت و ویس نیز در سپاهیان غرب ایران شرکت نموده بود .
در زمانے کوتاه آن دو چشم شان به یکدیگر افتاد و سالهاے کودکے همچون پرده اے از دیدگانشان با زیبایے و خاطره گذشته عبور کرد. گویے گمشده سالهای خویش را یافته بودند.
🌿 آرے نقطه آغازین عشق ویس و رامین در دشت نهاوند رقم خورد.
رامین پس از این دیدار به این اندیشه افتاد که برادر خویش ( پادشاه مرو ) را از فکر ازدواج با ویس منصرف کند ولے پادشاه مرو از قبول این درخواست امتناع نمود.
پس از نبردے سخت پادشاه مرو با شهرو ، رو در رو مے گردد و وے را از عذاب سخت پیمان شکنے در نزد اهورامزدا آگاه مے نماید.
شهرو در نهایت به درخواست پادشاه مرو تن داد و دروازه شهر را به روے پادشاه مرو گشود تا وارد شود و ویس را با خود ببرد.
🔻 پس از بردن ویس به دربار پادشاه مرو در شهر جشن باشکوهے برگزار شد و مردم از اینکه شاه شهرشان ملکه خویش را برگزیده است خرسند شدند و شادمانے کردند ولے #رامین از عشق #ویس در اندوه و دلگیرے تمام بیمار شد و سپس بسترے شد. ویس نیز که هیچ علاقه اے به همسر جدید خود ( پادشاه مرو ) نداشت و به او کم محلے مے کرد .
🔻در این میان شخصیتے سرنوشت ساز وارد صحنه عاشقانه این دو جوان ایرانے مے شود و زندگے جدیدے براے آنان و تاریخ ایران رقم مے زند. وے #دایه_ے ویس و رامین در دوران کودکے است که پس از شنیدن خبر ازدواج پادشاه مرو با ویس خود را از خوزستان به مرو مے رساند.
🔸 سپس با نیرنگ هایے که اندیشه کرده بود ترتیب ملاقات ویس و رامین با یکدیگر را مے دهد و هر سه در یڪ ملاقات سرنوشت ساز به این نتیجه مے رسند که ویس فقط به رامین مے اندیشد و نمے تواند با پادشاه مرو زندگے کند ولے از طرف دیگر رامین احساس گناه بزرگے را در دل خود حس مے کرد و آن #خیانت به زن همسردارے است که زن برادرش نیز بوده است ولے به هر روے آنان لحظه اے دورے از یکدیگر را نمے توانستد تاب و توان بیاورند.
پس از ملاقات به کمڪ دایه ویس و رامین آنها بهترین لحظات خود را در کنار یکدیگرسپرے مے کنند.
🔶 #ادامه_دارد✍
#زمزمه ے پارسی
🌿💐