eitaa logo
ادبیات‌فارسی دکترهاتفی‌اردکانی
1.4هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
327 ویدیو
1.6هزار فایل
این کانال در اردیبهشت 1399به قصد دانش‌افزایی و تعالی زبان و ادبیّات‌فارسی دانش آموختگان، دبیران و دانش‌آموزان متوسّطهٔ دوم، جهت بهره برداری علاقه‌مندان به ادب پارسی، راه‌اندازی شد. پاسخگویی به سوالات شما: @GhHatefi
مشاهده در ایتا
دانلود
"قسمت پایانی" ✍ 🔻 🔺 ✍ پادشاه مرو که از جریانات اتفاق افتاده آگاهے نداشت از برادرش ( ) و همسر خود ( ) براے شرکت در یڪ مراسم شکار در غرب ایران دعوت مے کند تا هم ویس بتواند با خانواده اش دیدارے کند و هم مراسم نزدیکے بین دو خاندان شکل گیرد ولے نزدیکان پادشاه مرو از جریانات پیش آمده بین دایه و ویس و رامین خبرهایے را به شاه مرو میدهند. شاه مرو از خشم  در خود مے پیچد و آنان را تهدید به رسوایے میکند. حتے رامین را به مرگ نیز وعده مے دهد. ویس پس از چنین سخنانے لب به سخن مے گشاید و عشق جاودانه خود را به رامین فریاد مے زند و میگوید که در جهان هستے به هیچ کس بیش از رامین عشق و علاقه ندارم و یڪ لحظه بدون او نمے توانم زندگے کنم. ✍🔻 از طرف دیگر برادر ویس "ویرو" با ویس سخن میگوید که وے از خاندان بزرگے است و این یڪ ننگ براے خانوداه ما مے باشد و کوشش خود را براے منصرف کردن ویس میکند ولے ویس تحت هیچ شرایطے با درخواست ( برادرش ) موافقت نمے کند و تنها راه نجات از این درگیرے ها را فرار به شهرے دیگر مے بینند. ویس و رامین به رے مے گریزند و محل زندگے خود را از همگان مخفے میکنند.‌...‌ 📝 روزے رامین نامه اے براے مادرش نوشت و از جریانات پیش آمده پرسش کرد ولے مادر محل زندگے آنان را به پادشاه مرو که پسر بزرگش بود خبر میدهد. شاه با سپاهش وارد مے شود و هر دو را به باز مے گرداند و با پاے درمیانے بزرگان آنها را عفو میکند. 🔻 پادشاه که از بے وفایے ویس به خود آگاه شده بود در هر زمانے که از کاخ دور مے شد ویس را زندانے مے کرد تا مبادا با رامین دیدارے کند. پس از این وقایع آوازه عاشق شدن رامین و همسر شاه در مرو شنیده مے شود و مردم از آن با خبر مے شوند.. روزے رامین که استاد و نوازنده چنگ و سازهاے ایرانے بوده است در ضیافتے بزرگ در دربار مشغول سرودن عشق خود به ویس مے شود. خبر به برادرش شاه مرو مے رسد و وے با خشم به نزد رامین مے آید و او را تهدید به بریدن گلویش میکند که اگر ساکت ننشیند و این چنین گستاخے کند وے را خواهد کشت. 🌿 درگیرے بالا مے گیرد و رامین به دفاع از خویش برمے خیزد و با میانجیگرے اطرافیان و پشیمانے شاه مرو جریان خاتمه مے یابد. مردان خردمند و بزرگان شهر مرو رامین را پند میدهند که نیڪ تر است که شهر را ترڪ کنے و به این خیانت به همسر برادر خود پایان دهے زیرا در نهایت جنگے سخت بین شما درخواهد گرفت. با گفته هاے بزرگان مرو رامین شهر را ترڪ میکند و راهے غرب ایران مے شود و ناچار زندگے جدیدے را با دخترے از خانواده بزرگان پارتے به نام " گل" آغاز میکند ولے یاد و خاطره ویس هرگز از اندیشه او پاڪ نمے شود. 🌿✍💐 روزے که رامین ، گل را به چهره ویس تشبیه میکند و به او از این شبهات ظاهرے بین او و عاشق دیرینه اش ویس خبر میدهد، همسرش برآشفته مے گردد و او را یڪ خیانت کار معرفے میکند و پس از مشاجراتے از یکدیگر جدا مے شوند. رامین که اندیشه ویس را از یاد نبرده بود مشغول نبشتن نامه اے براے ویس در مرو می شود. سپس مکاتبات طولانے بین آن دو مخفیانه انجام مے گیرد و بنا به درخواست ویس ، رامین به مرو باز میگردد و هر دو با برداشتن مقدارے طلا از خزانه شاهے فرار مے کنند و راهے غرب ایران مے شوند و پس از عبور از قزوین به دیلمان مے رسند و آنجا مستقر مے شوند. ✍💐🌿 پادشاه مرو که خبر را مے شنود سخت آشفته مے شود و با سپاهیانش راهے جستجوے آن دو مے شود. شاه و یارانش شب هنگام در جاده اے استراحت میکند ولے ناگهان گُرازے بزرگ به اردوگاه آنان حمله مے کند پس از چندین ساعت درگیرے میان شاه و یارانش با گراز حیوان شکم شاه مرو را از بالا تا به پایین مے درد و در نهایت پادشاه مرو آن شب کشته مے شود. 🌿 پس از شنیدن خبر مرگ شاه مرو رامین به عنوان جانشین وے تاج سلطنت را بر سر مے گذارد و زندگی  رسمے خود را با معشوقه خود آغاز میکند تا روزے که ویس پس از سالها به مرگ طبیعے فوت مے شود. ✍ رامین که زندگے پر از رنجش را براے رسیدن به ویس سپرے کرده بود با مرگ ویس ، جسم او را در زیر زمینے قرار مے دهد و پس از واگذارے تاج و تخت شاهے به اطرافیانش در مراسمے بزرگ راهے زیر زمین مے شود و خود در کنار ویس با زندگے بدرود مے گوید و با آغوش باز به مرگ درود مے دهد و در کنار کالبد معشوقه دیرینه اش به خاڪ او و جسدش بوسه مے زند و خودکشے مے کند و چنین پایان یافت عشقے که پس از دو هزار سال همچنان آوازه اش در ایران و جهان شنیده مے شود. ے پارسی💐🌿 داستان