🌹کوچههای آسمانی🌱
👆🥀
📍این واقعه #نخستین جلوه امدادی بود که بدو جنگ این گونه #تجلی نموده بود لذا در مصاحبه ای تلویزیونی 📺به این واقعه به عنوان #عنایت ائمه هدی (علیه السلام ) به رزمندگان اسلام اشاره کرد
_و در مقابل بلافاصله سلف خرد گرایان رئیس جمهور قدرت طلب، #بنیصدر خائن عاجزانه دست به قلم شد و در ستون (کارنامه رئیس جمهور) روزنامه ضد انقلابیش (روزنامه انقلاب اسلامی) ضمن #استهزاء عنایات غیبیى رذیلانه نوشت: این پاسدارها برای #تضعیف موقعیت من این حرفها را می زنند.... اگر #اسب_سفید در کار است، چرا به #جنوب نیامده و فقط به غرب رفته است؟
👈غافل از اینکه #دوزخیان از درک این عنایات عاجزند و #بهشتیان را به این حریم راه است.
👈لذا #شهید_مظلوم_بهشتی در همان اول فرمودند: خانقاه عرفان ما بازی دراز است.
(راوی؛ حسین بهزاد)
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🔻فعالیتهای قبل از جنگ 🗓پس از #پیروزی انقلاب اسلامی و #تشکیل_سپاه، با عضویت در شورای فرماندهی سپاه
🔻حضور در جنگ تحمیلی
🌴با شروع #جنگ_تحمیلی، شهید🥀 ردانی پور به همراه عدهای از همرزمان خود از کردستان وارد #جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقه ۲) که در نزدیکی آبادان #جبهه_دارخوین مستقر بودند شروع به فعالیت کرد. ایشان مدتها با رزمندگان اسلام در خطی که به #خط_شیر معروف بود علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت و از مهمترین علل شش ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط وجود این روحانی عزیز و دلسوز بود که به آنها #روحیه میداد، #سخنرانی میکرد و یا مراسم دعا 🤲برگزار مینمود.
+ایشان با #تجربهای که از کار در جبهههای #کردستان داشت سلاح 🔫بر دوش به #تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان می پرداخت و با برگزاری جلسات دعا🤲 و مجالس وعظ و ارشاد، نقش مؤثری در #افزایش سطح آگاهی و #رشد_معنوی رزمندگان ایفا میکرد و در واقع وی را میتوان یکی از #منادیان به حق و توجه به حالات معنوی در جبههها نامید.
+حضورش در #عملیاتهای والفجر ۱، والفجر ۲، #محرم و ... تأثیر به سزایی در روحیه مقاومت و ایستادگی رزمندگان داشت. همزمان با #تشکیل تیپ امام حسین علیهالسلام، به #جانشینی فرماندهی آن انتخاب شد. وی قبل از آن نیز #فرماندهی_سپاه_یاسوج، #نمایندگی_امام در سپاه کردستان، #جانشین فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین علیه السلام #فرماندهی قرارگاه فتح سپاه، #فرمانده لشگر امام زمان عجل الله تعالی فرجهالشریف را بر عهده گرفته بود
🌹کوچههای آسمانی🌱
رفتنش مثل زندگي اش باور كردني نبود 🔻يكي از دوستانش در #توصيف ويژگي هاي اخلاقي او مي گفت، «رفتنش مثل
👆🍃محبوبه سمبل جوان هاي آن دوره
📍مسعود برادر محبوبه آشتياني در توصيف خواهرش مي گويد: "اگر بخواهم محبوبه را در چند كلمه معرفي كنم، كلمه اول #كنجكاوي است. سريع قانع نمي شد، براي پيدا كردن #حقيقت، #سرسخت بود. به نظر من محبوبه سمبل جوان هاي آن دوره است. آنها احساس مي كردند مي توانند و بايد دنيا🌎 را عوض كنند. آنها تصور مي كردند مجموعه #دانشهاي بشري در يك #گنجينه جمع شده و ما حالا مي رويم و در آن را باز مي كنيم و همگي خوشبخت مي شويم. به دليل همين #نحوه تفكر هم دچار #ترديد هايي كه #نسل فعلي مي شود، نمي شدند.
+اين باور #جوان هاي آن موقع بود كه در عين حال كه #باعث مي شد انسان همه #انرژي هايش را روي #هدفش متمركز كند، وقتي هم كه به هدف مي رسيد و مي ديد آن طور كه او #تصور مي كرده، جامع و مانع نبوده، سرخورده مي شد. واقعاً تفسير جهان به اين سادگي ها نيست. محبوبه هم دقيقاً مثل هم نسل هايش بود و احساس مي كرد همه چيز را مي داند يا دست كم مي تواند بداند."
⏳شهيده محبوبه از همان هفت هشت سالگي، خيلي #مطالعه مي كرد و درباره #اسلام و مذهب. بسيار #كنجكاو بود. او با عده اي از دوستانش هفته اي دوبار جلسات خصوصي و بحث و گفتگو داشتند، #نهج البلاغه مي خواندند و در مورد اسلام تحقيق مي كردند. محبوبه بعضي از روزها بعد از تعطيل شدن مدرسه، به #جنوب شهر مي رفت و با بچه هاي آنجا انس و الفتي پيدا كرده بود. پاي درد دلشان❤️🩹 مي نشست و غروب، غمزده 🥺به خانه برمي گشت.
+گاهي مي گفت، «مادر! اين چه زندگي اي است كه عده اي زندگي #مرفه داشته باشند و مردم بي نواي #جنوب شهر، نان🍞 براي خوردن نداشته باشند. بايد كاري كنيم.» چنين ويژگي هايي، طبيعتاً چنان فرجام غبطه برانگيزي در پي دارد.