🌹کوچههای آسمانی🌱
رفتنش مثل زندگي اش باور كردني نبود 🔻يكي از دوستانش در #توصيف ويژگي هاي اخلاقي او مي گفت، «رفتنش مثل
👆🍃محبوبه سمبل جوان هاي آن دوره
📍مسعود برادر محبوبه آشتياني در توصيف خواهرش مي گويد: "اگر بخواهم محبوبه را در چند كلمه معرفي كنم، كلمه اول #كنجكاوي است. سريع قانع نمي شد، براي پيدا كردن #حقيقت، #سرسخت بود. به نظر من محبوبه سمبل جوان هاي آن دوره است. آنها احساس مي كردند مي توانند و بايد دنيا🌎 را عوض كنند. آنها تصور مي كردند مجموعه #دانشهاي بشري در يك #گنجينه جمع شده و ما حالا مي رويم و در آن را باز مي كنيم و همگي خوشبخت مي شويم. به دليل همين #نحوه تفكر هم دچار #ترديد هايي كه #نسل فعلي مي شود، نمي شدند.
+اين باور #جوان هاي آن موقع بود كه در عين حال كه #باعث مي شد انسان همه #انرژي هايش را روي #هدفش متمركز كند، وقتي هم كه به هدف مي رسيد و مي ديد آن طور كه او #تصور مي كرده، جامع و مانع نبوده، سرخورده مي شد. واقعاً تفسير جهان به اين سادگي ها نيست. محبوبه هم دقيقاً مثل هم نسل هايش بود و احساس مي كرد همه چيز را مي داند يا دست كم مي تواند بداند."
⏳شهيده محبوبه از همان هفت هشت سالگي، خيلي #مطالعه مي كرد و درباره #اسلام و مذهب. بسيار #كنجكاو بود. او با عده اي از دوستانش هفته اي دوبار جلسات خصوصي و بحث و گفتگو داشتند، #نهج البلاغه مي خواندند و در مورد اسلام تحقيق مي كردند. محبوبه بعضي از روزها بعد از تعطيل شدن مدرسه، به #جنوب شهر مي رفت و با بچه هاي آنجا انس و الفتي پيدا كرده بود. پاي درد دلشان❤️🩹 مي نشست و غروب، غمزده 🥺به خانه برمي گشت.
+گاهي مي گفت، «مادر! اين چه زندگي اي است كه عده اي زندگي #مرفه داشته باشند و مردم بي نواي #جنوب شهر، نان🍞 براي خوردن نداشته باشند. بايد كاري كنيم.» چنين ويژگي هايي، طبيعتاً چنان فرجام غبطه برانگيزي در پي دارد.