🌹کوچههای آسمانی🌱
🎥 فیلمی کوتاه ازحاج احمد متوسلیان، شهید رضاچراغی، شهید حسن زمانی، نصرت الله غریب ...🥀💔🍃 👈🌹کوچههای
🥀شهید رضا چراغی
اهل #پارسايي، #تقوا و #ديانت بود و همواره نسبت به انجام واجبات و ترك محرمات ﷼تقيه خاص داشت، از دنيا و زخارف آن پرهيز مينمود و اهل #ريا و #رياست نبود،
وقتي او را به عنوان #فرمانده لشگر معرفي كردند و از او خواستند به #سپاه منطقه 10 تهران برود و #حكم فرماندهياش را بگيرد، گفت:
خجالت ميكشم دنبال اين چيزها بروم
♥️ عاشق #شهادت بود- 11 بار مجروح شد و خودش گفته بود كه اگر خدا بخواهد، بار #دوازدهم شهيد ميشوم و چنين هم شد.✅💔
در #مسئوليت هايي كه به عهده ميگرفت، #جدي و پر كار بود، نسبت به #حفظ بيت المال سخت حساس بود و
هرگز از آن استفاده شخصي نميكرد
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🎬 سخنان #رحیم_صفوی در بین رزمندگانی که قرار است تا ساعاتی دیگر در #عملیات_فرمانده_کل_قوا شرکت کنند..
👆✅
🔹 و اما ماجرای نامگذاری این عملیات:
🗓ساعت🕚 ۲۳ بیستم خرداد سال ۱۳۶۰، خبر #حکم امام خمینی(ره) به ستاد مشترک ارتش در خصوص «#عزل_بنیصدر از #فرماندهی_کل_قوا» در رادیو📻 اعلام میشود و تنها چند ساعت⏳ بعد در بامداد روز ۲۱ خرداد، عملیاتی مشترک توسط #نیروهای_سپاه و #ارتش در منطقه عمومی #دارخوین و #شرق_کارون با نام «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» اجرا میشود که بعدها به عنوان #نقطه_عطفی در کارنامه #دفاع_مقدس🌴 جمهوری اسلامی ایران از آن یاد میشود.
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
#خدای_سازمانی
📍مجاهد بود. دختر مجاهد. 18 سال بیشتر نداشت.
لباس #نظامی گشادی تنش کرده، اسلحه🔫 دستش داده بودند تا با عضویت در "ارتش آزادیبخش ملی ایران"، با #حکم صدام حسین و حمایت ارتش بعث عراق، خاک ایران را مورد #حمله و #تجاوز قرار دهند.
آمده بودند تا مثلا #ملت ایران را #نجات دهند و سایۀ حکومت پلید بعث😡 را بر سر ایران 🇮🇷بگسترانند!
🗓جنازهاش افتاده بود وسط جادۀ "اسلام آباد غرب". زیر آفتاب☀️ داغ مرداد ماه 1367، سوخته و سیاه شده بود.
_وقتی وسایل داخل #جیبهایش را درآوردند، دیدند یک دفتر کوچک📁 با خود دارد.
🔖خاطرات روزانهاش را تا قبل از حملۀ "فروغ جاویدان" و گرفتار شدن در #کمینگاه "مرصاد"، نوشته بود.
🗒یکی از روزهای #قبل از عملیات، در #پادگان_اشرف، در زندگی زیر سایۀ مریم و مسعود رجوی، نوشته بود:
🗓"متاسفانه امروز صبح نمازم #قضا شد، باید بروم از #مرکزیت سازمان طلب مغفرت کنم!"😳
و خدا ... هیچ نبود برایش، جز مریم و مسعود!