🌹کوچههای آسمانی🌱
خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی از رزمندهای که سه بار خواب شهادت می بیند... ✍حسین جانم ،میشه اون موقع
💔🍃
💌نامه هایی که به دست شهید #پنجشنبه هامهرمیشه😭💔👇👇
🌹کوچههای آسمانی🌱
💔🍃 💌نامه هایی که به دست شهید #پنجشنبه هامهرمیشه😭💔👇👇
💔🍃
🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود.
🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود.
رنگ متنِ
پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود.
🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم.
🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد.
🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم.
🌸خیلی منقلب شدم. در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم. این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت.
🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم...
#من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم
📚کتاب سرو قمحانه، ص 132
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#پنجشنبه_های_شهدایی
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🕊 پرواز آسمانیان را بخاطر بسپاریم 🕊💚🕊 #شهید_منوچهر_الهی 5⃣ قسمت پنجم👇🥀
💔✅
...و #تکرار_کربلا انفجار💥نوری بود برای آنچه تا کنون از کربلا شنیده
بودیم واگر نبود این همه #تحول و #جانفشانی آنهم آگاهانه و
عاشقانه💔 ،
شاید هرگز ماجرای #کربلا
اینگونه برایمان #ملموس نمیشد...
از #احوال خانم زینب کبری ( س) هر
چه شنیده بودیم حالا در #تمام روزهایمان #تکرار آن را میدیدیم،
😔وقتی پدر🧔♂ ومادری🧕 از راه دور آنهم
زیر #گلوله و #خمپاره دشمن خود را به بیمارستان🏥 آبادان میرساندند که
طبق نشانی که به آنها داده بودند
پسر 🧔خود #امید_زندگیشان را ببینند
و فقط خدا میداند در آن #اشتیاقی
که آنان برای دیدن فرزندشان داشتند چقدر #سخت و #نفس_گیر است که، بخواهی بگویی جوان
شما در سردخانه است😔
🌴🌴
طبق معمول همیشه که شهید را به
گلخانه شهدا🥀 تحویل میدادیم وبرادر منوچهر الهی شهید را از ما
تحویل میگرفت ساعتی از نماز ظهر گذشته بود ⏳که برای تحویل شهیدی عازم گلخانه شدیم و اینبار
#نفر_کمکی او تنها و بد حال شهید را
از ما #تحویل گرفت و آنقدر #بهم_ریخته بود که گویی عزادار است
ولی اصلا بفکر ما نرسید که این
احوال او مربوط به #نبودن_برادر_الهی میشود ...
🌿یکی از روزها که حتما
#پنجشنبه باید بوده باشد طبق معمول هر هفته با مینی بوس🚐 بیمارستان راهی گلستان💐 شهدا شدیم...
س کشندهفر
⏪ ادامه دارد...
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید