✨♥️✨
قلبهايتان رااز حقارت كينه تهی كنيد
و باعظمت عشق پركنيد
زيرا كه عشق چون عقاب است
بالا میپرد و دور
كينه چون لاشخور و كركس است
كوتاه میپرد و سنگين
جز مردار به هيچ چيز نمیانديشد
#ملاصدرا
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴 رهبر معظم انقلاب:
🔻مقامات آمریکا شارلاتان و تروریست هستند!
🔻اگر کوتهبینی نکنیم ایران به قلّه حکومت اسلامی میرسد!
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان_علما
✅از آقای نظام التولیه سرکشیک آستان قدس رضوی نقل است:
✍️شبی از شبهای زمستان که هوا خیلی سرد بود و برف می بارید، آخرهای شب دستور دادم که تمام درهای حرم را ببندد. خادمی خبر داد که حاج شیخ حسنعلی در بالای بام در کنار گنبد مشغول نماز است و مدتی است که در حال رکوع می باشد و هر چند بار که مراجعه کردم، در همان حال رکوع بود. گفتم با حاج شیخ کاری نداشته باش، فقط کمی آتش هیزم در اتاق پشت بام بگذار که وقتی نمازش تمام شد، گرم شود.
آن شب برف سنگینی در مشهد بارید. هنگام سحر که برای بازکردن درهای حرم آمدیم، به آن خادم گفتم برو ببین حاج شیخ در چه حال است. خادم رفت و پس از چند لحظه برگشت و گفت: حاج شیخ هنوز در حال رکوع است و پشتش از برف پوشیده شده.
معلوم شد که ایشان از اول شب تا سحر در حال رکوع بوده است و سرمای شدید را اصلا احساس نکرده بود.
📚۱- نشان از بی نشانها ص 33
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#ضرب_المثل
ريشه ضرب المثل
" #گربه_را_دم_حجله_كشتن":
آورده اند که دامادی برای آن که زهر چشمی از عروس بگیرد و زمینه را برای مردسالاری سال های بعد هموار سازد، در شب عروسی دست به ابتکاری زد و آن این که گربه ای را گرفت و در جایی مخفی کرد.
شب عروسی هنگامی که عروس و داماد وارد حجله شدند، داماد طرحی چید که گربه یکباره وارد اتاق شود. داماد که دنبال این فرصت بود، به طرف گربه هجوم آورد و به سرعت برق گربه را گرفت و سر از بدنش جدا کرد. همین نمایش کافی بود تا عروس حساب کار خود را بکند و بفهمد که شریک زندگی آینده اش چه قاطعیتی دارد. چندی که گذشت، داماد گربه کش از دنیا رفت و عروس خانم را با آرزوهایش تنها گذاشت. بعدها مرد دیگری به خواستگاری اش آمد، اما او بر خلاف شوهر قبلی مردی منفعل و دم دمی مزاج بود. زن که نتوانسته بود در زمان شوهر قبلی به بسیاری از خواسته هایش برسد، فرصت را غنیمت شمرد و زن سالاری پیشه کرد. شوهر بیچاره که از دست زن عاصی شده بود، دنبال راهی می گشت تا قاطعیت خود را به رخ بکشاند و به او بفهماند که چند مرده حلاج است.
از قضا حکایت شوهر قبلی این زن و کشتن گربه را هم شنیده بود. تصمیم گرفت همان کاری را بکند که شوهر قبلی انجام داده بود. گربه ای را گرفت تا در یک صحنه سازی سر از بدنش جدا کند؛ اما گربه از دستش فرار کرد، وارد کوچه شد. گربه جلو و مرد به دنبال، غوغایی در کوچه پیدا شد. بالاخره مرد، گربه را گرفت و کشت و فاتحانه به خانه نزد همسرش آمد تا اوضاع را ورانداز کند؛ اما بر خلاف تصور، ملاحظه کرد این زن به جای اضطراب و نگرانی و به جای این که آثار ترس و واهمه از شوهر در چهره اش باشد، لبخندی تمسخر آمیز به صورت دارد؛ و به زبان بی زبانی شوهرش را سرزنش می کند.
زن دست آخر تاب نیاورد و گفت:
«آن که دیدی، گربه را دم حجله کشت، نه توی کوچه...»
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
یکی از حالت های اخلاقی علی این بود
که دفترچه ی «محاسبه ی نفس» داشت
هر روز کارهایی که کرده بود محاسبه میکرد
و توی دفترچه مینوشت .
محاسبات نفسش هر روز دو قسمت داشت
یک قسمت محاسبه نفس بود،
یک قسمت هم نتیجه و توصیه.
قسمت نتیجه حرفهای حاجآقا حقشناس بود.
او جز مریدان حاج آقا بود و به دستورات
اخلاقی ایشان همیشه عمل میکرد .
وقتی دروغ میگفتی واقعا رنگ علی میپرید
غیبت که میکردی ناراحت میشد.
هر وقت که میخواست نماز بخواند
تمام متعلقات دنیا را از خودش جدا میکرد.
علی واقعا توی جبهه ساخته شده بود
و این را همیشه خودش می گفت ....
#شهید_علی_بلورچی
#روحش_شاد_باصلوات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💌 با خدا حساب کن
اگر کسی به شما قولی داد، وفایش را از خدا بخواه. اگر کسی به تو خیانت کرد، جبرانش را از خدا بخواه. اگر کسی به شما خدمتی کرد، تشکرش را از خدا بکن. البته از خود افراد هم وفا و جبران بخواه، و از خود افراد هم تشکر بکن. ولی همیشه طرف اصلی خودت را خدا بدان که تو را دوست دارد.
«استاد پناهیان»
📚@Dastan 📚
✨🌸✨
دنبال عيبهاى مردم نباش؛ زيرا عيبهايى كه در خودت هست ـ اگر خردمند باشى ـ مانع از آن مى شود كه از كسى عيب جويى كنى.
[ #امام_على عليه السلام ]
📚 غرر الحكم حدیث ۱۰۲۹۵
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فرا رسیدن سالروز شهادت پنجمین امام ما شیعیان حضرت امام محمد باقر علیه السلام را به محضر امام زمان (عج) و شیعیان عالم وشما خواهران متدین تسلیت عرض می نماییم 🖤🖤🖤
📚 @Dastan 📚
#صبروبردباری
🌺استاد فاطمی نیا:
💎حديثي زيبا از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است كه موارد بسياري به بنده مراجعه كردند كه بعد از عمل به اين روايت مشكلشان حل شده است!
حضرت در یک جمله کوتاه میفرمایند:
(( الاحتمال ، قبر العیوب ))
" #تحمل_و_بردباری_قبر_عیب_هاست"
چه طور جسد در قبر پنهان میشود، همه عیب ها با بردباری پنهان میشود.
🌱مردي برايم نقل ميكرد كه من تا به منزل ميرسيدم، همسرم شروع به دعوا میکرد كه چرا تو فقيري؟! چرا من را بيست سال اسيرخود كردي؟! و...!
مرد میگفت من هم جوابش را ميدادم و تا شب مدام دعوا میکردیم!
و به همين منوال روزهاي ديگر!
از وقتي كه این حدیث را شنيد و عمل كرد، کارشان درست شد!
🌱مرد نقل ميكرد که همسرم طبق معمول ، تا من رسيدم شروع کرد به تكرار همان حرف ها!
میگوید یاد این روايت افتادم که "الاحتمال قبر العیوب" هیچی نگفتم و سكوت كردم! با همين سكوتم ،تمام شد!
دعوا ریشه کن شد!
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✅قضاوت های مولا علی علیه السلام
✍زمان خلافت عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل تسنن. از بادیه نشینان اطراف شهر مدینه ۷برادر ویک خواهر دست بسته همراه پدر وارد مدینه شدن و ادعای پدر و برادران بر این بود که خواهرمان دچار گناه زنا شده خلیفه وقت حاظر شد تا قضاوت و حکم خدا رو اجرا کند هر چه دختر با ناله گریان انکار این قضیه شد ولی برادران مصرانه تاکید بر این داشتن. خلیفه دوم حکم سنگسار دخترک را صادر نمود در این حین مولای متقیان علی ع رسید فرمود دخترک گناهی مرتکب نشده
امیرالمومنین علی بن ابی طالب ع به برادران ان دختر فرمود بروید در فلان کوه مقداری برف در مشک خود اورید برادران نیز چنین کردن مولا علی ع دستور دادن در اتاقی دیگر مقداری اب درون طشت قرار دهند و برفها رو درون طشت اب قرار دهند و فرمودن دخترک درون طشت اب نشسته زمانی نگذشت که از رحم این زن کرمی بزرگ شبیهه زالو خارج گشت به حضرت علی ع اطلاع دادن این موضوع زالو را حضرت فرمود به پدر و برادران ان دختر که خواهر و دختر شما چندی پیش در رودخانه ای به قصد اب تنی وارد شده و زالویی در رحم وارد شده و از خون رحم تغذیه میکرده و در این مدت رشد کرده که شما فکر کردین جنین در رحم این دختر هست در این میان خلیفه دوم از مولا علی ع تشکر کردن و گفتن لولا علی هلک عمر اگر علی ع نبود عمر با این قضاوت هلاک میشد
📚بر گرفته از کتاب قضاوت های امیر المومنین حضرت علی (علیه السّلام)
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔅 #امام_باقر عليه السلام:
👈 لو اُتِيتُ بِشابٍّ مِن شَبابِ الشِّيعَةِ لا يَتَفَقَّهُ[فِي الدِّينِ] لأَدَّبتُهُ؛
🔸 اگر جوان شيعهاى را نزد من بياورند كه علم [دين] نمىآموزد، او را تأديب مىكنم.
📚 المحاسن جلد اول صفحه ۲۲۸
▪️سالروز شهادت جانسوز امام محمد باقر علیه السلام بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد▪️
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💎امام سجّاد عليه السلام:
😜زبانت را نگه دار تا برادرانت را نگه دارى
احفَظْ علَيكَ لسانَكَ تَمْلِكْ بهِ إخوانَكَ
📚ميزان الحكمه جلد1 صفحه 71
〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿〰️
🔴 #امام_محمد_باقر_علیهالسلام:
💠 صله رحم اعمال را #پاكيزه کرده، اموال را زیاد میکند، #بلا را دفع نموده، حساب را #آسان مىكند و مرگ را به تأخير مىاندازد.
📙 الکافی،ج۲،ص۱۵۰
〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿〰️➿
💎امام صادق عليه السلام:
✅هر كه به خانواده اش نيكى كند، خداوند بر عمرش بيفزايد
مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأهلِهِ زادَ اللّهُ في عُمُرِهِ
📚ميزان الحكمه ج1 ص101
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌺ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زبالهاش دنبال چیزی میگردد. گفت، خداروشکر فقیر نیستم.
مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانهای با رفتار جنونآمیز در خیابان دید و گفت، خداروشکر دیوانه نیستم.
آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل میکرد گفت، خداروشکر بیمار نیستم.
مریضی در بیمارستان دید که جنازهای را به سرد خانه میبرند. گفت، خداروشکر زندهام.
فقط یک مرده نمیتواند از خدا تشکر کند.
چرا همین الان از خدا تشکر نمیکنیم که روز و شبی دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟
بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅وقتی امام رضا(ع) جهیزیه یه دختر فقیر رو جور میکند
✍️در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد. هر روز به حرم می آمد؛ اما دریغ از یک قطره اشک؛ دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده ای ندارد؛ برای همین، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه ای راه می رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ دستی اش گذاشته و آن را به سختی می برد. تاجر کمکش کرد و همزمان به او گفت: «مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟» پیرمرد گفت: «ای آقا! دست روی دلم نگذار دختر دم بختی دارم که برای جهیزیه اش مانده ام. همسرم گفته است تا پول جهیزیه را تهیه نکرده ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه جا کنم تا پول بیشتری در بیارم.»
تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی در خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می آمد خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به تو بدهم؛ فقط دعا می کنم که عاقبت به خیر شوید و از امام رضا (ع) هدیه ای دریافت برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی به حرم وارد شد، چشم هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅چرا هر رکعت نماز دو سجده دارد؟
✍️از امام على(ع) از فلسفه سجده اول سؤال شد، حضرت فرمود: سجده اول به اين معنا است که خدايا اصل ما از خاک است. و معناى سر برداشتن از سجده اين است که خدايا ما را از خاک خارج کردى.و معناى سجده دوم، اين است که خدايا دو باره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى اين است که خدايا يک بار ديگر در قيامت از خاک بيرونمان خواهى آورد...
📚عللالشرايع،شيخصدوق،ج۱،ص۲۶۲
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
38.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸خاطره جالب و شنیدنی مرحوم استاد اسدالله سلیمانی از دیدارش با عبدالباسط و خواندن حب الحسین
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»
زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.
شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.»
زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.»
شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹ثواب خدمت همسر 🌹
آقا امام باقر عليه السّلام فرمودند:
هر زنی که #هفت_روز
شوهرش را خدمت کند،
خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببندد
و هشت در بهشت را به رويش بگشايد,
تا از هر در که خواهد وارد شود و
فرمودند: هيچ زنی نيست که #جرعه_اي_آب
به شوهرش بنوشاند مگر آن که اين عمل او
برايش بهتر از يک سال باشد.
که روزهايش را #روزه بگيرد
و شبهايش را به #عبادت سپری کند.
📚وسائل الشيعه، ج۱۴ ص۱۲۳
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔶 عضو جبهه پیروان خط امام: احمدی نژاد خیانت کرد
🗣 احمد کریمی اصفهانی، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری:
🔹 احمدی نژاد چند روز پیش به قم رفته اما خدا را شکر بزرگان ما و مراجع ما هیچ کدام ایشان را راه نداده اند و فقط یکی از مراجع ایشان را پذیرفته است.
🔹 احمدی نژاد یکی از روز اول ریاست جمهوری تا روز پایان کارش فرافکنی داشت و خودش را در نظام جمهوری اسلامی یک سر و گردن از کل مسؤلین بالاتر می دانست.
🔹یکی از اشتباهات بزرگ او این بود که فکر می کرد لنگر زمین و آسمان است و هر مشکلی را می تواند حل کند و حتی داشت یک جای پا از رهبری هم بالاتر می گذاشت.
🔹هیچ کس احمدی نژاد را بخاطر خیانتش مؤاخذه نکرد. ظلم های دولت احمدی نژاد قابل مقایسه با هیچ رئیس جمهوری نیست./ خبرآنلاین
💠
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روزی مستقیم بودند اما بعد برگردانده شدند!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅چرا بعد از عطسه الحمدلله میگوییم ؟! (خیلی جالبه)
علت گفتن الحمدلله بعد از عطسه اینست که ضربان قلب در هنگام عطسه متوقف میشود و سرعت عطسه 100کیلومتر در ساعت است و اگر به شدت عطسه کردی ممکن است استخوانی از استخوان هایت بشکند و اگر سعی کنی جلو عطسه را بگیری باعث میشود خون در گردن و سر برگردد و سپس باعث مرگ شود و اگر در هنگام عطسه چشم هایت را باز بگذاری ممکن است از حدقه بیرون بیاید!
و برای آگاهی در هنگام عطسه همه دستگاههای تنفسی و گوارشی و ادراری از کار می ایستد و قلب هم از کار می افتد رغم اینکه زمان عطسه بسیار کوتاه است و بعد آن به خواست خدای مهربان بدن به کار می افتد اگر خدا بخواهد که به کار افتد گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است به همین دلیل الحمدلله میگوییم. میگوییم خدایا شکرت برای سلامتی که به بدنم دادی و شکرت برای بیماری هایی که به من ندادی..
خدا را شکر
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
❓چرا احمد الحسن برای ادعای خود به این حدیث تمسک کرد:
صاحب این امر شناخته نمی شود مگر با سلاح وصیت و بیرق
☑️ دلیل واضح است چون دیگر علامتهای شناخت امامت ، ادعایشان برای احمد الحسن بصری غیر ممکن است و به هیچ وجه نمی تواند آنها را ادعا کند زیرا فقط حجت های واقعی خدا میتوانند آنها را بیان و انجام دهند نه افراد معمولی و تنها چیزهایی که احمد الحسن می تواند آنها را ادعا کند همین سه چیز می باشد چرا که هرکس دیگری هم می تواند آنها را ادعا کند.
⁉️چرا احمد الحسن این علامت را انتخاب نکرد؟؟؟ 👇
این روایت یکی از علامتهای اساسی برای حجت های خدا می باشد و در آخر روایت امام به این نکته اشاره کرد که اگر کسی این علامت را نداشته باشد امام و حجت نیست و آن علامت عبارت است از:
امام می تواند با هر لغت و لهجه و کلامی با مردم سخن بگوید و امام در همان لحظه برای شخص سوال کننده یک نشانه و مثال میزند چرا که در آن هنگام شخصی از خراسان بر امام وارد می شود وامام با همان لغت خراسانی(فارسی) با او سخن می گوید.
📗 منبع: اصول الکافی کتاب الحجه باب الامور التی توجب الحجه.حدیث السابع.
✔️واضح است که احمد الحسن کذاب نمی توانداین را ادعا کند چرا که واضح است او حتی زبان عربی که زبان مادریش است را نمی تواند به خوبی تلفظ بکند چه برسد به دیگر زبانهای جهان !!!
واما کلام ما به پیروان او :
هر چند شما قانون معرفی حجت را در این سه علامت منحصر نمودید اما این روایت حداقل علامتی دیگر را برای امامان مشخص کرد حداقل از خودتون بپرسید که آیا احمد اسماعیل (احمد الحسن ) می تواند با شما به زبان فارسی حرف بزند؟؟؟
آیا به هر زبان و لهجه ای تسلط دارد؟
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•