eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 از و مدیون شدن بپرهیزید، که آن موجب در شب و در روز می گردد 🔸 👈 علل الشرایع، ج2، ص 527 @Dastan
🕯⚔🕯⚔🕯⚔🕯 آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش، عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا، مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار... •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🔻بیشترین زنگ‌ تلفن در دنیا زنگ تلفن مادرهاست و بیشترین تماس بی‌پاسخ نصیب مادرهاست چقدر بی‌منت مهربونند❣️ خدایا سایه مادرا رو بالای سرمون نگه دار🌹🙏 #عصر_پنجشنبه شادی روح همه پدر و مادرهایی که دیگه صدای مهربونشون رو نمی شنویم #صلوات •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴تشرف ابو راجح حمامى🔴 🔵 در حله به مرجان صغير, كه حاكمى ناصبى بود, خبر دادند ابو راجح , پيوسته صحابه را سب و سرزنش مى كند. دستور داد كه او را حاضر كنند. وقتى حاضر شد, آن بى دينان به قدرى او را زدند كه مشرف به هلاكت شد و تمام بدن او خرد گرديد, حتى آن قدر به صورتش زدند كه دندانهايش ريخت. 🌺 بعد هم زبان او را بيرون آوردند و با زنجير آهنى بستند. بينى اش را هم سوراخ كردند و ريسمانى از مو داخل سوراخ بينى او كردند. سپس حاكم آن ريسمان را به ريسمان ديگرى بست و به دست چند نفر از مامورانش سپرد و دستورداد او را با همان حال , در كوچه هاى حله بگردانند و بزنند. آنها هم همين كار را كردند, به طورى كه بر زمين افتاد و نزديك به هلاكت رسيد. ♦️ وضع او را به حاكم ملعون خبر دادند. آن خبيث دستور قتلش را صادر كرد. حاضران گفتند: او پيرمردى بيش نيست و آن قدر جراحت ديده كه همان جراحتها او را از پاى در مى آورد و احتياج به اعدام ندارد, لذا خود را مسئول خون او نكن. خلاصه آن قدر با او صحبت كردند, تا دستور رهايى ابوراجح را داد. 🔷 بستگانش او را به خانه بردند و شك نداشتند كه در همان شب خواهد مرد. صبح ,مردم سراغ او رفتند, ولى با كمال تعجب ديدند سالم ايستاده و مشغول نماز است ودندانهاى ريخته او برگشته و جراحتهايش خوب شده است , به طورى كه اثرى از آنهانيست. تعجب كنان قضيه را از او پرسيدند. 🔴 گفت: من به حالى رسيدم كه مرگ را به چشم ديدم. زبانى برايم نمانده بود كه از خداچيزى بخواهم , لذا در دل با حق تعالى مناجات و به مولايم حضرت صاحب الزمان علیه السلام استغاثه كردم. ناگاه ديدم حضرتش دست شريف خود را به روى من كشيدند, و فرمودند: 🔴 از خانه خارج شو و براى زن و بچه ات كار كن چون حق تعالى به تو عافيت مرحمت كرده است. پس از آن به اين حالت كه مى بينيد, رسيدم. شيخ شمس الدين محمد بن قارون (ناقل قضيه ) مى گويد: 🌺 به خدا قسم ابوراجح مردى ضعيف اندام و زرد رنگ و بدصورت و كوسج (مردى كه محاسن نداشته باشد) بود ومن هميشه براى نظافت به حمامش مى رفتم. خوش هيكل شده بود در منزلش ديدم. ريش او بلند و رويش سرخ ,به طورى كه مثل جوان بيست ساله اى ديده مى شد. و به همين هيئت و جوانى بود, تاوقتى كه از دنيا رفت. 🔴بعد از شفا يافتن , خبر به حاكم رسيد. او هم ابوراجح را احضار كرد و وقتى وضعيتش را نسبت به قبل مشاهده كرد, رعب و وحشتى به او دست داد. از طرفى قبل از اين جريان , حاكم هميشه وقتى كه در مجلس خود مى نشست , پشت خود را به طرف قبله و مقام حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه، كه در حله است مى كرد, ولى بعد از اين قضيه , روى خود را به سمت آن مقام كرده و با اهل حله , نيكى و مدارا مى نمود و بعد از چند وقتى به درك واصل شد, در حالى كه چنين معجزه روشنى در آن خبيث تاثيرى نداشت. 🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺 •✾📚 @Dastan 📚✾•
کمال الملک نقاش چیره دست ایرانی (دوران قاجار) برای آشنایی با شیوه ها و سبکهای نقاشان فرنگی به اروپا سفر کرد زمانی که در پاریس بود فقر دامانش را گرفت و حتی برای سیر کردن شکمش هم پولی نداشت یک روز وارد رستورانی شد و سفارش غذا داد در آنجا رسم بود که افراد متشخص پس از صرف غذا پول غذا را روی میز میگذاشتند و میرفتند، معمولا هم مبلغی بیشتر، چرا که این مبلغ اضافی بعنوان انعام به گارسون میرسید اما کمال الملک پولی در بساط نداشت بنابراین پس از صرف غذا از فرصت استفاده کرد از داخل خورجینی که وسایل نقاشی اش در آن بود مدادی برداشت و پس از تمیز کردن کف بشقاب عکس یک اسکناس را روی آن کشید بشقاب را روی میز گذاشت و از رستوران بیرون آمد گارسون که اسکناس را داخل بشقاب دید دست برد که آن را بردارد ولی متوجه شد که پولی در کار نیست و تنها یک نقاشی ست بلافاصله با عصبانیت دنبال کمال الملک دوید یقه او را گرفت و شروع به داد و فریاد کرد صاحب رستوران جلو آمد و جریان را پرسید گارسون بشقاب را به او نشان داد و گفت این مرد یک دزد و شیادست بجای پول عکس اش را داخل بشقاب کشیده صاحب رستوران که مردی هنر شناس بود دست در جیب برد و مبلغی پول به کمال الملک داد بعد به گارسون گفت رهایش کن برود این بشقاب خیلی بیشتر از یک پرس غذا ارزش دارد امروز این بشقاب در موزه ی لوور پاریس بعنوان بخشی از تاریخ هنری این شهر نگهداری میشود. ─┅─═इई 🌺🌼🌺ईइ═─┅─ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨🌸انـدرزی زیبا🌸✨ ✅مردی از امام صادق علیه السلام اندرزی خواست. حضرت فرمود: 🌺اگر خدا کفیل است غصه برای چه؟ اگر رزق تقسیم شده حرص چرا؟! 🌼اگر دنیا فریبنده است اعتماد به آن چرا؟! اگر بهشت حق است تظاهر به ایمان چرا؟! 🌺اگر قبر یک حقیقت است ساختمانهای مجلل چرا؟! اگر جهنم راست است این همه ناحق کردن چرا؟! 🌼اگر حساب اخرت وجود دارد جمع مال حرام چرا؟! اگر قیامتی هست خیانت به مردم چرا؟! 🌺اگر دشمن انسان شیطان است‌، پیروی از او چرا؟! ..... 📚 @Dastan 📚.....
کودکانی که از اول با ایمان به خدا تربیت می شوند، اراده ای قوی و روانی نیرومند دارند و از دوران کودکی رشید و با شهامت هستند و نتایج درخشان ایمان از خلال گفتار و رفتارشان به خوبی مشهود است. یوسف صدیق علیه السلام فرزند یعقوب پیامبر علیه السلام است. این کودکِ محبوب، درس خداپرستی را از پدر بزرگوار خود فراگرفته و در دامن یعقوب طفل با ایمانی بار آمده است. برادران بزرگتر او به وی حسد بردند و تصمیم به ایذای او گرفتند. کودک را با خود به بیابان آوردند و پس از رفتارهای خشن و ناراحت کننده به فکر قتلش افتادند. بعدا از کشتن او صرف نظر نمودند، به چاهش افکندند و سرانجام طفل را به کاروان مصری به عنوان غلام فروختند. ابوحمزه از علی بن حسین علیهماالسلام سوال کرد: روزی که یوسف به چاه افکنده شد، چند ساله بود؟ حضرت در جواب فرمود: نه ساله! از کودک نه ساله ای که در چنین وضع سخت و شرایط ناراحت کننده دچار شده، جز اضطراب و جزع انتظار دیگری نیست. ولی نیروی ایمان در این کودک اثر عجیب و حیرت زایی گزارده است. لما أخرج یوسف علیه السلام من الجب و اشتری قال لهم قاتل استوصوا بهذا الغریب خیرا فقال لهم یوسف علیه السلام من کان مع الله فلیس له غربة؛(2) موقعی که یوسف را از چاه خارج کردند و به غلامی معامله نمودند، یکی از حضار به وضع کودک دقت کرد و از روی رأفت و مهربانی گفت: نسبت به این طفل غریب نیکی کنید. یوسف که این جمله را شنید با اطمینان خاطر و آرامش روان گفت: آن کس که با خداست گرفتار غربت و تنهایی نیست کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 178 •✾📚 @Dastan 📚✾•
❤️نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.🍃 ✨گفتم به پیری رِسَم و توبه کنم آنقدر جوان مُرد و یکی پیر نشد 🌹یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، نماز توبه یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد (که البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد). این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند. 🌹نحوه انجام نماز: در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود. سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود. در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود. بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود و در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید) و در انتها گفته میشود: ✨يَا عَزِيزُ يَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ المُؤمِنيِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت 👈نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند. (انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا... ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.) 🌹التماس دعا🌹 ..... 📚 @Dastan 📚.....
گرفتاری و بدبختی های خود را برای مردم تشریح مکن، ... در نظرها کوچک شده، احترامت از بین می رود 🚩أمام صادق علیه السلام بحارالانوار/ج75/ص140 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷 🚩آبروی مؤمن عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِیدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ امام صادق علیه السلام : هر که بر ضرر مؤمن داستانى بگوید و قصدش عیب او و ریختن آبرویش باشد که از چشم مردم بیفتد خداوند او را از دوستى خود بدوستى شیطان براند و شیطان هم او را نپذیرد. 🔸اصول کافى جلد 4 صفحه:62 روایة:1 •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷
👈 قلب ها را از کینه پاک کنیم ⭕️روزی لقمان به فرزندش گفت : « از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست نداری و از آنان بدت می‌آید پیاز قرار بده » روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت : « هرجا که می‌روی این کیسه را با خود حمل کن » فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت می‌کند. ⭕️لقمان پاسخ داد : « این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری . این کینه ، قلب و دلت را فاسد می‌کند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد ... •✾📚 @Dastan 📚✾•