eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
71.5هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 إمام صادق(ع): ❇️ زائرین امام حسین (؏) چهل سال قبل از مردم وارد بهشت مےشوند در حالیڪه دیگران هنوز در حال حساب هستند... 📚بحارالانوار،ج۴۴،ص۲۳۵ •✾📚 @Dastan 📚✾•
یک معادله ریاضی فوق العاده زیبا 🍎🍎🍎🍎🍎 شاید تا به حال این سوال براتون زیاد پیش آمده كه جمعه روز زوجه یا فرده...؟ جواب حقیقی این پرسش این است: جمعه نه فرده نه زوجه...! بلكه تركیب فرد و زوجه یعنی روز "فر + جه"=فرجه اللهم عجل لولیک الفرج 💢تعداد جمعه های یک سال 2⃣5⃣ تاست تعداد روزهای یک سال5⃣6⃣3⃣ عجیب اینجاست ‼‼ 💢بنابراین تعداد روزهای غیر جمعه 365-52 = = = = =3⃣1⃣3⃣ یاللعجب...‼‼ چه زیبا پیامی دارد یعنی... ای مسلمان و ای منتظر ظـــهور روزهای کاری هفته باید کاری کنی که جزء این 3⃣1⃣3⃣ نفر باشی آنگاه روز جمعه منتظر ظـــهور یارباشی‼‼ اللهم عجل لولیک الفرج 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 @Dastan 📚
🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷 🍃🌷 🌷 💢👈عاقبت بخیر شدن فقط بخاطر حضرت سلام الله علیها.. 🔘هیچ ﮐﺴﯽ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﺷﺎﻩ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺑﺸﯿﻨﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻩ،ﺍﻣﺎ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ. ﮔﻨﺪﻩ ﻻﺕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ،ﺷﺎﻩ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻪ،ﻣﯿﮕﻔﺖ:ﻃﯿﺐ.! 💠👈یک ﺭﻭﺯ ﺷﺎﻩ گفت: ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ، ﺑﺮﻭ یه ﻣﺠﻠس ﺭﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻦ... 🔅ﮔﻔﺖ:کجاست؟ ﻃﺮﻑ ﮐﯿﻪ؟ 🔻ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﻓﻼﻥ ﺟﺎ، ﺳﯿﺪ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻠﻪ ... 🔅ﻃﯿﺐ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩ ، ﮔﻔﺖ: ﮐﯽ؟ ﮔﻔﺘﯽ ﻫﺴﺖ؟! 🔻ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻩ. 🔅ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ،ﻣﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ(سلام الله علیها) ﺩﺭ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﯿﻢ! 💢👈ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ ﺭﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ. 🔻ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ: میکنم، . 🔅ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﮑﻦ،ﻣﻦ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺩﺭ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻢ... ⚫️ﺍنقدر شکنجه اش کردند که ﻃﯿﺐ سینه سپر ﻫﯿﮑﻞ، ﺷﺪ ... ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺍعدﺍﻣﺶ ﮐﻨﻦ، ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ: 💢👈ﻃﯿﺐ ﭘﯿﺎﻣﯽ ﺑﺮﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟ 🔅ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻮ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯿﻦ، ﻃﯿﺐ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﻔﺎﻋﺘﻢ ﮐﻦ... 💠ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺎﻣﺸﻮ ﭘﯿﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﻦ ﻭ امثال ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﺍﻭﻥ ﺩﺭﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﻣﺖ ﻣﻨﻮ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ.. 🌟ﺍﯾﻦ ﺷﺪ ﮐﻪ طیب ۶۰ ﺳﺎﻝ ﻧﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﻧﺪ ﻧﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﮔﺮﻓﺖ، ﻓﻘﻂ ﺍﺩﺏ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ (سلام الله علیها)... 🔴و ﻫﻤﯿﻦ ﺷﺪ ﮐﻪ لیاقت پیدا کرد و ﻃﻠﺒﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﻗﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺭﻭﺯﻩ ۶۰ ﺳﺎﻟﺸﻮ ﻗﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩﻧﺪ... 📚 @Dastan 📚
👩خانم خونه! ❣پیامبر اکرم 💖هرخانمی که یک هفته به همسرش خدمت کند هفت در جهنم را خداوند بر او می بندد و هشت در بهشت را بر آن خانم باز کند که از هر در خواست وارد شود 📕وسائل الشیعه ، ج۱۴،ص۳۶۴ 📚 @Dastan 📚
و 🔥جهنـــــــم ورودی داره !!!!😳 👈🏻مردی به یکی از فرزندانش گفت: ای پسرم میدانی بهشت مجانی است و جهنم را باید با پول بخری؟ پسر گفت: چگونه پدر⁉️ پدر جواب داد: جهنم با پول است!!! 🍁کسی که بازی میکند پول میده 🍁 کسی که میخورد پول میدهد 🍁کسی که به خاطر سفر میکند پول میدهد! 🍁کسی که میده پول میده و ای پسرم بهشت مجانی است چون: 🔹- کسی که میخواند، مجانی میخواند 🔸- و کسی که میگیرد، مجانی روزه میگیرد 🔹کسی که میکند ، مجانی آن کار را میکند 🔸کسی که چشمانش را از گناهان میپوشاند و از خدایش میترسد مجانی این کار را میکند!!! 👈🏻الان چه تصمیمی داری؟ آیا میخواهی پولهایت را خرج کنی تا به جهنم بروی و یا اینکه مجانی به بهشت بروی⁉️ عاقلانه فکر کن..... رفقا انجام معصیت یعنی: 📛خداحافظ حسین(علیه السلام)📛 💠ای که دم میزنی از عشق حسین بن علی(علیهماالسلام) آنچنان باش که ارباب جوابت نکند💠 📚 @Dastan 📚
🏴🏴🏴 🌸 امام رضا(ع): هرکس مرا زیارت کند روز قیامت سه جا به دادش می رسم 1⃣هنگام دادن نامه اعمال 2⃣هنگام عبور از پل صراط 3⃣هنگام سنجش اعمال 📚:عیون اخبار الرضا 📚 @Dastan 📚
🍃❤️ #السلام_علیک_یا_امام_رضا_ع از کربلا رسیدم و دلتنگ مشهدم 😔 در سر هوای مرقدِ مستانه جالب است در روضه‌ات صدای عطش میرسد به گوش حال و هوای عاشق دیوانه جالب است #اللهم_الرزقنا_زیارت_امام_رضا_ع 🌸 📚 @Dastan 📚
پارچه سفید وسط جاده ... 📚 @Dastan 📚
🍃🌸🍃 🔴الله اکبر🌸 💢مرحوم محمد دشتی (مترجم نهج البلاغه) ساعاتی پیش از تصادف در سال ۱۳۸۰ سخنان دارند... 🌷 🌷 🌷 💠👈ویژه؛آینده انقلاب چه خواهد شد❓👆👆 🍃🌸🍃 📚 @Dastan📚
🏴رسول الله صلى الله عليه و آله: 🔺لِكُلِّ شَيْءٍ أسَاسٌ وَأسَاسُ الإِسْلامِ حُبُّنا أهْلَ البَيْتِ. 🔺هر چيزی اساس و پايه‌ای دارد و اساس اسلام، محبت ما اهل بیت است 📕 الكافي ج 2 ص 45 📚 @Dastan 📚
دعـــــــــا ميکنم در آخرین روزهای ماه صفر:پيامبر،مشکل گشای غمهايتان . امام حســـــــيــن؛ خريدار اشکهايتان. حضرت ابوالفضل،گره گشايتان، غريــــــــــب مدينه؛ شفاعت خواهتان. خورشــــــــيد طوس؛ ضامن دعاهايتان، ومهــــــــدی فاطمه؛ سايبان دلهایتان باشد. الهـــــــی آمیــــــــن برای سلامتی و ظهور آقاامام زمان صلوات. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم. 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 📚 @Dastan 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مشکلی علی(ع) با مردم چه بود؟! 🔻داستان عجیب تاریخی که تا حالا نشنیده‌اید! 📽پرده‌برداری از راز ناگفتۀ غربت علی(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬇️⬇️⬇️❣متن زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام ❣ 🌿🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌿🌹 اَلسَّلامُ عَلَیک یا وَلِىَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللَّهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا عَمُودَ الدّینِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِسْماعیلَ ذَبیحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسى کلیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِی وَلِىِّ اللَّهِ وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ سَیدَىْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلىِّ بْنِ الْحُسَینِ زَینِ الْعابِدینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ عِلْمِ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الْبآرِّ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْوَصِىُّ الْبآرُّ التَّقِىُّ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیک الْیقینُ اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ ⬇️⬇️⬇️💕متن صلوات خاصه امام رضا علیه السلام 💕 🌺🍃 بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم 🌺🍃 اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃 📚@Dastan 📚
🔴🔵 عجیب ولی واقعی: 🌺 چند سال قبل که یکی از شهدای مدافع حرم را به معراج شهدای تهران آورده بودند به خانواده اش اطلاع دادند که برای دیدن شهید می تونند به معراج شهدا مراجعه کنند. وقتی خانواده شهید به معراج شهدا مراجعه کردند مسئولین معراج شهدا بهشون اعلام کردند که متاسفانه شهید اشتباها به مشهد فرستاده شده و منتظر بمانید تا بعد از برگرداندن شهید از مشهد مجدد به شما اطلاع بدیم. 🌺 اما خانواده شهید اعلام کردند اصلا اشتباهی در کار نبوده و شما مرتکب اشتباهی نشدید بلکه این خواست خود شهید بوده که به مشهد بره 🔴 چون چند روز دیگه شهادت امام رضا (ع ) هست و شهید ما در طول زندگی اش هر سال در روز شهادت امام رضا هر طوری که بود خودش را به مشهد می رسوند و امسال هم به این طریق خودش را به مشهد رسانده. 🔵 شادی روح شهدا صلوات 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 📚 @Dastan 📚
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 گنجشك خودش را انداخت روي عباي امام انداخت و جيغ مي زد و نوكش را تند تند به هم مي زد . امام رو كردند به من: "عجله كن اين چوب را بگير برو زير سقف ايوان مار را بكش." چوب را برداشتم و دويدم . جوجه هاي گنجشك مانده بودند توي لانه و مار داشت حمله مي كرد بهشان . مار را كشتم و برگشتم با خودم مي گفتم امام و حجت خدا بايد هم با زبان همه ي موجودات آشنا باشد. 📚@Dastan 📚
رفته بودم ديدن امام، محاسن شان را رنگ کرده بودند، مشکي شده بود و زيبا! گفتم: مبارک باشد. فرمود: هميشه تميز و آراسته باش مخصوصا براي همسرت. تو دلت مي‌خواهد وقتي مي روي خانه همسرت را ناآراسته ببيني؟ گفت: نه يابن رسول ا...! علي بن موسي فرمود: او هم از تو چنين انتظاري دارد. اين کار علاوه بر پاداش نزد خدا باعث پاکدامني خانواده مي‌شود. 📚 @Dastan 📚
راهزنان به خیال اینکه تاجری ثروتمند است و جای پولهایش را نشان نمی دهد ، گرفتندش و تا توانستند شکنجه اش دادند.دهانش را پر از برف کرده بودند ساعتها. یکی شان دلش به رحم آمده بود و فراری اش داده بود. او هم فرار کرده بود از دستشان. اما دیگر نمی توانست حرف بزند. رسید خراسان. شنید امام در نیشابورند. از خستگی خوابس برد. توی خواب صدایی شنید:" برو پیش امام ، دوایت را می داند." بعد هم امام را دید که گفتند :"زیره و سعتر و نمک را بکوب و بگذار روی زبانت ، خوب می شود." از خواب که بیدار شد ، اهمیتی نداد. راه افتاد به سمت خانه اش در نیشابور، مردم می گفتند امام وارد رباط سعد شده، رفت پیش امام برای شکوه از مشکلش . امام گفت :"به آنچه گفته بودمت ، عمل کن ."  گفت :"چه ؟" گفتند:"یادت رفته ، عالم خواب . زیره ، سعتر و نمک." 📚 @Dastan 📚
••🍃 سلام دوستان عزیزم 🍃•• 💠 امیدوارم حالتون خوب و زندگیتون سرشار از نور خدا باشه 💢 از اینکه مدتی توفیق خدمت در کانال «داستان های آموزنده» رو نداشتم، عذرم رو بپذیرید 💠انشاءالله دوباره کانال رو راه میندازیم و از داستان ها و مطالب اخلاقی ائمه هدی علیهم السلام و شاگردان مکتب آن ذوات مقدس استفاده می کنیم همونطور که قبلا هم قرار گذاشتیم: ✔️ روزانه 3 تا 5 ارسال می‌شود ✔️ با عرض پوزش فعلا نداریم ✔️ از مطالب کانال است 🌺 دوستتون دارم 🌺 یاعلی 🆔 @AminiAsl
َ«راهی به سوی بهشت» 📚داستان واقعی زیبا📚 در آمستردام امام جماعت مسجدی هر جمعه بعد از نماز همراه پسرش که ده سال سن داشت به یکی از محله ها میرفتند و کارتهایی را که در آن نوشته شده بود «راهی به سوی بهشت » درمیان مردم غیر مسلمان پخش میکردند تا بلکه سودمند واقع شود و برای تحقیق درمورد اسلام و قبول آن اقدام کنند. در یکی از روزهای جمعه هواخیلی سرد و بارانی بود، پسر لباسهای گرمی پوشید تا سرما را احساس نکند، و گفت: پدرجان من آماده ام !َ پدر پرسید: آماده برای چه چیزی ؟ پسرگفت: برای اینکه برویم و این جمعه هم مانند جمعه های گذشته نوشته ها را پخش کنیم پدر جواب داد: هوا خیلی سرد و بارانیست امروز ممکن نیست. پسر با اصرار از او خواست که بروند و گفت : مردم در بیرون به طرف آتش میشتابند. پدر گفت: من در این سرما نمیتوانم بیرون بروم‌ . پسر گفت: پس اجازه دهید من بروم‌ و کارتها را پخش کنم؟ بعد از کمی، بالاخره پدر راضی شد و او را فرستاد و پسر از او تشکر کرد. و پسر با اینکه فقط ده سالش بود در آن خیابانها تنها کسی بود که در آن هوای سرد در بیرون بود او درِ همه خانه ها را میزد و کارت رابه مردم میداد. بعد از دو ساعت راه رفتن زیر باران فقط یک کارت باقی مانده بود ومیگشت دنبال کسی که آن کارت آخری را به او بدهد ولی کسی را نیافت، نگاهش به خانه روبرو افتاد و رفت که کارت رابه اهل آن خانواده بدهد زنگ آن خانه را به صدا در آورد ولی جواب نشنید دوباره زنگ رابه صدا درآورد و چند باردیگر هم‌ تکرار کرد تا بالاخره پیرزنی اندوهگین در را باز کرد و گفت: پسرم چه میخواهی در این باران ؟ کاری هست که برایت انجام دهم ؟ پسر با چشمانی پرامید و پاک و با لبخندی دلنشین گفت : ببخشید باعث اذیت شما شدم فقط میخواستم بگویم که خداشما را واقعا دوست دارد و به شما توجه عنایت کرده ومن آمده ام آخرین کارت که مانده رابه شمابدهم کسی که شما را از همه چیز آگاه خواهد ساخت خداوند است و غرض از خلق انسان و همه چیز این است که رضای او بدست آید .... سپس کارت را به او داد و رفت بعد از یک هفته و بعد از نماز جمعه، پیرزن ایستاد و گفت: هیچ کدام از شما ها مرا نمیشناسید و من هرگز قبلا به اینجا نیامده ام و تا جمعه گذشته مسلمان هم نبوده ام و فکرش راهم نمیکردم که مسلمان شوم ماه گذشته شوهرم فوت کرد و مراترک نمود و من تنها ماندم در دنیایی که کسی را نداشتم و جمعه گذشته در حالیکه باران میبارید و هوا خیلی سرد بود میخواستم که خودم را بکشم، چون هیچ امید و آرزویی در دنیا نداشتم ... برای همین یک چهار پایه آوردم و طناب را از سقف آویزان کردم و آن را درگردن انداختم سپس آنرا در گردنم محکم کردم تنها و غمگین بودم و داشتم آخرین افکارم را مرور‌ میکردم‌ و با خود کلنجار میرفتم که دیگر بپرم وخود را خلاص‌کنم !!! .. که ناگهان زنگ به صدادر آمد من هم که منتظر کسی نبودم کمی صبر کردم تا شاید دیگر در نزند ولی دوباره تکرار شد و چندین مرتبه زنگ را به صدا در آورد اینبار با شدت در را کوبید و زنگ راهم میزد بار دیگر گفتم که کیست ؟!!! به ناچار طناب را از گردنم‌ باز کردم و رفتم تا بدانم کیست که اینگونه با اصرار در را میکوبد وقتی در را باز کردم چشمم به پسر کوچکی افتاد که با اشتیاق و لبخند به من نگاه میکند چهره ای که تابحال آنرا ندیده بودم ! و حتی توصیفش برایم مشکل است کلمات قشنگی که بر زبانش آورد، قلبم را که مرده بود بار دیگر به زندگی برگرداند و با صدایی قشنگ گفت: خانم؛ آمده ام که به شما بگویم که خدا شما را دوست دارد و به تو عنایت کرده وسپس کارتی را بدستم داد! کارتی که روی آن نوشته بود راهی به سوی بهشت ! پس در رابستم و چیزهایی که در کارت نوشته شده بود را خواندم ... سپس طناب را از سقف باز کردم و همه چیز راکنار گذاشتم ... چون‌ من دیگر به آنها نیاز نداشتم و من پروردگار حقیقی و محبت واقعی راپیدا کردم ... اسم این مرکز اسلامی هم روی کارت نوشته شده بود بنابراین آمدم اینجا تابگویم : الحمدلله و سپاس برای شما به خاطر تربیت چنین فرزندی که در وقت مناسب سراغم آمد و من را از رفتن به جهنم باز داشت ! َ چشمان نماز گذاران‌ پر از اشک شد و همه باهم تکبیر گفتند... الله اکبر... الله اکبر.. . امام که پدر آن پسر بود از منبر پایین آمد و پسرش را که در صف اول نماز گذاران بود ، با گریه ای که نمی توانست جلوی آنرا بگیرد درآغوش می فشرد ... نمیتوان به چنین پسری افتخار نکرد ... اینجا این سوال مطرح میشود که ما برای دعوت در راه خدا چه کرده ایم. آیا این وسایل پیام رسانی که در اختیار داریم را در مسیر دعوت به سوی خداوند به کار گرفته ایم ، یا خیر ؟!؟... جواب این سوال را به خودتان واگذار می کنم... •✾📚 @Dastan 📚✾•
✍️همان یڪ دست ڪفایت میڪرد براـے هجمہ ی دعاهاـے عاشقانہ ات افسوس ڪہ من باهمین دودست ِسالم، بازدعاهایم ازلاـے قنوتم میریزد روـے زمین #اللهم_الرزقنا_شهادت •✾📚 @Dastan 📚✾•
📖 شعور حیوانات روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه عده ای از اصحاب خود از جایی عبور می کردند، ناگهان سگی شروع به پارس کردن کرد. پیامبر ایستاد و به پارس سگ گوش داد. اصحاب نیز توقف کردند. آنگاه رو به یاران خود کرد و فرمود آیا فهمیدید که این سگ چه گفت؟ اصحاب گفتند خیر. پیامبر فرمود این حیوان گفت ای پیامبر خدا، من همیشه خدای مهربان را شکر می کنم که بهره ی من در این جهان خلقت، این شد که سگ شوم. اگر انسان بی نماز بودم چه می کردم؟ 📚عرفان اسلامی، جلد 5، صفحه 8 •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬داستان تکان دهنده دختری که زشت بود وشب عروسی به امام حسین(ع) متوسل شد. ✅بسیار زیبا و تاثیرگذار 🎤 #استاد_قرائتی ┄┅─✵💚✵─┅┄ •✾📚 @Dastan 📚✾•