eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆سفارش هنگام احتضار 🌼در پایان جنگ اُحد، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «کیست که برای من از سعد بن ربیع خبر بیاورد، درحالی‌که در فلان محل دوازده نفر او را محاصره کرده‌اند؟» 🌼ابی بن کعب عرضه داشت: «من این کار را می‌کنم.» پس به محلی که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اشاره کرده بود رفت و در میان کشتگان دو بار نام او را صدا زد و جوابی نشنید. ابن کعب می‌گوید: «بار سوم گفتم: ای سعد! پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم خبر تو را می‌پرسد.» 🌼او که در حال احتضار بود، مانند جوجه‌ای که از تخم بیرون می‌جهد، تکانی به خود داد و پرسید: «آیا پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم زنده است؟» گفتم: «آری! حضرتش فرموده: دوازده نفر نیزه‌دار تو را محاصره کرده بودند.» 🌼فرمود: «پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم راست گفته است. سلام مرا به آن حضرت برسان و به انصار بگو: مبادا عهدی را که در عقبه با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بستید، فراموش کنید. اگر خاری به پای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برود در پیشگاه خدا معذور نیستید.» پس آهی کشید و خون مانند فواره از رگ‌های جستن نمود و جان بداد. ابی بن کعب گوید: «خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم رسیدم و پیام او را رسانیدم. فرمود: «خدا او را رحمت کند! تا زنده بود ما را یاری کرد و موقع مرگ هم سفارش ما را نمود. 📚سفینه البحار، ج 1، ص 281 ✾📚 @Dastan 📚✾
18.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌رؤیای صادقه آیت الله سید عبدالهادی شیرازی رحمه‌الله / مراقب باشید اسمتان را خط نزنند! 🔰 آیت الله العظمی وحید خراسانی ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋 🔆 چاه خون! 🌻روزى پيغمبر (ص) با لشكريان خويش در محلى فرود آمد . آن حضرت، گروهى از همراهان خود را فرمود تا از چاهى آب برآورند . 🌻مردى از لشكريان باز آمد و گفت: يا رسول الله!از چاه، آب سرخ بيرون مى‏آيد! 🌻رسول (ص) فرمود: آن، آب سرخ نيست، خون است . 🌻گفتند: خون در چاه، از كجا آمده است؟ 🌻پيغمبر خدا (ص) فرمود: ((گويا على با اين چاه، سخن گفته و اسرار خود را در آن ريخته است . 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى ✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁 🍃حضرت موسى بن جعفر عليه السلام بر مرد سياه چهره و بدمنظرى گذر كرد، بر وى سلام نمود و كنارش نشست . مدتى با او سخن گفت و سپس آمادگى خود را در قضاى حوايجش اعلام فرمود. 🍃بعضى كه ناظر جريان بودند، عرض كردند: يابن رسول الله ! آيا با چنين شخصى مى نشينى و از حوايج او سوال مى كنى ؟ 🍃حضرت در جواب فرمود: اين مرد سياه چهره ، بنده اى از بندگان خدا است و برادرى است به حكم كتاب خدا، همسايه اى است با ما در بلاد خدا، حضرت آدم بهترين پدران و آيين اسلام بهترين اديان ما و او را به به هم ربط داده است. 📚- تحف العقول ، ص 413. ✾📚 @Dastan 📚✾
. هرکه به جایی رسیده، از امام حسین رسیده است! ..... مرحوم حضرت آیت الله خسروشاهی: استاد ما مرحوم علامه طباطبایی در ایام محرم و صفر، تسبیح از دستشان نمی‌افتاد. می‌نشستیم پهلوی ایشان، اگر سوالی نداشتیم، نیم ساعت، یک ساعت، تا آخر مجلس، همه‌اش ذکر می‌گفتند. همه‌اش مشغول به لعن و سلام در زیارت عاشورا بودند. ایشان می‌فرمودند: هر کسی که معارف اسلامی، ذوقی، معرفتی، شهودی، به دست آورده، بزرگان ما گفته‌اند که زیر قبه‌ امام حسین (علیه‌السلام) به دست آورده است. . علیه‌السلام علیه‌السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
💚بعضی ها از مشکلات نردبانی برای رسیدن به موفقیت و رشد شخصی و معنوی می‌سازند. و بعضی‌ها به بی‌خدایی و ناامیدی و پوچی.. ما میتونیم مشکلات زندگیمون رو با آموزش مهارتهای کنترل خشم، کنترل استرس و مهارتهای زندگی... تبدیل به شکلات کنیم و زندگی رو برای خودمون و دیگران شیرین و آرام کنیم، اگر از خداوند کمک بگیریم و از او بخواهیم که ما رو هدایت کنه، قطعا هر روز ما بهتر از دیروز هست. به خداوند بگیم: یا قوی و یا مُبَدِّل ، تو قوی هستی به من هم نیرویی بده که بتونم مشکلات زندگیم رو از زشتی به زیبایی و از سختی به آسانی تبدیل کنم. روزانه👇 ✅یا مبدل👈 76مرتبه ✅و یا قوی👈 116 مرتبه ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✾📚 @Dastan 📚✾
خـدایــا امـشب را مهمان قلبم بـاش پـای حرف دل مــن بنشین می دانم، که فرداها از آن مــن خـواهـد بـود وقــتـی که دستانم در دسـت پـر مهـــر تـوســت "شبتون پر از آرامش" ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادت امام رضا علیه السلام برعموم مسلمانان جهان تسلیت باد...🏴 🌻|↫🖤 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆دنيا در نظر مردان خدا 🏴مرحوم علاّمه مجلسى رحمة اللّه تعالى عليه ، به نقل از يكى از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام به نام محمّد بن سنان حكايت كند: 🏴از حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم شنيدم ، كه در جمع اصحاب خود مى فرمود: روزى شخصى به محضر مبارك محمّد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله وارد شد، در حالى كه حضرت روى حصيرى دراز كشيده بود و سر مبارك خود را بر بالشى از ليف خرما نهاده بود و استراحت مى كرد. 🏴همين كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ، متوجّه ورود آن شخص گرديد، از جاى خويش بلند شد و نشست و خواست دستى بر صورت و بدن خود بكشد كه آن شخص مشاهده كرد كه حصير بر بدن مبارك حضرت و نخ ‌هاى ليف بر صورت نورانيش اثر گذاشته است . 🏴با خود گفت : قيصر و كسرى روى پارچه هاى ابريشمى و مخمل مى خوابند و هنوز به اين زندگى تشريفاتى كه دارند راضى و قانع نيستند، ولى شما با اين مقام والا و عظيم بر روى حصير مى نشينى و بر ليف خرما مى خوابى ؟! 🏴و چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، متوجّه افكار آن شخص شد، او را مخاطب قرار داد و فرمود: توجّه داشته باش كه ما از آن ها بهتر و برتريم . 🏴به خدا قسم ! ما با دنيا و اءشياء آن رابطه اى نداريم ؛ چون مَثَل ما در اين دنيا همانند سواره اى است كه بر درختى سايه دار عبور كند، سپس جهت استراحت كنار آن درخت فرود آيد و زير سايه اش بنشيند؛ و چون به مقدار كافى استراحت كرد آن را رها كند و به دنبال مقصد خويش به راه افتد. 📚 بحارالا نوار: ج 16، ص 282، ح 129. ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 💥💥گریه امام حسن مجتبی علیه السلام 🏴هنگامى كه امام حسن (ع ) در بستر شهادت و سفر آخرت ، قرار گرفت ، گريه مى كرد، يكى از حاضران عرض كرد: 🏴اى پسر رسول خدا! آيا با آنهمه مقام ارجمندى كه در پيشگاه رسول خدا(ص ) دارى ، و آن حضرت درباره تو چنين فرمود، و بيست بار، پياده به حج رفته اى ، و سه بار تمام دارائيت را نصف نموده اى ، و حتى كفشت را به مستمندان داده اى ، چرا گريه مى كنى ؟ 💥💥امام حسن در پاسخ فرمود: انما ابكى لخصلتين ؛ لهول وفراق الاحبة :((همانا درباره دو چيز گريه مى كنم : 1- از وحشت روز قيامت (كه هر كس ‍ براى نجات خود به هر جا سر مى كشد تا به آن پناه ببرد، و پناهى نمى بيند) 2- و فراق و جدايى دوستان )) 📚 اصول کافی باب مولد الحسن بن على (ع )، حديث يك ، ص 360 - ج 1. ‏داستانهاى اصول كافى داستانهاى اصول كافى جلدهای ۲ و ۱ محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نخى از پيراهن ، براى شِفاء شخصى به نام بحر سقّا حكايت كند: خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، آن حضرت فرمود: ⚡️اى بحر! اخلاق خوب موجب شادى و سرور است ؛ و سپس افزود: آيا مى خواهى به داستانى از زندگى پيامبر خدا كه اهالى مدينه آن را نمى دانند برايت بيان كنم ؟ عرض كردم : بلى . ⚡️حضرت فرمود: روزى پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ، با جمعى از اصحاب خود در مسجد نشسته بود، ناگهان كنيزى از انصار وارد مسجد شد و كنار پيغمبر خدا صلوات اللّه عليه ايستاد و گوشه اى از پيراهن حضرت را گرفت . ⚡️پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله برخاست و كنيز بدون آن كه سخنى گويد، پيراهن حضرت را رها كرد و چون آن حضرت نشست ، دو مرتبه كنيز پيراهن ايشان را گرفت و اين كار را تا سه مرتبه انجام داد تا آن كه مرتبه چهارم پيامبر ايستاد و كنيز پشت سر حضرت قرار گرفت و يك نخ از پيراهن حضرت را آهسته كشيد و برداشت و رفت . ⚡️پس از آن مردم به كنيز گفتند: اين چه جريانى بود كه سه مرتبه گوشه پيراهن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله را گرفتى و زمانى كه حضرت از جاى خود بلند مى شد، تو سخنى نمى گفتى و حضرت هم سخنى نمى فرمود؟! ⚡️كنيز گفت : در خانواده ما مريضى بود، مرا فرستادند تا نخى به عنوان تبرُّك از پيراهن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى شفاى مريض برگيرم و چون خواستم نخى از پيراهنش در آورم ، متوجّه من گرديد و من شرم كردم تا مرتبه چهارم كه من پشت سر آن حضرت قرار گرفتم و چون توجّه شان به من نبود نخى از پيراهنش گرفتم و براى شفاى مريض بردم . 📚بحارالا نوار: ج 16، ص 264، ح 61 به نقل از اصول كافى : ج 2، ص 102 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 .... 🌷در بعقوبه وسط سوله افتاده بودم. گرمای تابستان، خفه كننده بود. بوی گند و كثافت همه‌جا را پوشانده بود. روزنه‌ای نبود تا هوايی از بيرون، به حالمان رحم كند. گويا هزاروپانصد نفرمان انسان‌های فراموش شده‌ای بوديم كه قرار بود بميريم. آن‌ها تشنگی را بر همه‌ی مصيبت‌ها افزوده بودند. هوا كم كم تاريك شده بود. خواستم پوتينم را زير سرم بگذارم و بخوابم، چشمم به دردمندی افتاد كه وسط گنداب متعفن افتاده بود. 🌷دستش قطع شده، به پوست آويزان بود و عفونت همه جای آن را پر كرده بود. چشم‌های اميدوارش را به هر بيننده‌ای می‌انداخت و زير لب می‌گفت: "دارم می‌ميرم. باور كنيد! كمی آب به من بدهيد." پاسخم، شرمی بود كه از چشم‌هايم می‌باريد، و او باور كرد كه آبی نيست. ديگر نفهميدم چه شد. صبح، بچه‌ها كمك كردند و پيكر آن مظلوم را جلوی درب سوله بردند.... : آزاده سرافراز داوود شهابی 📚 کتاب "شهدای غریب" منبع: سایت نوید شاهد ❌️❌️ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!! ✾📚 @Dastan 📚✾