eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ┄═﷽═┄ ✅ ثمرات کثرت یاد خدا 🔘اگر دل را از هر طریقی (نماز، دعا، ذکر) پیش خدا ببریم، ایمان و توحید ما روزبه‌روز محکم‌تر شده و بین ما و خداوند محبت ایجاد می‌شود. 💔اگر محبت شکل گرفت، خداوند در حدیث قدسیِ قرب نوافل، به بندگانش وعده داده است: «آن‌گاه گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشمش می‌شوم که با آن می‌بیند و زبانش می‌گردم که با آن سخن می‌گوید و دستش می‌شوم که به آن می‌گیرد.» ⬅️ آری! کثرت یاد خدا، انسان را این‌گونه می‌کند. البته استغفار و یادی ملاک است که با دل باشد نه با لقلقۀ زبان. 📚 (شرح دعای مکارم الاخلاق)|تألیف فقیه عارف آیت‌ الله کمیلی خراسانی ✾📚 @Dastan 📚✾
🌹 ایمان دارم که لازمه ی 😀 بودن است 🍃 پس تمام تلاشم را 🍃 برای شاد بودن می کنم 😞 زیرا ناراحتی همانند سنگی بزرگ 🔺 در سر راه موفقیت های من است... ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن چیزی که شما به نام شانس می شناسید درواقع همان لطف خداوند است که دربهترین زمان درزندگی شما نمایان می شود سلام صبح بخیر ☕️🍪 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆رهبر و تأدیب سیرت ✨🍃امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره‌ی رهبر و معلم مردم می‌فرماید: «هر کس خود را رهبر مردم قرار داد، باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد؛ قبل از اینکه با زبان این کار را کند، سیرت و باطن را مؤدّب کند.» 📚(نهج‌البلاغه، کلمات قصار، شماره‌ی 73) درباره خودش می‌فرماید: «ای مردم! به خدا قسم بر هیچ طاعتی شما را نمی‌خوانم مگر آن‌که قبلاً به آن عمل کرده‌ام و هیچ معصیتی را نهی نمی‌کنم، مگر آن‌که از آن پرهیز کرده‌ام.» 💥💥پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: «همانا من آموزگار برانگیخته شدم.» 📚نهج‌البلاغه، بخشی از خطبه‌ی 176 ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆کاش در کربلا بودم! 🌾بدی اعمال فقط موجب عذاب نیست، بلکه بدی نیّت هم مؤثّر است تا جایی که به بدی نیّت، خُلود در جهنّم نصیب کفار و معاندین می‌شود. «حجاج بن یوسف ثقفی» در زندانی کردن و به قتل رساندن سادات به قدری سفّاک و بی‌رحم بود که وقتی از مسجد جامع خارج شد، صدای ضجّه و ناله جمعیت کثیری را شنید، پرسید این ناله‌ها از کیست؟ 🌾گفتند: صدای زندانیان است که از حرارت آفتاب می‌نالند. گفت: به آنها بگویید: أخسئوا: دور شوید و سخن نگویید که این در زبان عربی برای راندن سگ هم استعمال می‌شود. (أخسئوا وَ لا تُکَلِّمُون: دور شوید و سخن نگویید.* خطاب به اهل جهنّم است.) 🌾زندانیان او صدوبیست هزار مرد و بیست هزار زن بودند. چهار هزار نفر زنان مجرّد بودند و زندان همه یکی بود و سقف نداشت و هرگاه آن‌ها با دست خود وسیله‌ای یا سایبان تهیه می‌کردند، زندانبانان آن‌ها را با سنگ می‌زدند. خوراکشان نان جو مخلوط با ریگ بود، آب تلخ به ایشان می‌دادند و گاهی آب خمیر نان حجاج، خون سادات و نیکان بوده و از این خوردن هم لذّت می‌برد. 🌾این بدجنس همیشه افسوس می‌خورد و می‌گفت: کاش در کربلا بودم تا در کشتن امام حسین علیه‌السلام و یارانش شریک می‌بودم! 📚پند تاریخ، ج 3، ص 163 -روضات الجنات، ص 133 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼 🔆پیرزن ☘روایت شده که دنیا بر حضرت عیسی علیه‌السلام ظاهر شد، پس او را به‌صورت پیر زنی (در مکاشفه) دید که دندان‌های پیشین او از ریشه شکسته است و به انواع زیورها آراسته شده. ☘حضرت فرمود: «با چند شوهر ازدواج کرده‌ای؟» ☘ گفت: «نمی‌توانم آن‌ها را برشمارم» فرمود: «تمامشان را کشته‌ای یا طلاقت داده‌اند؟» ☘گفت: «تمامشان را کشته‌ام.» فرمود: «بد به حال بقیّه شوهرهایت! چگونه از شوهرهای گذشته‌ات که یکی‌یکی آن‌ها را کشته‌ای، عبرت نمی‌گیرند و از تو دوری نمی‌کنند؟» 📚(راه روشن، ج 6، ص 19) ✾📚 @Dastan 📚✾
🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼⚡️🌼 🔆مدح کم گوشت خوردن 🌺در کتاب اطعمه‌ی کافی آمده است که امام صادق علیه‌السلام فرمود: «حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام شبیه‌ترین مرد در چیز خوردن به پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بود و این صفت را داشت که خودش، نان و سرکه و زیتون می‌خورد و به مردم نان و گوشت می‌داد.» 🌺در همان کتاب است که عجلان گوید: شبی قبل از خفتن در خدمت آن حضرت بودم. سفره‌ای آوردند و در آن زیتون و سرکه و گوشت بود. امام صادق علیه‌السلام گوشت را برمی‌داشت و به پیش من می‌گذاشت و خودش سرکه و زیتون می‌خورد و گوشت میل نمی‌کرد و می‌فرمود: «این طعام من و همه‌ی انبیاء و اوصیاء است.» 🌺در کتاب شرح تجرید علامه حلّی آمده است: «حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام اگر به خورش میل داشت، نمک و سرکه میل می‌فرمود و اگر تکلف می‌کرد سبزی یا شیر می‌خورد و گوشت کم می‌خورد و می‌فرمود: شکم‌های خود را قبور حیوانات قرار ندهید.» 📚تشویق سالکین، تألیف ملّا محمدتقی مجلسی، ص 8 ✾📚 @Dastan 📚✾
💖🌷 🌸همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا و فقط به او توکل کن آنگاه می بینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی کارها به خوبی پیش می روند.... 🌼از خدا خواستن عزت است اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است از خلق خدا خواستن خفت است اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است 🌸پس هر چه می خواهی از خدا بخواه و در نظر داشته باش که برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای شماست 🌸 ✾📚 @Dastan 📚✾
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 🌷توی چشم بروجردی زل زده بود و هرچی از دهنش در می‌یومد می‌گفت. بهش سلام کرد.... عوض جواب سلام، گفت: من تحمل سلام و جواب آدمکشارو ندارم. تو اومدی کردستان کشتار راه بندازی! خون این همه بی‌گناه گردن توئه! اصلاً چی از جون این مردم می‌خوای!؟ کی تو رو گذاشته این‌جا؟ 🌷دردش رو می‌دونست، می‌فهمید منظوری نداره و اتفاقاتی که براش افتاده، غیرقابل تحمل بوده.... سکوت کرده بود و لبخند می‌زد، می‌خواست آرومش کنه که جلوی نیروها دستش رو بالا برد و سیلی محکمی به صورت بروجردی زد!! 🌷....خون، خونِ بچه‌ها رو می‌خورد. خواستند باهاش درگیر شن که حاجی نذاشت. صورت جوون رو بوسید و بردش سمت محراب، گفت: من دعا می‌کنم، شما آمین بگید. -- خدایا! به مقربان درگاهت، اگه ما دچار اشتباه شدیم، ما رو هدایت کن. اگه هم قابل هدایت نیستیم از میون برمون دار.... 🌹خاطره اى به ياد قهرمان لرستان، سردار سرلشکر پاسدار شهید محمّد بروجردی شادی روح همه شهدا صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم 🥀🥀🥀🥀🥀 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔹🔺🔹🔺🔹🔺🔹🔺🔹 🔆کلمات موجز احنف 🍂پس از آن‌که امیرالمؤمنین علیه‌السلام شهید شد و معاویه خلافت را به دست گرفت؛ در مقام انتقاد و انتقام از یاران امام علیه‌السلام برآمد. 🍂روزی احنف بن قیس (م 67) با جمعیتی بر معاویه وارد شد. معاویه در مقام انتقاد گفت: 1. تو نیستی که بر خلیفه سوم (عثمان) سخت گرفتی تا کشته شد؟ 2. تو نبودی که عایشه را خوار نمودی؟ 3. تو آن کس نیستی که در جنگ صفین نهر آب را تصرف کردی تا ما آب نگیریم؟ احنف گفت: 🍂اما عثمان را شما قریش محاصره کردید، خانه‌اش از انصار خالی بود، یک دسته از شما خواستید خوارش کنید و دسته‌ی دیگری از شما، او را کشتید! امّا عایشه، خودش سبب شد که خوار شود، چه در کتاب خدا خواندم که زنان در خانه بنشینند و او برخلاف گفته‌ی خدا، با علی علیه‌السلام جنگید و نتیجه‌ی کردارش را دید! 🍂اما در گرفتن نهر آب، شما می‌خواستید که با تشنگی ما را بکشید، ما هم مجبور گشتیم، شریعه‌ی آب را تصرف کردیم. 🍁معاویه که کلمات موجز و بلیغ او را شنید، ناراحت شد و از مجلس برخاست و جمعیت هم متفرق شدند. 📚پیغمبر و یاران، ج 1، ص 176 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌳🌸🌳🌸🌸🌳🌸🌳🌸🌸🌳 🔆بنده ی آن یگانه ☘ذوالنّون مصری گفت: «در یکی از بیابان‌های خشک می‌رفتم. ناگاه مردی را دیدم که خود را با مُشتی علف پوشانده بود. بر او سلام کردم و جواب سلامم را داد. به من گفت: ای جوان از کجا می‌آیی؟ ☘گفتم: از سرزمین مصر. گفت: به کجا می‌روی؟ ☘گفتم: در جستجوی اُنس با مولایم. گفت: ترک دنیا و آخرت گو تا طلب تو به صحّت پیوندد و به مولای خود و اُنس به او دست یابی. گفتم: می‌خواهم نوری بر نورم بیفزایی. ☘گفت: به بالای سرت بنگر. نگاه کردم، گویا آسمان و زمین طلایی بود و می‌درخشید. سپس گفت: چشمت را فرو خوابان. پس آسمان و زمین را دیدم که به صورت اوّلشان برگشتند. گفتم: این کار چگونه است؟ ☘گفت: اگر بنده‌ی آن یگانه هستی، خود را برای او یگانه دار.» 📚بحرالمعارف، ج 2، ص 369 ✾📚 @Dastan 📚✾
سخنانی از جنس طلا 💛✨ و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی. نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان. واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند: تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم_به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود_ پس هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم.. 📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم علامه حسن‌زاده آملی ✾📚 @Dastan 📚✾
💖🌷 خيلي محشره اين متن : گله هارابگذار! ناله هارابس كن! روزگارگوش ندارد كه تو هي شِكوه كني! زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگِ تو را... فرصتي نيست كه صرف گله وناله شود! تابجنبيم تمام است تمام!! مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت.... ياهمين سال جديد!! بازكم مانده به عيد!! اين شتاب عمراست ... من وتوباورمان نيست كه نيست!! ***زندگي گاه به كام است و بس است؛ زندگي گاه به نام است و كم است؛ زندگي گاه به دام است و غم است؛ چه به كام و چه به نام و چه به دام... زندگي معركه همت ماست...زندگي ميگذرد... زندگي گاه به نان است و كفايت بكند؛ زندگي گاه به جان است و جفايت بكند‌؛ زندگي گاه به آن است و رهايت بكند؛ چه به نان و چه به جان و چه به آن... زندگي صحنه بي تابي ماست...زندگي ميگذرد... زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد؛ زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد؛ زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد؛ چه به راز و چه به ساز و چه به ناز... زندگي لحظه بيداري ماست... زندگي ميگذرد... ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌼💫🌼💫🌼💫🌼💫 🔆همچو بنده 🔸از امام صادق علیه‌السلام سؤال شد که حالت غشوه (بی‌خودی) که پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم دچار آن می‌شد، آیا زمانی بود که جبرئیل نزد ایشان نازل می‌شد؟ 🔸فرمود: «خیر جبرئیل هنگامی‌که نزد ایشان می‌آمد، اجازه می‌گرفت و در برابر ایشان همچون بنده‌ای می‌نشست. 🔸آن حالت برای زمانی بود که خداوند عزّو جل بدون واسطه با ایشان صحبت می‌کرد.» 📚(کمال‌الدین -سنن النبی، حدیث 485) ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ مسلمان شدن یهودی در نتیجه اخلاق نیکوی حضرت محمد (ص) ✅ امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: ▫️ یک نفر یهودی چند دینار از پیامبر طلب داشت و آن را مطالبه کرد؛ پیامبر (ص) به او فرمود: 🔸 فعلا چیزی در نزد من نیست تا به تو بدهم. ▫️ یهودی گفت: 🔹 من از تو جدا نمی‌شوم تا طلب مرا بپردازی. ▫️ پیامبر (ص) فرمود: 🔸 در این صورت کنار تو می‌مانم. ▫️ پیامبر (ص) همانجا ماند تا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را در همانجا خواند. اصحاب رسول خدا (ص) به آن مرد یهودی تندی کردند و او را تهدید نمودند. رسول خدا (ص) به اصحاب خود نگریست و فرمود: 🔸 چه کار می‌کنید؟ ▫️ آنها عرض کردند: 🔹 آیا یک نفر یهودی تو را در اینجا حبس کند و ما چیزی نگوئیم‌؟! ▫️ پیامبر (ص) فرمود: 📜 لم یبعثنی ربّی عزّ و جلّ بان اظلم معاهدا و لا غیره. 📃 «پروردگار من مرا مبعوث نکرده که به کافری که در ذمّۀ اسلام است و به غیر او ظلم کنم». ☀️ هنگامی که روز روشن شد، یهودی به اسلام گرائید و گفت: 🔹 «گواهی می‌دهم که معبودی جز خدای یکتا نیست، و گواهی می‌دهم که محمّد (ص) بنده و رسول خدا است و اموالم را در راه خدا دادم». ⬅️ سیرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و مهربان جلد ۱، صفحه ۱۶۱ 🏷 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸🔅🌸🔅🌸🔅🌸🔅🌸 🔆طبابت كودكى درد آشنا، براى پيرى كهن سال 🌺بعد از آن كه عبدالمطلّب جدّ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از دنيا رفت ونگه دارى آن حضرت به عمويش ابوطالب واگذار گرديد. پس از چند روزى ، حضرت به چشم درد مبتلا شد و پزشكان از درمان آن ناتوان گشتند، ناراحتى تمام وجود عمويش را فرا گرفته بود، عدّه اى پيشنهاد دادند تا حضرت را نزد راهب نصرانى به نام حبيب برده تا با دعاى او درد چشم حضرت بر طرف گردد. 🌺ابوطالب پيشنهاد آن ها را براى برادرزاده اش حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله بازگو كرد. حضرت اظهار نمود: از طرف من مانعى نيست ، آنچه مصلحت مى دانى عمل كن . 🌺به همين جهت ابوطالب ، حضرت را طبق تشريفات خاصّى سوار بر شتر نمود و با هم به سمت جايگاه راهب نصرانى حركت كردند. موقعى كه نزديك صومعه راهب رسيدند، اجازه ورود خواستند وحبيب راهب به ايشان اجازه داد، وقتى وارد شدند تا لحظاتى هيچ گونه صحبت و سخنى مطرح نگرديد. 🌺سپس ابوطالب شروع به سخن نمود و اظهار داشت : برادرزاده ام محمّد بن عبداللّه صلّى اللّه عليه و آله مدّتى است كه به چشم درد مبتلا گرديده وپزشكان از درمان آن عاجز مانده اند؛ لذا نزد شما آمده ايم تا به درگاه خداوند دعا كنى و چشمان او سالم گردد. حبيب راهب پس از شنيدن سخنان ابوطالب ، به حضرت رسول خطاب كرد و گفت : بلند شو و نزديك بيا. 🌺حضرت با اين كه در سنين كودكى بود، خطاب به راهب كرد و فرمود: تو از جاى خود حركت كن و نزد من بيا. ابوطالب حضرت را مخاطب قرار داد و عرضه داشت : از اين سخن و برخورد تعجّب مى كنم زيرا كه شما مريض هستى . 🌺حضرت رسول در جواب فرمود: خير، چنين نيست ، بلكه حبيب راهب مريض است و بايد او نزد من آيد. حبيب با شنيدن چنين سخنى از آن خردسال در غضب شد و گفت : اى پسر! ناراحتى و مريضى من در چيست ؟ 🌺حضرت فرمود: پوست بدن تو مبتلا به مرض پيسى مى باشد و سى سال است كه مرتّب براى شفا و بهبودى آن به درگاه خدا دعا مى كنى وليكن اثرى نبخشيده است . حبيب با حالت تعجّب گفت : اين موضوع را كسى غير از من و غير از خدا نمى دانسته است ، در اين سنين كودكى چگونه از آن آگاه شده اى ؟! 🌺حضرت در پاسخ به او، فرمود: در خواب ديده ام ؛ حبيب با حالت تواضع گفت : پس بر من بزرگوارى نما و برايم دعا كن تا خدا مرا شفا و عافيت دهد. 🌺بعد از آن ، حضرت پارچه اى را كه روى پيشانى و چشم هاى خود بسته بود، باز كرد و نورى عظيم از چهره مباركش ظاهر گشت كه تمامى فضا را روشنائى بخشيد؛ و عدّه اى از مردم كه در آن مجلس حضور داشتند متوجّه تمام صحبت ها و جريانات شدند. حضرت فرمود: اى حبيب ! پيراهنت را بالا بزن تا افراد حاضر بدنت را نگاه كنند و آنچه را گفتم تصديق نمايند. 🌺هنگامى كه حبيب پيراهن خود را بالا زد، حاضران ناراحتى پوستى او را ديدند كه به اندازه يك درهم مرض پيسى و كنار آن مقدار مختصرى سياهى روى پوست بدنش وجود دارد. 🌺در اين لحظه حضرت دست به دعا برداشت و چون دعايش پايان يافت ، دست مبارك خود را بر بدن حبيب كشيد و با اذن خداوند، شفا يافت ؛ سپس عموى خود را مخاطب قرار داد و فرمود: اگر تاكنون مى خواستم خدا مرا شفا دهد، دعا مى كردم و شفا مى يافتم و اينجا نمى آمدم ؛ ولى اكنون دعا مى كنم و شفاى چشم خود را از خداى متعال مسئلت مى نمايم ؛ و چون دست به دعا بلند نمود و دعا كرد، بلافاصله ناراحتى چشم او برطرف شد و اثرى از آن باقى نماند. 📚فضائل شاذان بن جبرئيل قمّى : ص 48، ح 66، بحارالا نوار: 15، ص 382،س 7 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌺💥🌺💥🌺💥🌺💥🌺 🔆هدايت افراد و كمك محرمانه 🌻مسعدة بن زياد - كه يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام و راويان حديث است - حكايت كند: 🌻روزى از روزها در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام نشسته بودم ، كه شخصى بر آن حضرت وارد شد و عرضه داشت : ياابن رسول اللّه ! پدر و مادرم فدايت باد، من همسايه اى دارم كه صداى موسيقى و رقص و ساز و آواز از منزلشان بلند است . و من هرگاه براى قضاى حاجت به مستراح مى روم ، صداى آن ها را كه مى شنوم ، نشستن خود را براى شنيدن آن ، طولانى مى كنم ؛ آيا اين امر اشكال دارد؟ 🌻حضرت در پاسخ فرمود: اين كار را نكن . آن مرد گفت : به خدا سوگند، من نزد آن ها نمى روم و فقط صداى آن ها را مى شنوم ؟ حضرت فرمود: خدا تو را خير دهد، مگر كلام خداوند متعال را نشنيده اى كه مى فرمايد: إ نّ السّمع و البصرء الفؤ اد كلّ أ ولئك كان عنه مسئولاً(1) ⚡️يعنى ؛ همانا گوش و چشم و قلب - شما انسان ها - مورد سؤ ال قرار خواهند گرفت . مرد اظهار داشت : بلى ، سوگند به خدا، اين آيه شريفه را از هيچكس ‍ نشنيده ام ؛ و ان شاءاللّه از اين به بعد ديگر چنين كار خلافى را مرتكب نمى شوم و تكرار نخواهم كرد، و از خداوند متعال براى كار خلاف خود طلب مغفرت و آمرزش مى نمايم . ⚡️امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: تو چه كار زشتى انجام داده اى ؛ و روزگار بدى داشته اى ، و آيا اگر به همين وضع از دنيا مى رفتى چه مى كردى ؟! ⚡️و سپس حضرت افزود: بايد از گناه خويش جدّا توبه و استغفار نمائى تا خداوند متعال تو را ببخشد و بيامرزد.(2) ⚡️روزى عُبّاد بصرى - در حالى كه لباس شهرت بر تن پوشيده بود - به محضر مبارك ابو عبداللّه امام صادق عليه السلام وارد شد.(3) ⚡️امام عليه السلام او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى عُبّاد! اين چه لباسى است ، كه پوشيده اى ؟ ⚡️عُبّاد در جواب حضرت گفت : آيا اين را هم بر من عيب مى گيرى ؟ ⚡️حضرت فرمود: بلى ، چون رسول اللّه صلى الله عليه و آله فرموده است : كسى كه لباس شهرت بر تن نمايد و بپوشد، خداوند روز قيامت بر او لباس ‍ ذلّت و خوارى مى پوشاند. عُبّاد گفت : چه كسى اين حديث را به شما گفته است ؟! ⚡️امام عليه السلام فرمود: آيا مى خواهى مرا متّهم سازى ؟ و آن گاه افزود: اين حديث را پدرانم از رسول خدا صلوات اللّه عليهم برايم بازگو كرده اند.(4) همچنين آورده اند: 🪴وقتى تاريكى شب همه جا را فرا مى گرفت ، امام جعفر صادق عليه السلام كيسه اى را برمى داشت و در آن نان و گوشت مى ريخت و بر دوش مبارك خود حمل مى نمود؛ و نيز با مقدارى پول بر مى داشت و به سوى محلّ سكونت نيازمندان و بى نوايان اهالى مدينه مى برد؛ و آن ها را در بين آن ها تقسيم مى كرد، بدون آن كه آنان امام عليه السلام را بشناسند. 🪴و هنگامى كه آن حضرت به شهادت رسيد و به لقاء اللّه پيوست ، فقراء ديدند آن شخص گمنام ديگر نمى آيد، پس از مدّتى فهميدند كه او امام جعفر صادق عليه السلام بوده است .(5) 📚1-سوره إ سراء: آيه 36. 2-جامع أ حاديث الشّيعة : ج 17، ص 206، ح 6. 3-لباس شهرت ، لباسى است كه از جهت رنگ ، نوع دوخت و... ديگران نپوشند و انگشت نما باشد. 4-رجال كشّى : ج 2، ص 690، ح 737. 5-اعيان الشّيعة ، ج 1، ص 666. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 وقتی میخواستند به جبهه اعزام شوند مادرشان اعتراض کردند که: شما زن و بچه داری...شهید عسکری میگوید: قضیه مثل آن کسی است که دید کسی گریه میکند. علت را پرسید. گفت گرسنه‌ام، نان میخواهم. آن شخص در جواب گفت نان که نمیدهم، ولی هر چه بخواهی با تو گریه میکنم. بعد فرمودند: حالا ما هم مثل آن شخص، حاضریم همیشه برای امام حسین(ع) گریه کنیم، ولی یاری‌اش نکنیم. گفتم: شما زن و بچه دارید. بگذارید برادر به جای شما بروند.گفتند: مگر به جای آدم زنده کسی میتواند نماز بخواند؟! هر کسی خودش مسئولیت دارد... 📚 شهید مسعود عسگری ‌شادی روح شهدا صلوات ✾📚 @Dastan 📚✾