eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 🌷توی چشم بروجردی زل زده بود و هرچی از دهنش در می‌یومد می‌گفت. بهش سلام کرد.... عوض جواب سلام، گفت: من تحمل سلام و جواب آدمکشارو ندارم. تو اومدی کردستان کشتار راه بندازی! خون این همه بی‌گناه گردن توئه! اصلاً چی از جون این مردم می‌خوای!؟ کی تو رو گذاشته این‌جا؟ 🌷دردش رو می‌دونست، می‌فهمید منظوری نداره و اتفاقاتی که براش افتاده، غیرقابل تحمل بوده.... سکوت کرده بود و لبخند می‌زد، می‌خواست آرومش کنه که جلوی نیروها دستش رو بالا برد و سیلی محکمی به صورت بروجردی زد!! 🌷....خون، خونِ بچه‌ها رو می‌خورد. خواستند باهاش درگیر شن که حاجی نذاشت. صورت جوون رو بوسید و بردش سمت محراب، گفت: من دعا می‌کنم، شما آمین بگید. -- خدایا! به مقربان درگاهت، اگه ما دچار اشتباه شدیم، ما رو هدایت کن. اگه هم قابل هدایت نیستیم از میون برمون دار.... 🌹خاطره اى به ياد قهرمان لرستان، سردار سرلشکر پاسدار شهید محمّد بروجردی شادی روح همه شهدا صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم 🥀🥀🥀🥀🥀 ✾📚 @Dastan 📚✾