eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼 🔆كنترل زبان شخصى محضر پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) مشرف شد. حضرت به او فرمود: آيا مى خواهى تو را به كارى راهنمايى كنم كه به وسيله آن داخل بهشت شوى ؟ مرد پاسخ داد: مى خواهم يا رسول الله ! حضرت فرمود: از آن چه خداوند به تو داده است انفاق كن و به ديگران بده ! مرد: اگر خود نيازمندتر از ديگران باشم ، چه كنم ؟ فرمود: مظلوم را يارى كن ! مرد: اگر خودم ناتوان تر از او باشم ، چه كنم ؟ فرمود: نادانى را راهنمايى كن ! مرد: اگر خودم نادان تر از او باشم ، چه كنم ؟ فرمود: در اين صورت زبانت را جز در موارد خير نگهدار! سپس رسول خدا فرمود: آيا خوشحال نمى شوى كه يكى از اين صفات را داشته باشى و به بهشت داخلت نمايند؟ 📚بحار: ج 71، ص 296 ✾📚 @Dastan 📚✾
✍آیت الله بهجت(ره): ✅هرکس عادت به تاخیر نماز ها کرده است، خود را برای تاخیر در همه امور زندگی آماده کند! ⇦ تاخیر در ازدواج، ⇦ تاخیر در اشتغال، ⇦ تاخیر درتولد اولاد، ⇦ تاخیر در سلامتی و عافیت... ✾📚 @Dastan 📚✾
🌺🌺 ✍️ اسب سرکشی به‌نام هوای نفس 🔹در جوانی اسبی داشتم. 🔸وقتی سوار آن می‌شدم و از کنار دیواری عبور می‌کرد، سایه‌اش روی دیوار می‌افتاد. اسبم به آن سایه نگاه می‌کرد و خیال می‌کرد اسـب دیگری است. 🔹لذا شیهه می‌کشید و سعی می‌کرد از آن جلو بزند. هرچه تندتر می‌رفت و می‌دید هنوز از سایه‌اش جلو نیفتاده است، باز هم بر سرعتش اضافه می‌کرد، تا حدی که اگر این جریان ادامه می‌یافت، مرا به کشتن می‌داد. 🔸اما به‌محض اینکه دیوار تمام می‌شد و سایه‌اش از بین می‌رفت آرام می‌گرفت. 🔹حکایت بعضی از آدم‌ها هم در دنیا همین‌طور است. وقتی بدون درنظرگرفتن توانایی‌های خود به داشته‌های دیگران نگاه کنی، بدنت که مرکب توست، می‌خواهد در جنبه‌های دنیوی از آن‌ها جلو بزند. 🔸اگر آن را از چشم‌وهم‌چشمی با دیگران باز نداری، تو را به نابودی می‌کشد. 💢 در زندگی همیشه مواظب اسب سرکشی به‌نام هوای نفس باشیم. ‌‌‌‎‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
🍂در این شب ✨خوش عطر فصل زمستان 🍂آرامش نصیب ✨ڪسانۍ باد ڪہ 🍂دعا دارند ادعا ندارند ✨نیایش دارند نمایش ندارند 🍂حیا دارند ریا ندارند ✨رسم دارند اسم ندارند 🍂شبتــون زیبا ✨و سرشار از نگاه خُـــدا شب بخیر ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
امروز، زمین و آسمان می‌گرید از غربت هادی، دو جهان می‌گرید جا دارد اگر كه شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب الزمان می‌گرید 🏴 سالروز شهادت مظلومانه دهمین اختر آسمان امامت و ولایت، هدایت کننده و راهنمای امت، حضرت امام علی نقی علیه السلام، بر مولایمان حضرت صاحب الزمان(عج) و همه ی شیعیان آن حضرت تسلیت باد ✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🔆امام هادى در سامرا امام هادى (على النقى ) در صريا (دهى است در اطراف مدينه ) در نيمه ذيحجه به سال 212 متولد شد و در سامرا نيمه ماه رجب سال 254 وفات يافت و چهل و يك سال داشت و مدت امامت آن حضرت 33 سال بود، مادرش كنيزى بود كه سمانه نام داشت . متوكل عباسى آن جناب را به ماءموريت يحيى بن هرثمه از مدينه به سامرا آورد و در همان شهر ماند تا از دنيا رحلت نمود.(1) روزى كه حضرت با يحيى بن هرثمه وارد سامرا شد. در كاروانسراى گدايان به امام عليه السلام جاى دادند. صالح بن سعيد مى گويد: روزى كه امام هادى وارد سامرا شد خدمت آن حضرت رسيدم . عرض كردم : فدايت شوم اين ستمگران سعى مى كنند به هر وسيله كه هست نور شما را خاموش سازند و نسبت به شما اهانت كنند، تا آنجا كه شما را در اين مكان پست كه كاروانسراى فقر است ، جاى داده اند. در اين وقت امام عليه السلام با دست به سويى اشاره كرد و فرمود: اين جا را نگاه كن اى پسر سعيد! ناگاه باغهاى زيبا و پر از ميوه و جوى هاى جارى و خدمت گزاران بهشتى همچون مرواريدهاى دست نخورده ديدم ، چشمهايم خيره شد و بسيار تعجب كردم . امام فرمود: ما هر كجا باشيم اين وضع براى ماست ، اى پسر سعيد! ما در كاروانسراى گدايان نيستيم .(2) 📚1- بحار: ج 50، ص 197. در تولد، وفات و امامت آن حضرت اقوال ديگرى نيز نقل شده است . 2- بحار: ج 50، ص 199 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆فتواى امام هادى (ع ) درباره مسيحى زناكار روزى مرد مسيحى را كه با زن مسلمان زنا كرده بود، پيش متوكل آوردند. متوكل تصميم گرفت بر او حد شرعى جارى كند در اين وقت مسيحى شهادتين گفت و مسلمان شد. يحيى بن اكثم ((قاضى القضات )) گفت : اسلام آوردن او كارهاى خلاف پيشين وى را از بين مى برد. بنابراين نبايد حد در مورد او جارى شود. بعضى از فقها گفتند: بايد سه بار در مورد او حد جارى گردد. اختلاف نظرها باعث شد متوكل مساءله را از امام هادى عليه السلام بپرسد. مساءله را براى امام نوشت . امام در پاسخ نوشت : ((آن قدر بايد شلاق بخورد تا بميرد.)) يحيى بن اكثم و فقهاى ديگر با فتواى امام مخالفت كردند و گفتند: اين فتوا مدركى از آيه و روايت ندارد. متوكل نامه اى به حضرت نوشت مدرك اين فتوا را پرسيد. امام در جواب نوشت : بسم الله الرحمن الرحيم فلما راءو باءسنا قالوا آمنا بالله وحده و كفرنا بما كنا به مشركين فلم يكن ينفعهم ايمانهم لما راءوا باسنا... (1) ((هنگامى كه قهر و غضب ما را ديدند، گفتند: به آفريدگار يكتا، ايمان آورديم و به بتها و هر آنچه را كه شريك خدا قرار داده بوديم ، كافر شديم ، ولى ايمانشان به وقت ديدن قهر و غضب ما، سودى نداد...)) متوكل پاسخ منطقى امام را پذيرفت و دستور داد حد زناكار مطابق فتواى حضرت اجرا گردد و آن قدر زدند تا زير ضربات شلاق مرد.(2) امام هادى عليه السلام با ذكر اين آيه مباركه ، آنان را متوجه نمود همچنان كه ايمان كافران عذاب خدا را از آنان بازنداشت ، اسلام آوردن اين مسيحى نيز حد را ساقط نمى كند. 📚1- سوره غافر: آيه 84. 2- بحار: ج 50، ص 174. ✾📚 @Dastan 📚✾
🌿🌺﷽🌿🌺 ؟ وسیله ای است که که ما واقعا قدرش را نمی دانیم. یعنی از بزرگ ترین نعمتهائی که خدا به ما داده، همین است که به ما اجازه می دهد با او حرف بزنیم. هیچ کس در زندگی ما نیست که این گونه به ما اجازه ورود بدهد و در دسترس باشد. در را نبندد، حوصله اش از ما سر نرود. حتی ممکن است نزدیکترین کس‌مان (پدر و مادرمان) حوصله ما را نداشته باشند. 👌 اما تنها کسی که همیشه در خانه اش به روی ما باز است و بدون هیچ معطلی‌ نوبت می دهد، خداوند تبارک و تعالی است که قدرش را نمی دانیم. خدا را فقط برای حاجتهای دنیایی مان نخواهیم.😔 این خوب نیست که فقط پول بخواهیم، شفاء بخواهیم، شوهر یا زن بخواهیم، بچه بخواهیم، لیسانس قبول بشویم، دکترا قبول بشویم. این خوب نیست. چون خدا دنیا را به کسانی می دهد که فقط در همین حد می خواهند 😍 اما ما باید از خدا قشنگ ترین رابطه یعنی دوستی و با خودش را بخواهیم. چون اینهاست که انسان را و می کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✾📚 @Dastan 📚✾
🌹❣🌹❣🌹❣🌹❣🌹❣🌹❣🌹 پیر زنی روبروی مسجد گدائی می کرد. روزی امام مسجد که زن را می شناخت از او پرسید: مادر جان! تو که وضعت خوب بود و پسرت اهل مسجد و نماز بود، پس چرا گدائی می کنی؟ زن‌گفت: ای شیخ! شما باخبرید که شوهرم چند سال پیش وفات کرد و تنها پسرم نیز یکسال پیش مقداری پول برایم گذاشت و سپس برای کار و تجارت به خارج رفت و چند ماه هست که پول ها تمام شدند و من مجبور هستم گدائی کنم. امام مسجد از او پرسید: پسرت برایت پول نمی فرستد؟ پیر زن گفت: پسرم پول نمی فرستد اما هر ماه توسط پُست یک عکس می فرستد و من آن عکس ها را می بوسم و در گوشۀ خانه سرِ طاق می گذارم. امامِ مسجد برای مشاهدۀ وضعیت پیر زن به خانه اش رفت. پیر زن عکس هائی را که پسرش برای او فرستاده بود به امام نشان داد. امام از آنچه دید بسیار تعجب کرد. پسر پیر زن هر ماه برای مادرش هزار دلار چک می فرستد اما مادرش چون خواندن و نوشتن بلد نیست فکر می کند اینها عکس هستند و آن چک ها را بوسیده بر طاق می گذارد. امام جماعت محله چک ها را برای پیر زن نقد کرد و پیر زن بسیار خوشحال شده و زندگیش متحول شد و امام جماعت را دعا می کرد. 💥این داستان چقدر با‌ زندگی ما شباهت دارد!! بسیاری از ما به دنبال خوشبختی و آرامش در زندگی هستیم اما غافل از آنکه گنج و راهنمای بزرگی در اختیار داریم که به علت اینکه یا خواندن آن را بلد نیستیم و یا وقتش را نداریم آن را در گوشه ای از خانه سرِ طاق گذاشته ایم و بجز بوسیدن استفاده ای از آن نمی کنیم و دست خود را برای گدائیِ خوشبختی و سکون قلبی در این جهان بزرگ دراز کرده ایم اما بدستش نمی آوریم. این گنج بزرگ خوشبختی و آرامش، آیات بابرکت قرآن مجید واحادیث وروایات اهلبیت علیه السلام ونهج البلاغه ودعاهامخصوصادرمفاتیح الجنان وصحیفه سجادیه است، واین یعنی بزرگترین وارزشمندترین ثروت دنیا ایکاش کسی بود مارا بیدار میکرد.🌹 ❣اللهم عجل لولیک❣ . ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 🌷به خاکریزى رسیدم که دو نفر از نیروهای عراقی در آن‌جا بودند. همین که چشمشان به من افتاد دست‌های خود را روی سرشان گذاشتند و به طرف ما آمدند. خیلی تشنه بودم، یک قمقمه آب برداشته بودم برای موقع ضروری، خواستم بخورم، آن دو نفر عراقی همین‌که چشمشان به آب افتاد دست را به طرف دهان بردند و گفتند: ماء … ماء. 🌷درحالی‌که خودم، حلقم از تشنگی خشک شده بود آب را به یکی از آنـان تعـارف کردم آب را گرفت و به دیگری تعـارف کرد آن دو نفر آب را تمام کردند. یکی از آنان مجروح بود و قادر به حرکت نبود، خواستم او را بگذارم و بروم دیدم خیلی التماس می‌کند. یک مقدار فشار به آن آوردم که حرکت کند دیدم باز خواهش می‌کند، به این نتیجه رسیدم که هر دو برادرند. آنان را به پشت جبهه انتقال دادم.... : سردار شهید فرمانده کاظم فتحی‌زاده ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مهربانی عجیب امام هادی (علیه السلام) در کلام استاد فاطمی نیا شهادت امام هادی علیه‌السلام تسلیت باد ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆خداوند بهترين يار و نگهبان برخى از محدّثين و مورّخين در كتاب هاى خود آورده اند: از آن كه سخن چينى بسيارى توسّط دنياپرستان و رياست طلبان ، بر عليه امام علىّ هادى عليه السلام نزد متوكّل عبّاسى آشكار شد؛ و آن ها افزودند كه آن حضرت در منزلش براى جذب اقشار مختلف نامه براى افراد مى فرستد و اسلحه جمع كرده اند تا بر عليه حكومت شورش و قيام كنند. متوكّل چند نفر از تُرك هاى كُرد را مسلّحانه مأ مور كرد تا شبانه ، به منزل حضرت حمله كنند و آن حضرت را پس از شكنجه در هر حالى كه باشد، نزد متوكّل احضارش كنند. هنگامى كه مأمورين داخل منزل امام عليه السلام هجوم آوردند، متوجّه شدند كه حضرت در يك اتاق روى زمين نشسته و لباسى پشمين و خشن بر تن كرده و مشغول عبادت و مناجات با خداوند متعال مى باشد و نيز قرآن تلاوت مى كند. پس طبق دستور خليفه ، حضرت را در همان حالت دست گير كرده و نزد متوكّل آوردند و اظهار داشتند: چيزى در منزل او نيافتيم به جز آن كه با چنين حالتى مشغول دعا و مناجات و تلاوت قرآن بود. همين كه متوكّل چشمش به جمال نورانى و باعظمت آن حضرت افتاد، بى اختيار از جاى خود برخاست و حضرت را محترمانه كنار خود نشانيد. و چون مشغول مِى گسارى بود، ظرف شراب را به حضرت تعارف كرد، امام عليه السلام فرمود: هنوز گوشت و پوست من آلوده به آن نگشته است ، مرا از اين كار معاف بدار. متوكّل گفت : چند شعرى برايم بخوان و مجلس ما را به وسيله اشعار خود گرم بكن . حضرت سلام اللّه عليه ، به ناچار چند شعرى پيرامون بى وفائى دنيا و عذاب آخرت خواند؛ و متوكّل عبّاسى در همان حالت گريان شد و تمامى حاضران در مجلس نيز گريان شدند. پس از آن ، متوكّل از امام هادى عليه السلام عذرخواهى كرد و مقدار چهار هزار دينار تقديم حضرت كرد؛ و سپس دستور داد تا ايشان را محترمانه به منزلش برسانند. 📚اءعيان الشّيع ،: ج 2، ص 38. ✾📚 @Dastan 📚✾