⁉️مهربانی چیست
پدرم گفت: مهربان باش! اما نگفت که
مهربانی حدی دارد!
مادرم گفت: مهربان باش! اما نگفت
مهربانی حدی دارد! سالها گذشته است و من هنوز فکر میکنم حد مهربانی کجاست؟
وقتی تو با
دیگران مهربانی و آنها با تو مهربان نیستند و سوءاستفاده میکنند و شاید مهربانی را جور دیگر پاسخ میدهند.
پدرم همیشه مهربان باقی ماند، اما من در شک و تردید!
یک بار از او پرسیدم: «حد مهربانی کجاست؟
او خندید و گفت:«دختر جان، مهربانی حد ندارد. مهربانی یک اقیانوس است که نباید دنبال ساحل برایش بگردی. باید فقط درآن شنا کنی...»
✾📚 @Dastan 📚✾
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
سلام بر ابراهیم
⛰ در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرا را در آن جا نگهداری کنیم.
🚪اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که می خوردیم بیشترش را به اسرا می داد و می گفت این ها مهمان ما هستند. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد.
💙بعد از این که قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه می کردند و گریه می کردند و التماس می کردند کنار ابراهیم بمانند.
💠 و این است نشانه ی اخلاق و رفتار خوش
✾📚 @Dastan 📚✾
مداحی آنلاین - اسارت حضرت زینب کبری - حجت الاسلام دارستانی.mp3
4.42M
🏴 #شهادت_حضرت_زینب(س)
♨️ماجرای جانسوز از اسارت حضرت زینب کبری(س)
👌 #پادکست بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #دارستانی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌹🍃
🪴🪴#پندانه
استادی میگفت:
👌👌باید برای اصلاح شدن روشن بود.
راستش اون موقع نمیفهمیدم منظورش از روشن بودن چیه .
امروز رفته بودم تعمیر گاه ماشینم یه صدایی میداد به محض اینکه تعمیر کار اومد بالای سر ماشین گفت روشنش کن به شوخی بهش گفتم همینطور خاموش نمیشه عیب رو پیدا کنید؟
گفت همه ما تا وقتی خاموشیم هیچ صدایی نداریم که معلوم بشه چی بارمون هست .
ناخودآگاه یاد استاد افتادم تا روشن و فعال نباشی هیچ چیز قابل شناسایی و به تبع قابل اصلاح نیست...!
✾📚 @Dastan 📚✾
⚫️گریه جبرائیل بر مصائب حضرت زینب سلام الله علیها
✍روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ، امام حسین علیه السلام که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا صل الله علیه و آله آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است . پیامبر صل الله علیه و آله با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت. حسین علیه السلام پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر صل الله علیه و آله فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود. تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا صل الله علیه وآله آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا صل الله علیه و آله از علت گریه او پرسید،
جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛
گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود،
زمانى دستخوش ماتم مادرش
و سپس پدرش امیر مومنان
و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن علیه السلام گردد
و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود،
به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.
پیامبر صل الله علیه و آله گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب سلام الله علیها نهاد و گریه سختى کرد،
زهرا سلام الله علیها از علت آن پرسید. پیامبر صل الله علیه وآله بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب سلام الله علیها وارد مى شود، براى زهرا سلام الله علیها بیان کرد.
💥حضرت زهرا سلام الله علیها پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب سلام الله علیها گریه کند چیست؟
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین علیه السلام گریه مى کند.
📚کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصائب
و کرامات حضرت زینب سلام الله علیها
✾📚 @Dastan 📚✾
✍️ #یادداشت |اسلام و قرآن و دین توحید همه مدیون حضرت زینب(س) هستند
🔻نوشتاری از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره):
🔹 آری زینب، یک اسم از چهار حرف، اما همه فضائل انسانیت و همه ارزشهایی که خدا در سوره احزاب آیه ۳۵ برای مرد و زن شمرده است. الگوی ایمان و علم و معرفت، اسوه صبر و صداقت و استقامت، نمونه شجاعت، و بانویی که در بلاغت و فصاحت زبان پدر را در دهان داشت و همه مکارم اخلاق مادر در وجودش جمع بود و نه فقط زنان مسلمان بلکه امّت اسلام از زن و مرد به چنین بانویی افتخار دارد.
🔹سیره او، حجاب و عصمت و عفّت او، عبادت او و عظمت و بزرگی و فخامت او همه افتخارانگیز است؛ معالی مقامات و مواضع او و حمایت از دین و نفی حکومت مستکبران تاریخ که سران استکبار زمان را چنان منکوب و محکوم کرد که تا ابد بنی امیه در زبالهدانهای تاریخ منفور جهان شد.
✾📚 @Dastan 📚✾
#تــلنگـــر
از خواجه عبدالله انصـاری پرسیدند
عــــبادت چیست ؟ فـرمود: عـبـادت
خدمــت ڪـردن بــه خلـــــق اسـت
پرسیدند چگـــــونه؟ گـــــفت:
اگـر هر پیـشهای ڪه به آن اشـتغال
داری رضـــای خدا و مردم را در نظـر
داشته باشۍاین نامش عبـادتاست
پرسیدند: پس نماز و روزه و خمـس..
اینها چـه هستنـد؟؟؟ گــفت: اینها
اطاعـت هستند ڪه باید بنده برای
نزدیک شـدن به خــدا انجـام دهد تا
انوار حــق بگیرد.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸لطف خداوند نصیب🌸🍃
🍃🌸 حالتون باد🌸🍃
🍃🌸با آرزوی لحظاتی آروم 🌸🍃
🍃🌸برای شما دوستان عزیز🌸🍃
شبتون بی غم
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🤍❄️
🤍پروردگارم...
❄️امروز نگران هیچ چیز نخواهم بود
✨زیرا که تمام مشکلاتم را به
❄️دستان پر قدرت تو می سپارم
✨و صبورانه منتظر می مانم تا
❄️هرآنچه میخواهی انجام دهی...
🤍پروردگارا...
❄️تو را به بزرگیت قسم
✨هیچکس را در ساحل طوفانی
❄️زندگیش تنها مگذار.
🤍آمیـن..🙏
سلام صبحتون بخیر🌸🌸
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆خدای بخشنده
شخصی که در بنی اسرائیل مشهور به گناه بود.
روزی بر سر چاهی رسید و سگی را تشنه یافت.
عمامه خود را از سر باز کرد و به کاسه ای بست و داخل چاه کرد و از آن آب کشید و سگ را سیراب نمود.
خداوند این عمل او را پذیرفت و به واسطه یکی از انبیاء ، به وی خبر داد که من سعی فلان کس را پسندیدم و راضی شدم و به خاطر محبتی که به مخلوق من نمود، او را آمرزیدم.
چون آن شخص عاصی از وحی خدا با خبر شد ، توبه نمود و از نیکان گردید...
📚احلي من العسل_ج٢ص٨٤١
✾📚 @Dastan 📚✾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
#داستان_آموزنده
🔆معجزه عجیب جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد
عالم جلیل القدر، محدث متقى، حضرت آیه الله آملا حبیب الله کاشانى رضوان الله تعالى علیه فرمود: یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و شبیه حضرت عباس علیه السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد، جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت اهل بیت (علیه السلام) بود، بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید: مگر عباس را دوست دارى ؟ جوان مى گوید: چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید: اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم! جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید: اى مرد تو از حضرت فاطمه زهرا شرم نمى کنى؟ مرد مى گوید: اگر فاطمه را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم، خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش عباس بکنید.
مادر و پسر هر دو به مسجد عباس آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید: نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود. یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم. دامنش را گرفتم و گفتم: جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد، بفریادش برسید. آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد. گفتم: شما کیستید؟
فرمود: من فاطمه مادر حسین هستم؛ این را فرمود و از نظرم غایب شد، پیش پسرم آمدم، دیدم دستش خوب و سلامت است. گفتم: چطور شفا یافتى؟
گفت: در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود: دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم: آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود: اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند!
گفتم: آقا شما کى هستید؟ فرمود: من عباس بن على علیه السلام هستم؛ یک وقت دیدم کسى نیست.
📚منبع: کرامات العباسیّه معجزات حضرت ابالفضل العباس بعد از شهادت
✾📚 @Dastan 📚✾