eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
71هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 !! 🌷دسته ما معروف شده بود به دسته پیچ و مهره‌ای‌ها !! تنها آدم سالم و اوراقی نشده، من بودم که تازه کار بودم و بار دوم بود که به جبهه آمده بودم. دیگران یک جای سالم در بدن نداشتند. یکی دست نداشت، آن یکی پایش مصنوعی بود و سومی نصف روده‌هایش رفته بود و چهارمی با یک کلیه و نصف کبد به زندگانی ادامه می‌داد و.... یک‌بار به شوخی نشستیم و داشته‌هایمان (جز من) را روی هم گذاشتیم و دو تا آدم سالم و حسابی و کامل از میانمان بیرون آمد! دست، پا، کبد، چشم، دهان و دندان مجروح و درب و داغون کم نداشتیم. خلاصه کلام، جنسمان جور بود. یکی از بچه‌ها که هر وقت دست و پایش را تکان می‌داد،  انگار لوله‌هایش زنگ زده و ریزش داشته باشد، اعضا و جوارحش صدا می‌کرد، با نصفه زبانی که برایش مانده بود گفت:... 🌷گفت" «غصه نخورید، این‌دفعه که رفتیم عملیات از تو کشته‌های دشمن یک دو جین لوازم یدکی مانند چشم و گوش و کبد و کلیه می‌آوریم، یا دو _ سه تا عراقی چاق و چله پیدا می‌کنیم و می‌آوریم عقب و برادرانه بین خودمان تقسیم می‌کنیم تا هر کس کم و کسری داشت، بردارد.... علی، تو به دو سه متر روده‌ات می‌رسی. اصغر، تو سه بند انگشت دست راستت جور می‌شود. ابراهیم، تو کلیه‌دار می‌شوی و احمد جان؛ واسه تو هم یک مغز صفر کیلومتر کنار می‌گذاریم. شاید به کارت آمد!» همه خندیدند جز من. آخر «احمد» من بودم!!   : رزمنده دلاور، آزاده سرافراز احمد یوسف‌زاده   📚 کتاب "رفاقت به سبک تانک" صفحه ۳۲ ✾📚 @Dastan 📚✾
دستاوردهای انقلاب اسلامی(1) ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ماجرای پیشگویی امام علی (ع) درباره نحوه شهادت «میثم تمار» یار ایرانی خود ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆حکایت حضرت موسی علیه السلام و برخ الاسود هفت سال در بنى اسرائيل قحطى آمد، حضرت موسى عليه السلام با هفتاد هزار نفر بيرون رفتند تا دعا كنند كه باران بيايد. خداوند متعال به موسى عليه السلام وحى فرمود: موسى! چگونه اجابت كنم دعاى جمعيّتى را كه غرق در گناه هستند و گناهان بر ايشان سايه افكنده است و با خباثت باطن و غير يقين مرا مى خوانند و خود را از مجازات من ايمن مى دانند. اى موسى! برگرد و برو به نزد يكى از بندگانم به نام برخ كه دعا نمايد، تا دعاى او را بپذيرم. حضرت موسى عليه السلام در پى برخ رفت و او را پيدا نكرد، تا اين كه روزى حضرت در كوچه اى عبور مى كرد، ناگهان به بنده سياه پوستى برخورد كرد در پيشانيش آثار سجده نمايان بود و چادر شبى به خود پيچيده و گوشه آن را به پشت گردنش گره زده بود. حضرت به نور خدا او را شناخت و بر او سلام كرد و گفت: اسمت چيست؟ گفت: اسم من برخ است. حضرت موسى عليه السلام گفت: مدّتى در جستجوى تو بوديم، حال بيا برويم براى ما دعاى باران بخوان، برخ به ميان جمعيّت آمد و چنين دعا كرد: اللَّهُمَّ ما هذا مْن فِعالِكَ وَ ما هذا مِنْ حِلْمِكَ وَ مَا الَّذى بَدا لَكَ انْقَضَتْ عَلَيْكَ عُيُونُكَ أَمْ عانَدَتْ الرِّياحُ عَنْ طاعَتِكَ أَمْ نَفَدَ ما عِنْدَكَ أَمْ إِشْتَدَّ غَضَبُكَ عَلَى الْمُذْنِبينَ، الَسْتَ كُنْتَ غَفَّاراً قَبْلَ خَلْقِ الْخاطِئينَ، خَلَقْتَ الرَّحْمَةَ وَ أَمَرْتَ بِالْعَطْفِ أَمْ تَرينا أَنَّكَ مُمْتَنِعٌ أَمْ تَخْشى الفَوْتَ فَتُعَجِّلُ بِالْعُقُوبَةِ. خدايا! اين خشكى و قحطى كار تو نيست، و اين سخت گيرى بر بندگان از بردبارى تو نيست. چه آشكار شده بر تو كه چشمه هاى تو كم آب شده است؟! آيا بادها از فرمانبرى تو روگردان شده اند؟! يا آنچه نزد توست به پايان رسيده است؟! يا خشمت بر گنهكاران شدّت يافته است؟! آيا تو پيش از آفريدن معصيت كاران آمرزنده نبودى و رحمت را نيافريدى؟ مگر به مهربانى دستور ندادى؟ آيا مى خواهى با اين سخت گيرى شوكت خود را به ما نشان دهى، آيا مى ترسى فرصت از دست برود و ما نميريم، پس قبل از مردن ما در كيفر شتاب نمودى؟! هنوز برخ نرفته بود كه باران رحمت خدا سرازير شد، و بارش بنى اسرائيل را فرا گرفت. برخ در بازگشت به حضرت موسى عليه السلام گفت: ديدى چگونه با پروردگار مشاجره كردم و او چگونه با من لطف و انصاف نمود.» از بزرگترين الطاف الهى بر بندگان اين است كه اسرار عموم مردم را پنهان نگه داشته و باطن ها را بر يكديگر پوشيده مى نمايد تا از اسرار و نقشه هاى درونى آگاهى نيابند. بنابراين به زندگى و ارتباط در امور به گونه عادى مشغول هستند. اگر پرده كشى بر ظاهر اعمال انسان ها نبود؛ اجتماع متلاشى شده و كار به سختى مى كشيد و هيچ كس ميل و علاقه اى به رابطه قلبى نداشت و بيشتر بندگان خدا از اين نعمت نهانى آگاه نيستند و نمى دانند كه آبروى فردى و اجتماعى آنان در گرو رحمت الهى است. اگر روزى گوشه اى از اين پرده براى رسوايى يا آزمايش كنار رود، هيچ كسى قدرت زندگى با ديگران حتى با نزديكان خود را نخواهد داشت. 📚تسلیه العباد در ترجمه مسکن الفؤاد، شهید ثانی،(ترجمه حسین جناتی)، انتشارات آستانه رضویه، ص123 ** این حکایت در کتاب مهجه البیضاء، فیض کاشانی، ج8، ص81 نیز نقل شده است ✾📚 @Dastan 📚✾
🙏🤍 ✍️ بندگی راستین 🔹جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی‌یافت. 🔸مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی‌اش را دید و او را جوانی ساده و خوش‌قلب یافت، به او گفت: پادشاه اهل معرفت است. اگر احساس کند که تو بنده‌ای از بندگان خدا هستی، خودش به سراغ تو خواهد آمد. 🔹جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشه‌گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد. به‌طوری که اندک‌اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت. 🔸روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد. احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده‌ای با اخلاص از بندگان خداست. 🔹در همان‌جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند. 🔸جوان فرصتی برای فکرکردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد. 🔹همین که پادشاه از آن مکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نامعلوم رفت. 🔸ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست‌وجوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند. 🔹بعد از مدت‌ها جست‌وجو او را یافت. 🔸به او گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن‌گونه بی‌قرار بودی، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟ 🔹جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که به‌خاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانه‌ام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه خویش ببینم؟ ✾📚 @Dastan 📚✾
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ منظوراز دائم الذکر بودن این نیست که فقط تسبیح به دست بگیری و یا الله کنی... بلکه باید تمامی اندام خود را با حق عجین سازی. حق ببینی حق بشنوی حق بروی ع‍ـــــلامه 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوفنون ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•°•° به محض آن که اُمید را انتخاب میکنی هر چیزی امکان پذیر میشود.🌿 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫الهى... 💛در واپسین دقایق شب 💫سلامتی را 💛نصیب خانواده هایمان 💫دلخوشی را 💛نصیب خانه هایمان 💫وآرامش را 💛نصیب دلهایمان گردان 💫آمیـــنَّ 🙏 شبتون بخیر 💫 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی ❤️❤️ 🌼پروردگارا... 🍃دلهایمان را 🌼عاشقانه به تو می سپاریم 🍃پناهمان باش 🌼آرامش ،سلامتي ، عاقبت بخیری 🍃و عمر باعزت را نصیبمان کن🙏 سلام صبحتون بخیر💞💞 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆موسی (علیه السلام) و تلخی فراق بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم روزی عزرائیل نزد موسی (علیه السلام) آمد، موسی (علیه السلام) پرسید: برای زیارتم آمده ای یا برای قبض روحم؟ عزرائیل: برای قبض روحت آمده ام. موسی: ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم. عزرائیل: مهلتی در کار نیست. موسی (علیه السلام) به سجده افتاد و از خداوند خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند. خداوند به عزرائیل فرمود: به موسی (علیه السلام) مهلت بده عزرائیل مهلت داد. موسی نزد مادرش آمد و گفت سفری در پیش دارم! مادر گفت: چه سفری موسی: سفر آخرت مادر گریه کرد. موسی (علیه السلام) نزد همسرش آمد، کودکش را در دامن همسرش دید، با همسرش وداع کرد، کودک دست به دامن موسی (علیه السلام) زد و گریه کرد، دل موسی از گریه کودکش سوخت و گریه کرد، خداوند به موسی (علیه السلام) وحی کرد ای موسی! تو به درگاه ما می آئی، این گریه و زاریت چیست؟ موسی (علیه السلام) عرض کردن دلم به حال کودکانم می سوزد. خداوند فرمود: ای موسی! دل از آنها بکن من از آنها نگهداری می کنم، و آنها را در آغوش محبتم می پرورانم. دل موسی (علیه السلام) آرام گرفت، به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می گیری؟ عزرائیل: از دهانت. موسی: آیا از دهانی که بی واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می گیری؟ عزرائیل: از دستت. موسی: از دستی که الواح تورات را گرفته است؟ عزرائیل: از پایت. موسی: از آن پایی که من با آن از کوه طور برای مناجات با خدا رفته ام؟ عزرائیل: نارنجی خوشبو به موسی (علیه السلام) داد، موسی (علیه السلام) آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی گفتند: یا اهون الانبیا موتا کیف و جدت الموت: ای کسی که در میان پیامبران، از همه راحت تر مردی، مرگ را چگونه یافتی؟ موسی (علیه السلام) گفت: کشاه توسلخ وهی حیه مرگ را مانند گوسفندی که پوستش را زنده بکنند... 📚عالم برزخ در چند قدمی ما ✍🏻محمد محمدی اشتهاردی‏ ریشه سختی جان دادن را باید تعلق و وابستگی نسبت به این دنیا و امکانات و دارایی‌های دنیوی بدانیم و این سختی برای افراد مختلف نیز گوناگون است... ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆قاتل شيطان كيست ؟ اسحاق بن عمّار گويد: روزى محضر شريف امام جعفر صادق عليه السلام شرفياب شدم و پيرامون آيه شريفه قرآن : رَبّ فَأنْظِرْنى إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قالَ فَإنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ إلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ  سؤال كردم كه آخرين روز مهلت حيات شيطان چه زمانى است ؟ حضرت فرمود: آيا فكر مى كنى تا قيامت و صحراى محشر باشد؟! خير چنين نيست ، بلكه منظور روز ظهور و قيام قائم آل محمّد صلوات اللّه عليهم مى باشد؛ چون امام زمان (عجّل الله تعالی شریف) را ظاهر گردد و قيام كند، وارد مسجد كوفه خواهد شد و شيطان در مقابل حضرت دو زانو مى نشيند و مى گويد: واى از اين روز كه چه روز سختى است . پس از آن امام زمان عليه السلام او را به قتل مى رساند. بنابراين مهلت شيطان تا آن روزى خواهد بود كه به دست پُر توان حضرت صاحب الزّمان (عجّل الله تعالی شریف) به هلاكت اءبدى خواهد رسيد. 📚تفسير عيّاشى : ج 2، ص 242، ح 14، بحارالا نوار: ج 63، ص 254، ح 116. ✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨ 🌹❤️ … ❣ﺭﯾﺸﻪ ﯼ ﺗﻮ ، خداوند ﺗﻮﺳﺖ ؛ ﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ، ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ … ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥِ ﻧﯿﺮﻭ ،ﺳﻘﻮﻁ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺖ؛ ❣ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ !! ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ … ❣ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯۀ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ، ﺭﯾـــﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ، ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺳﻨﮓ … ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﻋـــﺎﺩﺕ ﻭ ﻏـــــﺮﯾﺰﻩ … ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺣـﺮﻑ ﻫﺎ ﻭ ﻫــﻮﺱ ﻫﺎ … و از زیر سختی ها و ناامیدی ها ... ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ، ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﯽ … ☝ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ما، ﻫﻤﺎﻥ " خداوند " ماﺳﺖ …!🍂🌸 ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° زندگی به من یاد داده برای داشتن آرامش و آسایش امروز را با خدا قدم بر دارم و فردا را به او بسپارم…💜🕊 ✾📚 @Dastan 📚✾
❤️ حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت. نماز شبش به خصوص در سال‌های آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود. می گفت: چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم؟ واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ مردِ زندگی کیه؟ داستان جالب زن و شوهری که فرزند دار نمیشدن... ✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🔅🍁🔅🍁🔅🍁🔅🍁 🔆ﻋﺎﺑﺪ ﺭﻭﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ ﺭﻭﺳفيد در دستگاه حق تعالی هر عملی، جایگاهی دارد، خداوند ابتدا به نیت فرد نگاه میکند، نه به خود عمل و مقدار آن، هدف از انجام عبادات این است که انسانها هر چه بیشتر به خداوند تقرب پیدا کنند و خضوعشان در برابر پروردگار بیشتر شود و گرنه همین عبادات ممکن است وسیله سقوط انسان شود، ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (علیه السلام) در بیانی ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪﻧﺪ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﺎﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ، ﻣﺆﻣﻦ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻋﺎﺑﺪ، ﻓﺎﺳﻖ ﻭ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ از مسجد ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ، دلیلش این بود ﮐﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ‌ﺑﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺗﺶ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﭘﺸﻴﻤﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﻃﻠﺐ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ (علیه السلام) ﺧﻄﺎﺏ ﮐﺮﺩ: ﺑﺸﺮ ﺍﻟﻤﺬﻧﺒﻴﻦ ﻭ ﺍﻧﺬﺭ ﺍﻟﺼﺪﻳﻘﻴﻦ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺭﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻥ، حضرت ﺩﺍﻭﺩ (علیه السلام) ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻧﻢ؟! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭﺍﻥ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭘﺬﻳﺮﺍﯼ ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﮔﻨﺎﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﺩ، ﺧﻮﺩﺑﻴﻦ ﻧﺸﻮﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺣﺴﺎبرﺳﯽ ﺑﮑﺸﻢ، ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﮑﻪ (ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻧﺎﺧﺎﻟﺼﯽ‌ﻫﺎﯼ ﻋﺒﺎﺩﺗﺶ) ﺑﻪ ﻫﻠﺎﮐﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ. ﺑﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﺳﻌﺪﯼ ﻣﯽ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺳﺨﻦ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﻋﺎﻗﻠﺎﻥ ﻳﺎﺩﮔﺎﺭ  ﺯ ﺳﻌﺪﯼ ﻫﻤﻴﻦ ﻳﮏ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﺷﺪﺍﺭ  ﮔﻨﻪ ﮐﺎﺭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺎﮎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﯼ  ﺑﺴﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻋﺎﺑﺪ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﺎﯼ  ﮐﻪ ﺁﻥ ﺍﺭ ﺟﮕﺮ ﺧﻮﻥ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺳﻮﺯ ﺩﺭﺩ  ﻭ ﺍﻳﻦ ﺗﮑﻴﻪ ﺑﺮ ﻃﺎﻋﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﮐﺮﺩ  ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﮔﺎﻩ ﻏﻨﯽ  ﺳﺮ ﺍﻓﮑﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺯ ﮐﺒﺮ ﻭﻣﻨﯽ  ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺁﺳﺘﺎﻥ، ﻋﺠﺰ ﻭ ﻣﺴﮑﻨﻴﺖ  ﺑﻪ ﺍﺯ ﻃﺎﻋﺖ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺑﻴﻨﻴﺖ  📚برگرفته از کتاب داستان های اصول کافی، ص ۴۹۳ ✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨ 🌻💛 گاهی گذشت میکنم گاهی گذر بخشیدن دیگران دلیل ضعیف بودن من نیست آنها را می بخشم چون انقدر قوی هستم که می دانم آدم ها اشتباه می کنند بزرگترین هدیه گذشت به ما آرامش داشتن خود ماست.... ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹آیت الله العظمی جوادی آملی: «انسان جواد و بخشنده آن است که از بی ادبی دیگری بگذرد،یعنی پا بگذارد روی غرور خود و این حق خود را بگذرد،این میشود سخا و [خدا همان آن پر میکند ( من ایقن بالخلف جاد بالعطیة۱)] شوهر یک حرفی میزند،فورا او می رنجد.او یک حرفی می زند،این می رنجد. هیچ کدام هم گذشت ندارند؛آن وقت میشود این غده بدخیم.آن وقت دو طرف تا زنده اند افسرده زندگی می کنند. وجود مبارک امام فرمود:خانه ای که با طلاق ویران شده به این آسانی ساخته نمیشود.[۲]» [1]تحف العقول صفحه ۴۰۳ [2]کافی جلد ۵ صفحه ۳۲۸ 📚درس اخلاق ۹۸/۵/٣١ آیت الله ✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•° یادت باشه: انسان های قوی می‌دونن چطور به زندگیشون نظم بدن ، حتی وقتی که اشک تو چشمهاشون حلقه می‌زنه همچنان با لبخندی روی لب می گن: من خوب هستم تغییر در پیش است...❤️☘ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـدایـا در انتهای شب 💗 قلب هـای مـهربـان دوستـان💗 و عزیزانم را بـه تـو میسپارم 💗 شبی آرام و خـوابی رویـایـی 💗 و قلبی نورانی نصیـب دوسـتـانـم بـگـردان💗 شبتون غرق در آرامش 💗 شـب خـوش 💗 ✾📚 @Dastan 📚✾
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پر ز آذر است افتاده است بی کس و تنها، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است زندان نگو، که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضۀ موسی بن جعفر است 🏴 سالروز شهادت مظلومانه باب الحوائج، امام موسی کاظم علیه السلام را به خدمت ولی نعمتمان، حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)، آقا امام زمان(عج) و همه شیعیان، تسلیت عرض می کنیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆آفرينش مافوق تصوّر مرحوم شيخ مفيدرحمة اللّه عليه آورده است : امام موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: همانا خداوند متعال دو جهان مرتبط با يكديگر آفريده است ، كه يكى از آن ها عُليا و ديگرى سُفلى مى باشد. و آفرينش تشكيلاتى هر دو جهان را در انسان ايجاد نموده است ؛ همان طور كه اين جهان را كروى شكل آفريده است ، همچنين سر انسان را نيز چون گنبد، كروى شكل قرار داده و موهاى سر انسان به منزله ستارگان ؛ و چشمانش او همانند خورشيد و ماه ؛ و مجراى تنفّس او را چون شمال و جنوب ؛ و دو گوش انسان را چون مشرق و مغرب قرار داده است . همچنين چشم بر هم زدن انسان ، مانند جرقّه و برق ، سخن و كلام او مانند رعد و صداى آسمانى ، راه رفتن او همچون حركت ستارگان سيّاره است . همچنين نشست و نگاه انسان همانند إ شراف ستارگان ؛ و خواب انسان مانند هبوط آن ها؛ و نيز مرگ او همانند فناء و نابودى آن ستارگان خواهد بود. خداوند كريم در پشت انسان 24 فقره و مهره استخوانى همانند 24 ساعت شبانه روز، و درون او 30 روده به تعداد روزهاى ماه قرار داده است ؛ و بدن او را متشكّل از 12 عضو به مقدار حدّ اكثر حمل او در شكم مادر آفريده است . و درون انسان چهار نوع آب وجود دارد كه عبارتند از: آب شور در چشمانش تا در گرما و سرما محفوظ و سالم بماند. آب تلخ در گوش هايش تا جلوگيرى از ورود حشرات باشد. آب مَنى در صلب و كمرش تا او را از فساد و ديگر عوارض مصون و سالم نگه دارد. آب صاف در دهان و زبانش تا كمك در جهات مختلف دهان و درون باشد. و به همين جهت هنگامى كه حضرت آدم عليه السلام لب به سخن گشود، شهادت به يگانگى خداوند سبحان داد. همچنين خداوند حكيم انسان را از نفس و جسم و روح آفريد، كه به وسيله نفس ، خواب هاى مختلف مى بيند؛ و جسمش مورد انواع بلاها و امراض ‍ گوناگون قرار مى گيرد، كه در نهايت به خاك باز مى گردد؛ و روح تا زمانى كه جسم بر روى زمين باشد، با او است و پس از آن جدا خواهد شد. 📚اختصاص شيخ مفيد: ص 142. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆كودكى دردآشنا مرحوم قطب الدّين راوندى و ديگر بزرگان به نقل از عيسى شَلمقانى آورده اند: روزى بر محضر مبارك امام صادق عليه السلام وارد شدم و تصميم داشتم كه درباره شخصى به نام ابوالخطّاب سؤال كنم . همين كه داخل منزل حضرت رفتم و سلام كردم ، امام عليه السلام فرمود: اى عيسى ! چرا نزد فرزندم موسى - كاظم عليه السلام - نمى روى ، تا آنچه كه مى خواهى از او سؤ ال كنى ؟! من ديگر سخنى نگفتم و براى يافتن حضرت موسى كاظم عليه السلام روانه گشتم ؛ و سرانجام او را در مكتب خانه يافتم ، كه نشسته بود و مدادى در دست داشت . چون چشم آن كودك معصوم بر من افتاد، اظهار داشت : اى عيسى ! خداوند متعال در روز اءزل از تمامى پيغمبران و خلايق ، بر نبوّت محمّد بن عبداللّه صلى الله عليه و آله ؛ و نيز خلافت و جانشينى اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام عهد و ميثاق گرفته است ؛ و همگان نسبت به آن وفادار و ثابت هستند. وليكن عدّه اى از افراد، ايمانشان حقيقت و واقعيّت ندارد، بلكه ايمان آن ها عاريه و ظاهرى است ، كه ابوالخطّاب نيز از جمله همين افراد مى باشد. عيسى شلمقانى گويد: چون از آن كودك ، چنين سخنى عظيم را شنيدم ، خصوصاً كه از نيّت و قصد درونى من آگاه بود، بسيار خوشحال شدم ؛ و آن حضرت را در آغوش گرفته و پيشانى او را بوسيدم و اظهار داشتم : ذرّيه رسول اللّه صلوات اللّه عليهم ، بعضى از بعضى ارث مى برند و همگان يكى مى باشند. و پس از آن ، نزد امام صادق عليه السلام بازگشتم و جريان را برايش بازگو كردم ؛ و افزودم بر اين كه همانا او حجّت خدا و خليفه بر حقّ رسول اللّه صلى الله عليه و آله است . سپس امام صادق عليه السلام فرمود: چنانچه هر مطلب و سؤالى كه داشتى ، از اين فرزندم - كه او را مشاهده نمود 📚 الخرايج والجرايح : ج 2، ص 653، ح 2، بحارالا نوار: ج 48، ص 58، ح 68. ✾📚 @Dastan 📚✾
🙏🤍 ✍️ صدای درونی بچه‌ها 🔹بچه که بودم وقتی کار اشتباهی می‌کردم مادرم می‌گفت: اشکال نداره. حالا چیکار کنیم تا درست بشه؟ 🔸اما مادر دوستم بهش می‌گفت: خاک بر سرت. یه کار درست نمی‌تونی انجام بدی! 🔹امروز هر دو بزرگسال و بالغ شدیم. 🔸وقتی اتفاق بدی میفته اولین فکری که به ذهنم میاد اینه: خب حالا چیکار کنم؟ 🔹سعی می‌کنم با کمترین تنش مشکل رو حل کنم. 🔸اما دوستم در مواجه‌شدن با اتفاقات بد عصبانی می‌شه و می‌گه: خاک بر سر من که نمی‌تونم یه کار درست انجام بدم. چرا من این‌قدر بدبختم! 💢حرف‌های امروز ما و احساسی که به بچه‌هامون می‌دیم تبدیل به صدای درونی اون‌ها می‌شه. 🔺مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به بچه‌هامون هدیه می‌دیم. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 می‌دانید چرا به امام موسی کاظم علیه السلام، باب الحوائج می‌گویند؟ 🏴 بنا به نقل تاریخ در منزلی که حضرت در شهر مدینه زندگی می‌کردند، دو درب برای ورود و خروج داشت که درب پشتی مخصوص امور مردمی بود و در روز افراد بسیاری از آن درب رفت‌وآمد می‌کردند و حوائج خود را با حضرت موسی بن جعفر بیان می‌کردند، از این روی آن درب به مشهور شد و خود امام مانند دیگر ائمه معصوم به باب‌الحوائج معروف شدند. 🏴 علیه السلام ✾📚 @Dastan 📚✾