#داستان_آموزنده
🔆نمونه اى از قدرت و صداقت جبرئيل (علیه السلام )
در قرآن در سوره كورت ، آيه 20 و 21 در وصف جبرئيل مى خوانيم : ذى قوة عند ذى العرش مكين - مطاع ثم امين .
يعنى : جبرئيل صاحب نيرو است ، و در پيشگاه صاحب عرش (خدا) داراى مقام بسيار عالى است ، او فرمانروا و امين و درستكار است .
در حديث آمده : پس از نزول اين دو آيه ، رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) به جبرئيل فرمود: پروردگار تو چه زيبا تو را ستوده ، آنجا كه مى فرمايد: صاحب نيرو، در پيشگاه صاحب عرش (خدا) داراى مقام بس عالى است ، و فرمانرواى امين و راستگو مى باشد؟.
اى جبرئيل ! قوت و نيروى تو، و امانت و صداقت تو چيست ؟
جبرئيل عرض كرد: اما (نمونه اى ) از نيروى من ، بدانكه من از طرف خداوند به سوى شهرهاى قوم لوط (براى عذاب رسانى به آن قوم ) مبعوث شدم ، آنها در چهار شهر بودند و هر شهرى داراى چهارصد هزار جنگجو بود، غير از كودكان ، من آن شهرها را از زمين برداشتم و به آسمان بردم ، تا آنجا كه فرشتگان آسمان صداى خروسها و سگهاى آنها را شنيدند، و سپس به زمين آوردم و زيرورو كردم .
و اما نمونه اى از امانت و صداقت من ، اينكه : هيچ دستورى به من داده نشد كه كمترين خطائى در اجراى آن دستور بكنم .
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆نمودارى از دختركشى در زمان جاهليت
قيس بن عاصم به حضور رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) آمد و عرض كرد: در زمان جاهليت هفت دخترم را زنده به گور كردم (حال چه كنم ؟).
رسول اكرم (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: بجاى هر يك از آنها، يك برده آزاد كن .
او عرض كرد: من شتردار هستم ، نه برده دار.
پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: بجاى هر يك از آنها، يك شتر به عنوان هديه به مكه ببر و قربانى كن .
موضوع دختركشى و زنده به گور كردن آنها در جاهليت نه تنها يك كار معمولى آنها بود، بلكه به آن افتخار مى كردند، چنانچه شاعر آنها گويد:
سميتها اذ ولدت تموت
والقبر صهر ضامن زميت
يعنى : وقتى آن دختر زائيده شد، او را تموت (ميميرد) نام نهادم (مقابل يحيى كه به معنى زنده مى شود است ) قبر، دامادى است نگهدار و با وقار.
و شاعر ديگر در ترسيم ديدگاه مردم جاهليت نسبت به زن مى گويد:
لكل ابى بنت اذا هى ادركت
ثلاثه اصهار اذا ذكرالصهر
فزوج يراعيها وبيت يكنها
و قبر يواريها فخيرهم القبر
يعنى : براى هر پدر دخترى كه رسيده است ، سه داماد است ، اگر از داماد سخن به ميان آيد: 1- شوهرى كه او را نگهدارى كند 2- خانه اى كه او را بپوشاند 3- قبرى كه او را پنهان كند، و بهترين آنها، سوم است
در حالى كه در دوران جاهليت در مورد زنان ، اين گونه قضاوت مى شد، و داشتن دختر را عار و ننگ ، براى خود مى پنداشتند، اسلام شديدا اين رسم مرهوم و غلط را كوبيد و نابود كرد، و زنان را انسان و داراى حقوق انسانى معرفى نمود، و ملاك برترى را تنها بر پايه تقوا و پاكى دانست ، و بر روى هر گونه تبعيضات نژادى خط بطلان كشيد.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا دریایی ژرف است
ڪه بسیاری ازجهانیان
درآن غـرق میشوند
ڪشتی تو دراین دریا،
باید تقـوای الهی باشد
سوختِ آن ایمان
بادبانش توڪل
ناخدایش عقـل
راهنمایش علـم
و لنگرش صبر باشد.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
‼️‼️مانتو و عباهای دُرسان مختص
همه بانوهایی که دغدغه لباس پوشیده دارن👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
😌بیاین که میخوام کانال اصلیش رو بهتون معرفی کنم
🔴انواع مانتوی پوشیده و عبا و چادر مشکی
🔴مستقیم از تولیدی با ضمانت مرجوع و تعویض 😱
و مناسبترین قیمت به دلیل #نذر_فرهنگی
🛍فروشگاه حضوری تهران و کرج
اگه استایل شیک و پوشیده میخوای بزن رو لینک♨️
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸ســــلام
🍃🌸صبح دل انگیـز
🍃🌸بهاریتون پـرانـرژی
🍃🌸دلتون پراز نغمههای شادی
🍃🌸و پـر از احـساس خوشبختی
🍃🌸جـاده زنـدگی تـون هـموار
🍃🌸و تـوأم با سلامتی و کامیابی
🍃🌸صبحتون بخیر
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆حلم و صبر انقلابى !
ذى الكفل ، يكى از پيامبران خدا بعد از حضرت سليمان (علیه السلام ) بود و همچون حضرت داود (علیه السلام ) بين مردم قضاوت مى كرد، و هرگز خشمگين نمى شد مگر براى خدا (در موارد نهى از منكر) او در حلم و صبر و تحمل ، عجيب بود به طورى كه در روايات آمده :
ابليس يكى از پيروان خود را كه ابيض نام داشت ، ماءمور كرد تا از راههاى مختلف وارد شده و ذى الكفل را به غضب درآورد، ولى هر كار كرد او نتوانست اين كار را انجام دهد. بعضى نقل مى كنند: شخصى خواست اين پيامبر خدا را خشمگين كند، شب ، هنگام خواب به در خانه او رفت و محكم در را كوبيد، ذى الكفل پشت در آمد و آن را باز كرد، آن شخص گفت : ببخشيد من مسأله اى داشتم مى خواستم بپرسم ولى وقتى شما را ديدم فراموش كردم ، ذى الكفل با كمال مهربانى به او فرمود: برو هرگاه مساءله يادت آمد بيا و بپرس .
آن شخص عمدا در همان شب ، سه بار به در خانه ذى الكفل آمد و در را محكم كوبيد، و در هر سه بار وقتى با آنحضرت روبرو شد، گفت : مساءله را فراموش كردم ، ذى الكفل اصلا خشمگين نشد و فرمود: برو هر وقت مساءله يادت آمد بيا و بپرس .
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆بانوى شيردل
كميت بن زيد اسدى از شعراى بزرگ و از حماسه سرايان سلحشور و آگاه شيعه است كه از امام باقر و امام صادق (عليهماالسلام ) بهره ها جست و همواره با اشعار پرمعنى خود به حمايت از آنها برمى خاست ، آنهم در روزگارى كه طاغوتهاى اموى ، صداها را در سينه ها و نفس ها را در گلوها خفه كرده بودند.
او به حدى از لياقت رسيد كه امام باقر (علیه السلام ) درباره او فرمود:
لاتزال مؤ يدا بروح القدس مادمت تقول فينا هميشه از طرف روح القدس مؤ يد باشى ، تا هنگامى كه در شاءن ما سخن مى گوئى .
استاندار ستمگر كوفه خالد بن عبدالله قسرى كه از طرف هشام بن عبدالملك دهمين خليفه اموى در استان عراق ، حكومت مى كرد، نقشه عجيبى را طرح و اجرا كرد كه كميت را به قتل برساند، بجرم اينكه از مدح امامان (علیه السلام ) مى گويد و بر ضد ستمگران ، افشاگرى مى كند.
نقشه استاندار در مورد قتل كميت ، به انجام نرسيد، ولى ماءمورين دژخيم استاندار، او را دستگير كرده و به زندان افكندند.
كميت در زندان دريافت كه او را اعدام خواهند كرد، مخفيانه براى همسرش پيام داد و او را از جريان آگاه نمود.
همسر كميت كه دختر عموى او بود و از طايفه بنى اسد (كه به شجاعت و وفا معروف مى باشند) نقشه اى براى فرارى دادن كميت از زندان طرح و اجرا نمود.
و آن اينكه : در يكى از روزهاى ملاقات ، لباسهاى كميت را به تن كرد، و لباسها و نقاب خود را به شوهر پوشاند، يكى دوبار او را ورانداز كرد و گفت : هيچ معلوم نيست . فقط مردانگى شانه هايت پيدا است آن هم عيبى ندارد، به نام خدا خارج شو.
كميت همراه دو زن ديگر از زندان بيرون آمد و كسى از ماءمورين متوجه نشد، جمعى از جوانان بنى اسد كه دورادور مراقب كميت بودند، او را از محل دور نموده و به يكى از نقاط كوفه بردند و او را سالم به منزل مخفى رساندند.
اما در زندان ، وقتى زندانبانها، كميت را صدا زدند جوابى نشنيدند وارد زندان شدند تا از او خبرى بگيرند، ناگهان با زنى روبرو شدند كه لباسهاى كميت را بر تن كرده و كميت را فرارى داده است .
ماءمورين با كمال ناراحتى ، جريان را به استاندار كوفه خبر دادند، استاندار، همسر شجاع كميت را احضار كرد و او را سخت تهديد نمود كه بايد شوهرت را تحويل دهى ، در اين كشمكش ، جمعى از جوانمردان بنى اسد نزد استاندار آمده و به حمايت از همسر شجاع كميت پرداختند، سرانجام ، استاندار، احساس خطر كرد و اين بانوى شيردل را آزاد نمود.
اما دشمن زخم خورده دست برنداشت ، و در كمين كميت بود، چند سال از اين ماجرا گذشت .
سرانجام ضمن توطئه اى جمعى از دژخيمان بنى اميه به او حمله كرده و او را به شهادت رساندند، فرزند كميت (بنام مستهل ) گويد: هنگام شهادت پدرم حاضر بودم ، سه بار گفت : اللهم آل محمد (خدايا دودمان پيامبر) تا اينكه در راه آرمان آنها شربت شهادت نوشيد.
به اين ترتيب كميت بن زيد اسدى ، شاعر آگاه و مسئول قرن دوم هجرت ، كه اشعار پرحماسه اش ، آتشى بر خرمن هستى طاغوتها مى افكند، عروس شهادت را در آغوش گرفت .
وى بسال 60 هجرى متولد شد و بسال 126 در سن 66 سالگى در زمان خلافت مروان بن محمد به شهادت رسيد - يادش به خير و حماسه اش جاودانه باد.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆پاسخ كوبنده عمر بن عبدالعزيز
عمر بن عبدالعزيز (هشتمين خليفه اموى ) از مردان نيكنام و نيك سرشت ، در ميان خلفاى جور بنى اميه است ، او وقتى زمام امور خلافت را بدست گرفت ، كارهاى مهمى انجام داد كه از جمله ممنوع كردن سّب (ناسزاگوئى ) به على (علیهالسلام )، و رد فدك به صاحبانش (فرزندان فاطمه عليهاسلام ) بود، در مورد فدك ، در تاريخ آمده :
او نامه اى به فرماندارش عمرو بن حزم نوشت كه فدك را به فرزندان فاطمه (سلام الله علیها ) باز گردان .
فرماندار پس از اطلاع از مضمون نامه ، در پاسخ نوشت : فرزندان فاطمه (سلام الله علیها ) بسيارند و با طوائف زيادى ازدواج كرده اند، به كدام گروه باز گردانم ؟
عمر بن عبدالعزيز، خشمناك شد، نامه تندى به اين مضمون در پاسخ فرماندار مدينه نوشت :
... اما بعد: هرگاه من در ضمن نامه اى به تو دستور دهم گوسفندى ذبح كن ، تو فورا در پاسخ خواهى نوشت ، آيا بى شاخ باشد يا شاخدار؟! و اگر بنويسم گاوى را ذبح كن ، مى پرسى رنگ آن ، چگونه باشد؟
هنگامى كه اين نامه من به تو مى رسد فورا فدك را بين فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) از على (علیه السلام ) تقسيم كن .
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
°•°•°
قشنگترین اتفاقا
زمانی می افته که
اصلاً انتظارشو نداری…☁️☘
✾📚 @Dastan 📚✾
ما خریدی برای عقد نداشتیم. برای حاجی یک انگشتر عقیق به قیمت صد و هشتاد تومان خریدیم. ایشان هم برای من یک انگشتر هزار تومانی خرید. بعدها حاجی میگفت: وقتی مادرت میگفت که لباس و چیزهای دیگر هم بخر و تو میگفتی: نه همینها بس است، برگردیم، نمیدانی که در دلم از خوشحالی چه خبر بود؛ از اینکه میدیدم شما الحمدلله همانی هستید که میخواهم.
سردار #شهید محمد_ابراهیم_همت🌹🕊
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆عبرت گرفتن بى سواد
حكيمى به خانه شخص بى سوادى وارد شد، ديد خانه او بسيار مجلل و باشكوه است و داراى فرشها و زيبائيها است ، اما صاحب آن خانه ، بى سواد است و هيچ بهره اى از علم و دانش ندارد، به صورت او تف كرد.
صاحب خانه معترضانه گفت : اى حكيم اين چه كار زشتى بود كه با من انجام دادى ؟.
حكيم گفت : بلكه اين كار براساس حكمت بود، زيرا آب دهان را به پست ترين مكان خانه مى اندازند، و من در خانه تو جائى را پست تر از او نيافتم .
بى سواد از سخن و عمل حكيم ، عبرت گرفت و دريافت كه پستى و زشتى نادانى و بى سوادى با رنگ و روغن زدن خانه ، از بين نمى رود.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
🔅#پندانه
✍️ وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده خدا؟
🔹پسر کوچولو به مادر خود گفت:
مادر داری به کجا میروی؟
🔸مادر گفت:
عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است. این طلاییترین فرصتی است که میتوانم او را ببینم و با او حرف بزنم. خیلی زود برمیگردم. اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری میشود.
🔹و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد.
🔸حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.
🔹پسر به مادرش گفت:
مادر چرا چهره پریشانی داری؟ آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟
🔸مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:
من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است. ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.
🔹کودک پس از شنیدن حرفهای مادر به اتاق خود رفت و لباسهای خود را بر تن کرد و گفت:
مادر آماده شو باهم به جایی برویم. من میتوانم این آرزوی تو را برآورده کنم.
🔸اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:
این شوخیها چیست؟ او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است. حرفهای تو چه معنیای میدهد؟
🔹پسر ملتمسانه گفت:
مادرم خواهش میکنم به من اعتماد کن. فقط با من بیا.
🔸مادر نیز علیرغم میل باطنی خود درخواست فرزندش را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست میداشت. بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند.
🔹پس از چندی قدمزدن پسر به مادرش گفت:
رسیدیم.
🔸در حالی که به مسجد اشاره میکرد.
🔹مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:
من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست. این رفتار تو اصلا زیبا نبود.
🔸کودک جواب داد:
مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرتی و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.
🔹پس آیا افتخاری از این بزرگتر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است، حرف بزنی؟
🔸آیا سخنگفتن با خدا لذتبخشتر از آن نیست که با آن بازیگر محبوب حرف بزنی؟ وقتی خدا همیشه در دسترس ماست پس چه نیاز به بنده خدا؟
✾📚 @Dastan 📚✾
💠حجت الاسلام عالی:
🔸گاه یک مومن آن قدر عزیز می شود که به خاطر او بلا از جمعی برداشته می شود و مایه امان و امنیت می شود.
▫آیت الله مرعشی نجفی (ره) میفرمودند:
🔸آیت الله کوهستانی(ره) لنگر زمین است. اگر یک مومن این چنین است، آن که در راس مومنان است، یعنی ولی الله اعظم و حجت عصر او چطور؟
🔸قطعا به واسطه او به عالمی که او در آن است نظر عنایت می شود و برکات می بارد و بلاها از آن دفع می شود.
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از جمعیت امام رضاییها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهم_۱۰تومانی
🟢 فقط ۱۰ هزار تومن
لینک پرداخت مستقیم:
📍https://boon.emamrezaeeha.ir/payment?id=68
شماره کارت:
💳 5041-7211-1165-8358
کد دستوری
*۱*۸۸۸#
#جمعیت_بینالمللی_امام_رضاییها
@emamrezaeeha_ir
°•°•°
"قهرمان بودن
یعنی توانایی فراخواندن امید؛
آنهم در جایی که ذرهای امید وجود ندارد."🌱👒
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆نمونه ای از حلم امام علی علیه السلام
روزى حضرت على (علیه السلام ) چند بار غلام خود را صدا زد، ولى جوابى نشنيد، ناگهان ديد غلام دم در ايستاده ، به او فرمود: چرا جوابم را نمى دهى
غلام عرض كرد: لثقتى بحلمك ، وامنى من عقوبتك : زيرا به حلم و بردبارى تو، اطمينان دارم ، و خود را از مجازات تو ايمن مى دانم .
حضرت على (ع ) پاسخ غلام را نيكو شمرد، و او را به همين خاطر آزاد نمود.
اين روش ، يكى از شيوه هاى مهرآميز امامان معصوم (ع ) با بردگان بود، و آنها با روش پرمهر خود، درس مهربانى نسبت به زيردستان را به جهانيان آموختند.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
باز با گریه بگویم که گرفتار شدم
عطر یار آمد و آواره ز اغیار شدم
من ندیدم رخ نیکوش ولی بعد سحر
عهد بستم به امیدی که ز انصار شوم
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆سفارش پدر سه شهید
يكى از شخصيتهاى جمهورى اسلامى ايران مى گفت : پدر و مادر چند شهيد، به نزدم آمدند، در ضمن گفتگو پدر گفت : در جريان حمله مزدوران بعثى به خونين شهر، به منظور دفاع از كيان اسلام و اطاعت از فرمان امام امت خمينى بت شكن ، فرزند اولم شهيد شد، او را با دست حود به خاك سپردم .
فرزند دومم از من اجازه جنگ با متجاوزين خواست ، اجازه دادم ، رفت و نبرد قهرمانانه كرد و به شهادت رسيد، او را نيز با دست خود به خاك سپردم . پسر سومم نيز به همين منوال رفت و كشت و به شهادت رسيد، او را با دست خودم به خاك سپردم .
به همسرم گفتم : اى بانوى اسلام ! مبادا بى تابى كنى ، اشك بريزى كه اين ، سرمايه گذارى در راه اسلام است ، به خاطر خدا بايد صبر كنيم ، تا پاداشمان محفوظ باشد.
هزاران درود بر اين افرادى كه با روح بلند خود، چنان فرزندانى شيردل به جامعه تحويل دادند، و خود اين گونه با روحيه اى سرشار از اخلاص و نيرومند، ايستادگى نمودند، و با دست پرتوان خود، اين چنين حماسه ها آفريدند، و حتى براى خدا حاضر نشدند كه براى عزيزترين افراد خود، اشك بريزند.
طفل رضيع نادان از بهر شير گريد *** وقتى غذا شناسد، پستان چكارش آيد
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
🔸امام رضا علیه السلام :
در روز #غدیر، هر کس یک مومن را اطعام کند انگار تمام پیامبران و صدیقان را طعام داده است.
جهت برگزاری جشن بزرگ #عید_الله_الاکبر منتظر مهر علوی شما خیرین بزرگوار هستیم
✅ اطعام شب و روز غدیر
✅ نورافشانی و کاروان شادی در مناطق محروم
✅ قربانی عید قربان(مصرف گوشت در اطعام عید غدیر با نگهداری بهداشتی)
✅ هدایا و بسته های فرهنگی به کودکان و نوجوانان
✅ ایستگاه صلواتی از #قربان تا غدیر
لطفاً نذورات و هدایای غیرنقدی خود (عقیقه و قربانی) را به آیدی زیر اطلاع دهید👇
@Heatghadiriyeh110
🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊
شماره کارت جهت کمک های نقدی
👇
6037997750012768
بنام هیئت مذهبی غدیریه
•┈┈••✾••┈┈•
💠 @ghadiriyeh110 💠
#داستان_آموزنده
🔆استرداد اموال توسط امام حسين (علیه السلام )
كاروانى حامل كالا از سوى يمن به سوى شام براى معاويه مى رفت ، امام حسين (علیه السلام ) در زمان امامتش ، اموال كاروان را ضبط و به اصطلاح مصادره نمود، سپس براى معاويه چنين نامه نوشت :
از حسين بن على (علیه السلام ) به معاويه فرزند ابوسفيان ، اما بعد: كاروانى از يمن مى آمد و از نزديك ما مى گذشت ، (پس از تحقيق معلوم شد) كه براى تو كالا و زينت و عنبر و عطريات ، حمل مى كند تا در انبارهاى دمشق ، ذخيره كنى ؟ تا تشنگى و حرص فرزندان پدرت را بوسيله آن كالاها، سيراب و اشباع كنى ، ولى من به آن كالاها، نياز داشتم و ضبط (و مصادره ) كردم .
(انى احتجت اليها فاخذتها والسلام ).
اين روش امام حسين (علیه السلام ) نشان مى دهد كه در صورت امكان بايد اموالى را كه براى طاغوت مى رود، مصادره نمود، و دليل برآنست كه كالاهائى كه امروز براى طاغوت عراق (در اين جنگ تحميلى صداميان كافر عراق ) مى رود، استرداد آن براى حكومت اسلامى ايران جايز بلكه لازم است .
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
🔰 روزی تو خواهی آمد
مرحوم آیتالله سید محمدحسن الهی طباطبایی قدسسرّه:
🌥 حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه که غایب نیست. ما هم هیچوقت بدون رابطه نیستیم. ارتباط بین ما و حضرت همیشه وجود دارد.
🔸 تصرف حضرت در بشریت، مثل تصرف روح در بدن است؛ آن هم نه فقط برای ما بلکه همۀ بشریت! ما همیشه تحتنظر حضرتیم. ارتباط ما با حضرت دائمی است.
🔹منتهی بعضی از انسانها این ارتباط را درک میکنند و میشناسند و بعضی نمیشناسند و اگر ما نمیتوانیم ارتباط را درک کنیم، چون ما دیدمان کم است؛ ما غایبیم.
📚 الهیه، ص ۱۵۳
#جمعه
#امام_زمان
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
اذان بسیار زیبا همراه با ترجمه به صورت اشعار ،، بشنوید زیباست ،،
کلیپ را برای همه مساجد ارسال کنید
وتا آخر خود گوش کنید ولذت ببرید.
اگرحال دلتان خوب شد
التماس دعا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✾📚 @Dastan 📚✾