eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
یا فاطمه الزهرا (س): قبل ازدواج...💍 هر خواستگاری کہ میومد،🚶💐 به دلم نمے‌نشست...😕 اعتقاد و همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...👌 دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ😇 نه بہ ظاهر و حرف..😏 میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...🙃😌 شنیده بودم چله خیلی حاجت میده... این چله رو توصیه کرده بودن...✍ با چهل لعـن و چهل سلام...✋ کار سختی بود😁 اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت، واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمہ... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚 دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿 ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدے..." به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم...🙂 از اولین سفر که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه💕 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...❤️😌 این تسبیحو به هیچ‌کس نده! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره... بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود... ✍همسر شهید امین کریمی چنبلو _______ 📚 @Dastan 📚